آقای مهدوی، من کلا هربار از نو شرو کردم پاکی رو تو نیمه دوم سال حداقل به فکر عید بودم. چون ناپاکی سالهاااا باعث شده موقع سال تحویل خوشحال نباشم
نقل قول: آقای مهدوی، من کلا هربار از نو شرو کردم پاکی رو تو نیمه دوم سال حداقل به فکر عید بودم. چون ناپاکی سالهاااا باعث شده موقع سال تحویل خوشحال نباشم
خیلی خوبه ادم تو سال تحویل به جای حس گناه ، حال خوب و معنوی داشته باشه
خییییلی خوبه حنیفا، حس فوووق العاده ایه
حنیفا لطفا حال خوبتو ب چیزی عوض نکن.
خیلی تبریک میگم بهتون خانم حنیفا بابت همت بلند و عزم راسختون
(1401 بهمن 9، 0:29)Roza_r نوشته است: [ -> ]آقای مهدوی، من کلا هربار از نو شرو کردم پاکی رو تو نیمه دوم سال حداقل به فکر عید بودم. چون ناپاکی سالهاااا باعث شده موقع سال تحویل خوشحال نباشم
(1401 بهمن 9، 0:31)Hanifa نوشته است: [ -> ]نقل قول: آقای مهدوی، من کلا هربار از نو شرو کردم پاکی رو تو نیمه دوم سال حداقل به فکر عید بودم. چون ناپاکی سالهاااا باعث شده موقع سال تحویل خوشحال نباشم
خیلی خوبه ادم تو سال تحویل به جای حس گناه ، حال خوب و معنوی داشته باشه
پس چطوره نوروز پیش رو، متفاوت تر از هر سال باشه و سرمون جلوی خدا و خودمون بالا باشه؟
من که شک ندارم امسال نوروز رو با پاکی شروع میکنم.
تازه ماه رمضون هم هست؛ دیگه حله
خداقوت و تشکر از خانم ها رزا و حنیفا. هم بابت کمک و غلبه بر وسوسه و هم بابت تلاش و امیدواری برای داشتن نوروزی شکوفا
چند روزه که وسوسه هایی تو ذهنم ایجاد شده و بعد از چند روز مقاومت و امروز وسوسه ها شاخ و برگش بیشتر شده و نمیدونم بهتر کاری که می تونم انجام بدم چیه ؟
سلام داداش سورنای عزیز
نباید زیاد روی این وسوسه ها متمرکز بشی چون بیشتر میان سراغت. از کنارشون خیلی نرم رد شو
ولی اگر شدت گرفت باید اقدامات اورژانسی رو انجام بدی تا دچار لغزش نشی
پیشنهاد می کنم که ۱. لحظه ای بیکار نباش ۲. لحظه ای تنها نباش ۳. هرگز سمت افکار جن.سی نرو و اگر سراغت اومدن خودت رو مشغول کاری کن تا یادت بره
قرائت قرآن هم خوبه. بر نمازهات هم مراقبت کن. چون نماز به دلیل اینکه تکراری هست و اینکه برای یک جوون سخت هست نفس انسان رو رام میکنه
اگر مدتی هست که وسوسه ها مدام میان سراغت پیشنهاد می کنم چند روزی روزه مسحبی بگیری
بیشتر از بلد نبودم امیدوارم برات مفید بوده باشه
سلام
منم یکم وسوسه ام
خیلی شدید نیست ، اما همین باعث میشه گول بخورم
برم سمت فیلم و عکس دیدن و بعد ...
روزهای خوب و پاکی های بلند مدت نداشتم
تقریبا همین باعث شده عادت کنم بهش ، و اگه انجام نشه انگار یه چیزی کم دارم ،یا مثه وقتی که یه چیزی گم شده
چرا باید پاک باشم؟...
بابت یه تشکر کوچیک از خداییکه این همه خوبی کرده بهم..
چند وقت پیش ، یه سلسله جلسات درمورد خدا شنایی داشتم ، که فوق العاده قشنگ بود ، امید وارم بتونم پیداش کنم ، بهش گوش بدم و امشب پاک بمونم
(چه خوب شد اومدم اینجا بنویسم ، یاد این ویس ها افتادم ،خداکنه پیداش کنم ...)
سلام
حواستونو با یه چیزی پرت کنید و زود بخوابید انشالله حسش میره.
