سلام دوستان
حال همگی خوبه؟
ببخشید که من دورهمی ها نمیتونم بیام
نقل قول: هادی جان ماشاءالله به تو.
کمکم رقمها داره بالا میره حواست باشه چشم نخوری.
دوستت داریم زیاد.
ممنونم داداش آرمین
نه داداش پایه رو محکم ریختم میخوام یه ضرب برم بالا
دیگه نمیخوام برگردم به روزهایی که همشون تکراری بودن
مراقبم اون چیزهایی که منو به عقب برمیگردونن دیگه گرفتارم نکنن
منم خیلی دوستتان دارم
نقل قول: اینها خیلی عالی بود.
یک دنیا ممنون که با ما به اشتراک گذاشتی.
بچهها هادی یه سری تجربه دیگه هم اینجا نوشته. حتما برید و بخونید.
خواهش میکنم عزیز
باید دینمو به کانون ادا کنم
من اینجا رشد کردم
بهترین فضای مجازی حقیقی هست
قدردانش هستم
راستی این زیرخاکی خودمم یادم نبود کی نوشتم ممنونم از شما
نقل قول:
منم همین طور.
میشه دفعه بعد جنگل میری من رو هم ببری؟
من پسر خوبیام. هم ساکتم. هم منعطفم. هم غر نمیزنم. یعنی در کل هر چی گفتید میگم باشه. یه همچین آدمی هستم.
از تجربیات جنگلمانیت هم برامون بنویس به وقتش.
تا به حال تجربه نداشتم اما دوست میدارم زیاد.
اقاااا قشنگی کوه و طبیعت به اینه که کاملا آزاد باشی و رها
بدون هیچ فکر ودغدغه ای از این نعمت خدا لذت ببری
اصلا بدون شما که کوه و طبیعت خوش نمیگذره
انشاالله یه بار میام تهران میریم توچال
خوش میگذره
البته این کوهه طبیعت تهران رو شما باید معرفی کنین
یه بارم شما بیایین بریم سبلان
اون عکس ها یادتونه قبلا فرستاده بودم؟
جنگل هم میریم
شب مانی هم میکنیم
موجودات زیبایی خدا رو هم نشون میدم خرس و گرگ و روباه و خرگوش
خلاصه خیلی زیباست
شب ها تو کیسه خوابت تو هوای ازاد دراز بکشی و تو نسیم خنک خیره بشی به ستاره ها و خوابت ببره بعد صبح پاشی و طلوع آفتابو تماشا کنی و...
راستی
هادی /24 اسفند/123 روز خوب
آرمین داداش آقا ما هم پورشه و بوگاتی دوست میداریم بچه ها اینجا سه تا سه تا ماشین دارن من هنوز با دوچرخه میرم میام کانون این چه وضعشه آخه
(1399 تير 22، 22:39)آرمین نوشته است: [ -> ] (1399 تير 21، 17:50)Saman79 نوشته است: [ -> ]یه تصمیم محکم
یه شروع دوباره
یه اراده قوی
من اومدم که نرم
(1399 تير 22، 15:07)Saman79 نوشته است: [ -> ]سامان 79 / 21 تیر / دومین روز پاک
همه چیز امن و امانه
ببین علی ما چه کرده.
وارد رینگ شده داره همین جور مشت میزنه. برادر نزنی تو سر و کله بچهها.
از مجموعه اقداماتت در جهت تصمیم محکم بگو که میخوای چه کارهایی براش انجام بدی.
وگرنه که از اراده قویت خبر داشتیم.
نه حواسم هست.
چند تا کارو دارم انجام میدم که تا الان کمک کننده بوده البته هنوز روز سومه و چیزی نگذشته
اما لااقل از دفعه های قبل آسون تر شده
1- فیلترشکنو حذف کردم. هر وقت نیاز میشه واسه تلگرام نصب میکنم کارم تموم شد باز حذف میکنم تا دفعه بعدی که نیاز میشه.
2- وسوسه میاد سراغم خودمو تنبیه میکنم. میزنم پشت دستم صورتم چمیدونم دیونه بازی
آقا جدا شاید مسخره باشه ولی رو من جواب میده. به خودم یاداوری میکنم قول دادم روزای سخت میگذره. بعد میپره هر چی هست.
