کانون

(1399 دي 18، 19:46)mohammadrg نوشته است: [ -> ]من امروز شکست خوردم 
کلا هفته ی شکست باری بود
میخواستم بیام تز نا امیدی و اینا بنویسم 
ولی هیچی ولش کن بابا، واسه نا امید شدن همیشه وقت هست
ـ
باید برم تو فاز مسئله راه حل
در کل اگه خودم  و زندگی دورو برم به سمت درست و مثبت باشه کمتر لغزش دارم،اگرم نباشه که بیشتر میشه دیگه
ینی یه چیزایی مثل، سرحال بودن و سحرخیزی و برنامه داشتن و اینا، 
قبلا زندگیم خیلی مثبت بود، ولی از وقتی شروع کردم واسه کنکور خوندن خیلی همه چیز تیره و تار شد
الان مسئله اینه که چطوری واسه کنکور بخونم و حالم بد نباشه؟!

سلام محمد جان
محمد بااراده‌ی ما کجا و ناامیدی کجا؟  

ترک خ.ا جدای از زندگی نیست. وقتی یه سبک زندگی درست نداشته باشیم پاک موندن خیلی سخت میشه.
معطل چی هستی؟ درستش کن.   

سعی کن درس خوندن رو برای خودت جذاب کنی.

اون زمان که من کنکور می‌دادم گاج یه کتاب‌‌هایی داشت خیلی جالب بود. رنگی رنگی بود و وسط درس‌ها به زبون خودمونی کلی مطالب باحال نوشته بود. آدم اصلا نمی‌فهمید داره درس می‌خونه. کلی ذوق داشتم درس رو پیش ببرم. 

من خودم تسلط به تست‌ها برام خیلی جذاب بود.   هر تیکه درس رو در حد روخوانی می‌خوندم پشت‌بندش می‌رفتم سوالات 10 سال اخیر کنکور راجع به اون بخش رو می‌خوندم. بعد متناسب با اون می‌رفتم کتابم رو هایلات می‌کردم. اصلا از روی تست‌ها درس می‌خوندم. مبنام تست‌ها بود و می‌دیدم کجا رو چطور تست میدن بعد می‌رفتم کتاب رو هم دقیق می‌خوندم. وقتی حس می‌کردم کل تست‌ها رو بررسی کردم و من چقدر مسلطم کلی کیف می‌کردم. 


موضوع دیگه همون تفریح‌ها هست که گفتی. بالا بردن سطح انرژی.
- ورزش: یه کنکوری که همش سرش تو کتابه و فعالیت ذهنی داره، حتما باید یه تایم فعالیت جسمی هم داشته باشه. ورزش خیلی حال و هوای آدم رو عوض می‌کنه.
- هوای آزاد: یه ذره تنفس هوای آزاد چقدر حال آدم رو خوب می‌کنه. مثل پیاده روی. هوا سرده باید آدم حواسش رو جمع کنه که سرما هم نخوره. امروز من یک ساعتی رفتم پیاده‌روی و کلی هم کیف داد.
- خندیدن: این چیزیه که خیلی لازمه. استرس آدم رو از بین می‌بره. غم و اندوه‌های الکی رو نابود می‌کنه. با مستربین یا فیلم کمدی یا ...
- گوش دادن و دیدن فیلم‌هایی که سطح انرژی‌مون رو بالا می‌بره. مثل پیام بهرام‌پور یا اساتید دیگه.
- نواختن یک ساز موسیقی، کشیدن یه نقاشی، خط نوشتن یا خوندن کتاب شعری که دوست داریم هم از روش‌های دیگه هست.

وقتی این تفریح‌ها در تایم روزمون باشه، فشار درس‌ها کمتر ما رو آزار میده.
با درس‌ها دوست باش. وقتی با کتاب‌‌هامون دوست باشیم کلی هم لذت می‌بریم. 

