به حال بد بعد لغزش
به حسرت و پشیمونی بعدش
به لذت کوتاه و عذاب وجدان زیادش فکر کن..
به دوباره از ۱ شروع کردن
به احساس مزخرف بعدش
به سرزنش های بعدش
به ناامیدی و یاسش
به درهم شکستن عزت نفست
فکر کن ..فکر کن ..
اما اگر بتونی دووم بیاری
به حس افتخار
به شادی مضاعف
به آرامش عمیقش
به اعتمادبنفس بعدش
به نماز باحال بعدیت
فکر کن ...
ببین چی به چی می ارزه؟
(1399 مهر 5، 23:06)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام
خانم دختر پاک اول از همه لطفا برید و از مادرتون عذرخواهی کنید.
از دلشون در بیارید.
باشه؟
بعدم به این فکر کنید که گروهتون داره سبز جلو میره و شما نمیخواید این سرسبزی گروه از بین بره.
درسته؟
تو کانون باشید هیچ اتفاق بدی نمیافته.
مادر نیست
و من تا فردا نمیبینمش
قبل رفتن عذرخواهی کردم
ولی فایده نداشت
شایدم اصلا حق با من باشه
منم تحت فشارم
منم بعضی وقتا دوست دارم طبق نظر خودم جلو برم
خستم از اینکه باید طبق نظر خدا جلو برم
من فقط دلم میخواد یه ذره کیف کنم
همین
خسته شدم از بس الکی گفتم خوشحالم و خوبم
تا همین بعدازظهری از پاکی لذت میبردم
ولی الان برعکسه
پاکی بیشتر شبیه زندانه
هیچ دلم نمیخواد تو گروه من اولین نفری باشم که میشکنه
هر چند که احتمالش خیلیه
دیگه حتی دلم میخواست کانون نیام
از اینجا هم بدم میاد
(1399 مهر 5، 23:10)شادن نوشته است: [ -> ]به حال بد بعد لغزش
به حسرت و پشیمونی بعدش
به لذت کوتاه و عذاب وجدان زیادش فکر کن..
به دوباره از ۱ شروع کردن
به احساس مزخرف بعدش
به سرزنش های بعدش
به ناامیدی و یاسش
به درهم شکستن عزت نفست
فکر کن ..فکر کن ..
اما اگر بتونی دووم بیاری
به حس افتخار
به شادی مضاعف
به آرامش عمیقش
به اعتمادبنفس بعدش
به نماز باحال بعدیت
فکر کن ...
ببین چی به چی می ارزه؟
کاش الانم پاکی مثل چند ساعت پیش برام ارزشمند بود
کاش به این فلاکت نمیرسیدم
سلام
خانوم دختر پاک بعد این که ناراحتی رو از دل مامانتون درآوردین
این نکته یادتون نره
تو سخت ترین لحظه ها اونجایی که دیگه رمقی برات نمونده
ادامه بده یک راند دیگه مبارزه کن
مطمئن باش این تلاش ها از تو یک ستاره میسازه
بعد ها از خودت تشکر میکنی که دست از تلاش و استقامت برنداشتی
حاج خانم ...
باید قبول کنید اگه میخواید تغییر کنید ، یه چیزایی هم باید تغییر کنه ...
پاکی یه وقتایی سخت میشه ...
لیاقت و ادعای ما که میگیم دیگه از این به بعد میخوام پاک بشم ، در این لحظات معلوم میشه ...
یه روز سخت رو میگذرونید ، به جاش ۱۰ روز سبک و مشتی از خدا هدیه میگیرید . هر چقدر روزای سختتون بیشتر باشه ، پاداشتون هم بیشتره ...
ذهنتون رو به سمت گناه نبرید . معلومه وقتی ذهنتون میره سمت شیرینی گناه ، بهش میل پیدا میکنید و میرید سمتش .
به جاش ، فکرتون رو ببرید به سمت تلخی گناه و هر طور شده خودتون رو سرگرم کنید ...
روش های سرگرم کردن رو خودتون بهتر از من میدونید ....
موفق باشید ...