3- هر وقت فکرای پلید میاد تو ذهنم به دنیای تخیلی خودم فکر میکنم. کلا دنیای فانتزی ایه. درباره جادو و.. شبیه هری پاتر، اونو گسترش میدم. به چیزای عجیب غریب فکر میکنم داخلش. خیلی جالبه. اصلا یادم میره وسوسه رو. موقع خواب تاثیرگذاره + تکنیک 4 ، 7 ، 8 برای آرامش
4- صبحا یه تایم محدودی ورزش میکنم. رو سر حال بودن خیلی تاثیر داره. کمک کننده هست
5- مصرف کافئینو محدود کردم. فقط تا ساعت 3 ظهر به خودم اجازه استفاده میدم در دوز پایین (الان بچه ها فک میکنن کوکائینه این همه دوز و...)
6- وقتی خسته میشم سعی میکنم تو جمع باشم. وقتی خسته ام بیشتریین وسوسه میاد سراغم.
7- خوابمم باید تنظیم کنم رو 8 ساعت فیکس. امروز یکم کم خوابیدم سخت شده.
همینا
سلام
آدم
طوفان که میاد روحش شاد میشه.
بس که بچههای اینجا در تکاپو و روبهرشد هستن. (و یا در حال تکاپو برای روبهرشد شدن در آیندهای نزدیک هستن!)
(1399 تير 23، 8:08)majid78 نوشته است: [ -> ]سلام بر کانونی های عزیز
majud78
19 تیر ۴ روز خوب
به به داش
مجید ما رو ببین با ۴ روز خوب اومده. ماشاءالله به تو.
کانونیهای عزیز که گفتی من رو هم شامل میشه دیگه مجید؟
من هم بهت میگم مجید عزیز.
مجید عزیز
برامون بگو که این روزها چی شده که این قدر ساکتی؟ گروه رو هم که به رسمیت نمیشناسی.
کسی اذیتت میکنه اسم بده جنازه تحویل بگیر.
(1399 تير 23، 8:41)new Aseman نوشته است: [ -> ]سلام و درود خدمت کانونی های عزیز
آسمان 10 تیر 14 روز
موفق و موید باشید رفقا
به به
آسمان کانون هم از راه رسیده. با ۱۴ روز خوب هم رسیده.
میدونم کانونی عزیز که گفتی من رو هم شامل میشه.
لذا ممنون از تو آسمان عزیز.
یه ۱۶ روز دیگه بری جلو ستاره بعدی رو تقدیمت میکنیم.
(1399 تير 23، 9:05)هادی نوشته است: [ -> ]سلام دوستان
حال همگی خوبه؟
ببخشید که من دورهمی ها نمیتونم بیام
سلام
هادی کانون
چقدر جات خالیه داداش گردهماییها. گردهمایی خوبیش به اینه که تعداد زیادی از اعضا شرکت کنن که متاسفانه این اتفاق تو طوفان نمیافته.
انشاءالله قسمت بشه ببینیمت.
نقل قول: نه داداش پایه رو محکم ریختم میخوام یه ضرب برم بالا
دیگه نمیخوام برگردم به روزهایی که همشون تکراری بودن
مراقبم اون چیزهایی که منو به عقب برمیگردونن دیگه گرفتارم نکنن
خدا رو شکر.
فوندانسیون که محکم باشه، دیگه فقط میمونه مراقبت در لحظات اورژانسی. که مطمئنم بلدی.
لطفا برنامه لحظات اورژانسی رو همیشه در یاد داشته باش که غافلگیر نشی. این خیلی خیلی مهمه.
نقل قول: اصلا بدون شما که کوه و طبیعت خوش نمیگذره
انشاالله یه بار میام تهران میریم توچال
خوش میگذره
البته این کوهه طبیعت تهران رو شما باید معرفی کنین
یه بارم شما بیایین بریم سبلان
اون عکس ها یادتونه قبلا فرستاده بودم؟
جنگل هم میریم
شب مانی هم میکنیم
آره داداش یادمه. کمی تا قسمتی البته.
همیشه لطف داشتی و عکسهای زیبایی رو تقدیم کردی.
وای که چقدر کیف بده این شبمانیها.
نقل قول: شب ها تو کیسه خوابت تو هوای ازاد دراز بکشی و تو نسیم خنک خیره بشی به ستاره ها و خوابت ببره بعد صبح پاشی و طلوع آفتابو تماشا کنی و...
چقدر حس اینی که گفتی عالیه. حرف نداره.
