پدرم بیشتر بهش احترام میذارم؛ البته دوستش هم دارم
ولی با مادرم بیشتر دوستم؛ ایشون حتی از ماجرای ترک و کانون هم خبر دارن
درست میگی اونا هم انسانن
ولی وقتی آدم ناراحت میشه فقط چیزای بد جلو چشش میاد، منم به نسبت بیشتر دچار ناراحتی شدم ولی بازم وقتی مشکلی نیست سعی میکنم باهاشون ارتباط خوبی برقرار کنم، ولی انزوا همچنان ادامه دارد!!!
نمیدونم، شاید اینجوری بهتر باشه تا بخوام رو پای خودم بایستم
راستی امروز خبرها رو شنیدی راجع به آقا رامین؟
خیلی خوشحال شدم خداییش
ازدواج خیلی مهمه
امیدوارم از دستم ناراحت نشی ولی دیگه باید به فکر باشی
وقتشه ازدواج کنی
من قبل مردنم میخوام بچه هاتو ببینم(شکلک پیرمرد نداریم
)
(1399 آذر 9، 21:01)مهدوی نوشته است: [ -> ]پدرم بیشتر بهش احترام میذارم؛ البته دوستش هم دارم
ولی با مادرم بیشتر دوستم؛ ایشون حتی از ماجرای ترک و کانون هم خبر دارن
خب خدا رو شکر به نظرم با هر دو سمت میشه صحبت کرد. چه پاسخ امیدوارانهای دادی.
من میگم از چیزهای ساده شروع کن.
مثلا پدرت روی هندزفری حساسن. برو به مادرت بگو مادر به نظر شما چرا پدر به من اجازه نمیدن هندزفری تو گوشم بذارم برم بیرون؟ نظر شما هم همین هست؟
خیلی با نرمی. بدون دعوا. با آرامش.
بگو این که چه چیز خاصی نیست. خیلی عادیه. (یعنی آدم بدها یا خلافکارها هندزفری نمیذارن گوششون.
)
البته من نمیدونم چرا پدر چنین چیزی گفتن.
شاید منظورشون این بوده که میذاری تو گوشت و باعث میشه که صداها رو نشنوی و خدای نکرده اتفاقی بیفته.
در این صورت باید بگم ایشون حق دارن.
حالا من چی میگم؟
میگم موضوعش رو باز کن تا از دلایلشون مطلع بشی.
آیا منطقی میگن؟ یا غیرمنطقی؟
------------------
یه استارت بزن ببین نتیجهاش چیه.
تا بعد بریم سراغ مسائل بنیادین.
انتظار نداشته باش که همه چی حل بشه.
یک سری چیزا حل نمیشه. چون به اشتباه در نظر اونها خط قرمزه.
اما اگه ۵۰ درصد مسائل هم حل بشه بده؟ نه. خیلی هم عالیه.
50 درصد دیگه رو میذاری برای بعد از استقلال.
ممنونم ازت آرمین جان
درست میگی، باید استارت زد
حداقل بهتر از این وضعیت تنش زایی که اگه بخواییم نگاش کنیم میتونه با نیم ساعت صحبت کردن حل شه
وضعیت تو این چند سال خیلی ناراحت کننده بود
باید حل شه و باقی رو بذاریم برا وقت مناسبش
اولین باره دارم درباره این موضوع حرف میزنم
خیلی برام عجیب و جالبه
خیلی سبک شدم
ولی با اجازه ات پاکشون میکنم که خدایی نکرده سوءتفاهم نشه
ممنونم ازت رفیق خوب من
مورد بعدی که من اینجا گفتم ولی متاسفانه کسی گوش نمیده
گروه تذکر دونفرس که بار ها عرض کردم باید گروه دونفره تذکر درست بشه
تا در زمان هایی که نیاز به تذکر داریم بهمون تذکر داده بشه یاد اوری بشه
اما کو گوش شنوا
(1399 آذر 9، 21:40)مهدوی نوشته است: [ -> ]حداقل بهتر از این وضعیت تنش زایی که اگه بخواییم نگاش کنیم میتونه با نیم ساعت صحبت کردن حل شه
وضعیت تو این چند سال خیلی ناراحت کننده بود
باید حل شه و باقی رو بذاریم برا وقت مناسبش
اونهایی که میشه حل کرد رو
حل میکنیم.
اونهایی که نمیشه حل کرد رو
میپذیریم.
و
به این موضوع هم واقف هستیم که هر خانوادهای مسائل و مشکلات خاص خودش رو داره.
همین طور خوبیها و بدیهای خاص خودش رو.
از شیرینیهای خانوادهای که داریم لذت میبریم و به تلخیهاش کمتر فکر میکنیم.
در عین حال همیشه هم به این فکر هستیم که خودمون رو رشد بدیم. بزرگتر بشیم. پختهتر بشیم.
راههای لازم برای اینها رو شناسایی میکنیم و مثل مرد
عاقلانه پا به میدون عمل میذاریم. حتی اگه گاهی تحقیر بشیم یا سرزنش.
(1399 آذر 9، 21:56)mehdi0 نوشته است: [ -> ]مورد بعدی که من اینجا گفتم ولی متاسفانه کسی گوش نمیده
گروه تذکر دونفرس که بار ها عرض کردم باید گروه دونفره تذکر درست بشه
تا در زمان هایی که نیاز به تذکر داریم بهمون تذکر داده بشه یاد اوری بشه
اما کو گوش شنوا
مهدی چطوری؟ در چه حالی؟
دوستانی که تمایل دارن با مهدی یه گروه دو نفره داشته باشن به من پیام بدن.
