سلام
اگه خدا برات مهم،به خاطر خدا به خود خدا پناه ببر و ازش کمک بخواه.قطعا کمک می کنه و زمزمه های شیطون در گوشت هم به پایان میرسه و بدی گناه برات آشکار میشه.
معطل نکن و اقدام کن
یه سجده برو و تو سجده با خدا حرف بزن و ازش کمک بخواه
من اومدمممممممممم
ببخشید نبودم
وقتی وسوسه در حدی میشه که کنترل خودمو از دست میدم باید بلند بشم یه چرخی بزنم
عرضم به حضورتون
آقای عاشق حقیقتا شما انگار همه چی را می فهمید هر چی آدم بخواد حقیقت را نگه بازم متوجه میشید
حق با شماست
انگار حقیقت اینه که از ته دل نمی خوام بشکنم برای همین خودمو به کانون وصل کردم
بازم حق با شماست
زمان مرگ من معلوم نیست
شاید تا جمعه زنده نباشم
پس ترک مهم نیست
پاکی مهمه
فقط و فقط باید گزینه هایی که باعث شکست میشه را حذف کنم
به قول آقا مجید پاکی اونقدرا هم سخت نیست
من بارها این کار را کردم
حدود ۷ ساله دارم سعی میکنم ترک کنم
روزای پاک زیاد داشتم
پس به قول آقا اهورا بازم میتونم
باش چشم
قضیه جدی جدی
قرار نیست جمعه بشکنم
فقط قرار سعی کنم پاک بمونم
بی نهایت ممنون
واقعا ممنون
آقای پشتکار
شما دست گذاشتید رو نقطه ضعف من
درسته با خدا رابطم خیلی خوب نیست
ولی دیوانه وار دوسش دارم
هر کاری میکنم
فقط برای رسیدن به خداست
۷ سال از عمرم را به قول شما آقایان جنگیدم فقط به خاطر خدا
شکست داشتم قبول
ولی اجازه نمیدم تلاشم بره زیر سوال براش خیلی زحمت کشیدم
به خاطر خدا آدم هایی که بیش از حد بهشون وابسته بودم و بارها گذاشتم کنار
خوشحالم از اینکه خدا هیچ کدوم از اون تلاش ها را از یاد نمیبره
بی نهایت ازتون ممنونم
آتریسا خانم
خوشحالم پاکید
باور کنید ماست را جدی گفتم
بی نهایت بی نهایت از همتون ممنونم
برنامه پاکی عوض شد
قضیه جدی
امشب نماز شب میخوانم
فردا هم روزه گرفتن را شروع میکنم
یه روز در میان
بی نهایت ممنونممممممممممم
داشتم در مورد یه موضوعی سرچ می کردم که به یک سایت عوضی رسیدم.. چند لحظه ای توش بودم و سریع پریدم بیرون..فیلمی ندیدم ولی کاملا وسوسه شده ام..دلیلش شاید اینه که امروز خیلی از همسرم ناراحت بودم..تازگی ها بدجور بهم سر جزئی ترین مسائل گیر میده و این اعصاب و روانم رو خورد می کنه..امیدوارم به تعهدم به دوستام اینجا پایدار بمونم و دست از پا خطا نکنم.
(1399 فروردين 20، 20:11)soshians نوشته است: [ -> ]داشتم در مورد یه موضوعی سرچ می کردم که به یک سایت عوضی رسیدم.. چند لحظه ای توش بودم و سریع پریدم بیرون..فیلمی ندیدم ولی کاملا وسوسه شده ام..دلیلش شاید اینه که امروز خیلی از همسرم ناراحت بودم..تازگی ها بدجور بهم سر جزئی ترین مسائل گیر میده و این اعصاب و روانم رو خورد می کنه..امیدوارم به تعهدم به دوستام اینجا پایدار بمونم و دست از پا خطا نکنم.
آتریسا هستم از قطب جنوب ،بیرون دارن آهنگ میخونند
خب خب دوست عزیز آقا سعید دقیقا مورد وسوسه مشابه منه : )
آقا شب تولد امام زمانه همه جا دارن میخونند و شاد هستند شماهم سعی کنید ی کمی بیخیال باشید .من مطمئن هستم ک شما میتونید مقاومت کنید .