(1399 مهر 5، 23:15)هادی نوشته است: [ -> ]سلام
خانوم دختر پاک بعد این که ناراحتی رو از دل مامانتون درآوردین
این نکته یادتون نره
تو سخت ترین لحظه ها اونجایی که دیگه رمقی برات نمونده
ادامه بده یک راند دیگه مبارزه کن
مطمئن باش این تلاش ها از تو یک ستاره میسازه
بعد ها از خودت تشکر میکنی که دست از تلاش و استقامت برنداشتی
مادر نیست بعدا ازش عذرخواهی میکنم
شایدم اصلا طبق نظر اون عمل کردم هر چند که این کارا عصبیم میکنه
ولی متنتون خیلی خوب بود
ممنون
من دقیقا تو مرحله ای هستم که دیگه هیچ جونی برام نمونده
باشه
یه راند دیگه
میرم یه چرخی تو خونه میزنم میام
از پاکی خیلی خوشم نمیاد در حال حاضر
ولی شکست هم اصلا دوست ندارم
من میرم سعی میکنم آروم تر بشم و بهتر فکر کنم
از همتونم ممنونم
ببخشید اومدم اینجا
ولی گفتم به جای سایت های مزخرف و اینستا
بیام اول اینجا
همه ما این حس استیصال رو درک کردیم من نمیگم حق با توعه یا مادر اصن اون به کنار ..من میگم ایا چارهاش خ ارضاییه؟ اگه آره پس چرا بعدش حال ما خوب نمیشه چرا بدتر درونمون میشکنیم؟
عزیز من .. تو ناراحتی عصبانی ای مضطربی و مستاصل اما میتونی از پسش بربیای و نذاری تو گرداب خ ا بیفتی.. چون این کار باعث میشه حالت بدتر از قبل بشه
ما بیماریم یکی قندخون داره نباید شیرینی و کیک بخوره اونم گاهی میبره و میره میخوره بعد گوفتش میشه چون ممکنه چشمشو از دس بده پاهاشو قطع کنن و روزی هزاربار بگه کارد بخوره به شکمم نمیخوردم چی میشد مگه؟
بیماری ما هم اینه.. با مصرف شهوت بیماریمونو تشدید میکنیم و رهایی رو سخت تر
صبوری کن عزیزم..امشب میگذره
خانم شادن و برادر هادی و برادر اهورا خیلی صحبتهای خوبی کردن.
برید یه آب خنک به صورتتون بزنید.
بعد هم پنجره رو باز کنید و ۵ تا نفس عمیق بکشید. عمیق عمیق.
بعد هم یک دور دیگه صحبتهای بچهها رو بخونید.
ما به شما ایمان داریم که از پسش برمیاید.
مثل همیشه که با خبر های خوب خوشحالمون کردین امشب هم بی صبرانه منتظر خبر پیروزی شما هستیم
مطمئنم که شما خیلی قوی تر از این وسوسه ها هستین
خب پاکی رو دوست نداشته باشین ولی خودتون رو دوست داشته باشین بخاطر سلامتی و حال خوب خودتون اینکارو نکنین
یکم بگذره حال و هواش از سر بیافته اون موقع میبینین که چه حال خوبی داره این
پس همه با هم یک صدا
ساناز خانوم شیرههههههههههههههههههههههههههههههههههه
(1399 مهر 5، 23:19)AhoorAli نوشته است: [ -> ]حاج خانم ...
باید قبول کنید اگه میخواید تغییر کنید ، یه چیزایی هم باید تغییر کنه ...
پاکی یه وقتایی سخت میشه ...
لیاقت و ادعای ما که میگیم دیگه از این به بعد میخوام پاک بشم ، در این لحظات معلوم میشه ...
یه روز سخت رو میگذرونید ، به جاش ۱۰ روز سبک و مشتی از خدا هدیه میگیرید . هر چقدر روزای سختتون بیشتر باشه ، پاداشتون هم بیشتره ...
ذهنتون رو به سمت گناه نبرید . معلومه وقتی ذهنتون میره سمت شیرینی گناه ، بهش میل پیدا میکنید و میرید سمتش .
به جاش ، فکرتون رو ببرید به سمت تلخی گناه و هر طور شده خودتون رو سرگرم کنید ...
روش های سرگرم کردن رو خودتون بهتر از من میدونید ....
موفق باشید ...
