(1400 خرداد 5، 22:54)عارفه نوشته است: [ -> ]وسوسه ندارما...
اعصابم خورده که چرا یکیو ندارم که عشقمو نثارش کنم
ببخشید واضح میگم
نازمو بخره
سر به سرم بذاره
عاشقم باشه...
از این فکرا که می کنم دلم میخواد بشکنم
سلام
ببین چه بر سر شیطان اوردید که داره خودشو میکشه بلکه شما لغزش کنید....دیگه راهی نمونده که نرفته باشه....خودتون که استادید...شیطان قدم قدم خیلی ریز کارشو میکنه...جوری که فکرشم نمیشه کرد....پس مثل همیشه هوشیار باشید و کوچکترین قدمی به سمتش بر ندارید....نه فکری و ذهنی نه نگاه و بقیه موارد....
حیف این همه روز پاک نیست
بعد شکست فقط به خودتون میگید چه قدر بچگی کردم چیزیمم نبودو الکی حس کردم اخر خطه.
سلام
خانم عارفه درکتون میکنم
ما انسانیم و نیاز به به اشتراک گذاشتن احساساتمون هستیم و این کاملاً طبیعیه.
حتی خیلی وقتا بیشتر از اینکه نیاز داریم کسی ما رو دوست داشته باشه، نیاز داریم که کسی رو دوست داشته باشیم.
اما خب، آیا چاره این دلتنگی ها لغزشه؟
میدونم که نمیخوایید لغزش کنید اما باید مراقب باشید؛ چون خدایی نکرده اگه لغزش کردید، علاوه بر همین احساساتی که بعدش بیشتر هم میشن، حس گناه و کلی احساس پس از شکستی که همه ما تجربه شون کردیم رو خواهید داشت.
شاید بد نباشه با یه دوست یا کسی که خیلی بهش نزدیک هستید صحبت کنید تا کمی آروم تر بشید.
درسته دیر وقته اما اگه رفیق پایه دارید قطعاً جواب تلفن میده
اگه هم کسی از اعضای خونواده هست و میتونید باهاش صحبت کنید، برید و حرف بزنید و با اینکار یه جورایی هم خودتونو سرگرم میکنید هم میتونید حس دوست داشته شدن رو از اطرافیان کسب کنید
(1400 خرداد 5، 23:00)عارفه نوشته است: [ -> ]رفتم بخوابم خدایا...
ولی قلبم از فشار داره می ترکه...
سلام عارفه جون. خواهر قشنگم
میخوای باهم حرف بزنیم؟
اگه خواستی من هستم.
ممنون از همگی
لطف کردید برام نوشتید
دلم خیلی گرفته بود...
با همه چی در حال مبارزه و مجاهدت هستم...
از یکطرف درس و زندگی که شوخی با کسی نداره...
از طرفی تنهایی هایی که با دوست داشتن خودم هم پر نمیشن...
خودمو با گریه ای آرام ناپذیر انداخته م تو بغل خدا
خیلی وقته اینطوری تو بغلش گریه نکردم...
بدون اینکه بگم می شنوه
بدون اینکه بگم درکم می کنه
بدون اینکه بگم دلش برام می سوزه...
نازیم می کنه و تنها راه حل که صبره رو از تو چشاش می خونم..
اما ناراضی نیستم...
می دونم بهترین رو برام میخواد
اما باید صبر کنم
پس برای اینکه حالم خوب بشه
می مونم تا بیشتر نازم کنه
تنها غمخوار منی خدای من...❤️
موفق باشی خواهرجون
خوب کسی پشت و پناهمونه ❤
برا منم دعا کن...
میشه بزنم جاده خاکی
خستم شد. از این همه تلاش.
خب من دلم پر. کلی بدبختی. نمیشه یه دقیقه استراحت
از شانس دیروز وسط درس خواندن تو گوشی یه تبلیغ اومد. یه عکس بد. از سرم نمیره
اصلا پاک موندم تهش چی؟
فردا هم همین آش و همین کاسه
نقل قول: چمیدونم
میتونم جلوش وایسم. ولی به خودم حق میدم که واینسم
اممممم
پس یعنی از روی لجاجت میخوای خراب کنی ...
نقل قول: اممممم
پس یعنی از روی لجاجت میخوای خراب کنی ...
ها
با خدا دعوام شد قهرم.
در حال حاضر هیچ هدفی ندارم.
اون عکس هم نمیره از سرم
(1400 خرداد 6، 16:39)آبی آسمانی نوشته است: [ -> ]نقل قول: چمیدونم
میتونم جلوش وایسم. ولی به خودم حق میدم که واینسم
اممممم
پس یعنی از روی لجاجت میخوای خراب کنی ...
موضوع اینه لج کردن با کی ؟
قطعا لج کردن با خودمون ...
نقل قول: خب با خدا قهری
با خودتم قهری ؟
خودم که مهم نیس
بی خیالش. تا فردا صبر میکنیم ببینیم چی میشه
بسی ممنونم عزیز . مرسی که به موقع بودی.
یک دنیا ممنون. میرم تو خونه چرخ میزنم تا یادم بره