1399 دي 11، 23:17
گزارش امروز...
صبح با صدای اذان بیدار شدم و همون لحظه برگشتم خوابیدم!
نماز نخوندم
ساعت 9 بیدار شدم و طبق معمول اومدم کانون و بعد هم صبحونه خوردم
نزدیکای 12 رفتم آرایشگاه!
رفتن به آرایشگاه اینقدر سخته که نگو
ولی وقتی موهاتو کوتاه کردی چنان حس خوبی داری که دوست نداری برگردی
برگشتم و دوش گرفتم و ناهار خوردم
بعد نماز ظهر و عصر و قضای نماز صبح رو خوندم
اومدم کانون و همچنین به چندتا کار رسیدگی کردم
عصر داشتم مطالعه میکردم
نماز مغرب و عشا رو خوندم و شام خوردم
بعد هم نشستم مقاله خوندم و تکلیف امروز رو انجام دادم(اگه براتون سؤاله که چطور وسط امتحانات هنوز دارم تکلیف انجام میدم بگید تا سوالتون رو به استاد عزیز منتقل کنم! شاید منم فهمیدم چرا )
بعدش یه پوستر رو تو فضای مجازی منتشر کردم(پوستر یه فعالیتی که توی مدت اخیر میلی به انجامش نداشتم ولی مجبورم)
بعدش هم نشستم چندتا مقاله که عرفان امروز درباره اهمال کاری برام فرستاد رو خوندم
البته اینقدر اهمال کار بودم که برای فرار از یه کار دیگه اونا رو خوندم؛ بعد هم برای فرار از اون ها اومدم کانون!!!!
همینقدر عجیب غریب
فردا شب یه کاری دارم
یه فعالیت دانشجویی
آخه وسط امتحانات کی فعالیت تعیین میکنه
خدا به خیر کنه
خوبیای امروز...
1. نمازام کامل بودن
2. به عهدنامه روزانه پاکی پایبند بودم
3. کنترل نگاه و ذهنم عالی بود
4. قرآن خوندم
5. آرایشگاه رفتم
6. آخرین تکلیف رو انجام دادم
7. مدال جدید گرفتم
8. به شدت اهمال کارم و احتمالاً دارم راهی برای درست کردنش پیدا میکنم
9. جشن پاکیم برگزار شد
10. ستاره جدید گرفتم
مهدوی/9آذر/32 روز عالی
صبح با صدای اذان بیدار شدم و همون لحظه برگشتم خوابیدم!
نماز نخوندم
ساعت 9 بیدار شدم و طبق معمول اومدم کانون و بعد هم صبحونه خوردم
نزدیکای 12 رفتم آرایشگاه!
رفتن به آرایشگاه اینقدر سخته که نگو
ولی وقتی موهاتو کوتاه کردی چنان حس خوبی داری که دوست نداری برگردی
برگشتم و دوش گرفتم و ناهار خوردم
بعد نماز ظهر و عصر و قضای نماز صبح رو خوندم
اومدم کانون و همچنین به چندتا کار رسیدگی کردم
عصر داشتم مطالعه میکردم
نماز مغرب و عشا رو خوندم و شام خوردم
بعد هم نشستم مقاله خوندم و تکلیف امروز رو انجام دادم(اگه براتون سؤاله که چطور وسط امتحانات هنوز دارم تکلیف انجام میدم بگید تا سوالتون رو به استاد عزیز منتقل کنم! شاید منم فهمیدم چرا )
بعدش یه پوستر رو تو فضای مجازی منتشر کردم(پوستر یه فعالیتی که توی مدت اخیر میلی به انجامش نداشتم ولی مجبورم)
بعدش هم نشستم چندتا مقاله که عرفان امروز درباره اهمال کاری برام فرستاد رو خوندم
البته اینقدر اهمال کار بودم که برای فرار از یه کار دیگه اونا رو خوندم؛ بعد هم برای فرار از اون ها اومدم کانون!!!!
همینقدر عجیب غریب
فردا شب یه کاری دارم
یه فعالیت دانشجویی
آخه وسط امتحانات کی فعالیت تعیین میکنه
خدا به خیر کنه
خوبیای امروز...
1. نمازام کامل بودن
2. به عهدنامه روزانه پاکی پایبند بودم
3. کنترل نگاه و ذهنم عالی بود
4. قرآن خوندم
5. آرایشگاه رفتم
6. آخرین تکلیف رو انجام دادم
7. مدال جدید گرفتم
8. به شدت اهمال کارم و احتمالاً دارم راهی برای درست کردنش پیدا میکنم
9. جشن پاکیم برگزار شد
10. ستاره جدید گرفتم
مهدوی/9آذر/32 روز عالی