آقا یه سوال از مهدوی و بقیه بچه ها..
شما از اول تو این گروه بودید؟
یا مثلا دیدید تعداد این گروه کمه و منتقل شدید به طوفان ، رفاقتی مثلا
آرمین که قاعدتا باید همه جا باشه
گزارش امروز ..
سلام به همه دوستان عزیز
ببخشید نتوستم دورهمی بیام سرکار بودم این دوروز صبح تاشب
امروزم به پاکی گذشت خدارو شکر
صبحانه خوردم رفتم رفتم سرکار
به وظایفی که گذاشته بودم عمل کردم گوشی از ساعت 11 به بعد
نزاشتم بمونه پیشم و خاموش بوده
اصلا این چند روز نزاشتم تنها باشم مگه 10 دقیقه
سرمو حسابی مشغول کار بیرون کردم درامد هم داره روحیه میده بهم
شبکه اجتماعی گذاشتم کنار فقط چند دقیقه اونم کاری
خلاصه خیلی خوب بوده این چند روزه
همین,,
محمد /28آبان/7 روز خوب
شب همگی به خیر و خوشی
گزارش امروز:
صبحی نمازم رو خوندم. قرآن همین طور. حرکات گردن و شانه. مدیتیشن. مرور اهداف و باورهای پاکی.
دورکاری آغاز شد. بینابینش تونستم به کانون هم سر بزنم.
بعد نماز ظهر و کمی نهج البلاغه.
کم کم رفتیم به سمت ناهار. خورش بادمجان بود جای شما خالی.
بعد از اندکی با خانواده یک فیلم دیدیم. از این فیلمهای جنایی که من دوست ندارم. سر یه سری موضوعات هم وضعیت روانیم به هم ریخته بود و اصلا نچسبید.
مقداری بستنی زعفرانی همراه پسته خوردم که این بخشش خوب بود.
مقداری هم تخمه که این هم خوب بود.
بعدش نماز مغرب و عشا.
بعدترش دوستم تماس گرفت و نیم ساعتی مکالمه داشتیم.
بعدترش هم گردهمایی بود و جای تعدادی از دوستان خالی.
شام بود و دوباره اندکی کانون.
و
الان هم پیش به سوی خواب.
کلی حس بد دارم الان که میخوام برم بخوابم. بابت چیزهایی که اذیتم میکنن فعلا کاری بیش از این از دستم برنمیاد و باید تحملشون کنم.
خدا رو شکر یک روز
پاک دیگه هم سپری شد.
ای بابا ،
با چی تصادف کردن؟ حالشون خوبه الان؟
ایشالا که هیچی نیست و سریع سلامتی شون برمیگرده.. سالم تر از قبل اصلا
سلام عرفان جان
چی شده؟ زود بیا بگو بهمون خیلی نگران شدم.
خدایا به داد عرفان و خانواده اش برس.
من یه حمد شفا میخونم همین الان.
(1399 آذر 6، 2:35)SR71 نوشته است: [ -> ]سلام دوستان
ببخشید این موقع شب
برادرم تصادف کرده دعا کنید که انشاالله دوباره سالم بشه
سلام عرفان جان
واقعاً متأسفم؛ نگران نباش حتماً حالش خوب میشه
هممون براش دعا میکنیم
حمد شفا میخونیم
الآن حالش چطوره؟
لطفاً خبرمون کن
سلام بر برو بچ مهربان و گل
حال احوالتون چطوره؟
اقا عرفان ایشاالله ک برادرت هر چه سریع تر
ب کانون گرم خانواده بر گرده
اینجا هوا ابری کمی وزش باد و همراه با باران پراکنده داریم امید میره ک در روز های اینده
هوای نسبتا سردی رو داشته باشیم
سعی کنید زیاد ماسک استفاده نکنید و تا حد امکان با ماسک تنفس نکنید اگر مریض شدید
بیمارستان مراجعه نکنید و در منزل استراحت کنید
زیاد اینترنت استفاده نکنید اگرم ک میکنید زیاد بکنید
خلاصه اینکه مواظب خودتون باشید
(1399 آذر 6، 13:16)SR71 نوشته است: [ -> ].
چه بد. خیلی ناراحت شدم.
انشالله که هیچی نمیشه. توکل به خدا. براش دعا میکنیم.
برادرت چند سالش هست؟
آره متاسفانه. خیلی چیزا سر جاش نیست.
(1399 آذر 6، 13:16)SR71 نوشته است: [ -> ].
واقعاً متأسفم جان
خیلی بد شد و کاش کاری از دستم برمی اومد
خیلی براش دعا میکنیم
واقعاً امکانات پزشکی وضعیتش بده
ولی غمت نباشه؛ همه چیز درست میشه، مطمئن باش
من پاکی یک هفته ام رو نذر میکنم برای سلامتیش
تو هم همین کار رو بکن خیلی خوبه
هم تو آروم میگیری هم جواب میده
(1399 آذر 6، 13:16)SR71 نوشته است: [ -> ].
وای خدا خودش کمکش کنه
دکتر نگفته چه قسمتیش آسیب دیده
انشالله که خونریزی نمیکنه امیدوار باش
پناه بر خدا
خداخودش کمکش کنه
لعنت به اون مگه دشمنی چیزی دارید ؟
شکایت کنید شاید بدونید کی بوده
انشالله از lcuهم میاد بیرون داداش
بله متاسفانه هیچکس از فردای خودش مطلع نیست
ولی تو امیدتو از دست نده به امید خدا هیچی نیست به امید خدا زود بر میگرده پیشتون
کشور مشکلش حل نمیشه هرروزم اضاف میشه مشکلات
ما دیگه عادت کردیم به این وضعیت
همیشه باید منتظر اتفاقات جدید باشیم
توکلتون به خدانگران نباشید اونقدر از این اتفاقا میفته خوب میشن مشکلی هم ندارن
روحیتونو حفظ کنید انشالله برمیگرده بخش
(1399 آذر 6، 13:16)SR71 نوشته است: [ -> ].
