کانون

نسخه‌ی کامل: گروه ۴ آقایان: طوفان (غیر فعال) (حامی: آرمین - سرپرست: هادی، SR71، مهدوی)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام به همگی
خدا رو شکر یک روز پاک دیگه هم سپری شد. انشاءالله هفته‌ی آینده همگی روزهامون سراسر پاکی باشه.  49-2

ماجراجو آفرین به تو که نذاشتی زرد تبدیل به قرمز بشه.
برای عادت سرچ کردن برای خودت یه جایزه جداگانه بذار. هر شب هم از خودت حساب بکش. آیا در طول روز مراقب بودی؟ اگر آره تیک بزن و اگر نه، ضربدر. آخر هفته باید بدونی چند روز سرچ کردی یا نه. 

مهدوی چقدر درکت کردم که گفتی پستت پرید.  Khansariha (116) فدای سرت. مهم انرژی مثبتته که به من و عرفان و همه بچه‌ها می‌رسه.  Khansariha (18)
داداشم انشالله که همیشه سلامتی کامل داشته باشی و هیچ موقع بیماری نشماری. امتحانات تا آخر دی هست پس از یک بهمن الی ده بهمن میشه رسیدگی به فشار خون. 
اهداف پاکی رو هر موقع بررسی کردی نتیجه‌اش رو با ما در میون بذار. 
مهدوی جان اگه خانواده همیشه مثلا تا ۳ بیدارن و فکر می‌کنی هیچ جوره نمیشه تا کرد یا کنار اومد، تو هم برنامه خوابت رو بذار ساعت ۳. فیکسش کن رو این ساعت. یه برنامه خواب منظم بهتر از اینه که آدم یه شب ۱۱ بخوابه یه شب ۳.  53258zu2qvp1d9v اگه فکر می‌کنی با گذاشتن چیزی تو گوشت نتیجه می‌گیری  4chsmu1 یا با گفتگو با خانواده نتیجه‌ای می‌گیری که ساعت بیاد جلوتر که این رو انجام بده.
و 
ممنونم از محبت‌هات. امیدوارم تو هم همیشه عالی باشی و پر از انرژی.  317



عرفان جان اونی باید خجالت بکشه که عین آب خوردن گناه می‌کنه و عین خیالش نیست. این راند رو این دفعه ببینیم چه کار می‌کنی.  Khansariha (69) دفعه بعد اگه وسط درس وسوسه اومد می‌خوای چی کار کنی؟
و
داداشم ممنونم از محبتت. امیدوارم زود یه دندان‌پزشک برجسته بشی و بیام مطبت. با افتخار.  303
شماره واتساپ که چیزی نیست. من شماره شناسنامه میدم.  Khansariha (129)
صورت اون بنده خدا رو ندیدم فقط خبرش رو درک کردم. امیدوارم هر جا هست سلامت باشه. چقدر بده بچه‌ها سر نمی‌زنن.  Hanghead
به شکم خوابیدن سخته. چون گردن ۹۰ درجه میشه و درد می‌گیره. قبلا می‌تونستم اما دیگه چند ساله نمی‌تونم.  Hanghead می‌مونه گزینه به پشت خوابیدن که اون هم عادت ندارم.  vayy اما خب دیگه چاره ای نیست.  Khansariha (69) ممنونم ازت داداش بامحبتم.  Khansariha (18)
فکر پاک دیگه با این روزهای طلایی پاکی داری شبیه به عکس آواتارت میشی. خدا رو شکر.  Confetti
این روزا چیزی هست اذیتت کنه؟ راستی اون مشکل مالی چطور شد؟  Khansariha (18)

