کانون

https://www.ktark.com/Thread-%DB%8C%D8%A...pid=516466#


به اینجا هر روز سر بزنید

(1399 آذر 12، 15:43)ماجراجو نوشته است: [ -> ]بچه ها
به طور عجیبی وسوسه ها شروع شده 
به قول مهدوی جهنم ده روزه شروع شد

من نیز هم

الآن همش کانونم

شیطون روبروم نشسته داره وسوسه تعارف میکنه

ولی من بیدی نیستم که با این بادا بلرزم

ماجراجو بیا بریم پروفایل ابلیس رو دوتایی ایستگاه کنیم

گزارش امروز 

کلاس آنلاین بودم 
۸ بیدار شدم
بعد از اون تا الان هیچ کاری نکردم 
هیچی 
فقط کانون و یه کم اهنگ 
دومین روز پاک رو با انواع وسوسه ها هر وسوسه ای که شیطان بلده 
گذروندم 
الانم که دارم مینویسم فکر تو سرمه 
مزخرفترین روز زندگیم بود امروز فقط یه کار خوب کردم تا الان هر جوری بود نشکستم 
الان به بعد هم نمیدونم وسوسه تا کی ادامه داره 
ولی من همچنان با قدرت پیش میرم 
فردا کلی کار دارم فعلا 

ماجراجو/۹ آذر /دومین روز پاک

سلام به همه داداشای خودم
گزارش امروز تا این ساعت
امروز یه ربع به هشت بیدار شدم،سر صبح دوتا کلاس آنلاین بود که من فقط حاضری زدم
بعد رفتم سراغ درسای اصلی خودم،
از ساعت نه تا دوازده خیلی کاری رو از پیش نبردم
و فقط رسیدم یه درسو بخونم که اونم خیلی نبود
با این حال هر وقت صبا زودتر از ساعت هشت بلند میشم،تا دم ظهرم هنوز حس اینو دارم که هنوز سر صبه
ولی به هر حال
ظهر خوابم برد
و بعدازظهرم که میخواستم زود شروع کنم به درس خوندن،کار خاصی نکردم تا الان
البته امروز خیلی با وسوسه اذیت شدم ولی فعلا مشکلی ندارم،
هرچی زمان بیشتر پیش میره بیشتر ترس از شکست بهم فشار میاره،شاید اگه همین فشاری که الان رومه تو روزای اول بهم وارد میشد،در عرض نیم ساعت در مقابلش تسلیم میشدم،ولی الان دیگه باید به وسوسه بگم که این تو بمیری از اون تو بمیریا نیست
نمیخوام بگم مقاومت جلوی وسوسه خیلی کار سختی نیست، ولی وقتی آدم به یه حدی ازش برسه خودش متوجه میشه که انرژیش چقدر تغییر کرده
البته اینکه آدم انگیزه ی عینی و هدفای کوچیک جلوی چشمش داشته باشه واسه پاکی واقعا آدمو حفظ میکنه، ده روز پیش که چند برابر این فشار روم بودو تا حد زیادی  با انگیزه ی شکستن رکور قبلیم حفظ کردم و الانم انگیزه ام اینه که تابستونمو که توش ده ها بار، خیلی خـــــــــیـــــــــــلــــــــی زیاد خ.ا کردمو جبران کنم(نمیگم چند بار ولی یه چیزی حدود پنج روز یه بار) 
و میخوام حداقل یه فصل کامل یعنی پاییز رو پاک باشم،(واسم دعا کنید که حداقل بتونم اینکارو انجام بدم) 
و یه کمی ام میترسم که به عاقبت پارسالم دچار بشم که پاییز خوب بودم ولی تو زمستون شکست کامل خوردم
با این حال کسی چه میدونه که آخرش قراره چی بشه،من فعلا تمرکزم رو امروزه
خیلی زیاد از حد نوشتم،اصن از اولش هدفم این بود که بیام و یگم که: امروز حال نداشتم کارای اصلیمو انجام بدم؛ و یه مشورتی کنم، ولی خب دلمم تنگ شده بود،نمیتونستم ننویسم


محمد/تقریبا ۷۴ روز خوب

سلام  روز خوب و  تمیزی بود  خیلی باحال بود 

حال کردیم

(1399 آذر 12، 13:58)هادی نوشته است: [ -> ]

mehdi0ا / 1 آذر 99  / 10 روز خوب .............................. در انتظار 20 روز خوب

