نقل قول: راه دیگه ای سراغ دارین؟
من بیشتر این جور موقع ها دوست دارم با یکی حرف بزنم
فقط همین
سلام . یه نقاشی واسه حضرت زهرا بکشید و بعد از اتمامش ، با ایشون صحبت کنید ...
اول ولادتشون رو تبریک بگید و بعد هم هر چقدر خواستید ، باهاشون درد دل کنید ...
نقل قول: سلام ساناز جون
باشه من هستم ... درمورد چی صحبت کنیم؟
بسی ممنون
در مورد هر چیزی که بگید
عقلم به جایی نمیرسه
نقل قول: یادتون باشه که امروز عیده
میلاد حضرت زهراست
این خودش یه دلیل کافی میتونه باشه
نمیدونم چرا؟
ولی من همش فکر میکنم شخصیت حضرت فاطمه را دوست ندارم
چند وقت پیشا رفتم چندتا سخن ازشون خواندم
بسی زیاد خورد تو ذوقم
بسی خییلیییییییییییییییییییی زیاد ناراحتم از این حس و حال
ولی حقیقته
سعی کردم درستش کنم
ولی هی بدتر شد
نقل قول: نظرتون چیه برای غایبینی که چند وقته نیومدن پیام بذارید؟
بسی ممنون
ولی خیلی موافق نیستم
چرا برای آدمایی که برای من ارزش قائل نیستن ، ارزش قائل بشم؟
سلام خانوم رعنا
شما قوی تر از این حرفا هستید...
قطعا میتونید پوزه شیطانو به خاک سیاه بمالید.
نقل قول: ولی من همش فکر میکنم شخصیت حضرت فاطمه را دوست ندارم
چند وقت پیشا رفتم چندتا سخن ازشون خواندم
بسی زیاد خورد تو ذوقم
بسی خییلیییییییییییییییییییی زیاد ناراحتم از این حس و حال
ولی حقیقته
سعی کردم درستش کنم
ولی هی بدتر شد
شما صحبت کردن رو شروع کنید ، خود به خود اوضاع ردیف میشه ...
نقل قول: سلام . یه نقاشی واسه حضرت زهرا بکشید و بعد از اتمامش ، با ایشون صحبت کنید ...
اول ولادتشون رو تبریک بگید و بعد هم هر چقدر خواستید ، باهاشون درد دل کنید ...
بسی ممنون
ولی به دلیلی که تو پست قبلی گفتم
اصلا دلم به این کار راضی نیست
(1399 بهمن 15، 15:57)ارادتمند شهدا نوشته است: [ -> ]سلام خانوم رعنا
شما قوی تر از این حرفا هستید...
قطعا میتونید پوزه شیطانو به خاک سیاه بمالید.
بسی ممنونم
ولی واقعا انگار زور شیطون هم زیاد شده
شایدم من ضعیف تر شدم
خیلی تسلط داره
(1399 بهمن 15، 15:58)*شهریار* نوشته است: [ -> ]نقل قول: ولی من همش فکر میکنم شخصیت حضرت فاطمه را دوست ندارم
چند وقت پیشا رفتم چندتا سخن ازشون خواندم
بسی زیاد خورد تو ذوقم
بسی خییلیییییییییییییییییییی زیاد ناراحتم از این حس و حال
ولی حقیقته
سعی کردم درستش کنم
ولی هی بدتر شد
شما صحبت کردن رو شروع کنید ، خود به خود اوضاع ردیف میشه ...
دعوا میشه
من خیلی با ادب نیستم. یه چی میگم گند میزنم میره. اونوقت تا ابد هم سعی کنم نمیتونم جبرانش کنم
نقل قول:
دعوا میشه
من خیلی با ادب نیستم. یه چی میگم گند میزنم میره. اونوقت تا ابد هم سعی کنم نمیتونم جبرانش کنم
پلن 1 :
شما صحبت کردن و نقاشی کشیدن رو شروع کنید ، اگه دعوا شد (که نمیشه) با من
پلن 2 :
کیو از همه بیشتر دوست دارید ؟ با کی بیشتر راحتین ؟
واسه همون نقاشی بکشید ...
