(1399 آذر 15، 15:18)ماجراجو نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها
من شهرستان رفتم
واقعا ببخشید نمیخاستم یه دفعه برم
قولنامه یک هفته ایم حتما میام مینویسم
سرم خیلی شلوغه
ببخشید سعی میکنم زود زود بهتون سر بزنم
سعیییید
چطوری انرژی خان
چه خوب که اومدی
خب دلخور نیستم ولی یه کم تو ذوقم خورد
همه یه هویی غیبشون زد
هم تو هم آبی هم شارمین هم چندتا دیگه از بچهها
حالا باز خوبه اگه هر هفته یه بار بیان سر بزنن
اگه اونا دلشون تنگ نمیشه دلیل نمیشه ما دلتنگشون نشیم
هرجا باشن امیدوارم حال جسمی و روحیشون خوب باشه
به کارات برس ولی پاکیتو سفت و سخت بچسب
سعی هر چند روز یک بار هم یه سری بزنی
(1399 آذر 15، 15:28)mehdi0 نوشته است: [ -> ]تو چجوری نشسته میخونی من نشسته خوابم میگرف بعدم ک میرفتم خ.ا وقتی هیچی متوجه نمیشدم
دیدی؟
روش ها و سیستم ها با هم فرق داره
منم اگه یه جای ساکت و آروم نباشه نمیتونم بخونم اونم نشسته باید بخونم
سلام
خب درسته کسی نیست ولی گزارشم رو مینویسم که هم خودم به یه جمعبندی برسم هم اگه بعداً کسی اومد فکر نکنه کسی نبود
گزارش امروز...
صبح طبق معمول قبل از 6 برای نماز بیدار شدم و بعد از نماز برگشتم خوابیدم تا 9
بازم کابوس بیداری و جنگ برای از بین بردن خواب آلودگی
مجبورم زود گوشیمو بقاپم و خودمو بندازم تو گوشی تا بتونم بیدار شم
اومدم کانون و چند ساعتی بودم
بعد هم ناهار و کانون تا حوالی عصر؛ حدود 4 بعد از ظهر نماز ظهر و عصر رو خوندم
بازم کانون و تا نماز مغرب و عشا و بازم کانون!!!
امروز همش کانون بودم و کلاً هیچ جای دیگه ای نبود برم
یه ساعت پیش چند جا برای روتین سازی سرچ کردم؛ نمیدونم چطور بگنجونمشون
خیلی نیاز به تحقیق دارم و إن شاءالله تا فردا تمومش می کنم
همین الآن که داشتم گزارش رو مینوشتم خبر شوکه کننده ای بهم رسید و بدجور عصبانیم کرد
اومدم تو اتاق که یه وقت عصبانیتم به کسی آسیب نزنه! ولی نمیشه
میخوام خودمو خالی کنم ولی نمیشه
نمیدونم چرا همش عصبیم
خیلی از مسائل به من ربط نداره ولی شوخی شوخی گردنم میفتن
کاش فریز شم و 100 سال دیگه بیدار شم
من بیشتر نگران تبعات تصمیمات بقیه ام؛ بقیه ای که خواه ناخواه جور تصمیماتشون رو من بعداً میکشم
بگذریم
امروز که مهدی و محمد و هادی و ماجراجو سر زدن خیلی خوشحال شدم
خیلی خوبه اگه بتونید بیایید
منتظر دوباره اومدنتون هستم
مهدوی/9آذر/6 روز خوب
سلام
چ روز خوبی نبود اه چ روزای چرتیه داره میگذره
نه زندگیم معلومه نه کارم معلومه نه ازدواجم معلومه
دلم میخواد سرمو بزنم ب دیوار یک بلاتکلیفی خواصی توی زندگی هس کع ادم نمیدونه چیکار کنه واقعا خستم اما تنها چیزی ک منو سرو پا نگه داشته اینع که تا قبل ازدواجم این بی پدر رو ترک کنم
mehdi0/اذر ۱۵/ ۱۵ روز خوب
سلام بچهها
کسی اینجا نیست
بدجور وسوسه شدم و اوضاع داره بد میشه
اصلاً کنترلی ندارم رو خودم و هرچی تو خاطره ام از اون دوران سیاه دارم داره میاد جلو چشام
نمیتونم بخوابم
حالم خیلی بده
دارو خوردم ولی هنوز هم فشارم خیلی بالاست
وسوسه هم امونمو بریده، خیلی اضطراب دارم که یه وقت اتفاقی نیفته...
