سلام بچه ها
امیدوارم حالتون خوب خوب باشه
دلم گرفته میخوام یکم اینجا حرف بزنم
فقط قول میدم زیادی حرف نزم و باعث سردردتون نشم
پس زود میرم سراصل مطلب
نمیدونم چرا وقتی میرم تو ترک همه چیز برعکس میشه
موقعیت های جورواجور برام پیش میاد
فیلم ها عکس ها پیشنهاد ها رفاقت ها
همه و همه میشه خاک برسری
وقتی به تک تکشون نه میگم و جلوشون می ایستم
کارهام دچار مشکل میشه
وضعیت اقتصادیم میریزه بهم
درخواست وام رد میشه
بهترین چیزها زندگیم رو از دست میدم
موتورم خراب میشه
گلی که خیلی دوست دارم پژمرده میشه
درآمدم میاد در حد صفر
قسط وبدهی ها پشت سرهم صف میکشند
پیش دوستان ی سوتی بد میدم ضایع میشم
پیش دختری که بهش نه گفتم و جواب اس و تلش رو نمیدم امل میشم
و همه چیز بهم میرزه و نفس کشیدن بهم حرام میشه
وقتی میگم گور بابایی زندگی و همسر آینده و خود آینده
و میام سمت کار خاک برسری
از کلافگی در میام
از بی حوصلگی در میام
شاد و پرانرژی میشم
همه چیز روال عادی خودش رو پیدا میکنه
و همه چیز حتی از خوب هم خوبتر پیش میره
اما ی چیزی مثل وجدان دائم میزنه تو سرم و میگه این راه اشتباه هست
واقعا نمیدونم چیکار کنم
بین دوراهی بدی افتادم
از وقتی آمدم تو این سایت یا به قول بچه ها تو این آسمان
و میبینم بچه ها با چه شور ونشاطی دارند ترک میکنه
میبینم داداش رامتین چقدر از من انتظار داره
میبینم که خانم لبخند چقدر دوست داره منو تو تاپیک باشم و حرفی برای گفتن داشته باشم
و میبینم که بهترین دوست دختر اجتماعی خودم از شمال ایران همه امیدش به اینکه من
این کار خاک برسری رو بذارم کنار
و میبینم که همه و همه ازم انتظار دارند آن هم انتظار به جا
دلم نمیاد و نمیخوام بشکنم
فقط موندم که با این همه مشکل چطوری دوام بیارم
امروز 15 روز پاکی هست
خیلی مونده که در تاپیک ترلان به 100 روز برسم
من آمدم اینجا تا آخرش برم
فقط میخوام یکم هوامو داشته باشید و پشتمو خالی نکنید
ببخشید زیاد حرف زدم