کانون

سلام 
امروز کلا خواب بودم ، آش خوردم ، فیلم دیدم ، pes زدم در کل فقط حال کردم امروز.  

21 مهر / 4 روز شده   / Aedan

(1399 مهر 25، 21:28)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام

گزارش امروز من:

دیشب من ۱۱ شب خوابیدم اما متاسفانه ناخواسته ۵ صبح بیدار شدم. بیست دقیقه‌ای هم تو جام بودم. اما هر کار کردم خوابم نبرد. اعصابم خرد شد و پا شدم. 
.
.
.

آخرش نتیجه اومد گفت خوابت کاملا نرماله. بهش میگم حاجی من غیرنرمالم.   می‌گفت نه نرمالی. 
بعد بهم یه دوره قرص ملاتونین داد و خوردم و هیچی هم نشد. 

امروز نمازهام رو کامل خوندم. دعای عهدم رو هم خوندم. حدود یک ساعت و نیم وقت گذاشتم برای یکی از اهداف زندگیم. بعد هم یه دوش گرفتم و رفتیم خونه داداشم. اون‌جا جوج زدیم.   تولد داداشم بود. یه دو تا بازی هم با برادرزاده‌ام انجام دادم.

یه مقاله دیگه هم در مورد خواب خوندم. گفته بود:
۱- یک ساعت قبل از خواب با نورهای آبی سر و کار نداشته باشید. اولش سخته. از نیم ساعت شروع کنید و در طول یک هفته به یک ساعت برسونید.
۲- بعد از ساعت ۲ بعدازظهر مواد کافئین‌دار استفاده نکنید.
۳- دمای اتاق خواب‌تون رو به ۱۸ درجه برسونید.

به این‌ها دارم فکر می‌کنم. دومی راحته انجامش. سومی یکم سخته برام. اولی خیلی خیلی سخت. 

سلام آرمین جان
ببین معمولاً خوابی غیر نرماله که انسان موقع خواب همش حس کنه بین خواب و بیداریه و هر یه ربع یا نیم ساعت یه بار بیدار میشه!
اگه این حالت رو نداری پس خوابت نرماله...

درباره اون سه نکته ای که گفتی؛ نکته اول درباره نور آبی درست هستش؛ وقتی از خواب بیدار میشیم و صبح باشه نوری که هست به رنگ آبیه و تا عصر به سمت رنگ زرد و نارنجی میره و این تغییر رنگ با ساعت بیولوژیکی بدن ارتباط پایداری داره؛ برای همینه که به اونایی که شیفت شب کار میکنن معمولاً توصیه میشه موقع برگشت به خونه یه عینک با رنگ گرم بزنن که تایم آخر روز رو براشون تداعی کنه و بتونن در طول روز راحت تر بخوابن!(یه جور گول زدن بدنه  )
مورد سومی هم که درباره دما گفتی باید بگم اتاقت رو توی دمایی نگه دار که باهاش راحتی؛ به هر حال آدم ممکنه گرمایی یا سرمایی یا بیماری هایی داره که به دما حساسن؛ مثلاً برای تو که سردرد داری فکر کنم دمای پایین باعث سردردت میشه(اگه اشتباه میکنم اصلاح کن  ) بنابراین دمایی رو انتخاب کن که باهاش راحت باشی، همین

به نظر من اگه بتونی تو اتاقت گیاهان آلوئه ورا یا اسطوخودوس نگه داری خیلی خوبه؛ خیلی به راحتی خواب کمک میکنن
اصولاً گیاه تو اتاق خواب خیلی به خواب راحت کمک میکنه(میتونی هم دوتا پاف بخور بزنی بوی خوش اتاق به خواب راحت کمک میکنه فقط زیاده روی نکن که نتیجه عکس نده! )
قبل خواب هم سعی کن یه لیوان آب بخوری چون هم کمک میکنه فشار خونت نسبتاً تنظیم شه هم از سکته قلبی موقع خواب خیلی خیلی جلوگیری میکنه(دور از جونت رفیق  ) به خوابت هم کمک میکنه

و در آخر گزارشت خیلی خوب بود؛ تولد داداشت هم مبارک

گزارش امروز...