ما کوچیک که بودیم یک شبهایی پشت بام میخوابیدیم. تو اون هوای نسبتا گرم.
همون هم چقدر کیف میداد. انگار دنیا رو بهمون داده بودن که زیر سقف آسمان خوابیدیم. دیگه اینی که تعریف کردی بماند.
نقل قول: هادی /24 اسفند/123 روز خوب
آرمین داداش آقا ما هم پورشه و بوگاتی دوست میداریم بچه ها اینجا سه تا سه تا ماشین دارن من هنوز با دوچرخه میرم میام کانون این چه وضعشه آخه
بهت افتخار میکنیم هادی جان.
ستاره جدیدت هم مبارک.
داداش شما دستور بده ما ماشین رو تقدیم کنیم.
بوگاتی ۲۰۲۰ تقدیم شما:
این هم از همون ثروت هنگفتم
تهیه شده. اصلا تو فکر قیمت و اینها نباش.
تا سال ۲۰۵۰ هم گارانتی داره.
فقط لطفا سرعت مطمئنه رو رعایت کن. ۵۰ تا بیشتر نرو. نهایت ۸۰ تا.
بنیامین که میبینی مدام ماشین بهش تقدیم میکنم همیشه سرعتش زیر ۴۰ هست. من خیالم ازش راحته.
مگر اینکه آبی کنار دستش بشینه این بچه رو ترغیب به لایی کشیدن کنه.
یا عرفان. آهنگهای دوبسدوبس بذاره بنیامین تحریک شه.
راستی
اون کوههای پشت رو میبینی؟
همون کوههایی هست که قراره بیای تهران باهم بریم.
یه چشمه برات اومدم که ببینی.
هادی
من همیشه از صمیم قلب برات آرزوهای خوب دارم.
(1399 تير 23، 11:05)Saman79 نوشته است: [ -> ]چند تا کارو دارم انجام میدم که تا الان کمک کننده بوده البته هنوز روز سومه و چیزی نگذشته
اما لااقل از دفعه های قبل آسون تر شده
1- فیلترشکنو حذف کردم. هر وقت نیاز میشه واسه تلگرام نصب میکنم کارم تموم شد باز حذف میکنم تا دفعه بعدی که نیاز میشه.
2- وسوسه میاد سراغم خودمو تنبیه میکنم. میزنم پشت دستم صورتم چمیدونم دیونه بازی آقا جدا شاید مسخره باشه ولی رو من جواب میده. به خودم یاداوری میکنم قول دادم روزای سخت میگذره. بعد میپره هر چی هست.
.
.
.
7- خوابمم باید تنظیم کنم رو 8 ساعت فیکس. امروز یکم کم خوابیدم سخت شده.
همینا
علی جان
من گفتم مجموعه اقداماتت رو بنویس ولی دیگه نه در این حد.
برای این وسوسه بدبخت هم یه راه میذاشتی. همه راهها رو بستی که. الان میره گریه میکنه.
نخیر. چی چی راه بذاری؟
باید وسوسه رو تیربارون کرد.
بدون هیچ راه نفوذی برای لغزش.
کارت خیلی عالی بود داداشم.
شروع جدیدت الحق و الانصاف یه شروع
طوفانی به حساب میاد.
اگه به ۱۰ روز خوب برسی پیش من یه جایزه خوب داری. حالا دیگه خود دانی.
سلام بنیامین هستم
پایان 41 روز
داداش آرمین ببخشید از اداره پست اومدن دم در هستن با شما کار دارن
آقا ممنون بابت پورشه 2020 خیلی قشنگه
باهاش برم تو شهر همه منو نگاه میکنن تا آخرین لحظه سر بر نمیگردونن
بچه ها رو هم میام جمشون میکنم میبرم دور دور
داداش به دیگران مرحله اول بوگاتی میدی ؟
من خیلی بوگاتی رو دوست دارم انشالله باشه واسه 20 روزه دیگه
بچه های طوفانی چکار میکنن ؟؟
داداشای گلم همینجوری دارین عالی پیش میرین فقط به شیطان رحم نکنین
نقل قول: سلام بنیامین هستم
پایان 41 روز
ماشاءالله به آقا
بنیامین ما.
بنیامین چه تصاویر طوفان هولناکی. نگران شدم گروهمون بره هوا.
این ماشینهایی که بهت دادم مثل این ماشینی که تو عکس گذاشتی نره هوا.