فقط قوی باشید و به وسوسه ها
نه محکم بگین
از همین لحظه کنترل ذهنتونو خیلی خوب در دست بگیرین و نذارید بیش از 3 ثانیه منحرف بشه تا صبح احتمالا یکم درگیرید ولی حس و حالش میره
اینا دوتا رو هم تونستید گوش بدید 10 دقیقه اولشو
دعای کمیل آرامش خش
صوت قرآن آرامش بخش
سلام خانم آرام
راهکارهای برادر یا ماه بنی هاشم عالین، حتماً اجراشون کنید
نقل قول: خیلی شدید نیست ، اما همین باعث میشه گول بخورم
برم سمت فیلم و عکس دیدن و بعد ...
خانم آرام سالهاست که داریم گول میخوریم؛ مگه به کجا رسیدیم؟
گیریم که این دفعه هم خدای نکرده باز گول خوردیم و تسلیم شدیم تموم میشه یا باز هم پیش میاد؟
به هر حال از یه جایی باید جلوشو گرفت؛ و چه زمانی بهتر از الآن، همین لحظه و حالا؟
از همین لحظه جلوش بایستیم شاید لحظه دیگری در کار نباشه
راستی، ما آدما معمولاً توی شمردن نداشته هامون مهارت خاصی داریم؛ اما چی میشه یه بار هم داشته هامون رو بشماریم؟
نظرتون چیه داشته هاتون رو بشمارید؟ کوچیک و بزرگ؛ خاص و معمولی؛ قدیمی و جدید.
اونقدر بهشون فکر کنید که احساس خوب داشتنشون رو درک کنید
بعد هر طور دوست داشتید دسته بندیشون کنید؛ بر اساس سال و تاریخ، بر اساس دوره زندگی، بر اساس نوع و ماهیت، بر اساس خاص بودن یا روزانه بودنشون و...
دیدین بچههای کوچیک چطوری اسباببازیاشون(در واقع داشته هاشون) رو با چه دقتی میچینن و دستهبندی میکنن؟
جالبه بچه ای که حواسش به اسباببازی های خودشه بیشتر شاده و میخنده تا بچه ای که حواسش فقط به نداشته های خودش و داشته های دیگران
خداروشکر پاک ام
خیلی ممنون از آقای یا ماه بنی هاشم و آقای مهدوی
راهکار هایی که گفتین رو یادداشت می کنم ،انحام بدم
بازم خیلی ممنون
سلام
من دوباره وسوسه شدم
خیلی عصبی ام و کلافه
هر بار که برام خاستگار میاد ، تا اونا بخوان زنگ بزنن ، تا ما بخوایم جواب بدیم ، حسابی بهم می ریزم ...
البته این برای همه بوده ، اما من خیلی نگرانم،
ذهنم مشغول میشه و نیاز به آرامش دارم، یا یه چیزی که خیالم رو جمع کنه
چطوری می تونم به خدا اعتماد کنم ؟
حواسش به بنده هاش هست ..
(1401 بهمن 12، 23:18).آرام. نوشته است: [ -> ]سلام
من دوباره وسوسه شدم
خیلی عصبی ام و کلافه
هر بار که برام خاستگار میاد ، تا اونا بخوان زنگ بزنن ، تا ما بخوایم جواب بدیم ، حسابی بهم می ریزم ...
البته این برای همه بوده ، اما من خیلی نگرانم،
ذهنم مشغول میشه و نیاز به آرامش دارم، یا یه چیزی که خیالم رو جمع کنه
چطوری می تونم به خدا اعتماد کنم ؟
حواسش به بنده هاش هست ..
سلام آرام جان .
میخواستم بگم خدا هست ، حواسش دقیق تر از همه به ما هست . نمیدونم چرا جواب نمیده ولی حتما حکمتی در این سکوت هست .
عزیزم خواستگارها میان و میرن ، اگر در همه ی موارد استرس زیادی به شما وارد بشه که ناراحتی به جسم و روحت غلبه میکنه و خب این زیاد خوب نیست .
میتونم بپرسم چرا اینهمه کلافه و نگرانی؟! مگر جوابت مثبت هست؟ اگر آره خب این حس استرس طبیعی هست ولی اگر نه پس سعی کن کمی بیخیال باشی و موضوع رو رها کنی .
به خدا توکل کن ، مطمئن باش خیرترین ها قسمتت میشه .