خب بچهها یه فرشته نجات کانونی از عدم ظاهر شد و کمکم کرد
خدا خیرش بده و به 40 تا از آرزوهاش جامه عمل بپوشونه
سلام هوا امروز سرد و دلگیر حال هیج کاری نیس بسیار بسیار افسرده بیدم
نقل قول: سلام چرا تا دیر وقت بیداری ک وسوسه شی
خب زود تر بگیر بخواب یا اصلا همون موقعی ک وسوسه شدی ورزش کن تو مگع نمیخوای ترک کنی بیا یه تیم دونفره تشکیل بدیم منم شبا وس وسه میشم چت میکنیم نمیزاریم بدتر بشع
سلام مهدی
خب راستش من اصلاً عادت دارم زود بخوابم
11 تا 12 میخوابم ولی دیشب نتونستم
از یه جای دیگه خیلی ناراحت و عصبانی بودم و نمیتونستم بخوابم
اون ساعت شب هم هیشکی نبود
تو اورژانس چندتا پست زدم ولی کسی نبود
بعد رفتم یکی از تاپیک ها برای حرف زدن با خدا و خیلی ناراحت بودم و هم و غمم پاکیم بود چون خطر بیخ گوشم بود
ولی خدا رو شکر شهریار و آقا عاشق به دادم رسیدن
خدا خیرشون بده
نقل قول: سلام هوا امروز سرد و دلگیر حال هیج کاری نیس بسیار بسیار افسرده بیدم
آره هوا رو به سردی میره
میگن بازم سردتر میشه
دوست داری درباره اش حرف بزنی؟
نقل قول: دربارهی چیی حرف بزنیم من همش همینم اصلا نمیدونم این افسرده گی از کجا میاد ولی فکر کنم از بی پولیه و بلاتکلیفی وقتی تو زندگی ابهاماتی وجود داره حل نمیشه وقتی دست ب هر کاری میزنی خراب میشه یه گیری توی همه ی کارا ب وجود میاد ادم خسته میشه
فکر کنم خیلی حرف واسه گفتن داشته باشی
خب تو گروه نمیشه چون اسپم حساب میشه ولی پروفایل من به روی همه بازه
پروفایلم سر بزن و حرف بزن، منم به محض آنلاين شدن جوابتو میدم
همزمان هم اگه آنلاين باشیم دیگه بهتره
گروه رو سالم تحویل گرفتم باید سالم تحویلش بدم
وگرنه آرمین گوشامو به سرم میدوزه
دلم براش تنگ شده
حتماً پروفایل سر بزن
گزارش امروز
۸ بیدار
انلاین
ورزش های زانو انجام شد
پیاده روی مونده الان میرم
صد رکعت نماز نذر کردم برای یه چیزی از امروز شروع میکنم میخونم
صد رکعت هم نذر میکنم که پاک بمونم از الان شروعشون میکنم
از صبح وسوسه شدیدی منو گرفته
شکستش میدم
توی ذهنم داره میچرخه میخام بیرونش کنم
الان دارم دائم میزنم تو دهن شیطان
نمیذارم فکری توی سرم بیاره دائم دارم میگم تو نمیتونی من وسوسه نمیشم
نه نه نه نه نه
حالا چند وقت دیگه روزای پاکیمو مینویسم
خودمم تقویمو نگاه نمیکنم فقط میخام برم جلو
واقعا اگه وسوسه های فکری رو بپذیری کارت تمومه
میخاستم بشکنم
ولی یه دفعه دوباره برگشتم من نباید دوباره برم تو فکر
خیلی خب باید گوشی رو بزارم کنار
یا علی
(1399 آذر 16، 20:06)ماجراجو نوشته است: [ -> ]گزارش امروز
۸ بیدار
انلاین
ورزش های زانو انجام شد
پیاده روی مونده الان میرم
صد رکعت نماز نذر کردم برای یه چیزی از امروز شروع میکنم میخونم
