نقل قول: ۴ساعت ورزش بودم حال ندارم رو پام وایسم هر موقع وسوسه میشم هیچی نمیتونه حالمو خوب کنه فقط باید بگذره فقط باید حوصله کنم این ساعت های کوفتی که تموم بشه مدت زیادی راحتم فقط کاش بگذره تموم بشه بره
درک میکنم...
منم بعد یه مدت طولانی ایستادن و فعالیت همین حالو پیدا میکنم...
ولی بعدش خیلی افسوس میخورم چرا یه لحظه به داد خودم نرسیدم...
یادمه ساناز میگفت ، هر وقت وسوسه میشم
انلاین میرم حرم امام رضا
میتونین از خوده امام رضا کمک بگیرین
سلام.
کسی هست یه کمکی بکنه؟
سلام
آقای نیوفایتر ، یادمه همین چند روز پیش تو شبانه روزی گفتین که پاکی جدای از بحث معنویش یه قدرتی رو به آدم میده که وقتی تونستی جلوی نفست وایسی در برابر هرچیزی محکمی
به نظرم اولین وظیفه ما در برابر اجتماع هم قوی شدن و کار کردن رو خودمونه ، یجورایی زندگی کردن تو جامعه آخرالزمانی نیازمند اراده آهنینه
پس اولین کمک ما به دنیای اطرافمون جدای از هر مساله دیگهای فعلا و تا این مرحله حفظ پاکیه
ما برای گسترش خوبی باید اول از همه خودمون خوب باشیم
یه وقت شیطان کاری نکنه که یادتون بره چقد برای این روزا زحمت کشیدین
نقل قول: کاش اصلا آدم به دنیا نمیومد که بخواد توی این جامعه زندگی کنه هر روز استرس هر روز یه خبر بد
زمانی که خداوند گفت
انی جاعل فی الارض خلیفه
من در روی زمین جانشینی قرار میدهم
ملائکه گفتند : کسی رو قرار میدی که فساد کنه و جنگ و خونریزی به پا کنه!
خدا گفت :
من چیزی میدانم که شما نمی دانید.
حتما همه این اتفاقات و سختی ها و مشکلات هیچه در مقابل اون هدف مقدسی که خدا مارو خلق کرده براش . کاش درک کنم اون هدف رو کاش کاش کاش ...
سلام خانم بنده پاک
یه دفترچه یا دفتری دارید دم دست ایا
(1401 مهر 15، 23:07)*بنده پاک* نوشته است: [ -> ] (1401 مهر 15، 23:04)Silent Voice نوشته است: [ -> ]سلام خانم بنده پاک
یه دفترچه یا دفتری دارید دم دست ایا
سلام.
آره هست.
برای چی؟
این ی روش هست تو یه کارگاه روانشناسی ترک خ ا یاد گرفتم
ت اون دفترچه بنویسید من خود ارضایی میکنم و خود ارضایی داره میگه که
هر چی احساسات و شناخت دارین بی سانسور بنویسین
البته تو همون دفتر فقط برا خودتون
بعدش سعی کنین خودتون و بپذیرین...
متوجه چیز جالبی میشین حین نوشتن
(1401 مهر 15، 23:11)Silent Voice نوشته است: [ -> ] (1401 مهر 15، 23:07)*بنده پاک* نوشته است: [ -> ] (1401 مهر 15، 23:04)Silent Voice نوشته است: [ -> ]سلام خانم بنده پاک
یه دفترچه یا دفتری دارید دم دست ایا
سلام.
آره هست.
برای چی؟
این ی روش هست تو یه کارگاه روانشناسی ترک خ ا یاد گرفتم
ت اون دفترچه بنویسید من خود ارضایی میکنم و خود ارضایی داره میگه که
هر چی احساسات و شناخت دارین بی سانسور بنویسین
البته تو همون دفتر فقط برا خودتون
بعدش سعی کنین خودتون و بپذیرین...
متوجه چیز جالبی میشین حین نوشتن
والا من الان مغزم کشش نداره چی باید بنویسم.
آخه خ.ا چی بگه
من اصلا نفهمیدم چی شد
یعنی بنویسم چرا الان میخوام خ.ا کنم
یا مثل اهرم رنج و لذت.
بنویسم چرا الان بنظرم خ.ا گزینه خوبیه
و چرا برای اینک انجامش ندم و فکر میکنم بد اومدم اینجا
کلا نفهمیدم چی شد
من اینو بار اول ک نوشتم..
. سه چهار صفحه نوشتم...
اوایلش سخته...
خصوصا بار اول نوشتن دقایق اول سخته
کوروش کبیر هم میگه سخت ترین قدم همون قدم اوله.
واقعا هم همینطوره
بنویسین چرا اخرین بار خ ا کردید یا این بار وسوسه اید
(1401 مهر 15، 23:20)Silent Voice نوشته است: [ -> ]من اینو بار اول ک نوشتم..
. سه چهار صفحه نوشتم...
اوایلش سخته...
خصوصا بار اول نوشتن دقایق اول سخته
کوروش کبیر هم میگه سخت ترین قدم همون قدم اوله.
واقعا هم همینطوره
بنویسین چرا اخرین بار خ ا کردید یا این بار وسوسه اید
من نوشتم برای خودم
این شد نتیجه آخری که گرفتم
خیلی پست و بی ارزشم
هم خودم هم زندگیم هم افکارم
مگه خ.ا به این موجود پست اضافه بشه چی میشه؟؟؟؟؟
فکر نکنم چیزی بشه.
فقط فکر کنم خدا ناراحت میشه
میدونم خوشی ای بدست نمیارم
ولی بازم بنظرم. این همه انرژی برای پاکی بی ارزشه
من حقیقتا خستم.
و دیگه دلم نمیخواد برای پاکی زحمت بکشم
ولی بازم ناراحت میشم روزای پاکمو خراب کنم.
ولی واقعا پاک باشم برای چی؟ برای آینده ای که ذره ای بهش امید نیست.
منطقی نمیاد
من هربار بخاطر احساس تنهایی شدید و ضعیف بودن و احساس گناه رو ب خ ا میاوردم
اینارو مینوشتم...
بعد هربار نوشتن و. خوندن نوشته ها متوجه اون کودک درونم ک گریه میکنه و توجه میطلبه شدم
وقتی توجه میکردم بهش و هی ب خودم میگفتم تو تنهایی نیستی..
تو منو داری
تو پیش من برای من از همه با ارزش مهمتری
یهو ب خودم میومدم میدیدم عه وسوسه کجا رفت
چرا یهو غیب شد
منم الان وسوسه شدم چون گمان میکنم زندگیم بسی پوچ و بی ارزشه
طوری نمیشه خ.ا بهش اضافه بشه.
آدم تا این حد بی ارزش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیشب خیلی گریه کردم
خیلی
انقدری که قلبم درد گرفت.
الانم دلم میخواد گریه کنم.
گفتم به جای گریه ، خ.ا کنم.
شاید آرامشش بیشتر باشه.
ولی دلم نمیخواد روزای پاکم خراب بشه.
همین