سلام خانم آرام
درک میکنم چقدر شرایط استرس زا هست ولی حالا فکر کنید چی میتونه از این بدتر باشه؟
اینکه وسط اینهمه استرس، ناراحتی و مرارت لغزش هم باشه چه اتفاقی میفته؟
اینجور مواقع(خواستگاری) نتیجه یکی از این دوتاست؛ یا میشه یا نمیشه.
اما هر کدوم اینها که همراه لغزش باشه، یه فاجعه روحی روانی برای شخص به وجود میاره.
اگه پاسخ مثبته که واقعاً خوبیت نداره توی این ایام خیر، لغزشی هم باشه.
اگه هم منفی باشه، لغزش احساس آدم رو بدتر هم میکنه.
بماند که تا لحظه تصمیم گیری، مثل خوره به جون ذهن و روح و روان انسان میفته
نگران نباشید، بی عجله و با اطمینان برید جلو؛ تا زمان تصمیم گیری فرصت هست.
نظر خانواده، نظر مشاور، سنجیدنای متفاوت و بررسی های دقیق، همه کمکتون میکنه تا تصمیم درستتری بگیرید. پس فقط آرامشتون رو حفظ کنید و به خدا توکل کنید و روی پاکی تمرکز کنید.
نقل قول: چطوری می تونم به خدا اعتماد کنم ؟
حواسش به بنده هاش هست ..
به این دلیل که تا حالا هم خودش بوده که ما رو از مخمصه ها نجات داده
از لحظه تولد تا همین لحظه و بعد از اون.
با این حال وظایف و مسئولیت هایی مثل حواس جمع بودن و دقت بر انسان مترتبه.
اونچه که از دستمون خارجه، دست خداست.
و خدا همیشه کارشو به بهترین نحو انجام میده
سلام
خیلی ممنون از خانم پارادکس و اقای مهدوی
خداروشکر به خیر گذشت
نقل قول: عزیزم خواستگارها میان و میرن ، اگر در همه ی موارد استرس زیادی به شما وارد بشه که ناراحتی به جسم و روحت غلبه میکنه و خب این زیاد خوب نیست
من واسه برادرم هم می رم خاستگاری ، چون مادرم تو این شهر تنهاست و خانواده مادریم نیستن که برن باهاشون ، و استرس های اونم هست
نقل قول: میتونم بپرسم چرا اینهمه کلافه و نگرانی؟!
فکر کنم به خاطر اینه که اون طوری که من می خوام نیست، واسه خودم کلافم و عصبی ام ، چون اصلا شبیه فیلما نیست که یه عاشق پیشه بیاد و همه چی تموم شه ،این طوریه که چندین نفر میان و همش تو خلعی که بعدش چی میشه ؟ جوابم مثبت باشه چی میشه ؟ منفی باشه چی ؟ اونا جوابشون چیه ... هی تو چیزای نامعلوم هستیم
برای برادرم استرس دارم ، هم واسه خودش ،
هم واسه این که من برای مامان و بابام ، خیلی مهم بودم ، همیشه همه توجه ها به من بوده ، توی دختر های فامیل ، همیشه از همه لحاظ بالا تر بودم ،
حسادتی نیست ، اما عادت ندارم به این که یکی از من بهتر باشه ، توی هیچ موردی ....
یعنی اگه آدم ها ۱۰۰ تا ملاک داشته باشن و من تو ۹۹ تاش خوب باشم ، و طرف مقابلم ۱ دونه باشه که بهتر از من باشه ، نمی تونم تحمل کنم ، باید تو همون یه دونه هم بهتر باشم ، ولی اگه چیزی باشه که نمی شه تغییرش داد ، اون وقت اذیت می شم ، جدا ازین ، چون همیشه تک دختر بودم ، همه توجه ها و .... همه چی به من بوده ، نمی دونم حالا که قراره ۲ تا دختر به خانواده مون اضافه شه (دو تا داداش دارم) ، حسم باید نسبت بهشون چه طوری باشه ، خیلی چیزا تغییر می کنه قطعا ...
نقل قول: به این دلیل که تا حالا هم خودش بوده که ما رو از مخمصه ها نجات داده
از لحظه تولد تا همین لحظه و بعد از اون.
با این حال وظایف و مسئولیت هایی مثل حواس جمع بودن و دقت بر انسان مترتبه.
اونچه که از دستمون خارجه، دست خداست.
و خدا همیشه کارشو به بهترین نحو انجام میده
خیلی خیلی ممنون
با همین توکل و اعتماد به خداست که آدم آرامش می گیره
متشکرم