(1399 آبان 11، 21:26)آرمین نوشته است: [ -> ]فدای تو داداش عزیزم.
ما اصلا دوست نداریم برنامههات بههم بخوره و اذیت بشی.
فقط اینکه خیلی دوستت داریم و خوشحال میشیم از وجود نازنین و ارزشمندت بهرهمند بشیم و حس همراهیت رو جشن بگیریم.
زنده باشی داداشم
هادی یه اهمالکاره که تو کارهاش خیلی تنبلی میکرد اما الان دیگه داره تمام تلاشش رو میکنه که تنبل نباشه
کانون داره به سمت تکانش هل میده
و همین بودن تو دورهمی یه نیروی برای حرکت و منظم بودن بود برای من
برای آبی عزیزم
امیدوارم که از این اتفاق به راحتی رد بشی به سمت اهداف خیلی بزرگی که در انتظارته
اصل 1
مسئولیت کامل زندگی خویش را بر عهده بگیرید.
# صد در صد مسئولیت همه چیز
.
.
.
یادت نره که
بهترین معلم تو
آخرین اشتباه توست...
(1399 آبان 12، 13:17)آبـی نوشته است: [ -> ] خیلی شکست بدی بود...
صبح ساعت ۵ با کابوس وحشتناکی از خواب بیدار شدم...
.
.
.
آبی جان داداش عزیزم
۲۲ روز تلاش فوقالعاده داشتی. تو سختترین شرایط. بدترین روزها. برامون نوشتی حتی دلت میخواست سرت رو بکوبی به دیوار اما بازم مقاومت میکردی و راه درست رو در پیش میگرفتی.
آفرین به تو که میجنگی برای اهداف زندگیت.
داداش جان داری تو مسیر درست حرکت میکنی. شاید ۵ بار تا ۲۰ روز بری و باز لغزش کنی.
مشکلاتی که ما داریم بهراحتی حل نمیشن. در یک چشم به هم زدن حل نمیشن.
ناامید نشو.
راهت رو ادامه بده.
کارهایی که باید انجام بدی رو خودت نوشتی:
نقل قول: و الان فقط و فقط باید جلوی از بین رفتن عادات مثبت ایجاد شده تو این ۲۲ روز رو بگیرم...
مهم تر از همه، سریالی نشم...
ما اینجا کنارتیم با تمام وجود تا تو این فراز و فرودها تنهایی رو تجربه نکنی.
آبی جان
تصویر آواتار و امضات تصویر پرندههای در حال پروازه.
پس همین الان هم
آبی ما هم در حال پروازه.
پروازت رو باور داری؟
بالاخره یه روز میاد که از این غل و زنجیرها آزاد شدی.
امیدت رو هیچ وقت از دست نده.
(1399 آبان 12، 13:17)آبـی نوشته است: [ -> ] خیلی شکست بدی بود...
صبح ساعت ۵ با کابوس وحشتناکی از خواب بیدار شدم...
.
.
.
آبی / ۱۲ آبان / صفر روز...
آبی جان
راستش توی این مدت که گزارش مینوشتی به این نتیجه رسیدم که یکی از مشکلاتت افسردگیه
در واقع همین افسردگیه که باعث شد چند بار لغزش کنی
وقتشه یه تغییراتی انجام بدی و دست بجنبونی
.سخنرانی های انگیزشی ببین و ویس انگیزشی گوش بده
.هدف گذاری کن
.شبا بیا
اینجا و کارای خوب و مثبتی که در طول روز انجام دادی رو ثبت کن
.سعی کن از هر اتفاقی که میفته یه نکته جالب و خنده دار پیدا کنی!(این ترفند منه
برای همین خیلیا فکر میکنن من آدم بی خیالی هستم و هیچی اذیتم نمیکنه)
.به بقیه کمک کن
.فعالیت های جالبی که بهت انرژی میدن مثل طراحی یا نقاشی یا موسیقی یا هر چیز دیگه ای رو که هم انرژی مثبت بهت بده هم از خ ا دورت کنه رو انجام بده
.بیا تو شبانه روزی خیلی خوش میگذره مخصوصاً دعواهای منو خانم یاقوت و مهدی منتظر
باز اگه چیزی به ذهنم رسید برات میفرستم
نکته مهم...