محمد چرا تو درسیجات فعالیت نمی‌کنی؟ 
یه اعلام وضعیت منظم و همراهی با بقیه خودش ما رو به جلو هدایت می‌کنه.

محمد برنامه روزانه و ساعت خواب و بیداریت رو بنویس اینجا هم بذار. 

مهدوی شیر شیران چطوره؟ مرد طوفانی کاردرست کانون. 
داداش تو چقدر امتحان داری؟ چه خبره این همه؟   خداقوت حسابی.   آخریش کی هست؟ 
داری به چله پاکی نزدیک میشی خدا رو شکر. اوضاع پاکی تحت کنترله؟ گفتی فشارت بالا بود. خوب شد؟ 

گفتی اهداف و باورها رو می‌خونی یه اما میاد وسط. ۲ تا کار خوب می‌تونی انجام بدی:
1- بشینی بررسی کنی ببینی هر کدوم از چیزهایی که نوشتی چقدر تحقق پیدا کردن. مثلا ۱۰ تا هدف نوشتی. تو اون ده تا هر کدوم چند درصد پیشرفت داشتی. مثلا نوشتی ذهنت آزاد میشه چند درصد به این هدف رسیدی؟ نوشتی جسمت پرانرژی‌تر میشه چند درصد تا الان پیش رفتی؟

2- یه کار خوب دیگه هم اینه که بشینی اهداف و باورهات رو از اول بنویسی. این‌ها بعد از یه مدت نیاز به به‌روزرسانی داره. خودمم می‌خوام همین کار رو کنم. همون جوری بنویس که قلبت می‌پذیره. نه اینکه صرفا عقلت بپذیره. 

نمازت رو هم سفت و سخت بچسپ داداشم.
نماز رو اگه آدم اول وقت بخونه و خودش رو برای یه نماز با حضور قلب مهیا کنه خیلی هم می‌چسبه. سعی کن قبل از شروع نماز، یه دو دقیقه بشینی و یه خلوت ایجاد کنی بعد نماز بخونی. من هر وقت این کار رو کردم نماز بهتری خوندم و شور و شوق بهتری بهش پیدا کردم.

(1399 دي 12، 21:58)مهدوی نوشته است: [ -> ]خوابت رو تنظیم کن حتماً
نظرت چیه توی مسابقه تغییر سبک زندگی شرکت کنی؟
فردا روز اولشه
برای اصلاح خوابت میگم

مهدوی جان ممنونم ازت.
دوست داشتم شرکت کنم اما خب نشد.   

مشکلی که تا چند وقت پیش داشتم و الان حل شده، این بود که بعد از ساعت ۱۰ به فعالیت‌هام ادامه می‌دادم و می‌خواستم از روزم بیشترین استفاده رو کنم.
این موضوع حل شد.
موضوعی که الان باهاش مواجهم کانون هست و تقریبا نصف روزهای هفته رو به خاطر کانون و به جای اینکه ۷ ساعت بخوابم، ۴، ۵ یا ۶ ساعت می‌خوابم. فعلا چاره‌ای براش پیدا نکردم.

نقل قول: داداش جان یه سؤالی داشتم خدمتت
امیدوارم ببخشی وقتت رو میگیرم  

داداش چند وقت پیش فرمودی که مهمترین نکته برای تنظیم خواب؛ تنظیم ساعت خواب هستش نه ساعت بیداری
مثلاً من بعضی وقتا 11 میخوابم بعضی وقتا ساعت 2!
ولی عهد کردم که هر ساعت خوابیدم مثلاً فلان ساعت مشخص بیدار شم که این چرخه تخریب تایم خواب رو متوقف کنم
ولی نتیجه اش میشه کمبود خواب و خستگی و بی حالیه

این سری مسابقه هم دو ساعت تایم بیداریمو آوردم عقب تر تا به سحرخیزی برسم

بدترین نکته اش اینه که پایدار نیست و ممکنه بازم وقتی مسابقه تموم شد برگردم سر برنامه سابق  
مثل این روزا که مسابقه نبود؛ امروز ساعت 10 بیدار شدم  

امیدوارم سوالم وقتتو نگیره  

داداش ببخشید بابت تاخیر.