دادش هادی خوبی؟ اقا من شروع ترکم 1 اذر هس امروز 12 اذر میشه 12 روز چطور شد 10 روز


mehdi0ا / 12 آذر 99  / 12 روز خوبی

اقا این امپر منم رو ده روز بزارید

(1399 آذر 12، 20:34)mohammadrg نوشته است: [ -> ]سلام به همه داداشای خودم
گزارش امروز تا این ساعت
امروز یه ربع به هشت بیدار شدم،سر صبح دوتا کلاس آنلاین بود که من فقط حاضری زدم
بعد رفتم سراغ درسای اصلی خودم،
از ساعت نه تا دوازده خیلی کاری رو از پیش نبردم
و فقط رسیدم یه درسو بخونم که اونم خیلی نبود
با این حال هر وقت صبا زودتر از ساعت هشت بلند میشم،تا دم ظهرم هنوز حس اینو دارم که هنوز سر صبه
ولی به هر حال
ظهر خوابم برد
و بعدازظهرم که میخواستم زود شروع کنم به درس خوندن،کار خاصی نکردم تا الان
البته امروز خیلی با وسوسه اذیت شدم ولی فعلا مشکلی ندارم،
هرچی زمان بیشتر پیش میره بیشتر ترس از شکست بهم فشار میاره،شاید اگه همین فشاری که الان رومه تو روزای اول بهم وارد میشد،در عرض نیم ساعت در مقابلش تسلیم میشدم،ولی الان دیگه باید به وسوسه بگم که این تو بمیری از اون تو بمیریا نیست
نمیخوام بگم مقاومت جلوی وسوسه خیلی کار سختی نیست، ولی وقتی آدم به یه حدی ازش برسه خودش متوجه میشه که انرژیش چقدر تغییر کرده
البته اینکه آدم انگیزه ی عینی و هدفای کوچیک جلوی چشمش داشته باشه واسه پاکی واقعا آدمو حفظ میکنه، ده روز پیش که چند برابر این فشار روم بودو تا حد زیادی  با انگیزه ی شکستن رکور قبلیم حفظ کردم و الانم انگیزه ام اینه که تابستونمو که توش ده ها بار، خیلی خـــــــــیـــــــــــلــــــــی زیاد خ.ا کردمو جبران کنم(نمیگم چند بار ولی یه چیزی حدود پنج روز یه بار) 
و میخوام حداقل یه فصل کامل یعنی پاییز رو پاک باشم،(واسم دعا کنید که حداقل بتونم اینکارو انجام بدم) 
و یه کمی ام میترسم که به عاقبت پارسالم دچار بشم که پاییز خوب بودم ولی تو زمستون شکست کامل خوردم
با این حال کسی چه میدونه که آخرش قراره چی بشه،من فعلا تمرکزم رو امروزه
خیلی زیاد از حد نوشتم،اصن از اولش هدفم این بود که بیام و یگم که: امروز حال نداشتم کارای اصلیمو انجام بدم؛ و یه مشورتی کنم، ولی خب دلمم تنگ شده بود،نمیتونستم ننویسم


محمد/تقریبا ۷۴ روز خوب

ببین کی اینجاست


چطوری محمد؟

خیلی خوشحال شدم که اینجایی

ماشالا ماشالا بش بگو؛ ماشالا


چه تعداد روزای درخشانی

خب این حس کسل بودن این روزا تو کانون اتراق کرده
ولی به زودی رخت میبنده


داداش منم همین ترس کار دستم داد
نباید از اینکه خدایی نکرده دوباره بشکنی بترسی
تو باید بگی من نمیخوام بشکنم پس نمیشکنم
همین
سعی کن به خودت اطمینان بدی؛روحیه و انگیزه بدی

ماجرای پارسال هم مال پارساله 
تو دیگه محمد پارسال نیستی پس اتفاقات پارسال نمیفته
ولی اگه بشینی هی به خودت بگی نکنه این اتفاق بیفته نکنه اون اتفاق بیفته پس حتماً این اتفاقات خواهند افتاد

ما هم کلی دلمون برات تنگ شده بود
چه خوب که برگشتی

(1399 آذر 12، 20:36)mehdi0 نوشته است: [ -> ]سلام  روز خوب و  تمیزی بود  خیلی باحال بود 

حال کردیم

(1399 آذر 12، 13:58)هادی نوشته است: [ -> ]

mehdi0ا / 1 آذر 99  / 10 روز خوب .............................. در انتظار 20 روز خوب

دادش هادی خوبی؟ اقا من شروع ترکم 1 اذر هس امروز 12 اذر میشه 12 روز چطور شد 10 روز


mehdi0ا / 12 آذر 99  / 12 روز خوبی

اقا این امپر منم رو ده روز بزارید

از بعد اون ماجرای فیلم میبینم ولی نمیشکنم دیگه هیچوقت طوفان سابق نشدیم

چه کاری بود آخه

خدا رو شکر که روزت خوب و پاکه 
تعداد روزها رو هم بنده خدا هادی جان نمیدونست چند روز حساب کنه
نمیدونستیم توی این 10 روز فیلم دیدی یا نه؟ چون قوانین پاکی و اعلام وضعیت این مسئله رو منع کرده
آخه آمار پاکی باید بگیریم و یه جای دیگه جمع بندی کنیم


