(1397 مرداد 3، 4:06)pirooz97 نوشته است: [ -> ]من یه فکری برای اورژانس به ذهنم رسید
سلام چه فکری؟
حالم خوب نیست
دو روزه خوب رعایت نمیکنم
شب ها خوب استراحت نمیکنم
تمرکزم کم شده
اعصاب خوردی ها زیاد شدن
بخودم میگم حتی فکر شکست هم نکن
فکر اینکه همه چیز از اول شروع بشه دیوونه ام میکنه
روز 36 مصادف شده با تولد امام رضا
(1397 مرداد 3، 7:15)آقای اراده نوشته است: [ -> ] (1397 مرداد 3، 4:06)pirooz97 نوشته است: [ -> ]من یه فکری برای اورژانس به ذهنم رسید
سلام چه فکری؟
حالم خوب نیست
دو روزه خوب رعایت نمیکنم
شب ها خوب استراحت نمیکنم
تمرکزم کم شده
اعصاب خوردی ها زیاد شدن
بخودم میگم حتی فکر شکست هم نکن
فکر اینکه همه چیز از اول شروع بشه دیوونه ام میکنه
روز 36 مصادف شده با تولد امام رضا
چ چیزی باعث شده استراحت شبانه برادر اراده مختل شه؟؟؟پیداش کن...گوشی؟نت؟فیلم؟کتاب؟فکروخیال؟؟؟آدم ها؟؟؟سعی کن جلوشو بگیری و استراحت کنی
کمی تمرکز و اعصاب خوردی از عوارض خ ا هستش و فقط برا تو نیست..تجربه میگه خودتو سرگرم کن و بهترینش از نظر من ورزش و بودن با دیگران و پیاده روی هم ک محشره...
دقیقا تو این گرمای وحشتناک کی میره این همه راه و
تازشم 30روزو رد کردی ..ستاره داشتن خیلی خوبه
تلاش کن بهش برسی و یادت باشه تنها نیستی ..اینجا همه خیلی خوب بقیه رو درنظر میگیرن ک ببینن چقدر پیشرفت کرده من خودم فکر کنم برادر محمد بود ک 2روز فقط جلوتر از من بودومن هرروز توجهم ب تعداد روزهای اونم بود اما ی لحظه غفلت باعث شد اون ب ستاره برسه و من صفر شم
مواظب خودت باش نشکنی..زودتر جلوی این بی نظمی و بگیر
پ ن:آقای پیروز نماز صبح بود شما این پست و گذاشتی من منتظر موندم بقیه شو ندیدم
منتظر فکرتون هستیم ما
برای پایان دادن به این بی نظمی
میز کارم رو مرتب میکنم
اول نماز میخونم
بعدش ناهار کم میخورم
یک استراحت انجام میدم
توکل بخدا
یاد تانک آفبا افتادم
یه سوال دارم .
وقتی وسوسه میشید چیزای تحریک کننده ببینید چطوری مقاومت میکنید . چه فیلم یا چه صحنه هایی که در جامعه هست
من فقط صبر میکنم تا فکرش از ذهنم بپره
در این حینم سرما ب چیزایی ک دوست دارم گرم میکنم
(1397 مرداد 6، 13:11)pirooz97 نوشته است: [ -> ]یه سوال دارم .
وقتی وسوسه میشید چیزای تحریک کننده ببینید چطوری مقاومت میکنید . چه فیلم یا چه صحنه هایی که در جامعه هست
دیشب ی فیلم عاشقانه نگاه میکردم ک صحنه های چندان جالبی برای من درحال ترک نداشت و فیلم و زدم جلوتر تا نبینم..
اما وقتی دلم میخواد ..خب این همون وسوسه ی گناه هستش و باید جلوگیری شه..
جامعه هم خب شما چرا میری جایی ک از این صحنه ها داره..این پاسخ منطقی تره ب نظرم..اگر هم ناخواسته تو جامعه میبینی ب نظرم باید ذهن درگیرش نشه.همین
(1397 مرداد 6، 13:11)pirooz97 نوشته است: [ -> ]یه سوال دارم .