لطفا اگر میبینید ک شدید وسوسه داربد تغییر وضعیت بدید ،اگر قراره سرهر بحثی شما از سر ناراحتی برید سراغ خ ا و این چیزها ک نمیشه : )
ازدواج ب نظر من یعنی گذشت از خود،وقتی ی نفرو وارد حریم زندگیت میکنی یعنی حق نداری انقدر زود ناراحت بشی.
چرا باید همسرتون ب شما اینهمه گیر بده؟سعی کنید دلیلش و بفهمید ببینید منطقی هست یا نه؟
توضیح بدید و در موردش حرف بزن ،تمام مشکلات خانواده از حرف نزدن هاست .
خانم ها ب نظر من غر میزنند و اعصاب خرد میکنند ولی تهش باز دلشون طاقت نمیاره ،یکم صبر کنید تا خودش درست شه .
ما همه الان اینجا حاضریم
(1399 فروردين 20، 20:11)soshians نوشته است: [ -> ]داشتم در مورد یه موضوعی سرچ می کردم که به یک سایت عوضی رسیدم.. چند لحظه ای توش بودم و سریع پریدم بیرون..فیلمی ندیدم ولی کاملا وسوسه شده ام..دلیلش شاید اینه که امروز خیلی از همسرم ناراحت بودم..تازگی ها بدجور بهم سر جزئی ترین مسائل گیر میده و این اعصاب و روانم رو خورد می کنه..امیدوارم به تعهدم به دوستام اینجا پایدار بمونم و دست از پا خطا نکنم.
قطعا نمیتونم موقعیتت رو درک کنم چون من مجردم ولی موقعیت های مشابه داشتم خیلی وقتا شده دوست نداشتم به کسی جوابی پس بدم انقدر رو مخم راه رفتن که حتی خیلی موارد باعث شده پرخاشگری کنم ولی شما بهتره از این روش استفاده خودت ک بهتر میدونی جریان همسر از بقیه جداس به نظرم سعی کن روی اصابت تمرکز داشته باشی با همسرت صحبت کن بهش از چیزایی که ناراحتت میکنن بگو سعی کن سعی کن متوجه بشه دوستش داری و سعی میکنی کارای درستو انجام بدی
رفتند
امیدوارم نشکنند
موردهای بعدی اورژانسی ک انشالله نداریم
ضدعفونی کنم کرونا نیاد
(1399 فروردين 20، 20:20)atrisa نوشته است: [ -> ] (1399 فروردين 20، 20:11)soshians نوشته است: [ -> ]داشتم در مورد یه موضوعی سرچ می کردم که به یک سایت عوضی رسیدم.. چند لحظه ای توش بودم و سریع پریدم بیرون..فیلمی ندیدم ولی کاملا وسوسه شده ام..دلیلش شاید اینه که امروز خیلی از همسرم ناراحت بودم..تازگی ها بدجور بهم سر جزئی ترین مسائل گیر میده و این اعصاب و روانم رو خورد می کنه..امیدوارم به تعهدم به دوستام اینجا پایدار بمونم و دست از پا خطا نکنم.
آتریسا هستم از قطب جنوب ،بیرون دارن آهنگ میخونند
خب خب دوست عزیز آقا سعید دقیقا مورد وسوسه مشابه منه : )
آقا شب تولد امام زمانه همه جا دارن میخونند و شاد هستند شماهم سعی کنید ی کمی بیخیال باشید .من مطمئن هستم ک شما میتونید مقاومت کنید .
لطفا اگر میبینید ک شدید وسوسه داربد تغییر وضعیت بدید ،اگر قراره سرهر بحثی شما از سر ناراحتی برید سراغ خ ا و این چیزها ک نمیشه : )
ازدواج ب نظر من یعنی گذشت از خود،وقتی ی نفرو وارد حریم زندگیت میکنی یعنی حق نداری انقدر زود ناراحت بشی.
چرا باید همسرتون ب شما اینهمه گیر بده؟سعی کنید دلیلش و بفهمید ببینید منطقی هست یا نه؟
توضیح بدید و در موردش حرف بزن ،تمام مشکلات خانواده از حرف نزدن هاست .
خانم ها ب نظر من غر میزنند و اعصاب خرد میکنند ولی تهش باز دلشون طاقت نمیاره ،یکم صبر کنید تا خودش درست شه .