اصلا واسه خدا نقاشی بکشید ...
(1399 بهمن 15، 15:56)_رعنا_ نوشته است: [ -> ]نقل قول: سلام ساناز جون
باشه من هستم ... درمورد چی صحبت کنیم؟
بسی ممنون
در مورد هر چیزی که بگید
عقلم به جایی نمیرسه
نقل قول: یادتون باشه که امروز عیده
میلاد حضرت زهراست
این خودش یه دلیل کافی میتونه باشه
نمیدونم چرا؟
ولی من همش فکر میکنم شخصیت حضرت فاطمه را دوست ندارم
چند وقت پیشا رفتم چندتا سخن ازشون خواندم
بسی زیاد خورد تو ذوقم
بسی خییلیییییییییییییییییییی زیاد ناراحتم از این حس و حال
ولی حقیقته
سعی کردم درستش کنم
ولی هی بدتر شد
نقل قول: نظرتون چیه برای غایبینی که چند وقته نیومدن پیام بذارید؟
بسی ممنون
ولی خیلی موافق نیستم
چرا برای آدمایی که برای من ارزش قائل نیستن ، ارزش قائل بشم؟
بنظر من بعدا ویس های اقای شجاعی درمورد حضرت فاطمه رو گوش بده، اگع خواستی بگو لینکشو بهت بدم.
چند تا کتاب بخون، بگرد دنبال سخن رانی... وقتی ادم یه شبهه براش پیش میاد نباید دست رو دست بذاره وگرنه کمک میکنه به شیطون...
راه براش باز میذاره...
یه جا از سنگرمون که نا میزون بود رو اگه میزون نکنیم اون جا تبدیل میشه به نقطه ضعف.
من این کتابا رو که دیدگاهمم عوض کرد معرفی. کنم:
یا کتاب" شهادت مادرم زهرا افسانه نیست" کتاب " مهربانو"
من بعد خوندن مهربانو خیلی خوشم اومد ...
و "خطبه فدکیه" رو که بعدش خوندم ذهنیتم عوض شد.
خیلی عالم بودن...
... ماها حجمه (اگه درست نوشته باشم!) فرهنگی زیاد رومونه، از این طرف و اونطرف و صحبتا بگیرین تا بعضی حرفای عجیب غریب کسایی که نباید!!!
خودمون دست به کار بشبم.... از کم شروع کنیم... حتما موفق میشیم چون سوال یه پله اوله برای رسیدن به جواب.
بسی ممنونم
ایده نقاشی عالی بود
اینو الان کشیدم
بسی زیاد رنگ ها را دوست دارم
وقتی داشتم میکشیدم
یادم افتاد امروز رنگ سفید بدستم رسیییییییییییییییییید
و من میتونم نقاشی رو اون سیمان هایی که درست کردم
را شروع کنم
اصلا حواسم نبود همه چی آماده است
بسی زیاد خوب بود
بسی زیاد تشکرات ویژه از همتون
آقای شهریار یک دنیا ممنونمممممممممممم
خدا خیرتون بده
نقل قول: بنظر من بعدا ویس های اقای شجاعی درمورد حضرت فاطمه رو گوش بده، اگع خواستی بگو لینکشو بهت بدم.
چند تا کتاب بخون، بگرد دنبال سخن رانی... وقتی ادم یه شبهه براش پیش میاد نباید دست رو دست بذاره وگرنه کمک میکنه به شیطون...
راه براش باز میذاره...
یه جا از سنگرمون که نا میزون بود رو اگه میزون نکنیم اون جا تبدیل میشه به نقطه ضعف.
من این کتابا رو که دیدگاهمم عوض کرد معرفی. کنم:
یا کتاب" شهادت مادرم زهرا افسانه نیست" کتاب " مهربانو"
من بعد خوندن مهربانو خیلی خوشم اومد ...
و "خطبه فدکیه" رو که بعدش خوندم ذهنیتم عوض شد.