صد رکعت هم نذر میکنم که پاک بمونم از الان شروعشون میکنم
از صبح وسوسه شدیدی منو گرفته
شکستش میدم
توی ذهنم داره میچرخه میخام بیرونش کنم
الان دارم دائم میزنم تو دهن شیطان
نمیذارم فکری توی سرم بیاره دائم دارم میگم تو نمیتونی من وسوسه نمیشم
نه نه نه نه نه
حالا چند وقت دیگه روزای پاکیمو مینویسم
خودمم تقویمو نگاه نمیکنم فقط میخام برم جلو
واقعا اگه وسوسه های فکری رو بپذیری کارت تمومه
میخاستم بشکنم
ولی یه دفعه دوباره برگشتم من نباید دوباره برم تو فکر
خیلی خب باید گوشی رو بزارم کنار
یا علی
سلام شیک خان
میبینم دهن ابلیس خونی شده
حاجی یه کم بهش رحم کن؛ هزینه دندونپزشک زیاده این بدبخت میشه
ولی حقشه
خب درباره وسوسه اولاً که نباید بهش فکر کنی
ولی گاهی اون به فکر هم نیاز نداره و درکت میکنم
همینجوری هستش
ولی بیخیالش
چه خوب که نماز میخونی
ای ول به تو
ما نمیخواییم بشکنیم
مگه یادت رفته قول دادی؟
مگه یادت رفته با هم داریم مسابقه میدیم؟
نظرت چیه بکشی کنار و من اول بشم؟
اصلاً از اولش گفتم من قهرمانم ولی یه نفر همش میخواست بهم ثابت کنه که اونم قهرمانه
خودش اعلام جنگ کرد
منم مسابقه رو پیشنهاد دادم
دوست داری انصراف بدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هدیه و سورپرایز رو یادت رفته؟
قراره تا 30 آذر پاک بمونیم چون تا اون موقع مسابقه ست
بعد از اون وارد دور بعدی میشیم
اینجوری تو هم طلسمت میشکنه اونم با قدرت
مگه نمیخواستی از 10 روز بگذری؟
مراقب پاکی و سلامتیت باش
سلام
راستیتش من سر از روتین اینا در نیاوردم واس همین
این برنامه هارو (بدون درس) نوشتم هر جا لازم باشه مثلا به جای کارتون درس میخونم
یعنی اگه برنامه مهم تری باشه اونو انجام میدم
چهار روز دیگه هم برمیگردم تهران
دستشویی
مسواک
آب چای
کانون
ورزش های زانو
پیاده روی
کارتون
دوصفحه قرآن
کانون
ناهار
۱۰ رکعت نماز
۵۰۰ ذکر توبه
۵ بار توحید
۵ بار حمد
کانون
ورزش های زانو
پیاده روی
کارتون
کانون
۱۰ رکعت نماز
شام
۱۰ بار حمد و توحید
کانون
فیلم آخرالزمان
پیاده روی
دستشویی
مسواک
خواب
حالا شاید بعدنم تغییرشون بدم
یه دوسه تا محدودیتم واس خودم بزارم
ولی خدایی ایندفعه باید عمل کنم
توی اینترنت فقط بیام کانون تا روزی که خودم میدونم
فقط موقع نماز و ذکر و قرآن و کانون حق دارم تنها باشم غیر اون تو پذیراییم
مهدوی خیلی ممنونم ازت
من فعلا روزامو نمیگم تا یه روزی که به مثلا ۳۰ روز پاکی رسیدم مثلا
پس نمیتونم توی مسابقه ای که گذاشتیم اعلام وضعیت کنم ؟
باشه
فعلا
نقل قول: هدیه و سورپرایز رو یادت رفته؟
خب
باید یه دفعه روزای پاکیمو بگم که سورپرایز بشید دیگه
من تا یه روزی اعلام وضعیت نمیکنم بعد یه دفعه از اون به بعد روزارو دونه دونه میگم