سلام هم رزمها خسته نباشید
دیشب دوباره حمله داشتم ساعت یک نصف شب زدم بیرون پی همه چیز رو به تنم مالیدم ازم زور گیری میشد بهتر از شکستن بود(چیز قیمتی همراه خودم نبردم) . انقدر راه رفتم تا پاهام رو حس نکردم و به زور تا خونه رسیدم. صبح خواب موندم ولی از شکستن بهتر بود
سلام.فدای سرت. ازش درس بگیر این بار رکورد بار قبل ررو میزنی مطمنم شیر مرد. همین که اینجایی همین که تلاش میکنی یعنی میخوای مصممی. ترک از این بالا پایین ها داره برادر مهم اینه سر6 ماه آمارت یک صدم شایدم خیلی کمتر نسبت به سال بدون تلاش برای پاکی هست
آینده مال ماست مال کسی که تلاش میکنه وو ناامید نمیشه . درس خوندن.پاکی . پول در آوردن. ادم موفقی بودن اگه اسون بود الان همه دکتر بودن معتادی نبود همه بیزینس من موفق بودن. یه نمونه سختیش رو امروز دیدی...
سلام
گاهی شیطون بهم می گه تو که اوضاعت خوبه، می ری توی تاپیک های مسابقه و اورژانس چیکار
اما چون حرف شیطونه، بهش گوش نمی دم
چون تجربه بهم نشون داده هر موقع خاطرم از نفس خودم آسوده شده، از جایی که فکرشو نمی کردم بهم ضربه زده
خلاصه:
یکی دو روزه یه مقدار(کم) وسوسه سراغم میاد(خصوصا تو خیابون وقتی یه بی حجاب می بینم) اما سریع پیش خودم می گم: " خدایا من فقط تو رو می خوام "
اومدم اینجا تا یه مقدار کمکم کنید، باتوجه به شناختی که از من دارید پیشنهاد می کنید چیکار کنم که اوضاع نابسامان نشه؟ لطفا هر پیشنهادی که به ذهنتون می رسه بگید، اینجا یا توی پروفایلم.
(1397 خرداد 31، 13:39)امیرحسین خان نوشته است: [ -> ]سلام
گاهی شیطون بهم می گه تو که اوضاعت خوبه، می ری توی تاپیک های مسابقه و اورژانس چیکار
اما چون حرف شیطونه، بهش گوش نمی دم
چون تجربه بهم نشون داده هر موقع خاطرم از نفس خودم آسوده شده، از جایی که فکرشو نمی کردم بهم ضربه زده
خلاصه:
یکی دو روزه یه مقدار(کم) وسوسه سراغم میاد(خصوصا تو خیابون وقتی یه بی حجاب می بینم) اما سریع پیش خودم می گم: " خدایا من فقط تو رو می خوام "
اومدم اینجا تا یه مقدار کمکم کنید، باتوجه به شناختی که از من دارید پیشنهاد می کنید چیکار کنم که اوضاع نابسامان نشه؟ لطفا هر پیشنهادی که به ذهنتون می رسه بگید، اینجا یا توی پروفایلم.
سلام
من هم مشکل شما رو بنوعی دارم
برای من هم دیدن بعضی موارد سخت و دردناکه
بعضی ها واقعا بخودشون هم رحم نمیکنن چه پسر و چه دختر
خصوصا هنگامی که با افراد زیادی در ارتباط هستی و هر کسی هم دوست داره یه مدلی بیرون بیاد
اما راه حل
همه در انتخاب نوع پوشش اختیار دارن و ما نمیتونیم تغییری در بقیه ایجاد کنیم
خصوصا که الان تابستون هستش و پوشش ها بسیار بد میشه
اما ما باید دریچه چشممون رو کنترل کنیم
یعنی چه؟
سری آخر که شکست داشتم یادمه صبحش بیرون بودم
قصد کردم برم یه بازار خاصی و یه نگاهی به اجناس بکنم و خرید کنم
پیش خودم گفتم اگر بری اونجا قطعا پوشش های ناجور میاد جلوی چشمت و کار پاکی رو سخت میکنه و کنترل ذهن رو از دستت خارج
متاسفانه به ندای عقلم گوش نکردم و رفتم و تا شب نتیجه کارمو دیدم
گاهی وقت ها باید بعضی مکان ها رو نرفت
بعضی وقت ها باید از مسیر های خاص رفت
بعضی وقت ها باید سرمون رو بندازیم پایین و هر جا احتمال دادیم به خطر میفتیم چند لحظه گوشه خیابون مکث کنیم و به جایی دیگه خیره بشیم
خلاصه باید چیزهای مفید رو به دریچه چشم راه داد
بنوعی فیلتر کرد
اگر هم اشتباهی پیش اومد همون لحظه بخدا پناه برد و فراموش کرد
بعنوان برادر کوچیکتر
اف اف اف
داشتم درس میخوندم حالم بد شد
علم فیزیولوژی میگه در مردان ساعت 3 الی 5 بامداد تستسترون ترشح مییشه نباید بیدار میموندم
نزدیک بود سرمایه ام رو به اف عظمی بدم
مغزم کار نمییکنه برم بخوابم دیگه شب درس نمیخونم
به زور جمعش کردم.