مهدوی تو علت متغیر خوابیدنت چیه؟ برای خودت یه فرم داری که روزانه ساعت خوابت رو یادداشت کنی و علت‌ها رو یادداشت کنی؟
مثلا امشب به جای ساعت ۱۱ شب، ۲ بامداد می‌خوابی. علت چیه؟

این چیزیه که باید درستش کنی. مهمون اومده خونه‌تون؟ حال روحیت خوب نبوده؟ چی؟
موانع دیر خوابیدن رو باید رفع کرد. 

آدم که به موقع بخوابه، خب به موقع هم بیدار میشه. اصلا مغز آدم انگار ساعت داره. بعد از یه مدت بدون اینکه زنگ ساعت بذاری، سر همون ساعت بیدار میشی. من که نمی‌دونم چطور چنین چیزی رخ میده اما واقعا عجبیه برام. همیشه تجربه‌اش کردم. 

(1399 دي 18، 22:43)آبـی نوشته است: [ -> ]سلام، شبتون به‌خیر باشه

و امیدوارم جمعه خوبی در پیش داشته باشید  

گزارش مختصر روزهای گذشته:
یک سری چیزهای قدیمی بیشتر پیدا کردم،
به سرنخ جالبی رسیدم، روش‌هایی که چند سال پیش برای رسیدن به این خرابه‌بازار استفاده می‌کردم رو توی ۱۸۰مین روز پاکیم نوشته بودم...
.
.
.

گزارش امروز:

خبر بد اینکه: شکستم... ۹ روز بدون خ.ا داشتم... از این بابت ناراحتم...
.
.
.

دلایلم برای ترک پو...گرافی:

۱- باعث شده بخوام سریع به هر چیزی که می‌خوام برسم... بالاتر در مورد نقاشی گفتم... اینکه نمی‌تونم به خوبی گذشته تو زمینه‌ش کار کنم باعث میشه به هم بریزم که چرا نمیتونم خیلی راحت و آسون به دستش بیارم...
و به نظرم برمیگرده به همین زمینه... اونقدر راحت صفحات رو بالا و پایین کردم و به دنبال مزخرفات مطلق بودم   و خب خیلی راحت هم بهشون رسیدم، همین هم باعث شده تو هر زمینه‌ای اگر سریع به نتیجه نرسیدم، ۱۸۰ درجه به هم بریزم و خلق و خوی تند به خودم بگیرم...
.
.
.

روز نهم: زرد

مراقب خودتون باشید

آبی جان خدا رو شکر که در حال حرکت در مسیر پاکی هستی.
همین که 9 روز پاک رو مقاومت کردی عالیه. این بار این تعداد روز رو بیشتر می‌کنی.
و
این‌‌که از محتواهای بد تونستی خودت رو دور نگه داری، جدی‌ترین و بهترین کمک رو به خودت کردی.
ذهن ما به آرامش نمی‌رسه تا زمانی که این‌ها رو ترک نکنیم. 

ریشه‌یابی که کردی هم خیلی خوب بود. این‌ها رو جایی یادداشت می‌کنی؟
مثلا بخوای بررسی کنی علت لغزش‌های ۳ ماه اخیرت چی بوده جایی اون‌ها رو داری؟

دلایل ترک محتواهای بد بسیار قابل توجه بود. آفرین بر تو.
روزهای بهتر تو راهه. 

آرمین / هفته‌ی سوم / سبز

این هفته خیلی خوب بود.
جز پریشب که از دندان‌پزشکی برمی‌گشتم خونه یک جا چشم و ذهنم رو کنترل نکردم و یه سی ثانیه‌ای درگیر شدم.
چند ذکر یاالله گفتم و قوت گرفتم. افکار فراموش شد.