(1399 آذر 9، 22:02)آرمین نوشته است: [ -> ] (1399 آذر 9، 21:56)mehdi0 نوشته است: [ -> ]مورد بعدی که من اینجا گفتم ولی متاسفانه کسی گوش نمیده
گروه تذکر دونفرس که بار ها عرض کردم باید گروه دونفره تذکر درست بشه
تا در زمان هایی که نیاز به تذکر داریم بهمون تذکر داده بشه یاد اوری بشه
اما کو گوش شنوا
مهدی چطوری؟ در چه حالی؟
دوستانی که تمایل دارن با مهدی یه گروه دو نفره داشته باشن به من پیام بدن.
چاکر حاجی هستیم خوبم تووووپ شما چطوری زیر سایه شما میگذره گروه دونفر اگر امروز یکی بود که حواسش ب مهدوی بود و تذکر میاد احتمال داشت نشکنه ولی اینجا هم ادم پیام بده تا جواب بدن ۲ ساعت میکشه?
والا کاش یه سرچ سریع داشتیم
یا مثلا اعلان داشت
مثل کلش اف کلنز تند تند سرچ میکردیم عالی میشد اینجا خیلی سخته که تو مواقع اورژانسی خودتو نجات بدی
بخاطر همین گفتم بیاید توی یه بازی یه گروه بزنیم داداشا
ولی کسی نیومد منم حذفش کردم
پاک موندن اونطوری آسون تره
(1399 آذر 9، 22:39)ماجراجو نوشته است: [ -> ]والا کاش یه سرچ سریع داشتیم
یا مثلا اعلان داشت
مثل کلش اف کلنز تند تند سرچ میکردیم عالی میشد اینجا خیلی سخته که تو مواقع اورژانسی خودتو نجات بدی
بخاطر همین گفتم بیاید توی یه بازی یه گروه بزنیم داداشا
ولی کسی نیومد منم حذفش کردم
پاک موندن اونطوری آسون تره
یکی از علت های شکست اینه ک در روز کسی نیست بهمون یاداوری کنه که هی در حال جهادیا هی حواست باشه ها هی
نشکنیا وقتی تذکر داده نمیشه و وقتی مث امتحان مراقبی بالای سرما نباشه تقلب میکنیم عین همونه باید مراقب باشه تا تذکر بده
بچه ها حالا که فکر میکنم روش مهدی ۰ رو من کار نمیکنه
الان عکس نگاه کردم ولی خیلی برام بد بود
باید با روش قبلی خودم پیش برم
کلا عکس کاملا لخ. خیلی بده
میتونیم فیلم سینمایی ببینیم ولی کاری نکنیم ولی پسر اینطوری واقعا خیلی خیلی سخته
من که نمیتونم ادامه بدم بر میگردم به روش خودم
خوابم نبرد
ساعت سه و نیمه
فعلا من برم بخابم
بسم الله الرحمن الرحيم
مگه من نگفتم این روش به شکست ختم میشه؟
ولی خودتون دوست داشتید امتحانش کنید
سعید جان از اینکه لغزش کردی میدونم حست چیه، منم کل دیروز حال نداشتم و از خودم عصبانی بودم
خدا رو شکر سریالی نشدم ولی امروز از وقتی بیدار شدم کابوس وسوسه های هفته اول ترکم شروع شد
اصلاً حس خیلی عجیبیه
همینجوری و خود به خودیه
باد هم به آدم میخوره تحریک میشه
الآن کلی انرژی دارم و این میتونه به یه فاجعه ختم بشه و هنوز شروع نکرده صفر شم
همیشه یک هفته اول برام خیلی سخته
الآن هم اول اولشم
خودم کردم که لعنت بر خودم باد
آخه همه چی درست بود، چرا باید لغزش میکردم؟
تازه همه چی داشت درست میشد و وسوسه ها کم میشد
جهنم 10 روز اول برام شروع شد
خدا کنه بتونم امروز رو پاک بمونم
بعد از ظهر امتحان دارم نمیتونم برم بیرون؛ ولی عصر میرم پارک ورزش میکنم
امروز بارون نیست
اصلاً فکرشم نمیکردم ناراحتی تا این حد روی پاکیم تأثیر داره
ولی آرمین زود متوجه شد ولی کار از کار گذشته بود
از صبح تا الآن هم تمرکزی روی مطالعه ندارم
ذهن و نگاهم رو کنترل کردم ولی حس قوی دیگه ای هست که انگار اصلاً بهشون ربط نداره
توی این سه ساعت هم فکر کنم 4 بار مثانه ام رو تخلیه کردم که وسوسه کم بشه ولی بازم انگار بهش ربطی نداره این حس
سعید بیا بعد از امتحان بشینیم بررسی کنیم چی شد که این شد
باشه؟
مهدی فک کنم ناراحت شدی
من منظوری نداشتم داداش
فک کردم شاید مغذت گولت زده باشه
باشه
حالا ببینیم چی میشه خدا کنه که نشکنی
منو به مسابقه دعوت میکنی
باشه
ولی یادت نره ما هنوزم هم گروهی و دوستیم