آبی پس بنا به گفته‌ها باز هم می‌رسیم به همون موضوع تنهایی. 
این روزا نمی‌تونی بیرون بری و پیاده‌روی کنی؟ (با حفظ پوشش مناسب برای عدم سرماخوردگی)
درسته بیرون هم تنها هستی اما حال و هوای آدم خیلی عوض میشه.
و
میگم از دوستان هم‌دانشگاهیت هیچ کدوم پایه نیستن که با هم بیرون برید؟ مثلا ما تو دانشگاه‌مون ۳۰ تا هم‌ورودی بودیم و من با ۴-۵ تاشون دوستی صمیمی داشتم. هنوز هم تو واتساپ گروه داریم و با هم در ارتباطیم. فکر کن. بعد از ۱۲ سال.
و
این‌که تنهایی سخته و بده. اما با یه لیست از کارهای خوب که داریم بالاخره میشه خودمون رو سرگرم کنیم. ممکنه یه لیست بنویسی و این‌جا قرار بدی؟ در طول روز با چه چیزهایی می‌تونی وقتت رو پر کنی؟
و
داداش جان می‌دونم شرایط اون جوری نیست که باید باشه اما باید هر طور هست به خودمون کمک کنیم و تو شرایط دوست‌نداشتی موجود، بهترین کاری که ازمون برمیاد رو انجام بدیم.  Khansariha (18)


ریبوت عزیز بیا بگو اوضاع چطوره. خبری ازت نیست.   Khansariha (18)


هادی جان این تصویری که گذاشتی دیگه دنت رو هم رد کرده. 17 چرا تا به حال من ندیده بودمش؟ از کجا میشه پیداش کرد؟ 4chsmu1  
نوش جونت باشه. چقدر خوشحالم که به ۳۰۰ روز پاک رسیدی. باعث افتخار مایی.  317
راستی اون وسوسه‌ها که رو مخ می‌رفت چی شد؟ ناکار شدن؟  49-2
نقل قول: ماجراجو آفرین به تو که نذاشتی زرد تبدیل به قرمز بشه.
برای عادت سرچ کردن برای خودت یه جایزه جداگانه بذار. هر شب هم از خودت حساب بکش. آیا در طول روز مراقب بودی؟ اگر آره تیک بزن و اگر نه، ضربدر. آخر هفته باید بدونی چند روز سرچ کردی یا نه.


ممنونم داداش

آره فکر خوبیه جایزه 
ولی من اصن یادم میره جایزه پاکی رو چ برسه به جایزه سرچ

کلا خیلی تو فکرم 
از همین الان 
دارم افسردگی میگیرم 
ولی مهم نیس
ببین من اگه من یک بارهم سرچ کنم دیگه شکستم 


ممنونم ازتون 
درپناه حق یاعلی
شب عزیزان بخیر 302


ممنونم آرمین جان 302
پیشنهادت خوب بود برای بعد امتحانات؛ پیش یه دکتر دیگه میرم تا کمکم کنه فشار خونم رو بیارم پایین
اون بیماری شماری هم دست خودم نیست 53258zu2qvp1d9v حقیقتیه که باید پذیرفتش و تحملش کرد
انرژی رو که خودت با وجودت تو کانون پخش میکنی 49-2

برای خواب هم ببینم چی میشه
احتمالاً بعد امتحانات اتفاق قشنگی بیفته 4chsmu1 (به خدا ازدواج نیست Khansariha (13) )
دفعه قبل هم همینو گفتم و انتظار داشتم اون اتفاق خوب بیفته ولی نشد
ان شاءالله که این بار این اتفاق بیفته 49-2



و در آخر خیلی خیلی ممنون که همچنان هوای ما رو داریKhansariha (18)
(1399 دي 19، 21:09)ماجراجو نوشته است: [ -> ]
نقل قول: ماجراجو آفرین به تو که نذاشتی زرد تبدیل به قرمز بشه.
برای عادت سرچ کردن برای خودت یه جایزه جداگانه بذار. هر شب هم از خودت حساب بکش. آیا در طول روز مراقب بودی؟ اگر آره تیک بزن و اگر نه، ضربدر. آخر هفته باید بدونی چند روز سرچ کردی یا نه.