ما همه الان اینجا حاضریم
اتفاقا اینجا هم ما بغل مسجد هستیم و کلی منور زدن..باید یاد بگیرم راه حل مشکلات زندگیم تماشای پ.و.ر.ن نیست..یعنی ممکنه یه دقیقه مشکل رو حل کنه ولی در نهایت داغون میشم.. یه جور بی توجهی تو این مواقع آدمو زجر میده..اینکه وقتی تمام تلاشت رو می کنی باز از نظر طرف مقابلت پر از نقص و ایرادی..این باعث میشه در زندگی نتونی لذت ببری و همیشه فکر کنی اون آدم کامل نیستی..یه کاری با کامپیوتر دارم اونو تموم می کنم و بعد تغییر موقعیت میدم و پا میشم از پای کامپیوتر...
حرف زیاد زدیم بعضی چیزا با حرف زدن حل نمیشه فقط باید صبوری کرد..یه سری مشکلات هست حرف زدن درباره اش در نهایت هیچ نتیجه ای نداره چون هر دو کاملا ایده های مختلفی دارین..
(1399 فروردين 20، 20:23)majid78 نوشته است: [ -> ] (1399 فروردين 20، 20:11)soshians نوشته است: [ -> ]داشتم در مورد یه موضوعی سرچ می کردم که به یک سایت عوضی رسیدم.. چند لحظه ای توش بودم و سریع پریدم بیرون..فیلمی ندیدم ولی کاملا وسوسه شده ام..دلیلش شاید اینه که امروز خیلی از همسرم ناراحت بودم..تازگی ها بدجور بهم سر جزئی ترین مسائل گیر میده و این اعصاب و روانم رو خورد می کنه..امیدوارم به تعهدم به دوستام اینجا پایدار بمونم و دست از پا خطا نکنم.
قطعا نمیتونم موقعیتت رو درک کنم چون من مجردم ولی موقعیت های مشابه داشتم خیلی وقتا شده دوست نداشتم به کسی جوابی پس بدم انقدر رو مخم راه رفتن که حتی خیلی موارد باعث شده پرخاشگری کنم ولی شما بهتره از این روش استفاده خودت ک بهتر میدونی جریان همسر از بقیه جداس به نظرم سعی کن روی اصابت تمرکز داشته باشی با همسرت صحبت کن بهش از چیزایی که ناراحتت میکنن بگو سعی کن سعی کن متوجه بشه دوستش داری و سعی میکنی کارای درستو انجام بدی
مجید جان گاهی بعضی مشکلات زندگی مشترک با حرف زدن حل نمیشه و فقط باید صبوری کرد..
(1399 فروردين 20، 20:36)soshians نوشته است: [ -> ] (1399 فروردين 20، 20:23)majid78 نوشته است: [ -> ] (1399 فروردين 20، 20:11)soshians نوشته است: [ -> ]داشتم در مورد یه موضوعی سرچ می کردم که به یک سایت عوضی رسیدم.. چند لحظه ای توش بودم و سریع پریدم بیرون..فیلمی ندیدم ولی کاملا وسوسه شده ام..دلیلش شاید اینه که امروز خیلی از همسرم ناراحت بودم..تازگی ها بدجور بهم سر جزئی ترین مسائل گیر میده و این اعصاب و روانم رو خورد می کنه..امیدوارم به تعهدم به دوستام اینجا پایدار بمونم و دست از پا خطا نکنم.
قطعا نمیتونم موقعیتت رو درک کنم چون من مجردم ولی موقعیت های مشابه داشتم خیلی وقتا شده دوست نداشتم به کسی جوابی پس بدم انقدر رو مخم راه رفتن که حتی خیلی موارد باعث شده پرخاشگری کنم ولی شما بهتره از این روش استفاده خودت ک بهتر میدونی جریان همسر از بقیه جداس به نظرم سعی کن روی اصابت تمرکز داشته باشی با همسرت صحبت کن بهش از چیزایی که ناراحتت میکنن بگو سعی کن سعی کن متوجه بشه دوستش داری و سعی میکنی کارای درستو انجام بدی
مجید جان گاهی بعضی مشکلات زندگی مشترک با حرف زدن حل نمیشه و فقط باید صبوری کرد..
چی بگم والا من که نمیتونم تصورشا بکنم
(1399 فروردين 20، 20:35)soshians نوشته است: [ -> ] (1399 فروردين 20، 20:20)atrisa نوشته است: [ -> ] (1399 فروردين 20، 20:11)soshians نوشته است: [ -> ]داشتم در مورد یه موضوعی سرچ می کردم که به یک سایت عوضی رسیدم.. چند لحظه ای توش بودم و سریع پریدم بیرون..فیلمی ندیدم ولی کاملا وسوسه شده ام..دلیلش شاید اینه که امروز خیلی از همسرم ناراحت بودم..تازگی ها بدجور بهم سر جزئی ترین مسائل گیر میده و این اعصاب و روانم رو خورد می کنه..امیدوارم به تعهدم به دوستام اینجا پایدار بمونم و دست از پا خطا نکنم.