درسته که من از ثروت هنگفتم بخشیدم اما مثل چشمام این ماشینها رو دوست دارم.
نقل قول: داداش به دیگران مرحله اول بوگاتی میدی ؟
من خیلی بوگاتی رو دوست دارم انشالله باشه واسه 20 روزه دیگه
ببین این دیگرانی که میگی بندگان خدا ۱۲۰ روز با دوچرخه رفتن اومدن لب وا نکردن.
چرا که نه.
از الان بوگاتی رو سفارش میدم. مدل 2021
فقط نگرانم تو خونه پارکینگ کم بیاری ماشینها رو بذاری بیرون بروبچ خط بندازن روشون.
نقل قول: داداشای گلم همینجوری دارین عالی پیش میرین فقط به شیطان رحم نکنین
کلید پیروزی اینجاست.
پوريا / 3 اسفند 98/ 142 روز خوب
چند روز خطرناک رو پشت سر گذاشتم
و به عبارتی خطر از بیخ گوشم عبور کرد
اما هنوز ایستاده ام
سلام
سامان 79 / 21 تیر/ 4 روز خوب
امروز خوب خوابیدم همه چیز اوکیه
دیروز خیلی سخت بود و نزدیک بود خطا کنم یهو به خودم اومدم زدم خودمو شتگ کردم. کل روز خودمو یه طوری سرگرم کردم فقط
اما امروز همه چیز خوبه
تا آخرش وایسادم
سلام
دوستان ببخشید چند روزی فعالیت نداشتم و نبودم
من یهوی تغییری شروع کردم که منو زمین زد
و بسیار متاسفم که وقتم دارم هر روز به هدر میره بعد اون زمین خوردن
وقتی یهوی به تغییر شروع میکنید روزی جا میزنید
این چیزی بود که من از این چند روز که پیش شما نبودم یادگرفتم
انشاالله دوباره شروع میکنم به اجرای دقیق تر و هدفمند تر و آهسته تر و آهسته
این متن درباره ترک نبود درباره کل زندگی ام بود
خیلی برام جالب بود که من این حرفهای زیر را در اردیبهشت در دفترچه یادداشتم نوشته بودم و چه فکرای اونموقع داشتم
نقل قول: با خودت صادق باش! دوست من زندگی کردن برای دیگران نیست بلکه برای خود است روزهایم رفت برای چیزهای الکی! روز قبلت نگاه کن کجاش خوب بود کجاش بد بود صادقانه قضاوت کن بله صادقانه روز قبل را نگاه کردن وقضاوت کردن فقط برای خودت است که باید درس بگیری از اشتباهات چراکه بزرگان با اشتباهات خود معروف شدند واقعا به خودت بگو ازدیروزت راضی بودی؟ اون طور که میخواستی شد؟ در هرحال باید درس بگیری از دیروزت و اگر دوباره همون اشتباه را تکرار کردی ببین کجای راه را اشتباه رفتی راکد بودن خوب نیست دیروز و امروز شبیه هم خوب نیست پس تجربه کردن را شروع کن چرا معطلی اگر بدونی هر لحظه معطلی توی شروع توی موفقیتت تاثیر داره باز هم به تاخیر میندازی؟ اگه روزی ۸۶۴۰۰ تومان به تو بدن، پس انداز میکنی یا به کوچکی پول نگاه میکنی و خرج میکنی؟! اگر پس انداز کنی ماهی ۲۶۰۰۰۰میلیون میشه اما اگر خرج کنی هیچی نداری عدد۸۶۴۰۰ ثانیه، یک روز میشود و تو خواه و ناخواه داری خرج یا پس انداز میکنی. همین الان شروع کن چون از فردا خبر نداری و دیروز را هم نمیتونی تغییر بدی
اجازه میدید مدتی کانون نیام
سلام عرفان
اگه حرف منو گوش میکنی
بهت میگم که
کانون رو ترک نکن بلکه با کانون ترک کن
خب داداش ترک کانون ختم میشه به سریالی شدن به این دلیل که تو کانون میبینم افرادی رو که همینطور بلا سرشون اومده
بجای اینکه چنین چیزا رو بنویسی چیز های دیگه ای رو یادداشت کن
مثلا :
ترک کانون مساوی با بدبخت شدن و سریالی شدن
یک روزه پاک بمونم و خراب کنم بهتر از اینه که هر روز خراب کنم
برای ترک همیشگی باید مثل آقای گل آقای ارده باشی
اگه نمیتونم آقای اراده باشم باید چکار کنم که آقای ارده شم و دنبال راه باش
به شکست نباید فکر کنم
به ترسیدن از راه نباید فکر کنم
به دقت در مسیر نباید انقدر حساسیت نشون بدم مثلا بگم تو ذهنم که نمازامو اول خوندم واااای به دختر نگاه کردم نکنه روزام خراب شه
