کانون

نقل قول: بسیار عالی 


این قولنامه خیلی کمکم کرد که بتونم این 10 روز اول رو طی کنم

چند شب پیش خیلی وسوسه داشتم و هر آن ممکن بود بشکنم ولی همش به خاطر قولنامه جلوی خودمو گرفتم
البته اگه کمک بچه‌ها نبود ممکن بود اتفاق بدی بیفته ولی این بار برعکس همیشه که همه پروسه وسوسه و شکست ممکنه نیم ساعت طول بکشه؛ این بار بیشتر از 2 ساعت بود و تونستم همه این مدت مقاومت کنم 


از طرفی قولنامه روزانه هم خیلی کمکم کرد

البته امروز خیلی وسوسه داشتم ولی به جاهای باریک نکشید و بیخیالش شدم خدا رو شکر

(1399 آذر 20، 19:22)مهدوی نوشته است: [ -> ]از طرفی ماجراجو رو داریم که داره 10 روزش رو کامل میکنه


ماجراجو فکر میکنه روی 10 روز طلسم شده برای همین همیشه نهایت سر 10 روز لغزش میکنه
ولی قرار شد اگه از 10 روز گذر کنه طلسمه مشکنه و میتونه راحت ادامه بده


با هم یه مسابقه مردونه پلاس! گذاشتیم که تا آخر این ماه هر کی شکست باخته و ثابت میشه رفیقش ازش بهتره

که البته من برنده ام ولی ماجراجو نمیخواد ول کنه و همش میخواد پوزه ابلیس رو به خاک بمالونه
ولی من از اول گفتم که اول میشم یعنی اول میشم

نقل قول: به نظرت مهم ترین نکته ها تو این ده روز چیا بودن؟

چطوری تونستی به 10 روز پاکی برسی؟ چه مواردی رو رعایت کردی؟

(1399 آذر 20، 19:36)مهدوی نوشته است: [ -> ]

نقل قول: به نظرت مهم ترین نکته ها تو این ده روز چیا بودن؟

چطوری تونستی به 10 روز پاکی برسی؟ چه مواردی رو رعایت کردی؟

راستش روز اول خیلی سخت بود ولی روزای بعدش کسل بودم

روزای بعدش انرژی خیلی زیادی داشتم و بازم ممکن بود بشکنم چون تجربه اش رو دارم
روز پنجم فکر کنم یه ناراحتی برام پیش اومد و حالم خیلی بد بود و جالب اینکه بار قبلی هم توی همین تله افتاده بودم و آرمین بهم هشدار داده بود

در واقع من توی 10 روز نزدیک به پنج یا شیش حالت مختلف روحی رو تجربه کردم و دفعه های قبل توسط تک تکشون شکست خورده بودم


از بالا به خودت به این 10 روزت نگاه کن
به یه نکته خیلی جالبی میرسی
اینکه ذهنت داشته از راه مختلفی که یاد گرفته بود قبلنا اونطوری شروع کنی به رفع نیازت،هربار داشته راه های مختلفی رو امتحان میکرد تا بهش اون نیازشو بدی
وقتی حوصله نداری یه جور ازت میخواست 
وقتی انرژی داشتی یه جور
وقتی عصبی بودی یه جور
به انواع مختلف ازت اینو میخواست چون اینطوری به ذهنت یاد داده بودی
الان که میخوای پاک باشی آگاهانه باید به ذهنت یه چیز جدید یاد بدی  یه روش جدید یه چیزی که یاد بگیره نه دیگه نباید اون کارو بخواد
انگار داری یه بچه شیطون رو تربیت میکنی
باید خیلی هوشمندانه روش تلاش کنی اون زبون تو رو نمیفهمه باید بهش بفهمونی

توی این ده روز بیشتر تو کانون بودم
گرچه خیلی خلوته ولی همین هی رفرش کردن و دنبال پست جدید و قدیم بودم سرگرمم کرده بود
میدونم کار مفیدی نبود و باید خودمو به یه شکل دیگه ای مشغول میکردم ولی بازم چون به شکست منجر نشد پس برده

مهمترین کار مفید تو این بود که میخواستی ذهنتو ضمیر ناخودآگاهتو تربیت کنی به یه کار جدید  دقیاقا یعنی برد


نمازهام عموماً به پا بودن؛ مشکلی که همیشه داشتم انگار تغییر کرده و حالا تبدیل به یه نیاز شده
وقتی نمازم قضا میشه خیلی راحت نیستم و سعی میکنم خیلی زود اداش کنم

مثلا خیلی خوبه که این عادت جایگزینت باشه
میگن وقتی میخوای یه عادتی رو ترک کنی به فکر ترک اون نباش به فکر ایجاد یه عادت جایگزین برای اون باش اونطوری موفق میشی کنترلش کنی

(1399 آذر 20، 19:56)مهدوی نوشته است: [ -> ]البته داداش هادی جان یه عامل مهم دیگه هم هست

من قبلاً ساعات شب و ساعات بعد از ظهر رو بیشتر دچار شکست میشدم چون معمولاً اهل خونه خوابن و من تو اتاق تنهام


این روزا تو مسابقه تغییر عادت شرکت کردم و خیلی کمکم کرده

من قبلاً ساعت 3 بعد از ظهر بیدار میشدم ولی الآن قبل از 10 بیدارم مثلاً امروز ساعت 8 بیدار شدم و این خیلی کمکم کرده


میمونه بعدازظهر که من کانون و تفریح رو توی روتینم گنجوندم

البته الآن ساعات صبح که سطح تستوسترون بدن آدم خیلی بالاست رو دارم ولی امروز با روتین صبحگاهی خیلی خوب تونستم کنترلش کنم چون اهداف پاکی و موانع و پاکی و باورهای پاکی رو مرور کردم عالی بودم


میخواستم بگم که تنظیم خواب خیلی مهمه

(1399 آذر 20، 20:03)مهدوی نوشته است: [ -> ]

آقا اینقدر توی توضیح دادن برام فوق‌العاده بودی که فکر کنم خسته شدی

بفرما دهنتو شیرین کن انرژی بگیری

معجون خاص برای آقای خاص طوفان

آجیل هم داره تا برامون آشنا باشه

(1399 آذر 20، 20:11)ماجراجو نوشته است: [ -> ]دوستان گلم 

من دوباره عازم شهرستان شدم 

اومدم خداحافظی کنم 


به زودی برمیگردم 

مجبورم برم ببخشید دیگه 

هر وقت هم اینترنت در دسترس بود سر میزنم بهتون

(1399 آذر 20، 20:11)ماجراجو نوشته است: [ -> ]دوستان گلم 

من دوباره عازم شهرستان شدم 

اومدم خداحافظی کنم 


به زودی برمیگردم 

مجبورم برم ببخشید دیگه 

هر وقت هم اینترنت در دسترس بود سر میزنم بهتون