خیلی عالم بودن...
... ماها حجمه (اگه درست نوشته باشم!) فرهنگی زیاد رومونه، از این طرف و اونطرف و صحبتا بگیرین تا بعضی حرفای عجیب غریب کسایی که نباید!!!
خودمون دست به کار بشبم.... از کم شروع کنیم... حتما موفق میشیم چون سوال یه پله اوله برای رسیدن به جواب.
ممنونم عزیز سعی خودم را میکنم بخوانم و گوش بدم
یک دنیا ممنونم برای معرفی کتاب و سخنرانی
یک دنیا ممنونم
من خودم نتیجه گرفتم که بهتون میگم
رابطه تونو با شهدا درست کنید... اونا ردیفتون میکنن با حضرت زهرا...
اکثرشون ارادت خاصی داشتن به ایشون.
و کسی که برای خودش احترام قائل بشه ، قطعا برای بقیه هم احترام قائل میشه.
حدیث ها بعضی هاشون درجه اعتبار پایینی دارن، در واقع احتمال داره ساختگی باشن، چون معاویه این مورد ساختن حدیث رواج داد این عادیه،
شما اگه یه دوره بچرخین، منابع معتبر روایی که اعتبار سنجی شدن و ثابت شدن رو ببنین، بعدش چک کنین ، هر حدیثی از ائمه رو قبول نکنید.
خود ائمه راهکار دادن .به قول خودشون :
نقل قول: كه معصومان (علیهمالسلام) فرمودند: روایات ما را بر قرآن كريم عرضه كنيد؛ هرچه را كه موافق آن يافتيد، بپذيريد و آنچه را كه مخالف آن ديديد، دور بيافكنید، این ملاک که عرضه احادیث به قرآن نام دارد از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمۀ شیعه (عليهمالسلام) بارها مورد تأکید قرار گرفته است.
این امکان هم هست
خواهش عزیزم
دوست داشتی به بارانم سر بزن....دور همیم
سلام
امروز بعد از ظهر چرت زدم یه خواب بد دیدم صحنه تحریک کننده داشت توی خواب
الان چنان روی مخم راه میره که شیطان در عمرش روی مخم راه نرفته
میگم دلو بزنم به دریا و تا صبح بشینم که نشکنم
قرآن هم خوندم اما حفظی
اثر زیادی نداشت موقعیت نماز هم ندارم
تنها راه نشستنه نمیدونم چیکار کنم چون دراز که میکشم شروع میشه فکر
منم این موقعا خیلی شکستم نمیخام دوباره بشکنم
سلام برادر ماجراجو
می فهمم گاهی تصاویر از ذهن پاک نمیشن
کتابی چیزی دم دستتون هست،
یا یک چیزی خودتون رو سر گرم کنین؟
باید حواس رو پرت کرد اینطور موقع ها
مثل فیلم inception که به طنز می گفت به فیل پرنده فکر نکن!
(1399 بهمن 16، 0:30)ماجراجو نوشته است: [ -> ]سلام
امروز بعد از ظهر چرت زدم یه خواب بد دیدم صحنه تحریک کننده داشت توی خواب
الان چنان روی مخم راه میره که شیطان در عمرش روی مخم راه نرفته
میگم دلو بزنم به دریا و تا صبح بشینم که نشکنم
قرآن هم خوندم اما حفظی
اثر زیادی نداشت موقعیت نماز هم ندارم
تنها راه نشستنه نمیدونم چیکار کنم چون دراز که میکشم شروع میشه فکر
منم این موقعا خیلی شکستم نمیخام دوباره بشکنم
سلام اقای ماجراجو
نماز مستحبی وضو و ایستادن نمیخواد، شما تو هر حالتی باشین میتوانید، چه دراز بکشید پشت فرمون و ...
میتونید نماز مستحبی بخونید؟ یه سرچ بزنید درموردش
یه موسیقی که حال و هواتونو عوض کنه
مثلا از قبلخاطره خوبی باهاش داشتید
یا رمانی که دوستش داشتید قبلا