(1401 تير 15، 1:44)*مهدی* نوشته است: [ -> ]سلام
متأسفانه هرکاد میکنم خوابم نمیاد و هزار تا فکر و قصه میاد توذهنم
خ.ا خوابم رو هم بهم زده
مهدی داداش میدونم چی میگی؛ اما حواست هست که همه دنیا سر همین دوراهی ها قرار گرفته؟
کلاً زیاد توی زندگی پیش میاد و ما هر لحظه باید انتخاب کنیم
خب حالا تو میتونی مثل هر دفعه لغزش رو انتخاب کنی و میدونم که میدونی بعدش چه حس و حال بدی داره و خدا خدا میکنی که دوباره این حس تکرار نشه. در واقع ادامه همون داستان دردناک
اما همزمان هم میتونی یه تسبیح بگیری دستت و 100 بار استغفار کنی
یا حتی میتونی روزهای عمرت رو بشماری که تا الآن چند روزه شدی؟
اما یه شرط داره و اون اینه که وقتی مشغول این کارها شدی اصلاً به وسوسه و ترک و خ.ا و هیچ چیزی از این قبیل فکر نکنی
یه سوال دیگه آیا اون هایی که پاکی های بلند مدت داشتن واقعا وضع زندگیشون بهتر شده و آرامش دارن و عنایات الهی رو گرفتن؟
میدونم از همه مهمتر و جاودانه تر آخرت هست که ما بار گناهانمون سبک باشه اما دوست دارم جواب این سوال رو بدونم
(1401 تير 15، 1:54)*مهدی* نوشته است: [ -> ]یه سوال دیگه آیا اون هایی که پاکی های بلند مدت داشتن واقعا وضع زندگیشون بهتر شده و آرامش دارن؟
میدونم از همه مهمتر و جاودانه تر آخرت هست که ما بار گناهانمون سبک باشه اما این سوال رو دارم
به نکته ظریفی اشاره کردی
من از بقیه نمیگم؛ از تجربه خودم میگم.
بله خیلی تفاوت هست. اونجوری که حاضر نیستم زندگی پاک رو با زندگی ناپاک تغییر بدم.
حس خوبی که داره؛ حس با ارزش بودن، حس آرامش، حس داشتن یه گوشه خلوت و پاک، حس توانایی برای رسیدن به خیلی چیزها.
این از حسش بود.
بماند که موفقیت هایی هم بود که دلیلش همین پاکی بود
تصمیم گرفتم بخوابم
واقعا متشکرم از خانم سایلنت اسکریم و آقای مهدوی
، یک دنیا ممنونم ازتون شما مثل فرشته هایی هستید که از خدا اومدید و بنده روحیه دادید و کمک کردید
خیلی ممنونم
انشالله این شروع پاکی های بلند مدت باشه
عاقبت نیکو از آن کسانی هست که در این مواقع به خاطر خدا پاکدامنی پیشه می کنن
بعضی وقتا آدم یادش میره واسه چی پاک میمونه در واقع انقدر این فشار وسوسه زیاد میشه آدم این فراموشی براش پیش میاد خیلی سخته آدم بخواد همش همه چیزو کنترل کنه مخصوصا اگه قرار باشه تنها باشه خدایا امیدم به خودته خودت یه کاری بکن بعد این همه تلاش و سختی کشیدن اون چیزی که حقمه نصیبم بشه
سلام نمیدونم کجا باید بپرسم. الان روز ۱۵امم تعداد دفعاتی که تحریک میشم که برم سمت خودارضایی کم شده. اما چند روزیه احساس افسردگی و پوچی میکنم به هیچکدوم از کارام نمیرسم کوچکترین چیزا بهمم میریزه و عصبیم میکنه
سلام تشکر میکنم از داداش محسنین به خاطر حضور به موقع
(1401 تير 17، 21:33)NimaHn نوشته است: [ -> ]سلام نمیدونم کجا باید بپرسم. الان روز ۱۵امم تعداد دفعاتی که تحریک میشم که برم سمت خودارضایی کم شده. اما چند روزیه احساس افسردگی و پوچی میکنم به هیچکدوم از کارام نمیرسم کوچکترین چیزا بهمم میریزه و عصبیم میکنه
سلام داداش خوب کاری کردی اومدی اورژانس
ماشاءالله به 15روز خیلی خوب
داداش به نظرم باید برنامه ریزی داشته باشی تا به کارهات برسی
سعی کن با چنتا روتین حالتا اکثرا خوب نگه داری
مثلا هر روز کمی ورزش کن
کمی کتاب بخون
برو بیرون قدم بزن
هدف هات از ترک و زندگی را بنویس داداش جان این خیلی میتونه بهت کمک کنه
خیلی خستم.
هم جسمی هم روحی
گفتم بگذار تلگرام را چک کنم. بعدم به خودم گفتم این کار بیهوده را چرا انجام بدم؟ کسی که منتظر من نیست
بعدم وسوسه شروع شد
ترجیح دادم بیام اینجا
من دیگه انگیزه ندارم