دیشب مهمون داشتیم و تا ساعت 2 خونمون بودن و من حوالی 4 خوابیدم(اهداف برنامه خوابم کلاً زیر سؤال رفت  )
حوالی 5 با صدای اذان بلند شدم و نماز خوندم(اولین نماز صبح بعد از روز ها بی نمازی! )

ساعت یازده صبح بیدار شدم
بعد از ظهر یه مقاله پزشکی درباره غشاء سلول و تأثیر مواد مختلف روی اون برای دارورسانی و یه مقاله درباره معماری ایرانی اسلامی خوندم

عصر یه دوش گرفتم و بعدش نشستم مکالمه کار کردم(مکالمه جلو آینه هم روش خوبی بود که کمکم کرد تا حس کنم یه مخاطب جلومه )
بعد شام هفت لغت جدید رو تمرین کردم و پنج لغت سابق رو مرور کردم؛ بعدش هم یه صفحه قرآن و تفسیر یه آیه رو خوندم

امروز نماز صبح و نماز مغرب و عشا رو خوندم؛ گرچه هنوز کمه ولی انشاءالله که درست بشه

(1399 مهر 25، 21:53)majid78 نوشته است: [ -> ] 
سلام و درود ، 
میشه اینجوری نوشت، 10 تا کار تعیین کنید، هر کدومش که انجام شد براش یه یک بزنید. 
آخر سر، بر اساس نمره ی روزانه رنگ اون سطر عوض شه ..


چطوری؟؟ 

جدولش که هیچی، 
برای رنگ کردن سطرها بر اساس نمره از Conditional Formatting  استفاده می کنیم. 
آموزشش اینجا هست.

سلام به همه ی طوفانی های عزیز
ممنون از مهدوی ، عرفان و آرمین بابت کامنت های دلگرم کنندشون و همچنین از بقیه ی بچه ها بابت پست هاشون.
خوشامد میگم به عضو جدید گروهمون <آرمین 1 > (حالا انگار خودم خیلی قدیمی هستم)
یه اعلام وضعیت کنم: توکلت علی الله / 18 مهر99 / 7 روز خوب
فکر کنم تو چند ماه اخیر این بیشترین رکورد پاکیم هست (البته بدون تصمیم به ترک و کانون منظورم هست) که این خودش موفقیت بزرگی برام محسوب میشه 
بچه ها شاید باورتون نشه اما تو همین 7 روز یه سری اتفاقات خوب داره تو زندگیم میفته، انگار خدا داره بهم میفهمونه که من همراهتم و داره تشویقم میکنه به جلو رفتن. راستی بچه ها من هنوز وقت نکردم بخش های دیگه ی کانون رو بخونم؛ فقط تاپیک ترک قدم به قدم رو خوندم. آخه مشغله کاری زیاد دارم که البته برای ترکم خیلی خوبه چون کمتر وسوسه و تحریک میشم. به همین دلیل هم بوده که این 7 روز رو خدا رو شکر خیلی راحت سپری کردم.
راستی یه چیز دیگه؛ راستش من یه مشکلی دارم، مشکل که نه، درواقع یه کار بزرگی هست که انجام دادنش یه جورایی الان برام غیر ممکنه ولی اگه خدا کمکم کنه میتونم انجامش بدم (چون برای خدا غیرممکن معنی نداره). پس با خودم فکر کردم حالا که دارم ترک میکنم بیام با خدا یه معامله بکنم؛ که اگر موفق به ترک شدم (که حتما میشم به کمک خدا و شما) خدا هم در عوضش و به عنوان یک جایزه اون کار رو برام میسر کنه. اصلا بذارید بگم که میخوام چیکار کنم. میخوام ازدواج کنم   
پس حالا که شما رو هم در جریان این کارم گذاشتم همینجا در حضور شما از خدا میخوام اگه موفق به ترک شدم خدا در عوض و به عنوان پاداش زمینه ی ازدواجم رو برام فراهم و میسر کنه.
خدایا در حضور این جوان های پاک خواسته ام رو بهت گفتم. این خواسته ی بنده گنهکار تو هست که حالا به سوی تو بازگشته پس ناامیدش نکن.
بچه ها اگه خدا این خواسته ام رو برآورده کرد شما رو هم در جریانش میذارم.
خیلی دوستتون دارم
در پناه حق

