خانم رعنا الان شرایط سختی دارید.
درد هست. غم هست. وسوسه هم زیاد هست.
اما این شرایط سخت رو نباید مجوزی برای کار اشتباه بدونیم.
خدا رو شکر که تو این شرایط کانون رو باز کردید و اینجا هستید. این یعنی هوشیاری رو حفظ کردید و پای پاکی تون میخواید باقی بمونید. ماشاالله به شما.
به نظرم امشب رو به هر سختی هست بگذرونید. شده با چنگ و دندون.
با همون مداحی. با گشتن جاهای خوب کانون.
از فردا ببینید برای این غم چی کار کنید؟ برای این درد؟
به نظرم برای این ها باید یه فکر درست و درمون کرد.
و یه راه چاره درست و حسابی برای کمتر به وجود اومدنش.
تو این ماه مبارک قدر تلاش هاتون رو خیلی بدونید.
خدا داره به شما نگاه میکنه.
شما لایق لطف و محبت خدا هستید. از خودتون دریغش نکنید.
نقل قول: حیفه ماه رمضونمون رو اینجوری خرابش کنیم
ماهی که هدیه ای از طرف خداست
قدرش رو بدونیم
خیلی سخته
واقعا سخته وقتی همه چی جوره بهش بگی نه
مخصوصا وقتی انقدر وسوسه هست
نمیدونم چرا اومدم اینجا
ولی نمیخوام بشکنم
همه سعی ام را میکنم
اندکی درد ودل کنم شاید اروم تر شد
گریه های مادرم را امشب دیدم
میدونم فردا باید گریه های برادرم را ببینم
شاید شبش ناله های بابام را بشنوم
به خدا دختر بدی نیستم فقط میخواستم حواسم پرت بشه همین
ولی انگار راه درستی نیست
با اینکه خیلی ها انجامش میدن
ولی بازم همه میگن کار اشتباهیه
کاش نبود
یه وقتایی مسکن خوبیه
باش
حالا که نمیشه باش
(1400 فروردين 26، 0:40)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]گریه های مادرم را امشب دیدم
میدونم فردا باید گریه های برادرم را ببینم
شاید شبش ناله های بابام را بشنوم
به خدا دختر بدی نیستم فقط میخواستم حواسم پرت بشه همین
تو چنین خونه ای زندگی کردن چقدر سخته واقعا. چقدر صبوری میخواد. چقدر طاقت.
خدا خودش کمک کنه و اوضاع رو به سامان کنه.
آیا راهی هست که کمتر درگیر مشکلات خانواده بشید؟
گاهی آدم کاری انجام میده و به خانواده اش کمک کنه مشکل برطرف بشه.
میتونید چنین کاری کنید؟
اگه نه شاید بهتر این باشه کمی کنار بگیرید و رها کنید. کمتر اهمیت بدید. تا کمتر آسیب ببینید.
(1400 فروردين 26، 0:46)آرمین نوشته است: [ -> ] (1400 فروردين 26، 0:40)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]گریه های مادرم را امشب دیدم
میدونم فردا باید گریه های برادرم را ببینم
شاید شبش ناله های بابام را بشنوم
به خدا دختر بدی نیستم فقط میخواستم حواسم پرت بشه همین
تو چنین خونه ای زندگی کردن چقدر سخته واقعا. چقدر صبوری میخواد. چقدر طاقت.
خدا خودش کمک کنه و اوضاع رو به سامان کنه.
آیا راهی هست که کمتر درگیر مشکلات خانواده بشید؟
گاهی آدم کاری انجام میده و به خانواده اش کمک کنه مشکل برطرف بشه.
میتونید چنین کاری کنید؟
اگه نه شاید بهتر این باشه کمی کنار بگیرید و رها کنید. کمتر اهمیت بدید. تا کمتر آسیب ببینید.
