آرمین
پس محمد اگه به برنامه سحرخیزیت ادامه بدی، انشالله این موضوع هم کمتر رخ میده. داری ادامهاش میدی؟البته سحرخیزی هم موقعی خوبه که آدم شبش زود بخوابه و یه خواب خوب رفته باشه. نه اینکه با سحرخیزی آدم دچار کمخوابی و بیحالی و بیحوصلگی و بیانرژی بودن بشه. اینها خودش اذیتکننده است و ما رو به لغزش نزدیک میکنه.
این نکته خیلی مهمه چون من یه دفعه یادم میاد که بخاطر همین احساس خواب آلودگی لغزش کردم
(1399 مهر 6، 13:57)mohammadrg نوشته است: [ -> ]آقا آرمین ببخشیدا ولی این پرتغال که نوشتید کشوره
پرتقال اینه
عههههههههههه.
چیزه. میگم صداش رو در نیار با هم حساب میکنیم.
آخ آخ آخ
رشوه؟
اونم تو سایت روشن؟
ولی اگه میدی که خوبه
بچه ها دوباره رفتم زیر فشار
البته بخاطر اینه که بعد ازظهر بیکار موندم،
ولی معمولا به این مرحله که میرسم بزرگترین مشکلم اینه که به این فکر می افتم که، تا حالا کسی نتونسته قبل از ازدواج ترک کنه و بهتره که خودمو هر چند وقت یه بار تخلیه کنم که فشار روی ذهنم نباشه و با خیال راحت بقیه ی کارای زندگیم برسم و معمولا بعد از هفت هشت ده روز پاکی،لغزشم از اینجا شروع میشه، اما اینم هیچوقت جوابنداد و تخلیه جنسی فشار بیشتری رو ذهنم میاره و بیشتر اذیت میشم، حداقلش اینع که روزی که پاک بودم میتونم شب سرمو با خیال راحت و بدون عذاب وجدان رو بالش بذارم، حالاهم که دارم این افکارمو مینویسم خیلی احساس سبک تر بودن می کنم،
فقط توصیه ی آخر که اول به خودم، بعدش به بقیه بچه میکنم اینه که
هیچوقت بیکار نباشید
آرمین هم یک روز خوب رو گذروند.
صبح تا ظهر که سر کار بودم.
بعد اومدم خونه یه چند تا سفارش آنلاین سوپرمارکتی انجام دادم. از برنج گرفته تا ماکارونی و شکلات و ....
بعدم که اومدم کانون و یه سری کار اینجا انجام دادم و یک سر به شما داداشهای گلم زدم.
نماز مغرب و عشام رو هم خوندم و الان هم دارم میرم کلاس.
خدا رو شکر بابت
پاکی خدا جون.
حتما بچه ها بیان انگیزتو میدن دوست من نگران نباش
(1399 مهر 7، 22:14)ماجراجو نوشته است: [ -> ]من شب دوباره آن میشم منتظر پیامم لطفا بهم انگیزه بدید منتظرم
به همه ی رفیقای خوب کانونی
امشب شب عشق به رفیقه، اما باید به 12 رفیق بگی که عاشقشونی چه مذکر چه مونث. امیدوارم منم یکی رو دریافت کنم. دوست دارم رفیقم روزت مبارك بفرس واسه رفیقات.
#????❤??✌
دووووستت دارم
دوووستت دارم
دووستت دارم
دوستت دارم
دووستت دارم
دوووستت دارم
دووووستت دارم
دوووووستت دارم
دوووووووستت دارم
دوووووووستت دارم
دووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دوووووستت دارم
دووووستت دارم
دوووستت دارم
دووستت دارم
دوستت دارم
دووستت دارم
دوووستت دارم
دووووستت دارم
دوووووستت دارم
دوووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دوووووستت دارم
دووووستت دارم
دوووستت دارم
دووستت دارم
دوستت دارم
اینو برای همه افراد مهمه زندگیت بفرست اگه ?
ده تا پس گرفتی ادم عزیزی هستی
سلام طوفانیها
(1399 مهر 7، 21:47)ماجراجو نوشته است: [ -> ]سلام امروز خیلی بد بود واقعا از خودم انتظار نداشتم
روزام صفر شد
واقعا شرمنده تونم
قول میدم جبرانش کنم
همش تقصیر رفیق کثافتم بود باید تلافیش کنم
تو واتساپ داشتیم شوخی میکردیم چن تا عکسو گیف فرستاد بازشون کردم دیدم....
بعد دوسه ساعت تح.ر.ی.ک شدم.و...
دور اون آشغالم از امروز خط کشیدم واقعا دوست بد ادمو به بیراهه میکشه
از امروز دوباره شروع میکنم چون میدونم ناامیدی فایده ای جز ادامه نداره لطفا بهم پیام بدید انگیزه بگیرم غافلگیر شدم
ماجراجو داداش خوبم آفرین که در اولین فرصت اومدی و اینجا اعلام کردی.