وقتی وسوسه میشید چیزای تحریک کننده ببینید چطوری مقاومت میکنید . چه فیلم یا چه صحنه هایی که در جامعه هست
باید خودمونو مجبور کنیم که جلوی این وسوسه رو بگیریم .چون عاقبت بدی داره و احتمال زیاد منجر به شکست میشه
حتی اگه نشکنیم تو ذهن می مونه و خارج کردنش از ذهن سخته
(1397 مرداد 6، 13:11)pirooz97 نوشته است: [ -> ]یه سوال دارم .
وقتی وسوسه میشید چیزای تحریک کننده ببینید چطوری مقاومت میکنید . چه فیلم یا چه صحنه هایی که در جامعه هست
سلام خدمت همه دوستان گل
سوال خیلی خوبیه
روح انسان دارای یک کالبدی هست که نیاز به تغذیه داره تا زمانی که خودمون غذای مناسب و با برنامه براش تهیه کنیم همه چیز خوب پیش میره.
ولی اگر یه روز این کالبد روح بی غذا بمونه اون موقع هست که هر غذای سالم و ناسالمی رو میخوره و به خودش لطمه میزنه
ان شاالله بونیم برای روحمون با برنامه غذای سالم برسونیم تا اینقدر غنی باشه که طلب غیر نکنه
از پاسخ دوستان متشکرم . سعی می کنم همشونو بکار بگیرم
(1397 مرداد 6، 13:11)pirooz97 نوشته است: [ -> ]یه سوال دارم .
وقتی وسوسه میشید چیزای تحریک کننده ببینید چطوری مقاومت میکنید . چه فیلم یا چه صحنه هایی که در جامعه هست
من خودم در این مورد نظرم اینه که باید تا حدودی خودمون رو با قوانین گاها سختگیرانه کنترل کنیم و حتی بعضی موقع ها ورودی چشم رو ببندیم
فیلم رو نبینیم / به وضع بد در جامعه نگاه نکنیم .
اما سوال پیش میاد که مگه میشه ندید ؟
جواب این هستش که بله
نگاه رو نمیشه گاها کنترل کرد اما خیال پردازی رو میشه
پس هر موقع اتفاقی نگاهت به چیزی افتاد و در اثر اون فکر و خیالت شروع به فعالیت کرد اون موقع موفق نبودی و نگا بر روی شما اثر گذاشته.
نگاه رو نمیشه بست اما ذهن را میشه
پس کنترل نگاه در کنار کنترل ذهن اهمیت پیدا میکنه
کنترل نگاه و ذهن
پس باید تمرین کنیم
که تا حد امکان نبینیم
اما اگر شد خیال پردازی نکنیم.
دیشب با خدا عهد کردم سراغ چیزای تحریک کننده نرم
امروز پدر داره از ماهواره موزیک ویدیوهای تحریک کننده تماشا می کنه
چندین سال نصیحتش کردم که این چیزا را نبینه . هم کلامی هم عملی ولی هیچ فایده ای نداشته
لعنتی حتی تو ماشینم از این اشغالا را پخش می کنه
بعضی وقتا دلم میخواد بمیره از دستش راحت شم
الان از جمع خانواده به اتاق تنگ و تاریک خودم پناه اوردم
کی بتونم مستقل بشم و از شر این خانواده خودمو خلاص کنم
،
نگو پیروز جان نگو این حرفا جایی امن تر ازخانواده نیست
ادمی بهتر از پدرتوی مردا مادر توی خانم ها برای هر فردی نیست
شرایط سخته میدونم اما این نشد راه حل ک بگی طرف بره بمیره
باید اساسی مشکلا حل کنی
(1397 مرداد 7، 12:41)pirooz97 نوشته است: [ -> ]دیشب با خدا عهد کردم سراغ چیزای تحریک کننده نرم
امروز پدر داره از ماهواره موزیک ویدیوهای تحریک کننده تماشا می کنه
چندین سال نصیحتش کردم که این چیزا را نبینه . هم کلامی هم عملی ولی هیچ فایده ای نداشته
لعنتی حتی تو ماشینم از این اشغالا را پخش می کنه
بعضی وقتا دلم میخواد بمیره از دستش راحت شم
الان از جمع خانواده به اتاق تنگ و تاریک خودم پناه اوردم
کی بتونم مستقل بشم و از شر این خانواده خودمو خلاص کنم
،
سلام
منم با پدرم مشکل دارما
اما به این نتیجه رسیدم
بیخیالش داداش
همین که باشن بالا سرمون نعمتن
بذار اخلاقشون هر طور میخواد باشه
فقط باشن