هر قدمی بردارم غم خونه بیشتر میشه
اوج هنرم دادن امید به آینده بود
که واقعا خودمم امیدم را از دست دادم
شاید باهاشون باشم و منم گریه کنم بهترین کار باشه
باید منطقی باشم
روزای سختیه
نمیشه بدون تلفات ردش کرد
نمیشه تو بهترین حالت ازش رد شد
ولی سعی میکنم کمتر آسیب ببینم
فقط گفتم حداقل 3 روز پاک بمونم
برای همین اومدم اینجا
(1400 فروردين 26، 0:52)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]هر قدمی بردارم غم خونه بیشتر میشه
اوج هنرم دادن امید به آینده بود
که واقعا خودمم امیدم را از دست دادم
شاید باهاشون باشم و منم گریه کنم بهترین کار باشه
باید منطقی باشم
روزای سختیه
نمیشه بدون تلفات ردش کرد
نمیشه تو بهترین حالت ازش رد شد
ولی سعی میکنم کمتر آسیب ببینم
فقط گفتم حداقل 3 روز پاک بمونم
برای همین اومدم اینجا
اگه هر قدمی برمیدارید غم خونه بیشتر میشه پس هیچ کاری انجام ندید.
خودتون رو کنار بکشید و مرکز توجه تون رو جای دیگه بذارید.
بازم اذیت خواهید شد اما نه مثل الان که این قدر آزرده خاطر باشید.
وقتی تمرکزمون روی مشکل و درد و رنج باشه، همون درد و رنج هم مدام بر ما جاری میشه.
خیلی سخته اما تمام تلاش تون رو کنید یه موضوع و هدفی رو دنبال کنید تا توجه به سمت جای دیگه هدایت بشه.
انشالله روزهای خوش خانواده و خودتون هم فرا می رسن. توکل به خود خدا.
(1400 فروردين 26، 1:04)آرمین نوشته است: [ -> ] (1400 فروردين 26، 0:52)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]هر قدمی بردارم غم خونه بیشتر میشه
اوج هنرم دادن امید به آینده بود
که واقعا خودمم امیدم را از دست دادم
شاید باهاشون باشم و منم گریه کنم بهترین کار باشه
باید منطقی باشم
روزای سختیه
نمیشه بدون تلفات ردش کرد
نمیشه تو بهترین حالت ازش رد شد
ولی سعی میکنم کمتر آسیب ببینم
فقط گفتم حداقل 3 روز پاک بمونم
برای همین اومدم اینجا
اگه هر قدمی برمیدارید غم خونه بیشتر میشه پس هیچ کاری انجام ندید.
خودتون رو کنار بکشید و مرکز توجه تون رو جای دیگه بذارید.
بازم اذیت خواهید شد اما نه مثل الان که این قدر آزرده خاطر باشید.
وقتی تمرکزمون روی مشکل و درد و رنج باشه، همون درد و رنج هم مدام بر ما جاری میشه.
خیلی سخته اما تمام تلاش تون رو کنید یه موضوع و هدفی رو دنبال کنید تا توجه به سمت جای دیگه هدایت بشه.
انشالله روزهای خوش خانواده و خودتون هم فرا می رسن. توکل به خود خدا.
همیشه راه حل اتون همین بوده
کاش بیشتر حرف گوش میدادم
که حالا به این اوضاع نمیرسیدم
کاش برناه ریزی هام را بیشتر عمل میکردم
بسی ممنونم
به چشم
تمرکز رو یه مسئله دیگه
به چشم
یک دنیا ممنونم
(1400 فروردين 26، 1:08)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]همیشه راه حل اتون همین بوده
کاش بیشتر حرف گوش میدادم
که حالا به این اوضاع نمیرسیدم
کاش برناه ریزی هام را بیشتر عمل میکردم
بسی ممنونم
به چشم
تمرکز رو یه مسئله دیگه
به چشم
یک دنیا ممنونم
ماهی رو هر وقت از آب بگیریم تازه است.
از الان به بعدش رو درست عمل کنیم. من خودم هم شخصا خیلی وقتها پیش اومده زیر بار مشکل موندم و فقط تلف شدن خودم رو نظاره کردم. در حالی که دل به دریا میتونستم بزنم و تو ده حیطه دیگه ده تا کار انجام بدم.
انشاءالله با یه برنامهریزی جدید و تلاشهای متفاوت خبرهای خوب برامون بیارید.
موفق باشید.