از دندون‌پزشکی که اومدم بیرون رفتم و رفتم یهو به جایی رسیدم که نمی‌دونستم کجاست.
اون جا بود که فهمیدم این قدر ذهنم درگیر بوده اصلا نفهمیدم دارم چه مسیری رو میرم. بعد از ده دقیقه پیاده‌روی فهمیدم مسیر رو برعکس رفتم.
درگیری فکری چقدر بده. چقدر آدم رو اذیت می‌کنه.

برای جرم‌گیری رفته بودم. یه دو تا از دندون‌های فک بالام حساسن. اون‌ها باعث شدن جرم‌گیری برام دردناک بشه و دردش به سرم هم زد و سردردهام رو بیشتر کرد.
امیدوارم فردا دیگه خوب باشم.

-----------

می‌خوام آشپزی یه چیزایی یاد بگیرم.
با پنه آلفردو شروع کردم که هدیه پاکیم بود. دو هفته پیش یک بار درست کردم. بیشترش رو البته مادرم انجام دادن. اما دیروز 90 درصدش رو خودم درست کردم. و موفقیت‌آمیز هم بود.

-----------

دیروز یکی از همکاران برام یه جاکلیدی هدیه آورد. 
عکس روی جاکلیدی، عکس پروفایل واتساپم بود.
کلی خوشحال شدم به خاطرش.

-----------

دیروز رفتم ضمانت بانکی یکی از همکاران برای وام.
از زمان پر کردن فرم درخواست وام تا واریز ۵۰ تومن وام فقط یک هفته زمان برد. بدون هیچ پول پس‌انداز قبلی یا هر چیز دیگه.

-----------

این هفته چند روز کتاب خوندم.
کتاب خوندن رو خیلی دوست دارم اما به قدری سر کار، فعالیت فکری دارم و بعد هم میام کانون همین طور، اصلا جایی برای کتاب خوندن باقی نمی‌مونه.
خوش به حال اون‌ها که کار یدی می‌کنن. هر چقدر دل‌شون می‌خواد می‌تونن کتاب بخونن.

------------

نمی‌دونم چرا این قدر خریدهای اینترنتی جدیدا ناموفق شده.
این هفته چند تا این جوری داشتم. ۲ تاش پول برگشت به حساب. یکیش برنگشت. امروز زنگ زدم به فروشنده و در جریانش گذاشتم. قرار شد تا ۴۸ ساعت بررسی کنن.

------------

دیشب خواب دیدم یکی از بچه‌های کانون فوت کرده.
امروز رفتم پروفایلش رو دیدم. ۲ ساله که به کانون سر نزده.

منی که این قدر به فکرشم که حتی خوابش رو هم می‌بینم، اون اصلا من رو به یاد داره؟

------------

این هفته بدجور درد گردن و درد دست چپ رو داشتم. اینکه از شب تا صبح فقط رو شونه‌ی راستم باشم خیلی سخته.
ناخودآگاه تو خواب می‌چرخم به سمت چپ و دردش رو بیشتر می‌کنه.

------------

چه هفته‌ی سختی بود.
امیدوارم هفته‌ی بعد راحت‌تر باشه. 

سلام به همگی دوستان
سلام هادی عزیز
محمد عزیز
و مهدوی گل گلاب
با احتساب امروز ۲۱ روزه که پاکم
و بعد از خدا و اراده ی خودم،مدیون کانون و بچه های گلش هستم
فکر پاک/۲۹ آذر/۲۱ روز خوب بدون خ.ا
امروز هم متعهد هستم که پاک بمونم

سلام بچه‌ها

جمعه همتون به خیر و خوش


ممنون آرمین جان بابت این همه مطالبی که زحمت کشیدی و نوشتی

نقل قول: خداقوت حسابی.    آخریش کی هست؟  
داری به چله پاکی نزدیک میشی خدا رو شکر. اوضاع پاکی تحت کنترله؟ گفتی فشارت بالا بود. خوب شد؟ 

