کانون

الان دو ماه پاک داری

(1399 مهر 10، 21:29)مهدوی نوشته است: [ -> ]خودم هم نمیدونم چطوری به این عدد رسیدم...

الان حست چیه مهدوی جان؟   

تو افتخار مایی. 

(1399 مهر 10، 21:30)مهدوی نوشته است: [ -> ]همیشه لطف دارید در حقم  همتون

لطفی در کار نیست
ما چیزی که میبینیم رو میگیم

واااااااااییییی چقدر خوبید شما

خیلی خوشحال شدم از واکنشتون

(1399 مهر 10، 21:31)مهدوی نوشته است: [ -> ]واااااااااییییی چقدر خوبید شما

خیلی خوشحال شدم از واکنشتون

فکر کردی چیز کمیه؟
سوپرایز عالی تر از پاااااکی هم مگه داریم؟؟؟

مهدوی تو بی نظیری  
خوابم پرید
تبریک

دیگه با این سورپرایز مهدوی واجب شد شام رو سرو کنم. 

بفرمایید پیتزا: 

عرفان ، آبی ، آرمین ، مهدوی
خیلی خوش گذشت ، مهدویم با سوپرایزش ترکوند
انشاءلله موفق و سلامت باشین دوستای گلم
فعلا خدافظ

(1399 مهر 10، 21:28)آبـی نوشته است: [ -> ] این چه حرفیه آرمین جان، 
امشب با گوشی‌ام... سرعت تایپم در حد ۱۰ کلمه بر دقیقه هست...
 یه موضوعی هم داره خیلی زمان میبره... میخوام ولش کنم و حرکت کنم سمت خونه

آهان. پس جریان اینه.
خدا رو شکر که آشتی هستیم.   

اگه برای موضوعاتت کمکی از ما برمیومد بهمون بگو. 

خیلی ممنون
شام خوشمزه ای بود
خداحافظ همگی
شبتون بخیر

(1399 مهر 10، 21:31)مهدوی نوشته است: [ -> ]واااااااااییییی چقدر خوبید شما

مهدوی تو خودت خیــــــــــــــلی خوبی و ما خیلی دوستت داریم.  

(1399 مهر 10، 21:31)آبـی نوشته است: [ -> ] وااای مبارکه مهدوی جان 
 تمام آرزوهای خوب دنیا برای تو داداش گلم

 منتظر تجربیات ارزشمندت هستیما

ممنون آبی جان
لطف داری

(1399 مهر 10، 21:31)تو همیشه نکته خوب مسئله بودی الان حست چیه مهدوی جان؟ نوشته است: [ -> ][quote pid='504636' dateline='1601575290']
علیرضا

لطفی در کار نیست
ما چیزی که میبینیم رو میگیم

تو افتخار مایی. 
[/quote]


ممنون آرمین جان

خیلی احساس آزادی و سبکی دارم
من یه زمانی رکورد ترکم دو هفته بود ولی الآن شده دو ماه
تغییرات خلق و خو و پر انرژی شدن و خوشبینی رو هم میشه گفت اکثر اطرافیانم حسش کردن

ایمانم به خدا خیلی قوی تر شده(تا یه زمانی نعوذ بلله من کلاً به وجود خدا شک کردم ولی باز هم خدا داره نگاهم میکنه )

باور کنید اشکم دراومد با این حرفا
بقیه اش باشه آروم آروم همه رو میگم

خب علیرضا و عرفان هم رفتن.

بچه‌ها به نظرم گردهمایی رو پایان بدیم.
مسابقه سنگین بود بچه‌ها هم دیگه خسته شدن.  
انشالله باز یک شب دیگه قرار میذاریم درست و حسابی صحبت می‌کنیم.

امشب هم خیلی خوب بود البته. چند تا نکته خیلی خوب بچه‌ها گفتن. فردا جمع‌بندی کنیم صحبت‌ها رو.
و
مهدوی هم که سورپرایز‌مون کرد. 

بچه‌ها شب‌تون خوش. 

شب همگی خوش

(1399 مهر 10، 21:38)مهدوی نوشته است: [ -> ]خیلی احساس آزادی و سبکی دارم
من یه زمانی رکورد ترکم دو هفته بود ولی الآن شده دو ماه
تغییرات خلق و خو و پر انرژی شدن و خوشبینی رو هم میشه گفت اکثر اطرافیانم حسش کردن

ایمانم به خدا خیلی قوی تر شده(تا یه زمانی نعوذ بلله من کلاً به وجود خدا شک کردم ولی باز هم خدا داره نگاهم میکنه )

باور کنید اشکم دراومد با این حرفا
بقیه اش باشه آروم آروم همه رو میگم

خدا رو بی‌اندازه شکر. 
دیگه امشب واجبه که سجده شکر رو به جای بیاری. 

بنده‌ی خوب خدا لایق لطف خداست.   

درخشتت ادامه‌دار داداش جونم.