آتریسا هستم از قطب جنوب ،بیرون دارن آهنگ میخونند
خب خب دوست عزیز آقا سعید دقیقا مورد وسوسه مشابه منه : )
آقا شب تولد امام زمانه همه جا دارن میخونند و شاد هستند شماهم سعی کنید ی کمی بیخیال باشید .من مطمئن هستم ک شما میتونید مقاومت کنید .
لطفا اگر میبینید ک شدید وسوسه داربد تغییر وضعیت بدید ،اگر قراره سرهر بحثی شما از سر ناراحتی برید سراغ خ ا و این چیزها ک نمیشه : )
ازدواج ب نظر من یعنی گذشت از خود،وقتی ی نفرو وارد حریم زندگیت میکنی یعنی حق نداری انقدر زود ناراحت بشی.
چرا باید همسرتون ب شما اینهمه گیر بده؟سعی کنید دلیلش و بفهمید ببینید منطقی هست یا نه؟
توضیح بدید و در موردش حرف بزن ،تمام مشکلات خانواده از حرف نزدن هاست .
خانم ها ب نظر من غر میزنند و اعصاب خرد میکنند ولی تهش باز دلشون طاقت نمیاره ،یکم صبر کنید تا خودش درست شه .
ما همه الان اینجا حاضریم
اتفاقا اینجا هم ما بغل مسجد هستیم و کلی منور زدن..باید یاد بگیرم راه حل مشکلات زندگیم تماشای پ.و.ر.ن نیست..یعنی ممکنه یه دقیقه مشکل رو حل کنه ولی در نهایت داغون میشم.. یه جور بی توجهی تو این مواقع آدمو زجر میده..اینکه وقتی تمام تلاشت رو می کنی باز از نظر طرف مقابلت پر از نقص و ایرادی..این باعث میشه در زندگی نتونی لذت ببری و همیشه فکر کنی اون آدم کامل نیستی..یه کاری با کامپیوتر دارم اونو تموم می کنم و بعد تغییر موقعیت میدم و پا میشم از پای کامپیوتر...
حرف زیاد زدیم بعضی چیزا با حرف زدن حل نمیشه فقط باید صبوری کرد..یه سری مشکلات هست حرف زدن درباره اش در نهایت هیچ نتیجه ای نداره چون هر دو کاملا ایده های مختلفی دارین..
شما ک دیگه خودتون میدونید ک پ و ر ن دیدنتون از روی علاقه نیست و فشار روحی و فکر رهایی باعث میشه برید سراغش.بعدشم ک مغز میپوکه و همش تنوع تصاویر و نهایتش ن شکست در خ ا بلکه شکست در زندگی رو باعث میشه : )
مطمئنا هیچ کسی دوست نداره طرف مقابلش درگیر تصاویر مستهجن باشه .پس تلفم شدید اول این و برای خودتون حل کنید ک نمیرید سراغ هیچ تصویر و سایت و مسائل پیرامون اون : )
در مرحله ی بعد این زندگی مشترک شماست ب اندازه خودتون تلاش کنید تا از هر طریقی حلش کنید و خسته نشید از تلاش کردن برای زندگی مشترک خودتون : )
اینکه طرف مقابل شمارو پر از نقص میبینه نباید شمارو ضعیف کنه ،ب جاش انقدر از هر نظری پیشرفت کنید و خوب باشید و ن ب روی خودتون و ن ب روی خودش نیارید ک حرفی از ایراد هست ،اونموقع باورش میشه ک اون عقیده ی ایشونه ک در شما نقص و ایراد پیدا کرده .
فرار نکنید : )
امروز فردا این مشکلات همین اندازست اما پس فردا ک دخترتون شد ۲۰ ساله از دست شما اذیت میشه : )
نذارید برای اونموقع ها مشکلات بمونند و وسیع تر بشن : )
پس فردا دیدید افراد بعدی خانواده از شماها فرار میکنند.