ممنون؛ امتحانات تا آخر این ماه هستن
چله پاکی رو امروز تکمیل میکنم
فشار خونم همیشه بالاست
چند ماه پیش، ماه محرم رفتم خون بدم که گفتن فشارم بالاست نمیتونم خون بدم؛ فکر کردم به خاطر خواب ناکافی یا یه استرسی که داشتم(چون اولین بارم بود) باشه
چند روز بعدش بازم رفتم بازم فشارم 16 بود
الآنم که رفتم بازم همینطوری بود
باید یه تایمی رو برای رسیدگی به این یکی بذارم
این روزا کارم شده نشستن و شمردن بیماری ها 

برای اهداف پاکی هم میشینم بررسی میکنم
به روز رسانی رو میذارم واسه بعد امتحانات؛ اما الآن باید ببینم چقدر نتیجه رضایتمند بود  

برای برنامه خواب هم راستش من روزی باید 8 ساعت رو بخوابم وگرنه در طول روز سردرد دارم(دقیقاً مثل این روزا)
موانع خوابم هم یکیش اطرافیانن
اعتقاد دارن که از زندگی دو روزه باید نهایت لذت رو برد
بنابراين تا ساعت 3 همه بیدارن؛ یا مهمون میاد یا تلویزیون روشنه یا بحث و گفتگو و خنده یا بچه‌ها صدای گوشی و تبلت رو زیاد میکنن و میشینن بازی میکنن(صدای شلیک گلوله ها همش تو جمجمه منه  )
افکاری هم که قبل خواب بهم هجوم میارن هستن
نگرانی و استرس همراه همیشگی منن  اونا هم نباشن، خیالپردازی و ساختن آینده تو ذهنم اونجوری که برام رویاییه
حالا بدترین حالتش اینه که همه اینا با هم باشه
.

بگذریم
این چیزا درست بشو نیستن

آره ساعت بیولوژیک بدن خیلی خوب و منظمه
فقط کافیه عادت کنی

هفته سبزت مبارک
اون فکر هم خیلی بد اثر کرده انگار
مراقب باش
اتفاقات هفته عجیبی داشتی
فقط باید دعا کرد هفته بعد عالی باشی

آبی جان
چقدر خوبه که موانع پاکی و عوامل شکست رو شناسایی کردی
درسته لغزش کردی اما یه امتیاز مثبت هم داشت برات و اون تماشا نکردن فیلمای بده
اگه بتونی چند وقت دیگه هم اونا رو نگاه نکنی؛ آروم آروم میبینی از ذهنت دارن حذف میشن

دلایلت برای محدود کردن فیلما کاملاً منطقیه
سلسله وار اثر میکنه تا همه چیز رو نابود کنه

الآن دوباره شروع کن؛ حالا که یه کم فاصله گرفتی از اون فیلم ها، کارت راحت تره و هر چی زمان بیشتر بگذره راحت تر میشه

بعدش باید کنترل نگاه و ذهنم رو دستمون بگیریم و سبک زندگیمونو هم آروم آروم اصلاح کنیم


محمد آر جی عزیز
همونطور که آرمین گفت باید از درس خوندن لذت ببری
وقتی میبینی چالش های کوچیکی مثل تست زدن یا طبق برنامه پیش رفتن رو با موفقیت داری طی میکنی خود به خود انگیزه میگیری
برای تفریح هم نظرم با آقا آرمین موافقه چون بهترین تفریح برای یه کنکوری، فعالیت بدنیه
من قبل کنکور روزی 4 تا بازه ربع ساعته رو میرفتم تو پارک کنار کتابخونه یا قدم میزدم یا جلو آفتاب مینشستم
چون اینجوری ویتامین D بدن بالاتر میره و این ویتامین با احساس شادی آدم رابطه مستقیم داره، هر چی ویتامین D کمتر آدم افسرده تر و بی حالتر و غمگین تره


