(1399 اسفند 12، 23:52)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]
داشتم تو نت چندتا سرچ میکردم
دیدم دارم میرم سمت سرچ های بد
به خودم قول دادم دیگه ایندفعه هیچ شکستی پذیرفته نیست باید قبلش حتما بیام اورژانس
فکر کنم نسبت به آدم های دیگه بسی زیاد عقب مونده ام
خیلی وقتا بنظرم حتی خدا اونا را باید بیشتر دوست داشته باشه. نمیدونم
بسی خستم. غصه دارم. امروز کلی تاپیک مدیریت قبل از شکست را خواندم
بنظرم دیگه وقت اومدن به اورژانس بود
نمیخوام بشکنم
سلام خواهری
میدونم درک میکنم حالتو
اینجوری فکر نکن ما همه که اینجاییم فرقی با هم نداریم همه وسوسه میشیم چون شیطان این کار ور میکنه
خواهری تو باید توی زمینه خودت توی کار خودت توی ظرفیت خودت
بهترین باشی
بهترین خودت باش آجی نه بهترین دیگران
بهترین نسخه خودت باش
(1399 اسفند 13، 0:06)Setareh tarik نوشته است: [ -> ] (1399 اسفند 12، 23:52)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]
داشتم تو نت چندتا سرچ میکردم
دیدم دارم میرم سمت سرچ های بد
به خودم قول دادم دیگه ایندفعه هیچ شکستی پذیرفته نیست باید قبلش حتما بیام اورژانس
فکر کنم نسبت به آدم های دیگه بسی زیاد عقب مونده ام
خیلی وقتا بنظرم حتی خدا اونا را باید بیشتر دوست داشته باشه. نمیدونم
بسی خستم. غصه دارم. امروز کلی تاپیک مدیریت قبل از شکست را خواندم
بنظرم دیگه وقت اومدن به اورژانس بود
نمیخوام بشکنم
سلام خواهری
میدونم درک میکنم حالتو
اینجوری فکر نکن ما همه که اینجاییم فرقی با هم نداریم همه وسوسه میشیم چون شیطان این کار ور میکنه
خواهری تو باید توی زمینه خودت توی کار خودت توی ظرفیت خودت
بهترین باشی
بهترین خودت باش آجی نه بهترین دیگران
بهترین نسخه خودت باش
ممنونم عزیز
شرمنده انقدر دیر جواب میدم
نتم تموم شد
بسی شک خوبی بود
من عادت دارم همیشه نت پرسرعت دم دستم باشه. یه لحظه موندم اصلا
یک دنیا ممنون هزیز
الان یه ذره وسوسه هست ولی بهترم
به گمانم این روزا بیشتر بیام اینجا
سعی میکنم فردا با روزه اوضاع را بهتر کنم
به رعنا
چقدر خوب عالیه موفق باشی عزیزم
سلام کسی هست ؟
من دارم اذیت میشم ...
روز 6 هستم
(1399 اسفند 13، 15:34)آبی آسمانی نوشته است: [ -> ]سلام کسی هست ؟
من دارم اذیت میشم ...
روز 6 هستم
سلام
وقتتون بخیر
حالتون خوبه؟
۶ روز پاکتون رو تبریک میگم
(1399 اسفند 13، 15:34)آبی آسمانی نوشته است: [ -> ]سلام کسی هست ؟
من دارم اذیت میشم ...
روز 6 هستم
سلام
اگه امکان داره برید بیرورن پیاده روی.
(1399 اسفند 13، 15:34)آبی آسمانی نوشته است: [ -> ]سلام کسی هست ؟
من دارم اذیت میشم ...
روز 6 هستم
سلام عزیز
خواهشا اول یه تغییر موقعیت بده
برو یه گشتی تو خونه بزن
یه سر برو سمت آشپزخونه
یه چرخی بزن
بعد بیا
اگر هم حوصله شنیدن چیزی را داری
من یه صوت قشنگ تو امضام دارم
دیشب وسوسه بودم گوش دادم بعدش گریه کردم آروم شدم
یه امتحانش کن
اگر هم نه. بگو حوصله چیا داری؟؟؟
بیشتر از نظر روحی تحت فشار هستید؟
راستی پستتون توی تاپیک جشن پاکی خیلی زیبا و خلاقانه بود
انشاالله ۴ روز دیگه
فقط چهار روز دیگه
یه جشن بسیار زیبا هم برای ده روز خوبی شما برگزار میشه
اگر تمایل داشته باشید میتونید از موقعیتتون هم بیشتر بگید
ناراحت هستید؟
یا خدای ناکرده از ادامه دادن نا امید شدید؟
البته که میدونم محاله و شما پر قدرت پیش خواهید رفت
برای شروع میتونید به خودتون وعده بدید که فقط امروزو پاک میمونم و بقیه چیز ها رو کنار میزارم
هر چه کنار تر بهتر
سلامی دوباره
ممنونم از همتون
بیشتر روانی بود ... داشتم ادامه میدادم که به کمک شما و خدای مهربون که شما رو وسیله کرد بازم من شدم پیروز میدان
حالا شیطونه یکم عصبیه شاید ... نه حتما عصبیه
خخخخ
ممنون رعنا جان بی نهایت عالی بود اون صوت
آقای ای دل و آقای آخرین بار هم بی نهایت سپاس گزارم ازتون
مخصوصا این که گفتید جشن ....
اعتبار هام تموم شده وگرنه تقدیم میکردم
باز هم تشکر
(1399 اسفند 13، 16:04)آبی آسمانی نوشته است: [ -> ]سلامی دوباره
ممنونم از همتون
بیشتر روانی بود ... داشتم ادامه میدادم که به کمک شما و خدای مهربون که شما رو وسیله کرد بازم من شدم پیروز میدان
حالا شیطونه یکم عصبیه شاید ... نه حتما عصبیه خخخخ
ممنون رعنا جان بی نهایت عالی بود اون صوت
آقای ای دل و آقای آخرین بار هم بی نهایت سپاس گزارم ازتون
مخصوصا این که گفتید جشن ....
اعتبار هام تموم شده وگرنه تقدیم میکردم
باز هم تشکر
بعللله البته که جشن
یه جشن درست و حسابی برای خانم آبی آسمانی
شما از الان میتونید به فکر لباس و این چیزا باشید(با رعایت پروتکل البته
)
شیطان نه تنها عصبانی شده
بلکه حتی برنامه ریزی هم میکنه و با تمام قدرتش سعی داره به شما ثابت کنه که نمی تونید نمیشه فایده نداره و از این حرفااااا
اما با محکم بزنید تو دهنش
قوی و محکم پیش برید و هدفتون رو هم یادتون بمونه
تا چشم به هم بزنید روز های پاکتون میشه ۱۰ روز
بعد ۲۰ روز
بعد ۳۰ روز
بعد ۶۰ روز
و......
شدم شکل پیرزن های تو مترو و اتوبوس و پارک. که همش دوست دارن با یکی حرف بزنن
من بسی تحت فشارم. فشارهای زیادی روم بوده. الانم خسته ام. همه چی هم دم دست و مناسب برای شکست
کسی هست یه ذره حرف بزنیم از این حس و حال در بیام.
دیگه مغزم کار نمیکنه
نکنه بشکنم
حوصله هیچی ندارم واقعا هیچی
من دنبال کمپین باز شدن یادداشت هاتون بودم خانم رعنا،شما که اینجایین،چه خبر؟