(1399 فروردين 20، 20:49)atrisa نوشته است: [ -> ]شما ک دیگه خودتون میدونید ک پ و ر ن دیدنتون از روی علاقه نیست و فشار روحی و فکر رهایی باعث میشه برید سراغش.بعدشم ک مغز میپوکه و همش تنوع تصاویر و نهایتش ن شکست در خ ا بلکه شکست در زندگی رو باعث میشه : )
مطمئنا هیچ کسی دوست نداره طرف مقابلش درگیر تصاویر مستهجن باشه .پس تلفم شدید اول این و برای خودتون حل کنید ک نمیرید سراغ هیچ تصویر و سایت و مسائل پیرامون اون : )
در مرحله ی بعد این زندگی مشترک شماست ب اندازه خودتون تلاش کنید تا از هر طریقی حلش کنید و خسته نشید از تلاش کردن برای زندگی مشترک خودتون : )
اینکه طرف مقابل شمارو پر از نقص میبینه نباید شمارو ضعیف کنه ،ب جاش انقدر از هر نظری پیشرفت کنید و خوب باشید و ن ب روی خودتون و ن ب روی خودش نیارید ک حرفی از ایراد هست ،اونموقع باورش میشه ک اون عقیده ی ایشونه ک در شما نقص و ایراد پیدا کرده .
فرار نکنید : )
امروز فردا این مشکلات همین اندازست اما پس فردا ک دخترتون شد ۲۰ ساله از دست شما اذیت میشه : )
نذارید برای اونموقع ها مشکلات بمونند و وسیع تر بشن : )
پس فردا دیدید افراد بعدی خانواده از شماها فرار میکنند.
بله شکست در زندگی رو خوب به یاد دارم..همین دفعه ی قبلی که شکستم یادم میاد چند روز چطور آوار ناراحتی روی سرم خراب شد و زندگیم به هم ریخته بود..راستش شک نداشته باشید که برای هر چه بهتر بودن در زندگی مشترک تلاش می کنم اما وقتی می بینم طرف مقابلم یک دفعه توی یکی دو ماه اخیر به ساده ترین رفتارهای من ایراد میگیره احساس می کنم مشکل چیزی غیر از رفتار منه..من خیلی تلاش می کنم که خودم رو آدم کامل تری کنم اما اینکه می بینم طرف مقابلم کوچکترین صبوری نداره و دوست داره همه چیز من اونطوری باشه که اون دوست داره واقعا ناراحتم می کنه..
در هر صورت میدونم که راه حل هر چی باشه پ.و.ر.ن و خ.ا نیست...
(1399 فروردين 20، 20:55)soshians نوشته است: [ -> ] (1399 فروردين 20، 20:49)atrisa نوشته است: [ -> ]شما ک دیگه خودتون میدونید ک پ و ر ن دیدنتون از روی علاقه نیست و فشار روحی و فکر رهایی باعث میشه برید سراغش.بعدشم ک مغز میپوکه و همش تنوع تصاویر و نهایتش ن شکست در خ ا بلکه شکست در زندگی رو باعث میشه : )
مطمئنا هیچ کسی دوست نداره طرف مقابلش درگیر تصاویر مستهجن باشه .پس تلفم شدید اول این و برای خودتون حل کنید ک نمیرید سراغ هیچ تصویر و سایت و مسائل پیرامون اون : )
در مرحله ی بعد این زندگی مشترک شماست ب اندازه خودتون تلاش کنید تا از هر طریقی حلش کنید و خسته نشید از تلاش کردن برای زندگی مشترک خودتون : )
اینکه طرف مقابل شمارو پر از نقص میبینه نباید شمارو ضعیف کنه ،ب جاش انقدر از هر نظری پیشرفت کنید و خوب باشید و ن ب روی خودتون و ن ب روی خودش نیارید ک حرفی از ایراد هست ،اونموقع باورش میشه ک اون عقیده ی ایشونه ک در شما نقص و ایراد پیدا کرده .
فرار نکنید : )
امروز فردا این مشکلات همین اندازست اما پس فردا ک دخترتون شد ۲۰ ساله از دست شما اذیت میشه : )
نذارید برای اونموقع ها مشکلات بمونند و وسیع تر بشن : )
پس فردا دیدید افراد بعدی خانواده از شماها فرار میکنند.