هادی عزیز
خیلی ممنون بایت لیست اعلام وضعیت
و البته اصول موفقیت
هادی میدونی چیه؟
خیلی وقتا که نگاه میکنم میبینم گروه ما چقدر خوبه که تو رو داره
باور کن
یه آدمی که از ته دلش خواست پاک بمونه و واقعاً هم بهش رسید؛ تو الآن خیلی از مسیر رو طی کردی؛ چیزی که آرزوی هممونه
و همچنین همیشه هوای همگروهی های خودتو داری، همین اصول موفقیت و لیست اعلام وضعیت کلی بهمون انرژی میدن
ما همیشه برنده ایم چون کسی مثل هادی باهامونه



فکر پاک عزیز درجه یک همه صفت خوب هم رخ نمایید
چطوری رفیق؟
ای ول به تعداد روزای پاکت ای ول
کانون خونه ماست؛ اعضا خونواده راه پاکی هم هستن و شما هم عضو این خانواده
پیش به سوی یک ماه پاکی

نقل قول: این هفته خیلی خوب بود.
جز پریشب که از دندان‌پزشکی برمی‌گشتم خونه یک جا چشم و ذهنم رو کنترل نکردم و یه سی ثانیه‌ای درگیر شدم.
چند ذکر یاالله گفتم و قوت گرفتم. افکار فراموش شد.

سلام آقا آرمین  
چطورید؟ خوب هستید؟
چه عالی مبارزه کردید  
حیف خودم دندانپزشک نیستم وگرنه درمان شون میکردم

نقل قول: دیروز یکی از همکاران برام یه جاکلیدی هدیه آورد. 
عکس روی جاکلیدی، عکس پروفایل واتساپم بود.
کلی خوشحال شدم به خاطرش.

ما هم شماره واتساپ میخایم 

نقل قول: خوش به حال اون‌ها که کار یدی می‌کنن. هر چقدر دل‌شون می‌خواد می‌تونن کتاب بخونن.

کم پیدا میشه چنین آدمی
فضای مجازی زودتر اون فرد شکارش میکنه
 

نقل قول: دیشب خواب دیدم یکی از بچه‌های کانون فوت کرده.
امروز رفتم پروفایلش رو دیدم. ۲ ساله که به کانون سر نزده.

منی که این قدر به فکرشم که حتی خوابش رو هم می‌بینم، اون اصلا من رو به یاد داره؟

خدا نکنه مرده باشه  
صورتش هم دیدید؟
قطعا اونم به فکرتون هست مگه میشه نباشه

نقل قول: این هفته بدجور درد گردن و درد دست چپ رو داشتم. اینکه از شب تا صبح فقط رو شونه‌ی راستم باشم خیلی سخته.
ناخودآگاه تو خواب می‌چرخم به سمت چپ و دردش رو بیشتر می‌کنه.

انشااله که هرچی زودترخوب میشه
به شکم بخوابید   یا به پشت بخوابید شاید فشاری وارد نشه

یاعلی

نقل قول: آقا این دو سه روز میرم میام میبینم چندتا خورشید کانونی طوله کردن
اینقدر ذوق میکنم که نگو

الآن هم که آرمین و عرفان اومدن اوضاع توپ توپ شد


خیلی امیدوارتر شدم الآن
چقدر خوب میشه دوباره مثل یک ماه پیش فعالترین گروه کانون بشیم

سلام مهدوی عزیز
من هر چند وقت یکبار طوفان میکنم و میرم  
الانم میخام یک صفحه طوفان تنهایی ببرم جلو  
اره ولی بچه ها نیستند طوفان، طوفان قبلی نیست