اگر این کار رو نمیکردی باز هم درگیر خ.ا های بعدی میشدی.
ما رو قولت حساب میکنیم. ببینیم چه کار میکنی.
جایی برای ناامیدی نیست. وقتی تو عزم جدی کردی و داری موانع راه رو از پیش رو برمیداری.
الان متوجه شدی که یه دوست بد چه اثر بدی روت میذاره. این دوست رو کنار میذاری.
فردا و پسفردا هم چیزهای جدید دیگهای رو متوجه میشی.
هر روزی که میگذره باتجربهتر میشی. مشکلات رو رفع میکنی و آدم فوقالعادهتری میشی.
غمت نباشه که ما کنارتیم و همه جوره هوات رو داریم.
(1399 مهر 8، 9:50)ماجراجو نوشته است: [ -> ]گفتم صبحم رو با کانون شروع کنم
چ خبرا هم گروهیا چرا پیام نمیدید
خیلی کم هستید
چه خوب که صبحت رو با کانون شروع کردی.
داداش جون من خودم شبها زود میخوابم. صبح تا بعدازظهر هم سر کارم. بعدش میتونم کانون بیام.
بچهها هم انشالله فعالیتشون رو بیشتر میکنن.
(1399 مهر 8، 1:08)ماجراجو نوشته است: [ -> ]من هرروز انلاینم هنوز خوب باکانون اشنا نشدم نمیدونم پیامایی که دادم کجاس چطوری بیارمشون خیلی دوس دارم هرروز پیام بدم ولی بلد نیستم اینم اتفاقی دیدم فعلا شب خوش آرمین جان
به اینجا هر روز سر بزن. کم کم همه چی دستت میاد.
(1399 مهر 8، 1:30)ماجراجو نوشته است: [ -> ]یاد گرفتم باید بزنم رو ارسال های امروز
ازاین به بعد وراج گروه میشم
این چه حرفیه.
هر چقدر دوست داشتی برامون بنویس.
خوشحال میشیم.
(1399 مهر 7، 23:26)mohammadrg نوشته است: [ -> ]به همه ی رفیقای خوب کانونی
امشب شب عشق به رفیقه، اما باید به 12 رفیق بگی که عاشقشونی چه مذکر چه مونث. امیدوارم منم یکی رو دریافت کنم. دوست دارم رفیقم روزت مبارك بفرس واسه رفیقات.
رفیق جان
روزت مبارک محمد.
دوستت دارم.
پ.ن: رفیق خوب نعمت بزرگیه. آدم دوست داره جونش رو هم بده براش ولی حال دلش خوب باشه.
(1399 مهر 7، 19:18)علیرضا نوشته است: [ -> ]علیرضا / 18 آذر / 292 روز خوب.
علیرضا هم به لطف خدا دیشب شیطون رو توی خماری گذاشت و هنوز بازم به لطف خدا پاکه
ماشالله مشتی علیرضا.
شیطون بدجوری حرصش گرفته. این طوری گناه داره خب.
انتخاب رشته ات رو کردی علیرضا؟ در چه حالی؟
(1399 مهر 8، 9:59)آبـی نوشته است: [ -> ]من تا تحویل شیفت ظهر در خدمت هستم
آبی جان
تو رسماً کارمند کانون شدی.
شیفتهات چند تا چند هست؟
و
نمیدونم چی شد که خاکستری شدی.
دوست دارم یه کاری بکنم که دوباره آبی بشی.
آبی خوش رنگ. از اینا.
بچهها
فردا یعنی چهارشنبه
ساعت ۲۰ الی ۲۱
میخوایم دور هم جمع شیم با هم گپ بزنیم.
کی پایه است؟
یک مورد دیگه هم اینکه
برای اینکه سطح انرژی گروه بالا بره
به یک نفر احتیاج داریم که روزی یک دونه پست انگیزشی برامون تو گروه بذاره
کی میتونه این کار و انجام بده؟
آرمین امروز نیز
پاااااااااااااااااااااااااااک.
از اول صبح یه سردرد وحشتناک دارم که تحمل کردنش خیلی سخته.
مشکل اینجاست که تا الان فقط ۱۲ ساعتش گذشته و ۱۲ ساعت دیگهاش باقی مونده.
میزم پر شده از تمام چیزهایی که تو این یک هفته باهاشون سر و کار داشتم.
امیدوارم فردا حالم خوب باشه و بتونم مرتبش کنم.
بینظمی رو دوست ندارم.
الان هم یک سری خرید برام آوردن و انداختمشون وسط اتاق. تا فردا.
اقا من هستم هرجا پای غذا در میون باشه من هستم
خوب کی شیشلیکو میدید :
چقدر من شکمو هستم