ممنونم داداش

آره فکر خوبیه جایزه 
ولی من اصن یادم میره جایزه پاکی رو چ برسه به جایزه سرچ

کلا خیلی تو فکرم 
از همین الان 
دارم افسردگی میگیرم 
ولی مهم نیس
ببین من اگه من یک بارهم سرچ کنم دیگه شکستم 


ممنونم ازتون 
درپناه حق یاعلی

یه یادآورنده روی گوشیت بذار که اول صبح بهت یادآوری کنه اگه امروز سرچ نکردی جایزه داری.
یه یادآورنده دیگه هم روی گوشیت بذار که وقت جایزه خبرت کنه.
چند روز که بگذره عادت می‌کنی. 

ارزیابی هر شب خیلی مهمه. 
خود این ارزیابی باعث میشه بعد یک هفته کلی جدی‌تر بشی تو این قضیه.  Khansariha (18)

هر کس یه نقطه ضعفی داره. و برای تو هم این موضوع هست. تا درست نشه، به نتیجه‌ای که می‌خوای نمی‌رسی. 

خیلی مراقب خودت باش داداشم.
گزارش امروز...


صبح با صدای اذان بیدار شدم و نماز خوندم و بعد هم فایل صوتی دعای عهد رو پلی کردم و گوشش دادم
برگشتم خوابیدم تا 8
توی این بازه یه خواب رو اعصاب دیدم 22
خواب دیدم بی اختیار لغزش کردم 17
بیدار شدم و دیدم فقط کابوسه و من همچنان پاکم 2uge4p4
کلی شکرگزاری کردم و اومدم کانون
چند باره که دارم اینجوری خواب میبینم 18


تا ظهر هم کانون بودم هم چندتا کار انجام دادم
ناهار خوردم و بعد هم نماز ظهر و عصر رو خوندم و بعدش مطالعه کردم
حوالی غروب ریشامو کوتاه کردم و بعد هم دوش گرفتم

نماز خوندم و بعد هم مطالعه کردم و شام خوردم و الآن کانونم 49-2


فردا دوتا امتحان دارم
هر کدوم سه واحد
یکی ساعت 8 یکی هم 10 صبح 4chsmu1
یکیشونو خیلی خوب خوندم؛ اون یکی رو هم مطالعه در حد 20 نبود ولی بازم خوندم و این خوبه 128fs318181


خوبیای امروز...
1. نمازام کامل بودن 317
2. به عهدنامه نانوشته پاکی که داداش فکر پاک اعلامش کرد پایبند بودم 317
3. کنترل نگاه و ذهنم خیلی عالی بود 317
4. قرآن خوندم 317
5. جشن پاکی 10 تا قهرمان داشتیم و این عالیه 317



مهدوی/هفته سوم/سبز 317


بالأخره تونستم سه هفته پاک کسب کردم 317
این فوق‌العاده ست 317


یه خبر فوق‌العاده دیگه هم دارم  Khansariha (57)


مهدوی/9آذر/40 روز ممتااااز 317 

بالأخره به چله اول رسیدم 6
(1399 دي 19، 21:25)مهدوی نوشته است: [ -> ]شب عزیزان بخیر 302


ممنونم آرمین جان 302
پیشنهادت خوب بود برای بعد امتحانات؛ پیش یه دکتر دیگه میرم تا کمکم کنه فشار خونم رو بیارم پایین
اون بیماری شماری هم دست خودم نیست 53258zu2qvp1d9v حقیقتیه که باید پذیرفتش و تحملش کرد
انرژی رو که خودت با وجودت تو کانون پخش میکنی 49-2

برای خواب هم ببینم چی میشه
احتمالاً بعد امتحانات اتفاق قشنگی بیفته 4chsmu1 (به خدا ازدواج نیست Khansariha (13) )
دفعه قبل هم همینو گفتم و انتظار داشتم اون اتفاق خوب بیفته ولی نشد
ان شاءالله که این بار این اتفاق بیفته 49-2



و در آخر خیلی خیلی ممنون که همچنان هوای ما رو داریKhansariha (18)

شب تو بخیر مهدوی کانون.  Khansariha (18) 

یعنی چی می‌تونه باشه این اتفاق؟ من که حسابی ذوق‌زده ام برای شنیدنش.  4chsmu1
(1399 دي 19، 21:44)مهدوی نوشته است: [ -> ]گزارش امروز...