نقل قول: داداش عرفااااننن
داداش سؤالاتت از داداش هادی، سؤالات منم هستن
اما اون سؤالت که گفتی باید پله پله باشه یا مستقیم من به نظرم مستقیم باید پیش رفت
حس منفی که لغزش به آدم میده اینقدر بده که تو رو به نقطه صفر برمیگردونه
حالا باز دوستان موفق نظر بدن من هم دوست دارم استفاده کنم

اهمال کاری؟
اون که با خون من عجین شده
مقالات خیلی عالی بودن ولی یک مقاله و نصف خوندم!!
ولی امشب ادامشونو میخونم
خیلی ادبیاتش جالب بود

اره راستش این هفته فهمیدم پیوسته خیلی بهتر از پله پله هست  

ادبیات مقاله واقعا جالب بود  


مهدوی خسته نباشی این مدت سرپرست بودی
همه پست هات خوندم

نقل قول: ان شاءالله
منم دوست دارم یه روز یه کتاب بنویسم
حالا خوبه میخوایی کتاب بنویسی
پورسانتم محفوظه دیگه نه؟

اره ولی حدودا چندین سال دیگر و اگر حسش بود

سلام دوستان  کانونی  

چطورید؟  

داداش هادی خیلی ممنون از پاسخ به سوالات

انشاالله تاج دو سال پاکی هرچی زودتر بگیری

داداش آبی چطوری؟
خیلی کاری خوبی که ریشه یابی کردی  
منتظر گزارش هات هستیم
بیا و سر بزن ما هستیم ولی نیستیم  

دادش محمد  
چطوری؟
مشکلت حل شد محمد ؟ اگر نشد پیش مشاوره برو چون بحث یه عمره
اینجا مثل یک باند فرودگاه هست که کوچکترین انحراف وقت بلند شدن تو رور از مقصدت دور میکنه

نقل قول: یه بار دیگه میپرسم:

تفریح خوب سراغ ندارید؟
یه چیزی که حال آدمو خوب کنه و باعث بشه بعدش انرژی آدم بره بالا؟

من علاقه تو رو نمیدونم ولی این تفریحی که تو  میگی انرژی آدم زیاد بشه نمیدونم چیه  

موزیک انرژِی دار   این بعضی وقتا خیلی خوبه
ورزش   انرژِی زیاد میخاد ولی چند ساعت بعد انرژیت خیلی بیشتر میشه

دیگه بلد نیستم  

ماجراجو  دادش خیلی خوشحال شدم اومدی
دیگه تنهامون نذاری ها
اوضاع پاکی چطوره؟


فکرپاک عزیز سلام
همینطوری بری جلو  خط یکماه پاکی را گرفتی  
منتظر گزارش هات هستیم

این هفته ای گذشت خیلی سخت بود
شکست داشتم  
بچه ها ببخشید  
نتونستم پاک بمونم
وسط درس خوندن واقعا کم آوردم  همه و همه اش هم به خاطر خ.ا هست
نه آسیب خ.ا این هفته بلکه آسیبی که خ.ا توی این چندسال ضعیفم کرد
به نظرم قدم قبل از درس خوندن ترک خ.ا هست تا سال دیگه توان بیشتری داشته باشم
باید بتونم خ.ا ترک کنم وگرنه چند ماه دیگه اتفاقی که خودم میدونم چیه اتفاق میفته  

از بس اینجا بلند شدنم اعلام کردم و خوردم زمین که دیگه خجالت میکشم  
یک راند دیگر راندی متفاوت
یاعلی

نهههههههههههه


یه ساعت داشتم مینوشتم همش پاک شددددددد



من الآن خودمو میکشششششمممممم

عرفان جان آفرین بهت که اومدی و اعلام کردی
همه توصیه هایی که نوشتم رو هم یادم رفت

فقط اینو بگم که برای هر تصمیمی که میخوایی برای تحصیل بگیری بهم خبر بده تا با هم همفکری کنیم


اشتباهی دستم خورد به گزینه home
یه طومار نوشته بودم همش پر کشید

شیش روز پیش شکست 

پس این هفته زرد