سلام به همه بچههای عزیز گروه طوفان
ماجراجو
ممنون که من رو آشنا کردی با جک. دزدان دریایی کاراییب رو تو لیست فیلمهام گذاشتم.
کجا میخوای بری یک ماه دیگه؟
ببین تو روستاتون چه نتی آنتن میده هر روز آن شو.
پات چرا آسیب دیده؟
فوتبال بازی کردی تکل زدن روش؟
ساعتشماری هم که راه انداختی.
منم مثل تو قلبم داره تاپ تاپ میزنه و همش منتظرم شروع شه. این ساعت نمیدونم چرا نمیگذره.
ضمنا داداش منم عاشق طبیعتم و خیلی دوست دارم جاهای جدید برم و چیزهای جدید کشف کنم. خواب هم در همین مکانهای ناشناخته دوست دارم.
آبی
خوشحال شدم که چراغ بعدی گردهمایی رو روشن کردی و گفتی که سعی میکنی بیای.
طرحت خیلی خوب بود و حتما ادامهاش بده. ادامهاش بده ارتباط هم کمکم برقرار میشه.
آدم حال و احوالش که خوش نباشه، هیچی بهش نمیچسبه. اما خب نمیشه که دست رو دست گذاشت تا حال خوش از راه برسه.
باید با چیزهایی خودمون رو مشغول کنیم تا اون حال و هوا هم فراهم بشه.
ضمنا مرسی که به کمپین لحظهشماران پیوستی.
البته تو خودت صاحبخونهای.
عرفان
مرسی از مقاله رنگی رنگیت برامون.
تخصصی هم بود. باید استاد راهنما گرفت.
سطح گروه بالا رفته دیگه.
19 روز پاکیت خیــــــــــــــــــــلی مبارک داداش خوبم.
خیلی خوشحال شدم برات.
تو لایق بیشتر از اینهایی.
بابت سایتهای کمکی هم ممنون. همهشون عالی.
بابت پست انگیزشی هم خیلی خوبه اگه کمک کنی. تو و محمد با هم پست بذارید. حالا یه روز تو هر وقت اومدی. یه روز محمد هر وقت اومد.
مهدوی
چقدر جات خالی بود. خوشحالم که اومدی.
سوغاتی چی آوردی؟
آهان. کلی حال و هوای خوب آوردی با خودت به گروه. چی بهتر از این؟
داداش خداقوت. حسابی این چند روزه زحمت کشیدی و کار انجام دادی برای محرومین. خدا خیرت بده.
و خدا رو شکر بابت دوستهای جدیدی که پیدا کردی. وقتی بدها رو کنار بذاریم خدا خوبها رو پیش رومون قرار میده.
اون کتابی که گفتی رو من هم خوندم البته الان یادم نیست.
ما هم دوستت داریم داداش عزیز.
کمتر از نیم ساعت مونده به گردهمایی
امیدوارم همه بیان
بچهها گردهمایی آغاز شد.
هر کی اومد اعلام حضور کنه.
یکی یکی وارد تاپیک شید همدیگه رو هم هل ندید.
مهدوی جان
آبی جان
خوش اومدید.
پروتکلها رو هم خیلی جدی آبی داره نظارت میکنه.
ای ول.
حال تون چطوره؟
(1399 مهر 9، 20:03)مهدوی نوشته است: [ -> ]من که عالیم
جویای احوال یاران
خدا رو شکر. آدم جهادی جز این نمی تونه باشه.
باید از خاطراتت زیاد برامون تعریف کنی ها.
منم خوبم. این چند شب فقط خوب نخوابیدم. امشب به خودم قول دادم که دیگه ساعت ۱۰ خواب.
آبی
مهدوی
براتون دو تا چای ریختم تا بقیه بچهها هم برسن.
سلام به همه
نقل قول: حال تون چطوره؟
عالی
شما چطور هستید؟
ممنون بابت اعتباری که دادید
راستی بچهها ممنون بابت اعتباری که دادید
عرفان جان ما هم اومد.
سلام داداش
خوش اومدی
همیشه عالی باشی.
منم خوبم.
شنیدم حسابی مشغول درس هستی و یادگیری و آموزش. ماشالله.
(1399 مهر 9، 20:08)آرمین نوشته است: [ -> ]عرفان جان ما هم اومد.
سلام داداش
خوش اومدی
همیشه عالی باشی.
منم خوبم.
شنیدم حسابی مشغول درس هستی و یادگیری و آموزش. ماشالله.
خب خداراشکر
اره دیگه پای هدفم وایسادم هم درس میخونم و هم دارم مطالعه حوزه موفقیت میکنم
امشب هم آقای رنه سینایی 9امشب لایو آموزشی ایجاد کسب و کار بدون سرمایه اولیه هست
خوشحال میشیم بیاید
(1399 مهر 9، 20:07)آبـی نوشته است: [ -> ] من در این لحظه مثل یک بمب ساعتیام که هر لحظه ممکنه منفجر بشه...
کارهام به هم ریختن... پاکی هام پر پر شدن... ( متاسفانه ۲۱ شهریور رو از دست دادم... ) خشمم به بیشترین حد خودش رسیده.... دعواها و اختلافات خونوادگی وارد بعد جدیدی شدن و من هم مجبورم بخاطر کلاس ها ۲۴ ساعته خونه باشم... و یک سری موضوعات فوقالعاده مســـــخرهی دیگه...
ولی خب دمم گرم ( به قول امروزیها - مثلا خودم امروزی نیستم - از سری شوخی های بیمزهی آبی ) جلوی رخ دادن یه فاجعه مثل کتک کاری و فریاد و داد بیداد رو گرفتم... اما خب، این موضوع چیزی از بمب ساعتی نزدیک به انفجار کم نمیکنه، فقط احتمال انفجارش رو بیشتر میکنه
( انقدر گفتم بمب ساعتی خودمم شکل بمب ساعتی شدم. )
الان هم اینجام...
آبی جان به نظرم حداقل یه روز رو به خودت استراحت بده
البته این استراحت میتونه یه فعالیت سخت هم باشه!
مثلاً دوچرخه سواری برای مدت طولانی یا ورزش سنگین یا یه سفر دو سه روزه
ولی یه تایمی رو به خودت اختصاص بده