صبح با صدای اذان بیدار شدم و نماز خوندم و بعد هم فایل صوتی دعای عهد رو پلی کردم و گوشش دادم
برگشتم خوابیدم تا 8
.
.
.

مهدوی/هفته سوم/سبز 317


بالأخره تونستم سه هفته پاک کسب کردم 317
این فوق‌العاده ست 317


یه خبر فوق‌العاده دیگه هم دارم  Khansariha (57)


مهدوی/9آذر/40 روز ممتااااز 317 

بالأخره به چله اول رسیدم 6

مهدوی جان چقدر خوبه که به این گزارش روزانه پایبندی.
بهمون کلی روحیه میده.  317 

چقدر هم خبرای خوب خوب برامون آوردی. چله پاکیت مبارک.  Confetti  هفته‌ی سبزت مبارک.  Confetti 

امیدوارم امتحان‌های فردات رو عالی بدی.  2uge4p4
محمد/هفته سوم/قرمز
سلام 
گزارش امروز
امروز ساعت ده بیدار شدم
بعد از صبونه رفتم یکم آهنگ گوش دادم،میخواستم برم درس بخونم که دیدم حالش نیست،واسه همین رفتم تو حیاط با ذره بین هریزی رو که دستم رسید یه آتیش کشیدم،
بعدش رفتم سراغ درس،بعد از درسم نوبت ناهار بود،
بعدش نشستم نزدیک دوساعت یه فیلمی دیدم،
بعدشم یه نیم ساعت سرم تو گوشی بود و دلشتم یه چیزایی از فضا و اینا میدیدم،
وقتی که رفتم درس.بخونم یکم با گوشی کار کردم بعدشم اومدم دراز بکشم که خوابم برد،تا بعدش که یکم درس خوندم و بعدشم اومدم پایین آی فیلم دیدم،
شب ساعت هشت و اینا رقتم بیرون یه دوری زدم،خداوکیلی خیلی سرد بود،بعدشم اومدم خونه و شام و الانم که اینجام
.
.
پ.ن:یه اتفاقی که امروز افتاد این بود که من داشتم تو اینترنت میچرخیدم و چیزای خنده دا.میدیدم،ولی یهویی گوگل به عنوان مطالب پیشنهادی تصاویر پورن نشون داد و این خیلی اذیت کرد
.
خــلــوتــ
خیلــــــــــی خــــــــلـــــــــوت
(1399 دي 20، 3:06)آبـی نوشته است: [ -> ]53 سلام، شب‌تون به‌خیر باشه
و مثل همیشه امیدوارم روز خوبی در انتظار داشته باشید

سلام آبی عزیز کانون
امیدوارم روز فوق‌العاده‌ای رو گذرونده باشی. 



نقل قول: روزی که گذشت امتحانش کردم،
هر چند حس عجیبی بعدش به همراه داره،
ولی به وسوسه‌های بد، ترجیحش می‌دم...


چرا اتفاقا Hanghead اما همشهری نیستیم متاسفانه Hanghead 

لیستم میتونه در این لحظه: 
۱ دیدن کارتون با برادرم
۲ کار روی اون قضیه‌ی خرابی ( به نظرم فوق سرگرم کننده‌ست )
۳ تلاش برای نقاشی کشیدن
۴ درس - درس - درس
و ۵ کتاب‌های بیشتر خوندن
باشه

چقدر حس بی‌‌نظیریه دیدن انسانی که به دنبال تغییره و جدا شدن از وضعیت گذشته.
با همه ناملایمات اما اقدام‌های عملی داره.
بهت تبریک میگم داداشم.  49-2

آبی جان یک چیزی که فکر می‌کنم بهش احتیاج داری، سوژه فکری هست.
چیزی که صبح با اون فکر بیدار شی. در طول روز دنبالش کنی. و شب هم با اون به خواب بری.
چیزی که بهت شور و شوق حرکت بده.  bliss