توکل جان چقدر خوب شد این مسائل رو با ما در میون گذاشتی
واقعاً همه کانون برای این تصمیمت خوشحال میشه
من که خیلی خوشحالم الآن 


ببین رفیق به نظرم تو باید برای پاکیت برنامه بچینی
بدین صورت...

اولاً که به ازای هر چند وقتی که خودت تعیین میکنی، بابت پاکیت به خودت پاداش بدی؛ مثلاً الآن که 7 روزت تکمیل شد میتونی برای چند ساعت بری بیرون خوش بگذرونی یا یه خوراکی یا نوشیدنی مورد علاقه میل کنی یا یه فیلم ببینی یا حتی با دوستات ملاقات کنی؛ پاداش کمکت میکنه مغزت شرطی بشه که برای گرفتن پاداش تلاش کنه

توی یه برگه اهدافت از ترک رو بنویس
همون طور که دیشب آرمین جان گفت؛ هر چند وقت یک بار یه ارزیابی از عملکردت داشته باش و موانع و مشوق های ترکت رو شناسایی کن
حالا که هنوز اوایل ترکت هست، سعی کن زود به زود بیایی کانون هر روز اعلام وضعیت داشته باش؛ ما اینجا هر شب یه گزارش روزانه از کارایی که کردیم و اتفاقاتی که برامون افتاده مینویسیم؛ تو هم همین کار رو بکن کمکت میکنه منظم تر باشی و برای ارزیابی و برنامهریزیت تقریباً لازمه...


در کل اگه این کارا رو بکنی و به خدا توکل کنی و عزمت رو جزم کنی؛ پاکی اولین نعمتیه که بهش خواهی رسید؛ چون برکات و نعمت هایی که همراه ترکه اینقدر زیاده که نمیشه حسابش کرد

سلام.
روزشمار پاکی زدم
1 روز و 8 ساعته پاکم

(1399 مهر 26، 12:37)mohammadrg نوشته است: [ -> ]بچه ها یه درد و دل
چند ماه پیش یه پستی تو اینستاگرام دیدم که این بود: 
[img]<a href=[/img]" />
یادم میاد وقتی اینو دیدم خیلی ناراحت شدم و اصن باهاش موافق نبودم،خیلی ام اعتراض و گله کردم که این یعنی چی آخه؟نمیشه که به هر کی نخواییم احترام نذاریم!
ولی فقط چند روز بعدش داشتیم از یه کلاسی برمیگشتیم یکی از همکلاسیا،چنان توهین بد و اعصاب خورد کنی کرد،که تا چند روز حالم افتضاح شد؛من ناراحت نبودم که چرا اون توهین کرد،ناراحت بودم که چرا منفعل موندم و همون لحظه یکی نخوابوندم تو گوشش
اون آدم نفهم و بی شعور فقط هدفش این بود که شوخی کنه  و به هدفشم رسید،اما فقط بهای چند ثانیه خنده ی اون چند ماه اعصاب خوردی من بود.
اول از همه تقصیر خود من بود که قبلا که اذیت میکرد و روی اعصاب میرفت یه کاری نکردم که بفهمه پاشو از حدش جلوتر نذاره،و واسه همین پررو شده بود فکر میکرد که منفعلم و هر غلطی ام بکنه بهش کاری ندارم،و درواقع هم اینطوری بود چون همیشه سعی میکردم دعوا راه نندازم و به کسی توهین نکنم(که اشتباه میکردم)
و مشکل و اشتباه از اون بود ولی من نباید منفعل می بودم.
با این حال احساس میکنم خوب شد که این اتفاق افتاد؛این ماجرا باعث شد من کلی تغییر کنم:
اول از همه کلاسمو عوض کردم و از شر آدمای بی شعور راحت شدم
و دوم اینکه دوتا نتیجه ی مهم از این اتفاق گرفتم
یکی اینکه باید یاد بگیرم که بعضی وقتا دعوا کنم و به هر کسی رو ندم
یکی دیگه ام اینکه یاد گرفتم که به هر کسی نباید احترام گذاشت،چون بعضی افراد فکر میکنن نمیتونی کاری کنی که جواب بی احترامیاشونو نمیدی؛برای همین هر وقت یه ذره احساس کنم که کسی داره پاشو از حدش جلوتر میذاره بهش حالی میکنم که اندارش چقدره (از وقتی شروع کردم به کوتاه نیومدن فهمیدم که کار خوبیه و حس خوبی داره)
و نکته ی آخر اینکه هیچوقت آدمی نبودم که ناله کنم و غر بزنم،و به سرمم نزده که بعد از سه ماه دوباره درمورد یه چیزی صحبت کنم که الان نمیتونم کاری در موردش بکنم، ولی توی چند روز اخیر این قضیه به شدت رو مغزم رفته بود و هرکاری میکردم نمیتونستم فراموشش کنم

