سلام دوستان
امیدوارم حالتون خوب باشه
الان یه نیم ساعتی هست تو رختخوابم و میخوام بخوابم ولی وسوسه ها و جنگیدن با اون ها نمیزاره
چکار کنم ؟
هی میخوام وسوسه ها رو رها کنم ولی باز میان
سلام آقای مهدی
خوبین؟
وضو بگیرین یکم قرآن بخونید تو رختخواب
میتونید کاغذ قلم بردارید افکار بدو بنویسید و بعد مچالش کنید یا پاره کنید
با خدا راز و نیاز کنید
نقل قول: خوبین؟
خیلی ممنون خداروشکر بهترم
نقل قول: کاغذ قلم بردارید افکار بدو بنویسید
متاسفانه کاغذ و قلمی در دسترس نیست ولی میشه تو گوشیم بنویسمشون.
قرآن خوندن هم ایده ی خوبیه
ممنون از لطف تون
ببخشید یکم دور شد تا جواب بدم.
(1400 مرداد 9، 21:46)*مهدی* نوشته است: [ -> ]سلام دوستان
امیدوارم حالتون خوب باشه
الان یه نیم ساعتی هست تو رختخوابم و میخوام بخوابم ولی وسوسه ها و جنگیدن با اون ها نمیزاره
چکار کنم ؟
هی میخوام وسوسه ها رو رها کنم ولی باز میان
سلام
اگه خوابتون نمیبره تو رختخواب نمونین
صوت سوره لقمان گوش کنین
و سعی کنین تمرکزتون رو آیات باشه
اگه از روی قران بخونین ک چه بهتر
سلام داداش عزیز
مهدی جان
من خودم همین دیشب وسوسه بودم
صد تا صلوات فرستادم
اوضاعم کامل تغییر کرد و خوب شد
سلام
خیلی ناراحتم??
و حس میکنم امکان شکستن هر لحظه هست
۷ روز شدم بعد از چند ماه??
سلااام دوست عزیز به کانون خوش اومدی
اگه تنها هستی برو تو جمع و کنار دیگران باش
سعی کن ذهنتو از افکاری که وسوست میکنن دور کنی، میتونی یه جمله مثبت یا یه بیت شعر یا یه ذکر رو پشت سر هم تکرار کنی طوری که تمرکزذهنت روی آن باشه و تو ذهنت فقطاون تکرار بشه. اگه میتونی چند آیه قرآن بخون. اگه میتونی برو تو هوای آزاد عزیزم.
سلام خوش اومدین به کانون
سعی کنید یه وضو با اب یخ بگیرید و سوره لقمان را بخونید تا وسوسه ها برن ان شاءالله
خوب از چی ناراحتین
اینا بدونین هیچ چیزی ارزش پاکی را نداره و مهم پاک بودنه
ماشاءالله به شما که 7 روز پاک دارید این عالیه
ان شاءالله همین جوری به قله های پاکی برسید
(1400 مرداد 14، 11:51)Tootfarangi نوشته است: [ -> ]سلام
خیلی ناراحتم??
و حس میکنم امکان شکستن هر لحظه هست
۷ روز شدم بعد از چند ماه??
الان وقت اذانه پاشو نماز بخون .
ی لیوان آب خنک بخور ، تغییر وضعیت بده و تو ی حالت نمون ک بشکنی .
ده روز اول خیلی سخته ولی تو فقط سه روز مونده برسی بهش ،اگر بشکنی دوباره باید شروع کنی .
ما اینجا منتظرت هستیم
دیگه خسته شدم. احساس میکنم دیگه راه نداره من همه زورم را زدم نمیشه.
دیگه خیلی خستم
فقط بهش محل نده،
به همین راحتی.
می خوای برام تعریف کنی امروزت چطور بود؟
یکم سرشو شیره بمالیم
(1400 مرداد 14، 23:47)عارفه نوشته است: [ -> ] (1400 مرداد 14، 23:42)_رعنا_ نوشته است: [ -> ] دیگه خسته شدم. احساس میکنم دیگه راه نداره من همه زورم را زدم نمیشه.
دیگه خیلی خستم
یوهو کی خسته شده؟
رعنا که شیر قوی میدونه
فقط دلم میخواد یه خرابکاری کنم
بنظرم خ.ا بهترینشه.
فقط به خودم آسیب میزنم
ولی ته همینم پشیمونیه
بی خیال.
میرم چندتا کلیپ از پناهیان نگاه میکنم مبخوابم
فردا هم خدا بزرگه
(1400 مرداد 14، 23:49)عارفه نوشته است: [ -> ]فقط بهش محل نده،
به همین راحتی.
می خوای برام تعریف کنی امروزت چطور بود؟
یکم سرشو شیره بمالیم
ممنونم عزیز
امروز در جستجوی لباس برای مامان گذشت. آخرشم هیچی
واقعا این حجم از تفاوت در دیدگاه با همه، حتی خانواده بسی زجرآور
بی خیالش
روز قشنگی نبود
خراب نمیکنم. دیگه نمیذارم خراب بشه. میرم همون چندتا کلیپ از پناهیان
خدایا ، از اون شبای سخته. خواهشا کمک