قدم زدن بیرون از خونه بهتر از تو خونه نشستن و در و دیوار رو نگاه کردن و در نهایت لغزش هست. 
اما اگه وقتی قدم می‌زنیم سوژه فکری خوب داشته باشیم، همون قدم زدن برای ما کلی پربرکت میشه. کلی حال‌مون رو خوب می‌کنه.  128fs318181

اگه من برم بیرون قدم بزنم و به بدبختی‌هام فکر کنم. به این که ۳ سال پیش نباید فلان می‌کردم. ای کاش خانواده ام فلان نبودن. ای کاش سال پیش وقتم رو برای فلان دوستم تلف نمی‌کردم.
تهش به کلی حس انزجار و بدبختی می‌رسم که یکی باید بیاد منو جمع کنه. 22

نظرت چیه در مورد سوژه فکری؟  Khansariha (18) 

و
لیستی که نوشتی هم عالی بود.
نظرت چیه هر روز یه گزارش در حد چند کلمه بنویسی که کدوم یک از این موارد رو انجام دادی؟  





نقل قول: Hanghead امشب از اون شب‌هاست که من خوابم نمی‌بره...
و خب حال خیلی عجیبی هم دارم... نه احساس گناهه،
نه عذاب وجدان... فکر کنم بیشتر حس طردشدگی داره...
طرد شدن از سمت جامعه، خونواده، افرادی که می‌شناسیشون...

این حس خیلی حس سنگینیه. پذیرشش هم ساده نیست.
از طرفی به نظرم همیشه هم درست نیست. مثلا آبی که ما این قدر دوستش داریم رو چطور کل یک جامعه می‌تونه طرد کنه؟  Khansariha (96)
نهایتش شاید این باشه که تا به حال انسان‌هایی نبودن که ارزش واقعی وجود آبی رو درک کنن و این شرایط هم مطمئنا تا پایان عمر ادامه‌دار نخواهد بود.


نقل قول: چند وقتی هست که به بعضی درخواست‌های اطرافی‌هام دارم جواب رد می‌دم...
به گذشته که نگاه می‌کنم، میبینم هیچ‌کدوم از درخواست‌های مشابه‌شون سودی برام به همراه نداشته...
و بابتش کلی استرس و فشار خالص به خودم تزریق کردم...
نمیدونم دارم کار درستی انجام میدم یا نه...
یکجورایی حس می‌کنم کار درستیه و اصلا نیاز نیست بابت نه گفتن‌هام نگران باشم...
چون زمان بیشتری برای بودن با خودم میخرم... و میتونم بیشتر روی کارهای خودم وقت بزارم...
اما از طرفی دیگه نگرانم... و نمیدونم نگران چی! شما هم این حس رو داشتید؟

کار خوبی می‌کنی برادرم. 
اگر واقعا هیچ کدوم از درخواست‌های مشابه سودی برات نداشته، به بعضی از درخواست‌ها نه نگو. به تمام درخواست‌ها نه بگو!
فقط حواست باشه که در ارزیابی سود و زیان درست عمل کنی.

من هم امروز به همون دوستی که چند هفته پیش رفتم ضمانت بانکیش رو کردم، نه گفتم.
گفت می‌خوام یه وام دیگه بگیرم.
دیدم واقعا در توانم نیست. بالای ده تا ضمانت بانکی دارم و الان هم باز برای یه ضمانت بانکی دیگه کلی دوندگی باید داشته باشم.