بله شکست در زندگی رو خوب به یاد دارم..همین دفعه ی قبلی که شکستم یادم میاد چند روز چطور آوار ناراحتی روی سرم خراب شد و زندگیم به هم ریخته بود..راستش شک نداشته باشید که برای هر چه بهتر بودن در زندگی مشترک تلاش می کنم اما وقتی می بینم طرف مقابلم یک دفعه توی یکی دو ماه اخیر به ساده ترین رفتارهای من ایراد میگیره احساس می کنم مشکل چیزی غیر از رفتار منه..من خیلی تلاش می کنم که خودم رو آدم کامل تری کنم اما اینکه می بینم طرف مقابلم کوچکترین صبوری نداره و دوست داره همه چیز من اونطوری باشه که اون دوست داره واقعا ناراحتم می کنه..
در هر صورت میدونم که راه حل هر چی باشه پ.و.ر.ن و خ.ا نیست...
راستش این خوبه ک شکستتون و ب ی چیزی وصل میکنید .این باعث میشه یادتون باشه ک دفعه قبل فلان مشکل با خ ا سرم آوار شد .
من همیشه حس میکنم هروقت درگیر خ ا میشم فرداش در کمال تعجب مامانم شدید مریض میشه :( اکثر مواقع شده ک از ترس مریضیش نرم سراغ پ و ر ن .
---------------
شما ک راه حل روانشناس و رفتید و راضی بودید ،برید ی مشاور خانواده اتمام حجت کنید حل شه : )
بزرگش نکنید ،شاید حساس شدید: )
درست میشه حتما،همیشه ک همینجوری نمیمونه ک
مشکلات خانوادگی همه جا هست،اکثر کانونی ها گله دارند از زندگی،از مخاطب خاص و از والدین : )
سعی کنید نیمه پر لیوانم ببینید .
الان هدف اینه ک شما نرید سراغ شکست .چون ن تنها مشکل و حل نمیکنه بلکه وسیع ترم میشه، اول باعث افت شما از هرنظری میشه و اعصابتون ب هم میریزه بعدشم بیشتر زندگیتون ب هم میریزه : )
همه چ خوب میشه : )
الان حالتون خوبه؟ی وقت نشکنید هاااا .دو نفر دیگه مقاومت کردند حالا نوبت شماست
(1399 فروردين 20، 21:05)atrisa نوشته است: [ -> ]راستش این خوبه ک شکستتون و ب ی چیزی وصل میکنید .این باعث میشه یادتون باشه ک دفعه قبل فلان مشکل با خ ا سرم آوار شد .
من همیشه حس میکنم هروقت درگیر خ ا میشم فرداش در کمال تعجب مامانم شدید مریض میشه :( اکثر مواقع شده ک از ترس مریضیش نرم سراغ پ و ر ن .
---------------
شما ک راه حل روانشناس و رفتید و راضی بودید ،برید ی مشاور خانواده اتمام حجت کنید حل شه : )
بزرگش نکنید ،شاید حساس شدید: )
درست میشه حتما،همیشه ک همینجوری نمیمونه ک
مشکلات خانوادگی همه جا هست،اکثر کانونی ها گله دارند از زندگی،از مخاطب خاص و از والدین : )
سعی کنید نیمه پر لیوانم ببینید .
الان هدف اینه ک شما نرید سراغ شکست .چون ن تنها مشکل و حل نمیکنه بلکه وسیع ترم میشه، اول باعث افت شما از هرنظری میشه و اعصابتون ب هم میریزه بعدشم بیشتر زندگیتون ب هم میریزه : )
همه چ خوب میشه : )
الان حالتون خوبه؟ی وقت نشکنید هاااا .دو نفر دیگه مقاومت کردند حالا نوبت شماست
واقعا شکست هام خیلی از مواقع وصله به چیزی...احساس می کنم وقتی به عهدم با خدا وفا نمی کنم و می شکنم خدا هم نتیجه اش رو جلوی چشمم میاره..روانشناس میشنوه و نظر میده ولی در نهایت این خودمون هستیم که باید تغییرات رو در خودمون بدیم..که من سعی کردم که این تغییرات رو واقعا انجام بدم..تا چه حد موفق بودم نمی دونم...اصلا به نظرم اکثر کسایی که به سمت محصولات ناسالمی مثل پ.و.ر.ن میرن عامل اصلیش همین مشکلاته..بله هدفم فعلا اینه که در سخت ترین شرایط هم نرم سراغ پ.و.رن. مگه میشه این همه به شما گفتم پای تعهد به پاکی بمونیم و بعد خودم زیرش بزنم..حالا نوبت مقاومت منه ...شکستی در کار نخواهد بود ..