اگه هیچ نظر یا راهکاری در این مورد ندارید بزارمش تو یه تاپیک دیگه

نقل قول: موری جان چه خوب که دیگه گوشیت رو با خودت سر پست نمی‌بری. یه تغییر خوب در جهت دوری از محرک‌ها. اما سر پست اون وقت چی کار می‌کنی؟ حوصله‌ات سر نمیره؟    خدا رو شکر که کارت هم درست شد. ۴ روز پاکت هم مبارک.  

 الان ۱۱ ماه خدمتم ده ماه بدون گوشی پست میدادم چند هفتس که گوشی دارم اونم بخاطر اینه که اومدیم منطقه مرز عملیاتی دیزل پستی‌م ولی خوبه
راستی‌تش چند شب پیش که داشتم مینوشتم چند خط دیگه هم داشتم که بگم ولی کادریمون اومد دیدتم با گوشی یه حرفی زد و رفت ولی چون منشی گروهانم به فرماندم نگفت و از اون موقع یکم محتاط ترم
دیروز و امروز برام عالی بوده فقط وقتی به کسری بوفه فک میکنم اعصابم خورد میشه یه ۴۹ ، ۵۰ تومنی کسری اوردم که فک کنم برای اونیه که بوفه رو ازش تحویل گرفتم و انداخته رو گردن من خب پولی نیس ولی خیلی خرج کردم اینجا یکم زور داره
و اینکه تا چند روز دیگه از دیزل پست در میایم و یکم نفس میکشیم : )

(1399 مهر 26، 14:27)mohammadrg نوشته است: [ -> ]

(1399 مهر 26، 12:37)mohammadrg نوشته است: [ -> ]بچه ها یه درد و دل
چند ماه پیش یه پستی تو اینستاگرام دیدم که این بود: 

و نکته ی آخر اینکه هیچوقت آدمی نبودم که ناله کنم و غر بزنم،و به سرمم نزده که بعد از سه ماه دوباره درمورد یه چیزی صحبت کنم که الان نمیتونم کاری در موردش بکنم، ولی توی چند روز اخیر این قضیه به شدت رو مغزم رفته بود و هرکاری میکردم نمیتونستم فراموشش کنم

اگه هیچ نظر یا راهکاری در این مورد ندارید بزارمش تو یه تاپیک دیگه

ُسلام آقا محمد حالت خوبه؟
راستش من که سنم یکم پایین تر بود، اصلا منعطف نبودم. تا یکی یه چیزی بهم می گفت سریع بهم بر می خورد و واکنش نشون می دادم. یه جورایی می خواستم از همه حقم و بگیرم. ولی الان کمتر شده این موضوع. 
چون اولا به این نتیجه رسیدم که توی زندگی کلی آدم ریز و درشت هستن که خواسته یا ناخواسته توهین می کنن، تیکه میندازن و غیره
تصمیم گرفتم ظرفیت مو ببرم بالا، به قول مادرم، ظرفیتت مثل لیوان نباشه که تا یهی چیزی میندازی توش، سر ریز میشه .. مثل دریا باش که میلیون ها سنگم پرت کنن سمت اش فرقی به حالش نمی کنه.
البته خیلی سخته و نمیشه اینجوری بود، ولی میشه تمرین کرد. 