نگران باید بشم؟
نه. دوست صمیمی منه. منو به خاطر نه گفتن کنار نمیذاره.
احیانا اگه دوستی هم بخواد سر چنین مواردی من رو کنار بذاره، همون بهتر کات کنه که جا برای انسان‌های ارزشمندتری تو زندگیم باز بشه.
چقدر خوبه آدم دوست‌های واقعیش رو بتونه تشخیص بده. حتی گاهی لازمه اون‌ها رو امتحان کرد.  128fs318181
(1399 دي 19، 22:42)mohammadrg نوشته است: [ -> ]سلام 
گزارش امروز
امروز ساعت ده بیدار شدم
بعد از صبونه رفتم یکم آهنگ گوش دادم،میخواستم برم درس بخونم که دیدم حالش نیست،واسه همین رفتم تو حیاط با ذره بین هریزی رو که دستم رسید یه آتیش کشیدم،
بعدش رفتم سراغ درس،بعد از درسم نوبت ناهار بود،
بعدش نشستم نزدیک دوساعت یه فیلمی دیدم،
بعدشم یه نیم ساعت سرم تو گوشی بود و دلشتم یه چیزایی از فضا و اینا میدیدم،
وقتی که رفتم درس.بخونم یکم با گوشی کار کردم بعدشم اومدم دراز بکشم که خوابم برد،تا بعدش که یکم درس خوندم و بعدشم اومدم پایین آی فیلم دیدم،
شب ساعت هشت و اینا رقتم بیرون یه دوری زدم،خداوکیلی خیلی سرد بود،بعدشم اومدم خونه و شام و الانم که اینجام
.
.
پ.ن:یه اتفاقی که امروز افتاد این بود که من داشتم تو اینترنت میچرخیدم و چیزای خنده دا.میدیدم،ولی یهویی گوگل به عنوان مطالب پیشنهادی تصاویر پورن نشون داد و این خیلی اذیت کرد
.

سلام محمد جان
چه گزارش خوب روزانه‌ای.  49-2 

من تا به حال با ذره بین چنین حرکتی نزدم. باید حرکت جالبی باشه.  4chsmu1 

کلا به نظرم حس ماجراجویی و کنجکاوی زیادی داری. (مثل برادر ماجراجو  4chsmu1 ) تجربه و دیدن ناشناخته‌ها. از روی ذره‌بین و دیدن فضا گفتم.

نظرت چیه درسی که برای اول صبحت در نظر می‌گیری، درسی باشه که خیلی دوستش داری؟
باعث میشه صبح به شوق اون بیدار شی و روزت رو پرانرژی شروع کنی.  2uge4p4
مثلا من عاشق گسسته بودم و جان می‌دادم براش.  Smiley-face-biggrin

به یه برنامه خوب درسی احتیاج داری.  Khansariha (56)

گوگل چطور چنین چیزی نشون داد؟  Khansariha (98) برای من تا حالا این طور نشده.  53258zu2qvp1d9v
(1399 دي 19، 21:44)مهدوی نوشته است: [ -> ]فردا دوتا امتحان دارم
هر کدوم سه واحد
یکی ساعت 8 یکی هم 10 صبح 4chsmu1
یکیشونو خیلی خوب خوندم؛ اون یکی رو هم مطالعه در حد 20 نبود ولی بازم خوندم و این خوبه 128fs318181


مهدوی جان بیا بگو ببینیم چی کار کردی.  Khansariha (69)

-----------------------

آرمین امروز هم یک روز پاک دیگه رو سپری کرد. به لطف خدا.  Confetti
دیشب ۵ ساعت خوابیدم. ظهر تصمیم گرفتم یک ساعتی بخوابم که ادامه روزم به هدر نره. به قدری کم‌خوابی داشتم که سرم رو گذاشتم روی بالش به خواب رفتم. ساعت گذاشته بودم برای یک ساعت بعد. ساعت زنگ خورد اما ۴۵ دقیقه سر جام بودم تا بتونم پا شم. 22  بدنم همراهی نمی‌کرد. 
پاشدم نماز مغرب و عشام رو خوندم. بعد اومدم کانون یک ساعتی مطالب گروه‌ها رو خوندم. بعد یه شربت زعفران برای خودم آماده کردم و مقداری تخمه. رفتم به سراغ دو تا لایو آموزشی که امروز موعدش بود. و چیزهای خوبی یاد گرفتم.

یکیش در مورد فن بیان بود. چیزی که من اصلا در اون خوب نیستم.  Hanghead

امروز شنبه هست و براتون هفته‌ی خوبی رو آرزو می‌کنم.  2uge4p4