(1397 خرداد 31، 13:39)امیرحسین خان نوشته است: [ -> ]سلام
گاهی شیطون بهم می گه تو که اوضاعت خوبه، می ری توی تاپیک های مسابقه و اورژانس چیکار
اما چون حرف شیطونه، بهش گوش نمی دم
چون تجربه بهم نشون داده هر موقع خاطرم از نفس خودم آسوده شده، از جایی که فکرشو نمی کردم بهم ضربه زده
خلاصه:
یکی دو روزه یه مقدار(کم) وسوسه سراغم میاد(خصوصا تو خیابون وقتی یه بی حجاب می بینم) اما سریع پیش خودم می گم: " خدایا من فقط تو رو می خوام "
اومدم اینجا تا یه مقدار کمکم کنید، باتوجه به شناختی که از من دارید پیشنهاد می کنید چیکار کنم که اوضاع نابسامان نشه؟ لطفا هر پیشنهادی که به ذهنتون می رسه بگید، اینجا یا توی پروفایلم.
سلام. چه طورری خوشتیپ؟
بببین دادا چیه که انگیزه رو میسازه. و پشتیبانی میکنه؟جواب هدف هست...
باید هدف داشته باشی. برای مثال امیر حسین میخواد پزشک بشه. مهندس خوبی بشه تاجر خوبی یاازدواج خوبی داشته باشه و برای رسیدن به اینها باید درس بخونه یا بدن سالم و قوی داشته باشه. یا ظاهر خوبی که دیگران بپسندش . وبا خود ارضایی هیچ کس نمیتونه به اهداف بالا دست پیدا کنه...
هیچ کاری سخت نیست اگر انگیزه اش باشه یه مثال ملموس برات میزنم که همه ی ما انجامش دادیم:
میخ (کلا فلز آهن)وقتی مغناطیس میشه به وسیله ی جریان الکتریکی سیم پیچ 12 برابر خودش رو بلند میکنه
سلاااام. این آب رو اتیشه فکر کنم
اگر اومدی...دیدی کسی آن نیس...اینو که گوش کنی حله!
حضرت محمد صلی الله علیه و اله:
+هرکه برای انجام گناهی تلاش کند اما ناگهان صرف نظر کند ثوابی برای او نوشته میشود
+هرکه از گناهی که کرده باشد ناراحت باشد خدا اورا بیامرزد گرچه استغفار نکند
+توبه کننده با بی گناه یکسان است.
اینم بخونید(:
موفق میشید...انشاالله.
از حجت ابن الحسن رهایی بخواین. براتون دعا میکنن.«عجل الله»
یا علی
منم شکستم...مثل ی حیوون..
اگر شکستین همون لحظه، همون دقیقه بلند شین.
حتی یه لحظه هم به این فکر نکنین که نشد و خدا نمی بخشه و ...
حتی یه لحظه هم ناامید نشید.
بلند شید، مثل یه جنگ جو، مثل یه شیر و دوباره با قدرت شروع کنید.
اگه می دونستید تو اون لحظه ی گناه هم چقدر خدا مشتاقه شما برگردید و این کار رو نکنید، شاید این لفظ رو به کار نمی بردید
حیوون ها به اندازه شما غرق محبت خدا نیستن که خدا اینقدر که منتظر شماست، منتظر اونا هم باشه
خدا خیلی شما رو دوست داره، شک نکنید... بلند شید و به نگاه مهربانانه ش جواب بدید...
سلام.احساس میکنم خوب نیستم.خدا لعنتت کنه شیطون...حالا هر نوعش که هستی!ف قی نمیکنه
نمیدونم گفتنش اینجا چه فایده ای داره!
شاید اینطور به نظر بیاد که میخوام بگم اقا این ور سپاه تحت حمله زمینی قرار گرفته....شبیخون زدن نامردا!!!
بقیه حواسشون باشه از راه هوایی دریایی...یا خیانت نیروی خودی تلفات ندیم!
میخواستم توی مسابقه گروهی ها شرکت کنم...
ولی دیدم هرچی میخونم از رو دستور العملش گنگه برام!
خدا وکیلی نفهمیدم هدفش چیه...فقط فهمیدم برای اینکه اسمتو بنویسی باید چیکار کنی!
یکی وقت کرد مارو توجیح کنه
سپاس
التماس دعا داریم بچه ها....راستی عجب فوتباااااالی بودااااااااااااا....
ماشاالله ایرااااااان...ماشاالله ایراااااااااااانیییییی
تو سایت فیفا دیدین زده اسم ایرانو؟
چهارتیم(اگر اشتباه نکنم) جزو برگزیده ها بودن که یکیش ایران بود....از نظر دفاعی برترین بوده
مام دفاعیمون رو مثل بچه های تیممون قوی کنیماااا...نصف مشکلهامون حله!
یکی هم نیس چهار کلام باهاش حرف بزنیم!!! ://
دعا کنید بچه ها...
خ ممنون.
علی یارمون...یا حق
احساس میکنم اورژانسی شدم دوباره
امروز بیرون بودم اما نگاه خیلی بد یا موضوع واقعا تاثیر گذاری رو مشاهده نکردم
اما نمیدونم چرا یدفعه فکر این کار اومد به سراغم
بخودم حتی گفتم برنگردم خونه
اما خب اومدم
احساس میکنم بیشتر مربوط به حالت کم خوابی یا عصبی بودن بشه
وقتی عصبی باشم کارهامو بدون فکر انجام میدم
الان نه که زیاد حالم بد باشه اما خوب هم نیست
پناه میبرم به خدای مهربان از شر نفسم و از شر شیطان که چیزی جز ضرر و بدی نداشتن برام