بی نهایت ممنونم
من اصلا یادم رفته بود اینو
قبلا آقای کارما گفته بودن و من یه حالتی که خیلی زجر آوره تو تصوراتم داشتم که باید این موقع ربطش میدادم به خ.ا تا شکست برام شیرین که نباشه هیچی تلخ و زننده هم باشه
ممنونم برای یادآوری
(1399 مهر 5، 23:23)شادن نوشته است: [ -> ]همه ما این حس استیصال رو درک کردیم من نمیگم حق با توعه یا مادر اصن اون به کنار ..من میگم ایا چارهاش خ ارضاییه؟ اگه آره پس چرا بعدش حال ما خوب نمیشه چرا بدتر درونمون میشکنیم؟
عزیز من .. تو ناراحتی عصبانی ای مضطربی و مستاصل اما میتونی از پسش بربیای و نذاری تو گرداب خ ا بیفتی.. چون این کار باعث میشه حالت بدتر از قبل بشه
ما بیماریم یکی قندخون داره نباید شیرینی و کیک بخوره اونم گاهی میبره و میره میخوره بعد گوفتش میشه چون ممکنه چشمشو از دس بده پاهاشو قطع کنن و روزی هزاربار بگه کارد بخوره به شکمم نمیخوردم چی میشد مگه؟
بیماری ما هم اینه.. با مصرف شهوت بیماریمونو تشدید میکنیم و رهایی رو سخت تر
صبوری کن عزیزم..امشب میگذره
ممنونم عزیز دل
حق با توئه
خ.ا درست نقطه مخالف ذات ماست
بازم صبوری
فقط میخوام روزها همشون تموم بشن برن
(1399 مهر 5، 23:23)آرمین نوشته است: [ -> ]خانم شادن و برادر هادی و برادر اهورا خیلی صحبتهای خوبی کردن.
برید یه آب خنک به صورتتون بزنید.
بعد هم پنجره رو باز کنید و ۵ تا نفس عمیق بکشید. عمیق عمیق.
بعد هم یک دور دیگه صحبتهای بچهها رو بخونید.
ما به شما ایمان داریم که از پسش برمیاید.
بی نهایت ممنونم
سعی میکنم با بودن در کانون و خواندن حرف بچه ها اروم تر بشم و بهتر تصمیم بگیرم
(1399 مهر 5، 23:28)هادی نوشته است: [ -> ]مثل همیشه که با خبر های خوب خوشحالمون کردین امشب هم بی صبرانه منتظر خبر پیروزی شما هستیم
مطمئنم که شما خیلی قوی تر از این وسوسه ها هستین
خب پاکی رو دوست نداشته باشین ولی خودتون رو دوست داشته باشین بخاطر سلامتی و حال خوب خودتون اینکارو نکنین
یکم بگذره حال و هواش از سر بیافته اون موقع میبینین که چه حال خوبی داره این
پس همه با هم یک صدا
ساناز خانوم شیرههههههههههههههههههههههههههههههههههه
یک دنیا ممنونم
فکر کنم شما به ریشه مشکل رسیدین من نه پاکی را دوست دارم نه خودم را نه هیچ کس دیگه را
از نظر من دوست داشتن و نیاز یه رابطه مستقیم داره
هر وقت به کسی نیاز داری دوستش داری
در باقی شرایط نه دوسش داری نه چیزی
اصلا دوست داشت اون جوری که بقیه ها ازش میگن نیست
اصلا ولش کنید
بی نهایت ممنونم من پاکم
یک دنیا ممنون از همه کمک هاتون
واقعا ممنون
وقتی یه دفعه ای آدم آتیش میگیره
راهی به جز اینجا نیست
ببخشید من همش میرم
ولی یه وقتایی از نت دور بشم برام بهتره
یک دنیا ممنونم
خوشحالم از اینکه مجبور نیستم 2 هفته پاکی را دوباره از نو شروع کنم
ممنونم
سلام به داداش خوبم اهورا جان
اوشاع چطوره آقا اهورا؟
پنجره را باز کنید یه ذره هوای خنک بیاد تو اتاق
یکم برامون حرف بزنین
(1399 مهر 6، 23:36)صادقین نوشته است: [ -> ]سلام به داداش خوبم اهورا جان
علیکم السلام اخوی
(1399 مهر 6، 23:48)*دختر پاک* نوشته است: [ -> ]
اوشاع چطوره آقا اهورا؟
پنجره را باز کنید یه ذره هوای خنک بیاد تو اتاق
پنجره رو وا کنم به جا هوا خنک ، یه تن پشه میریزه تو ...
اگه پشه کش دارین بگین ک وا کنم
فقط زحمت تک تک شون میفته برا شما
نقل قول: یکم برامون حرف بزنین
یه لحظه ، من میکروفونو روشن کنم ...
تق تق ، دیییییینگ
بسم الله الرحمن الرحیم حیم حیم حیم
سلام خدمت دوستان تان تان تان
مفتخرم رم رم رم
در این جشن بزرگ و با شکوه کوه کوه
در میان شما بزرگواران ران ران ران
و سروران عزیز زیز زیز زیز
باشم شم شم شم ...
ادامه ی صحبت رو رو رو رو
محول میکنم کنم کنم کنم
به مدیر پرسنلمون مون مون مون
سر کار خانم دختر پاک پاک پاک پاک ...
سرکار خانم بفرمایید یید یید یید