کانون

نسخه‌ی کامل: گروه ۴ آقایان: طوفان (غیر فعال) (حامی: آرمین - سرپرست: هادی، SR71، مهدوی)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
نقل قول: همین طوره.
این تو کوچک‌ترین رویدادهای زندگی‌مون هم هست.

مثلا من می‌دیدیم فلانی چقدر خوب حرف می‌زنه. چه مجلس‌گرم‌کن خوبیه. خوش به حالش. ازش تقلید کنم.
آرمین خاک بر سرت. تو ۱۷ سالته. به‌اندازه پسر ۱۲ ساله نمی‌تونی تو جمع صحبت کنی. [تصویر:  22.gif]

بعد دیدم آرمین یه تیپ شخصیتی متفاوت داره. اصلا آدم اجتماعی به اون معنا نیست.
همونی که این قدر خوب مجلس گرم می‌کنه، ۵ دقیقه نمی‌تونه روی یه موضوع تمرکز کنه.
در صورتی که من ده ساعت می‌شینم روی چیزی کار می‌کنم و متوجه نمیشم اطرافم چه خبره.

اون یه آدم دیگه است. من یه آدم دیگه. [تصویر:  1.gif]

Confetti بهتریــــــــــن و عالی ترین توصیف و مثال ممکن

( تمام مدت داشتم سعی می‌کردم چنین مثالی بزنم. درود بر داداش آرمین Confetti )
Confetti هیچوقت یادمون نره هیچ دو آدمی توی دنیا مثل هم نیستن و توانایی های منحصر به فرد خودشون رو دارن
سلام ببنیامین هم اومد
ببخشیدمن 4 یا5ساعته که بیرونم رفتم
(1399 تير 19، 20:07)آرمین نوشته است: [ -> ]اما حالا می‌خوام یک چیز دیگه رو کنم:  4chsmu1

[تصویر:  Life.jpg]


برادر آبی ادامه‌اش رو ترجمه کن.
البته نه از اون ترجمه‌ها. از این ترجمه‌ها که سریع انجام میشه.  4chsmu1

Khansariha (13) به روی چشم.

هر پله یا مرحله از زندگی‌تون، شخصی متفاوت‌تر از کسی که الان هستید رو می‌طلبه 49-2 
اگر توی برنامه ریزی شکست بخورید، قطعا برای شکست‌تون برنامه ریزی کردید 1276746pa51mbeg8j

( البته بهتر می‌شه گفت: نسخه‌ای پخته‌تر از شما رو می‌طلبه )
به به آقا بنیامین عزیز خوش آمدی.   Confetti
خوبی؟  Khansariha (18)
(1399 تير 19، 20:11)آبـی نوشته است: [ -> ]هر پله یا مرحله از زندگی‌تون، شخصی متفاوت‌تر از کسی که الان هستید رو می‌طلبه 49-2 
اگر توی برنامه ریزی شکست بخورید، قطعا برای شکست‌تون برنامه ریزی کردید 1276746pa51mbeg8j

مرسی داداش.  49-2 

هر مرحله از زندگی هم نیازمندی‌های خودش رو می‌طلبه.  daghighan
انتظار نداشته باشیم که با یه ریتم مشخص بریم جلو و همیشه حال‌مون خوب باشه. همیشه دستاوردهامون راضی‌کننده باشه.  53258zu2qvp1d9v

امروز هست که پیشرفت تحصیلی برای من لذت‌بشه. ۴ سال دیگه داشتن جیب پرپول هست. ۲ سال بعدترش ازدواج. ۲ سال بعدترش بچه‌دار شدن.
هااااا بله داداش این ابی زبان بلده مگه؟ Khansariha (56)
(1399 تير 19، 20:11)آبـی نوشته است: [ -> ]( البته بهتر می‌شه گفت: نسخه‌ای پخته‌تر از شما رو می‌طلبه )