چقدر ناراحت شدم،
امیدت به خدا باشه جان، ایشالا که هر چی سریع تر با یه خبر خوب خوشحال میشی..
من یکی از دوستام تقریبا همین مشکل براش پیش اومده بود،
ایشالا که درست میشه
(1399 آذر 5، 21:07)آرمین نوشته است: [ -> ]مثلا چیزی نداری که بابتش از خدا تشکر کنی؟ بخوای بگی خدایا ممنونتم؟ ارتباط رو این جوری شروع کن.
خدایا بابت خانواده ای که بهم دادی ممنونم.
.
.
.
بعد میتونی عذرخواهی هم بکنی.
خدایا ببخشید بابت اینکه تو رو مدام فراموش میکنم. ببخشید بابت اینکه تو تصمیمگیریهام خیلی وقتا تو جایی نداری.
.
.
.
بعد میتونی برای خدا درد دل کنی و ازش درخواست کنی.
خدایا میبینی که فلان جا کم آوردم. میبینی که وقتم رو درست مدیریت نمیکنم. میبینی تو هدفهای مهم زندگیم کاهلی میکنم.
.
.
.
سلام آرمین جان
درست میگی داداش عزیزم، اینم روشیه
راستش من قبلاً همینجوری نماز میخوندم ولی از این به بعد سعی میکنم همونطور که گفتی عمل کنم
(1399 آذر 5، 21:20)آرمین نوشته است: [ -> ]یک چیز دیگه هم در مورد نماز.
سعی کن برای خودت نماز رو خوشگل کنی. پراهمیت جلوه بدیش.
اولش وانمود کن. کمکم این وانمود کردن، برات تبدیل به یه حقیقت قلبی میشه.
موقع وضو گرفتن بگو میخوام خودم رو پاک کنم از آلودگیها که روبهروی یه بزرگ بایستم.
قبل از نماز عطر بزن به خودت پیش خودت بگو میخوام پیش یه بزرگ برم باید خوشبو باشم.
برای خودت سجاده خوشگل بخر بگو محل نشستن من روبهروی یه بزرگ باید ویژهتر از نشیمنهای دیگهام باشه.
قبل از نماز سریع نپر واسه نماز. چند دقیقهای بشین. اون ارتباطی که تو پست اول گفتم رو به وجود بیار که حس و حال نماز در تو ایجاد بشه و بعد نمازت رو بخون.
اینها باعث میشه نماز برات یه کار روتین الکی نباشه.
بلکه یه ارتباط جدی و عمیق باشه با یه بزرگی که بزرگیش برات حد و اندازه نداره.
و
ببخشید من در همین حد بلد بودم دیگه.
انشاءالله کمککننده باشه.
به نظر فکر خیلی خوبی میاد
مثلاً عطر حرم رو بر خلاف خیلیا من خیلی دوستش دارم چون همش حس خدا رو بهم میداد!
بچه که بودم فکر میکردم این عطر، بوی خداست برای همین یه شیشه کوچیک داشتم و هر چند وقت یه بار بوش میکردم
اتفاقاً تو ناخودآگاهم هم اینجوری حک شده
سجاده زیبا هم فکر خوبیه
این چه حرفیه برادر من؛ من همونایی که گفتی رو اصلاً نمیدونستم و واقعاً ازت ممنونم
یکی از بچهها میگفتن نمیتونه نماز نخونه، یعنی جوری شده که اگه نماز نخونه زندگیش اون روز به هم میخوره مثل کسی که اون روز غذا نخورده یا یه همچین چیزی
خیلی بهش غبطه خوردم
کاش منم این شکلی بودم
ممنونم آرمین جان
(1399 آذر 6، 15:16)مهدوی نوشته است: [ -> ]مثلاً عطر حرم رو بر خلاف خیلیا من خیلی دوستش دارم چون همش حس خدا رو بهم میداد!
بچه که بودم فکر میکردم این عطر، بوی خداست برای همین یه شیشه کوچیک داشتم و هر چند وقت یه بار بوش میکردم
آره چرا که نه. حتما استفاده کن و ازش کلی هم لذت ببر.
نقل قول: یکی از بچهها میگفتن نمیتونه نماز نخونه، یعنی جوری شده که اگه نماز نخونه زندگیش اون روز به هم میخوره مثل کسی که اون روز غذا نخورده یا یه همچین چیزی
خیلی بهش غبطه خوردم
کاش منم این شکلی بودم
تو هم همین طور میشی.
اون روز دور نیست.
سلامت باشی داداش عزیز.
(1399 آذر 6، 13:25)آرمین نوشته است: [ -> ] (1399 آذر 6، 13:16)SR71 نوشته است: [ -> ].
چه بد. خیلی ناراحت شدم.
انشالله که هیچی نمیشه. توکل به خدا. براش دعا میکنیم.
برادرت چند سالش هست؟
آره متاسفانه. خیلی چیزا سر جاش نیست.
خیلی ممنون
آقا دیگه وارد جزئیات نشید
25 years