شبتون بخیر.
(1400 فروردين 26، 1:15)آرمین نوشته است: [ -> ]ماهی رو هر وقت از آب بگیریم تازه است.
از الان به بعدش رو درست عمل کنیم. من خودم هم شخصا خیلی وقتها پیش اومده زیر بار مشکل موندم و فقط تلف شدن خودم رو نظاره کردم. در حالی که دل به دریا میتونستم بزنم و تو ده حیطه دیگه ده تا کار انجام بدم.
انشاءالله با یه برنامهریزی جدید و تلاشهای متفاوت خبرهای خوب برامون بیارید.
موفق باشید.
شبتون بخیر.
یک دنیا ممنون
کار سختیه تو مشکلات درست عمل کنیم ولی سعی خودم را میکنم
بیشتر باید تلاش کنم
یک دنیا ممنون
شب خوش
سلام دوستان
ازتون کمک میخوام ...
بعداز کلی سختی و خون دل خوردن رسیدم به روز 21
داشتم خطا میکردم که یهو به خودم اومدم
الان هم خیلی میترسم برگردم به اون روزا ...
به نظرتون چه کار کنم ؟؟
یکم گیجم ...
(1400 فروردين 26، 11:21)آبی آسمانی نوشته است: [ -> ]سلام دوستان
ازتون کمک میخوام ...
بعداز کلی سختی و خون دل خوردن رسیدم به روز 21
داشتم خطا میکردم که یهو به خودم اومدم
الان هم خیلی میترسم برگردم به اون روزا ...
به نظرتون چه کار کنم ؟؟
یکم گیجم ...
سلام خانم آبی آسمانی
ببینید آیا ارزش داره این همه عوارض رو بخاطر یه لذت خییییییییییلی کوتاه بپذیریم؟!
و همچنین باعث بشیم ظهور آقا عقب انداخته بشه
زحمت کشیدید...
۲۱ روز کم نیست
قدر خودتون رو بدونید.
به علایق خودتون بپردازید
ورزش
یا کتاب خوندن
یا موسیقی گوش دادن
دیگه نماز اول وقت و قرآن هم که همیشه باشه
سلام
منم زده به سرم این همه تلاش کردم که ارادمو قوی کنم ..
اما بعضی وقتها مثل الان شیطان کاری میکنه که دیگ دشت خودم نیست الانم خیلی خدا بهم رحم کرده ..
کمکم کنید ...اصلا دوست ندارم به روزای اول برگردم به هیچ عنوان دیگ از اون روزها خسته شدم ...
کمک .کمک .کمک.کمک
(1400 فروردين 28، 12:36)سرباز ولایت 313 نوشته است: [ -> ]سلام
منم زده به سرم این همه تلاش کردم که ارادمو قوی کنم ..
اما بعضی وقتها مثل الان شیطان کاری میکنه که دیگ دشت خودم نیست الانم خیلی خدا بهم رحم کرده ..
کمکم کنید ...اصلا دوست ندارم به روزای اول برگردم به هیچ عنوان دیگ از اون روزها خسته شدم ...
کمک .کمک .کمک.کمک
از کجا میدونی ارادت قوی نشده؟؟؟
مسیر سختیه میدونم نمیگم سخت نیس ولی همین سختی ها اراده راقوی میکنه دوست داشتن مهم نیست مهم اینه چکاری انجام بدی اون تورو میرسونه به اون چیزی که دوست داری بلند شو زندگی کن فقط خودش میره فرمولش همینه هر کاری به غیر از خ.ا باعث پیروزیه فکر کردن بهش فقط برات بزرگ ترش میکنه و کنترل کردنشو سخت تر الان دقیقا کاری که بکنی همینه بلندشو و کاری خلاف میل خودت انجام بده مثلا من اینجور موقع ها یاد امتحانا و پروژه ها میوفتم خودمو غرق اونا میکنم تا از فکرم بپره اگه میتونی برو پیش خانوادت که تنها نباشی باهشون صحبت کن مهم نیست در مورد چی هرچیزی که فقط ذهنتو آروم کنه
سلام
من احتیاج به کمک دارم ....