این هم تعبیر جالبی هست.  6
مشکلات عوض میشه. دغدغه‌ها عوض میشه. 
باید آدم قوی تر و پخته‌تری بود که از پس اون‌ها براومد.  daghighan
(1399 تير 19، 20:16)بنیامین نوشته است: [ -> ]هااااا بله داداش این ابی زبان بلده مگه؟ Khansariha (56)

آبی کارشناس ادبیات انگلیسی هست.  4chsmu1 رومیئو و ژولیت با همکاری آبی نوشته شده. 17 مگه بهت نگفته بود؟
نقل قول: مرسی داداش.  [تصویر:  49-2.gif] 

هر مرحله از زندگی هم نیازمندی‌های خودش رو می‌طلبه.  [تصویر:  6.gif]
انتظار نداشته باشیم که با یه ریتم مشخص بریم جلو و همیشه حال‌مون خوب باشه. همیشه دستاوردهامون راضی‌کننده باشه.  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

امروز هست که پیشرفت تحصیلی برای من لذت‌بشه. ۴ سال دیگه داشتن جیب پرپول هست. ۲ سال بعدترش ازدواج. ۲ سال بعدترش بچه‌دار شدن.

Confetti کاری نکردم داداش آرمین
Hanghead راستش این یکنواخت بودن بعضی اوقات گریبان‌گیر من میشه...
البته یک مواقعی هست ریتم زندگی یکنواخته. مثلا صبح کار - عصر درس - شب تفریح و تا چند وقت تکرار میشه...
اما تو بازه‌ی کار کردن، به چالش های جذاب برمیخوری که ذهنت رو خیلی زیبا درگیر میکنن  4chsmu1
تو بازه‌ی درس خوندن، مباحث جدید یاد میگیری که کلی کارِ تو رو آسونتر می‌کنن
تفریح هم که متغیره.. میتونی خودت رو با کارهای مورد علاقه‌ات سرگرم کنی...

یک مواقعی اینطور نیست...
همه چیز واقعاااا یکنواخته... کار کسل کننده میشه... روی درس هم تاثیر میزاره و در نهایت تو اون بازه‌ی تفریح به شکست منجر میشه.. حالا یا خ.ا یا چیزهای مسخره‌ی دیگه Shy Hanghead 
هیچوقت نتونستم راهکار درست و درمونی براش پیدا کنم...
آبی من این طور تغییر دادم:

اول خودآگاهی داشته باشیم و ظرفیت‌های خودمون رو بشناسیم. استعدادهای خودمون رو بشناسیم.
دوم هدف‌های درست مطابق این خودآگاهی انتخاب کنیم. نه چیزی که الزاما مناسب بقیه آدم‌های دنیاست.
سوم برای رسیدن به هدف‌مون، برنامه‌ریزی انجام بدیم. عدم برنامه‌ریزی صحیح برای هدف‌مون، در واقع برنامه‌ریزی برای شکست خوردنه.
چهارم با ایمان و باور قلبی هدف‌مون رو دنبال کنیم. درگیر شنیده‌ها و قضاوت‌های اطرافیان‌مون نشیم.
پنجم از مسیرمون لذت ببریم. فارغ از این‌که اصلا روزی به هدف‌مون برسیم یا نرسیم.
ششم از تعریف اهداف کوتاه مدت غافل نشیم. چیزهایی که انگیزه‌بخش رسیدن به هدف نهایی ما هستن.
هفتم در حین دنبال کردن هدف و در هر مقطعی از زمان، خودمون رو متناسب با اون مرحله تطبیق بدیم. همواره در حال رشد باشیم.
(1399 تير 19، 20:25)آرمین نوشته است: [ -> ]آبی من این طور تغییر دادم:

اول خودآگاهی داشته باشیم و ظرفیت‌های خودمون رو بشناسیم. استعدادهای خودمون رو بشناسیم.
دوم هدف‌های درست مطابق این خودآگاهی انتخاب کنیم. نه چیزی که الزاما مناسب بقیه آدم‌های دنیاست.
سوم برای رسیدن به هدف‌مون، برنامه‌ریزی انجام بدیم. عدم برنامه‌ریزی صحیح برای هدف‌مون، در واقع برنامه‌ریزی برای شکست خوردنه.
چهارم با ایمان و باور قلبی هدف‌مون رو دنبال کنیم. درگیر شنیده‌ها و قضاوت‌های اطرافیان‌مون نشیم.
پنجم از مسیرمون لذت ببریم. فارغ از این‌که اصلا روزی به هدف‌مون برسیم یا نرسیم.
ششم از تعریف اهداف کوتاه مدت غافل نشیم. چیزهایی که انگیزه‌بخش رسیدن به هدف نهایی ما هستن.
هفتم در حین دنبال کردن هدف و در هر مقطعی از زمان، خودمون رو متناسب با اون مرحله تطبیق بدیم. همواره در حال رشد باشیم.

Confetti عالی تر از عالی Confetti 

داداش بنیامین، داداش عرفان و هر کسی که در این لحظه حضور داره، نظری برای طلایی‌تر کردن این فرمول ندارید Confetti ؟ به نظرات و تجربیات‌تون شدیدا نیاز داریم 49-2 Confetti


پی‌نوشت:
53258zu2qvp1d9v بخش هفتم برای من یکم چالش‌برانگیزه، عجیب اینه که توی موقعیت جدید خوب خودم رو وفق میدم... اما برای اهدافم و تسریع فرایند رسیدن بهشون... نه اصلا اینطور نیست و واقعا نمیدونم چرا؟ 1276746pa51mbeg8j
(1399 تير 19، 20:22)آبـی نوشته است: [ -> ]یک مواقعی اینطور نیست...
همه چیز واقعاااا یکنواخته... کار کسل کننده میشه... روی درس هم تاثیر میزاره و در نهایت تو اون بازه‌ی تفریح به شکست منجر میشه.. حالا یا خ.ا یا چیزهای مسخره‌ی دیگه Shy Hanghead 
هیچوقت نتونستم راهکار درست و درمونی براش پیدا کنم...

به نظر من:
ما نباید بذاریم به اینجا برسه.
همون جایی که زنگ خطر رو احساس می‌کنیم باید تغییر رو ایجاد کنیم.

ما میذاریم کار و درس و زندگی اون قدر یکنواخت و اعصاب‌خردکن میشه که میرسیم به لغزش.
در صورتی که این‌ها چند هفته بوده که ما رو اذیت کرده بوده
و خیلی زودتر می‌تونستیم پاشیم و فکری به حال خودمون کنیم.  daghighan
(1399 تير 19، 20:30)آبـی نوشته است: [ -> ]پی‌نوشت:
53258zu2qvp1d9v بخش هفتم برای من یکم چالش‌برانگیزه، عجیب اینه که توی موقعیت جدید خوب خودم رو وفق میدم... اما برای اهدافم و تسریع فرایند رسیدن بهشون... نه اصلا اینطور نیست و واقعا نمیدونم چرا؟ 1276746pa51mbeg8j

بخش هفتم
همون جایی هست که مثلا می‌بینی کرونا میاد و یکی ورشکست میشه.
یکی دیگه تو همین شرایط کلی بازار جدید برای خودش ایجاد می ‌کنه و تازه سودی کلان هم تصاحب می‌کنه.  128fs318181
(1399 تير 19، 20:30)آبـی نوشته است: [ -> ]پی‌نوشت:
53258zu2qvp1d9v بخش هفتم برای من یکم چالش‌برانگیزه، عجیب اینه که توی موقعیت جدید خوب خودم رو وفق میدم... اما برای اهدافم و تسریع فرایند رسیدن بهشون... نه اصلا اینطور نیست و واقعا نمیدونم چرا؟ 1276746pa51mbeg8j

این مشکل رو همه‌مون داریم.  53258zu2qvp1d9v 

شاید اعتماد به نفس پایین باشه
شاید همون کمال‌گرایی باشه 
شاید ریسک‌ناپذیری
شاید عدم تحمل قضاوت‌های اطرافیان باشه
ابی جان بگو ببینم چجوری زبان یاد گرفتی 4chsmu1