وای خدای من من ماه قبل تو همین روز بود خراب کردم نکنه این ماه همین روز خراب کنم ؟؟؟ * و از این نوع فکر های بیهوده و خراب کننده روز ها*
کسی که داشت هواپیما میساخت اصلا فکر نمیکرد که هواپیماش بالا نره و اطمینان داشت که بالا رفت قرار نیست همینجوری و بدون دلیل بیافته
خب داشتی مسیر رو به اشتباه طی میکردی (دور شدن از کانون)
یه پیشنهاد برادرانه بهت کنم : هیچ وقت اهدافتو رو برگه ننویس (هیچ وقت)
و برای رسیدن اهدافت دونه دونه انجامشون بده
چون مینویسی تا یادگاری بمونه اما انجامش میدی تا روزگاری بمونه
همه حرفهام رو خودم روش فکر کردم و گفتم و صرفا کپی نکردم از جایی
(1399 تير 24، 19:57)بنیامین نوشته است: [ -> ]سلام عرفان
اگه حرف منو گوش میکنی
بهت میگم که
کانون رو ترک نکن بلکه با کانون ترک کن
خب داداش ترک کانون ختم میشه به سریالی شدن به این دلیل که تو کانون میبینم افرادی رو که همینطور بلا سرشون اومده
بجای اینکه چنین چیزا رو بنویسی چیز های دیگه ای رو یادداشت کن
مثلا :
ترک کانون مساوی با بدبخت شدن و سریالی شدن
یک روزه پاک بمونم و خراب کنم بهتر از اینه که هر روز خراب کنم
برای ترک همیشگی باید مثل آقای گل آقای ارده باشی
اگه نمیتونم آقای اراده باشم باید چکار کنم که آقای ارده شم و دنبال راه باش
به شکست نباید فکر کنم
به ترسیدن از راه نباید فکر کنم
به دقت در مسیر نباید انقدر حساسیت نشون بدم مثلا بگم تو ذهنم که نمازامو اول خوندم واااای به دختر نگاه کردم نکنه روزام خراب شه
وای خدای من من ماه قبل تو همین روز بود خراب کردم نکنه این ماه همین روز خراب کنم ؟؟؟ * و از این نوع فکر های بیهوده و خراب کننده روز ها*
کسی که داشت هواپیما میساخت اصلا فکر نمیکرد که هواپیماش بالا نره و اطمینان داشت که بالا رفت قرار نیست همینجوری و بدون دلیل بیافته
خب داشتی مسیر رو به اشتباه طی میکردی (دور شدن از کانون)
یه پیشنهاد برادرانه بهت کنم : هیچ وقت اهدافتو رو برگه ننویس (هیچ وقت)
و برای رسیدن اهدافت دونه دونه انجامشون بده
چون مینویسی تا یادگاری بمونه اما انجامش میدی تا روزگاری بمونه
همه حرفهام رو خودم روش فکر کردم و گفتم و صرفا کپی نکردم از جایی
سلام بنیامین ممنون که وقت گذاشتی برای من
اول اینکه درسته با کانون میشه ترک کرد و دلیلی هم نیست که بدون کانون نشه ترک کرد
وای وای
همین الان الان متوجه شدم خیلی از بچه ها شکستن
فکر های من کاملا مثبت هستن یعنی اگه کسی فکر منفی داشته باشه من میتونم خنثی و بلکه مثبتش کنم
حتی تو فامبل توی این موضوع من چندماهی هست که دارم کتاب میخونم و حتی قدرت هایی بالاتر از فکر مثبت
یک پیشنهاد برادرانه دادی خیلی ممنونم
اما باید بگم این پیشنهاد خودت برعکسش را اجرا کن
من هرچی خواسته داشتم پارسال تابستان نوشتم الان به نصفش رسیدم و تعجب هم کردم که بالاتر هم رسیدم
نوشتن خواسته ها کار منطقی اما اگر فقط بنویسی و ولش کنی فایده نداره شاید منظور تو این بوده
وقتی هدفتو روی برگه مینویسی یعنی مرحله اول انجام شده
از ذهن تو اومده روی برگه دقیقا مثل یک طراحی ماشین که اول طراح توی ذهنش میکشه بعد خلق میکنه
مرحله های بعدی همون ارتعاشی هست که به کائنات میفرستی که باور قوی داری که حتما میرسی
این موضوع خیلی پیچیده ایه نمی تونم بنویسم بیاد شفاهی ساعت ها بحث کرد تا به این پی برد
مثل جیم کری که وقتی پولی نداشت یک چک 10میلیون دلاری کشید و باور کرد و بهش رسید
وقتی مینویسی راه بدست آوردنش هم ناخوداگاه یا میفهمی یا یک سر نخ متوجه میشی
نقل قول: به به داش مجید ما رو ببین با ۴ روز خوب اومده. ماشاءالله به تو.