تو 22 روز کامل پاک بودی؛ حالا یه روز لغرش داشتی
این یعنی نسبت پاکی تو 22 به 1 هستش
بپا سریالی نشه
دوباره شروع کنی دیگه این یه روز خیلی اهمیت نداره
(1399 آبان 12، 21:54)ماجراجو نوشته است: [ -> ]عاشق مسابقم بالاخره میتونم توی مسابقه باشم
به به ماجراجو اولین چراغ رو روشن کرد.
برادر جان دفعه پیش هم تو مسابقه بودی اما خب رفتی. هر ۳ هفته رو برات قرمز زدن و امتیاز گروه هم پایین اومد.
در صورتی که اون هفتهای که سبز یا زرد بودی هم واسه ما امتیاز داشت.
انشالله این سری دیگه بدون غیبت پیشمون باشی.
و
بچهها من این سری از نظر امتیازی با گروه سرو هستم.
اما با شما هم هستم.
من با همه کانونیها اصلا هستم.
(1399 آبان 12، 22:06)ماجراجو نوشته است: [ -> ]بله این دفعه سه هفته رو هستم
هرجا دلت میگه برو راحت باش تو رفیق مایی فرقی نمیکنه هرجایی باشی
هر جا دل میرود آنجا خوش است
البته فقط به جزع خ.ا وگرنه درباره ی همه ی چیزها صدق میکنه
خدا رو شکر. ما رو حرفت حساب کردیم.
و
فدای تو داداش گلم. من همیشه باهاتم.
(1399 آبان 12، 22:07)ماجراجو نوشته است: [ -> ]منو ببینید کاربر باسابقه
اینا رو کی میده بهمون
وقتی تعداد پستهات به اندازه مشخصی برسه خودکار اینها تغییر میکنه.
و البته میتونی خودت ویرایشش هم بکنی و هر چی دوست داری بنویسی.
با یاد خدا
ثبت نام دور چهل و پنجم مسابقه گروهی
1- SR71
2-
3-
4-
5-
.
.
اطلاعات بیشتر تو
این پست هست.
قوانین مسابقه هم تو
این پست هست.
بشتابید...
بسم الله
ایندفعه به امید گروه برترشدن
آبی شکست خوبه ، چون نشون میده کجا ضعف داریم
ضعف هات برطرف کن و تکرارشون نکن
هردفعه که شکست میخوری تجربه هات بیشتر میشه و دفعه بعد راحت تر میتونی شروع کنی
(1399 آبان 12، 22:26)SR71 نوشته است: [ -> ]سلام دوستان
عرفان/9آبان/3روز پاک
گزارش :
درس خوندم
کلاس آنلاین داشتیم
دیگه همین
ماشالله به عرفان گروه ما.
غیبت زده بودی نگران شده بودم. الان که میبینمت در آرامشم.
موفق باشی برادر عزیز.
(1399 آبان 12، 22:31)SR71 نوشته است: [ -> ]هردفعه که شکست میخوری تجربه هات بیشتر میشه و دفعه بعد راحت تر میتونی شروع کنی
دقیقا.
هر بار نقاط ضعفمون رو بهتر درک میکنیم و بهتر میتونیم براش چارهای بیندیشیم.
حواسمون باشه که بعد از لغزش خودمون رو
غرق آلودگیها نکنیم. درگیر فیلمهای بد. درگیر نگاههای بد. فکرهای بد.
وگرنه تجربهی حاصلشده به هیچ دردمون نمیخوره.
(1399 آبان 12، 22:48)ماجراجو نوشته است: [ -> ]اینبار باید اول شیما
باید
وگرنه اول نمیشیم
جمله از این فلسفیتر نمیشد دیگه.
آفرین ماجراجو.
و
من هم با عرفان موافقم که باید نظارتها رو بیشتر کنیم.
باس یه کارهایی کنیم.
گزارش امروز:
روزم با نماز شروع شد و یک صفحه تفسیر قرآن. دیروز خونده بودمش اما درست نفهمیده بودم دوباره خوندم.
بعد داروهام رو خوردم و دیگه تا ناهار هم نشد چیزی بخورم. از 7 صبح تا ۴ بعدازظهر.
هم حالم خوب نبود هم یه کار اعصاب خرد کن اکسلی داشتم که تمام تمرکزم رو اون بود.
اومدم خونه ناهارم رو خوردم و بعد هم یه فیلم دیدم. بعدش نماز مغرب و عشا و بعد هم یه مدیتیشن رفتم.
مطبق معمول تمرینات گردن و شونهها رو هم داشتم.
باقیش رو هم کانون بودم.
یک روز دیگه با
پاکی سپری شد.