دوما احترام رو برای خودت میذاری نه برای دیگران. 
یعنی یه جورایی رفتار ما نباید وابست باشه به طرف مقابلمون. 
فک کن پروفسور سمیعی برخورد کنه به یه آدمِ معتاد و بددهن. اگه معتادِ فحش داد، دکتر سمیعی هم باید فحش بده؟ 
نده دیگه، از اون معتاده در همون حد انتظار میره، ولی از دکتر سمیعی نه ..
به همه باید احترام گذاشت، 90% مواقع احترام میبینی، 10% بقیه رو هم بی خیال میشیم چون ارزش ندارن دربارشون فک کنیم.

سوما 
این حکایت سعدی رو بخون.

سلام


محمد جان پستت رو خوندم؛ واقعاً درکت میکنم، همچین آدمایی تو جامعه زیادن
در واقع جامعه ما کلاً داره به سمت و سویی میره که میگه لازمه تو صحنه موندن داشتن قدرته؛ ولی بذار برات اینم بگم که قدرت الزامی نداره حتماً به معنی دعوا کردن باشه...
تو باید تدبیر داشته باشی و سیاست به خرج بدی؛ اولاً باید طرفت رو یه کم بشناسی و بدونی چجور آدمیه، دوماً اگه دیدی به دردت نمیخوره خیلی شیک و با کلاس از زندگیت حذفش کن و دیگه باهاش تعامل خاصی نداشته باش، همین تغییر کلاس خیلی خوب بوده هرچند که میدونم سخته و معایبش هم هست


استفاده از قدرت رو بذار برای مواقعی لازمه
و اینکه افراط و تفریط توی هر چیزی بده؛ سعی کن اعتدال رو توی این مسئله رعایت کنی تا آرامش خاطر داشته باشی

هر مشکلی داشتی و راهی براش پیدا نکردی میتونی اینجا با ما در میون بذاری

سلام به بچه های گل طوفان
من عالیه عالیم دنیا به کامه زندگی فوق العاده
۲۰ همین ماه آخرین باری بود که خرابکاری کردم از ۲۱ پاکم امروز روز ششمه
راستی بچه ها نمیدونم اینجا گفتنش درسته یا نه ولی دلار تا حدود ۳۵ هزار میره بالا بعد میریزه و نوبت شروع بورس میشه لطف خداس یه چیزایی درباره بورس و فارکس میدونم اگه کسی دوست داشت تبادل اطلاعات کنیم بازم نمیدونم درست بود اینارو گفتم یا نه اگه اشتباهه از مدیران محترم میخوام که پستو پاک کنن و بهم بگن نیتم خیر بودش

(1399 مهر 26، 17:10)Reza.hh نوشته است: [ -> ]سلام به بچه های گل طوفان
من عالیه عالیم دنیا به کامه زندگی فوق العاده
۲۰ همین ماه آخرین باری بود که خرابکاری کردم از ۲۱ پاکم امروز روز ششمه
راستی بچه ها نمیدونم اینجا گفتنش درسته یا نه ولی دلار تا حدود ۳۵ هزار میره بالا بعد میریزه و نوبت شروع بورس میشه لطف خداس یه چیزایی درباره بورس و فارکس میدونم اگه کسی دوست داشت تبادل اطلاعات کنیم بازم نمیدونم درست بود اینارو گفتم یا نه اگه اشتباهه از مدیران محترم میخوام که پستو پاک کنن و بهم بگن نیتم خیر بودش

یعنی قراره دلار بازم گرون تر بشه؟
راستی دلیل این گرونی عجیب غریبو نمیدونی؟

سلام

هادی /هفته اول سبز