کانونیهای عزیز که گفتی من رو هم شامل میشه دیگه مجید؟ من هم بهت میگم مجید عزیز.
مجید عزیز برامون بگو که این روزها چی شده که این قدر ساکتی؟ گروه رو هم که به رسمیت نمیشناسی.
کسی اذیتت میکنه اسم بده جنازه تحویل بگیر.
سلام مجدد
خیلی مخلصیم اقا ارمین کانون با بودن شما زحمت هات شده کانون
اذیت که
اره چند نفری هستن اذیت میکنن اما خودم هستم نگران نباش
کم حرفیم را نذار پای دلخوری یا هرچیزی که کانونو به رسمیت نشناسم نه اصلا
کانون و اعضای کانون علی الخصوص مدیر کانون
برام ارزشش همچنان سر جاشه و هیچ وقت دوستای اینجامو فراموش نمیکنم
اما این چند روز دغدغه فکری انقدر زیاد شده
دنبال کار میگردم اما تاحالا خبری نشده
استرسم خیلی زیاد شده حتی دیگه از خوابیدن هم می ترسم
شبا کابوسای بدی می بینم
(1399 تير 23، 22:10)AlwaysHope نوشته است: [ -> ]پوريا / 3 اسفند 98/ 142 روز خوب
چند روز خطرناک رو پشت سر گذاشتم
و به عبارتی خطر از بیخ گوشم عبور کرد
اما هنوز ایستاده ام
ماشاءالله
پوریا جان.
آفرین که روزهای خطرناک رو گذروندی.
داداش از خودت بیشتر مراقب کن لطفا.
مشکلی هست بهمون بگو.
(1399 تير 24، 8:43)Saman79 نوشته است: [ -> ]سلام
سامان 79 / 21 تیر/ 4 روز خوب
امروز خوب خوابیدم همه چیز اوکیه
دیروز خیلی سخت بود و نزدیک بود خطا کنم یهو به خودم اومدم زدم خودمو شتگ کردم. کل روز خودمو یه طوری سرگرم کردم فقط
اما امروز همه چیز خوبه
تا آخرش وایسادم
سلام
سامان۷۹
درود بر تو این مرد ایستاده. ایستاده تا کجا؟ تا آخر.
یه دو دفعه دیگه این طوری خودت رو شتگ کنی همه چی حله.
چند روز اذیت شو و پاک بمون. بعد یک عمر لذتش رو ببر.
(1399 تير 24، 17:19)عرفان. نوشته است: [ -> ]سلام
.
.
.
اجازه میدید مدتی کانون نیام
سلام
به هیچ وجه. چه معنی میده کانون نیای.
هر تغییری میخوای اعمال کنی، ۵ دقیقه از تایم روزانهات کم کن و یک اعلام وضعیت اینجا رو به برنامهات اضافه کن.
نقل قول: من یهوی تغییری شروع کردم که منو زمین زد
و بسیار متاسفم که وقتم دارم هر روز به هدر میره بعد اون زمین خوردن
وقتی یهوی به تغییر شروع میکنید روزی جا میزنید
این چیزی بود که من از این چند روز که پیش شما نبودم یادگرفتم
خوشحالم بابت این یادگیری جدید و البته ممنون بابت بهاشتراکگذاریش با ما.
زندگی همیشه و هر روز درسهایی برای ما داره که ما رو رشد میده.
و
خوشحال میشیم از تغییرات پیش روت برامون بگی.
و
بابت زمین خوردنها هم اگه کمکی از ما برمیاد حتما بهمون بگو.