اشکال نداره
12 روز پاک به کامت داداش گل
خیلی خوشحالیم که خوشحالی

خدا رو شکر ماجراجو


تبریک میگم بهت
معلومه کارش درسته

خیلی خوب شد

نقل قول: خدا رو شکر ماجراجو 


تبریک میگم بهت
معلومه کارش درسته

خیلی خوب شد 

آره خدایی دمش گرم اینم شانسی باهاش آشنا شدیم وگرنه بدبخت میشدم 
میدونی دکتر ارتوپد زانو بند و قرصو سوزنو بدختی برام نوشت 

این اومد اولش مالشش داد بعد گفت کجات درد میکنه 
جاشو پیدا کرد 
بعد این رگ انگار سر جاش افتاد 
سوزنو شیش هفت بار زد داخل زانوم بعد روغن حیوانی الاغ
مالید روش 
گفت بپر بدو بشین پاشو منم گفتم اقای دکتر من منیسک پام پاره شده 
گفت اصلا نگران نباش هیچی نیست منیسکتم پاره نشده 
با این که ام ار آی دادم 
حالا خدایی پام دردی نداره 
ببینم چی میشه گفت دو هفته دیگه معلوم میشه که کاملا خوب شدی یا نه 
خدا خیرش بده 
خیلی عالی بود همین دکتر سه تا از آشناهای مارو درمان کرد 
عین معجزه 
بخدا بزارین حقیقتو بگم 
دکتر ها همشون فقط میخان از ادم پول بگیرن فقط پول 
دیگه پیش اون نمیرم 
از طب بوعلی سینا که الان تو آمریکا به تازگی شروع شده استفاده کرد 
حالا نتیجشو هم بهتون میگم که چی شد
خیلی ممنونم مهدوی جان
خداروشکر 
ممنونم ازت ممنوووون

گزارش امروز...


صبح ساعت 6 و نیم نماز خوندم
بعد خواب و ساعت 10 بیدار شدم
دیشب خیلی دیر خوابیدم

کار خاصی نداشتم و وسوسه اومد سراغم ولی همش کانون بودم
عصر کلاس آنلاین داشتم
با ماجراجو خیلی گپ زدیم و خیلی مثمر ثمر بود

هنوز هم کسلی و بیحالی ولم نکرده ولی باز بهتر از انرژی زیاده
دو روز دیگه انرژیم خیلی زیاد میشه و باید مراقب باشم


خوبیای امروز

1. نمازا کامل بود(هرچند که نماز ظهر و عصر رو قضا خوندم)
2. تونستم به همه اعضای کانون پیام دعوت دعای عهد بفرستم(این خیلی خوب بود)
3. برای امتحان پایانترم به یه نفر قول کمک دارم  (اینو نمیدونم درسته یا نه ولی بنده خدا به کمک نیاز داشت)
4. جایزه مسابقه کتابخوانی رو دریافت کردم
5. هوا در طول روز گرم، سرد، بارونی، ابری و آفتابی بود
خب این تغییرات واقعاً جالب بود، گرم میشد، در و پنجره ها رو باز میکردیم که داخل خونه خنک شه، نیم ساعت بعد سرد میشد و در و پنجره ها رو میبستیم
6. الآن دارم مستند نگاه میکنم و خیلی جالبه برام



مهدوی/9 آذر/ 3 روز خوب

اوووووف یک لحظه یک فشار سنگین رو من وارد شد     چ فشاری بود اینگار  خود شیطان     رو من خوابیده بود 

دیگه داشتم اماده میشدم واس کار خراب کنی   اما یهو   بلند شدم رفتم دسشتویی و اب خنک استفاده کردم     فشارم اومد سر جاش واقعا وحشت ناک بوود

(1399 آذر 12، 23:36)ماجراجو نوشته است: [ -> ]

نقل قول: خدا رو شکر ماجراجو 


تبریک میگم بهت
معلومه کارش درسته

خیلی خوب شد 

آره خدایی دمش گرم اینم شانسی باهاش آشنا شدیم وگرنه بدبخت میشدم 
میدونی دکتر ارتوپد زانو بند و قرصو سوزنو بدختی برام نوشت 

این اومد اولش مالشش داد بعد گفت کجات درد میکنه 
جاشو پیدا کرد 
بعد این رگ انگار سر جاش افتاد 
سوزنو شیش هفت بار زد داخل زانوم بعد روغن حیوانی الاغ
مالید روش 
گفت بپر بدو بشین پاشو منم گفتم اقای دکتر من منیسک پام پاره شده 
گفت اصلا نگران نباش هیچی نیست منیسکتم پاره نشده 
با این که ام ار آی دادم 
حالا خدایی پام دردی نداره 
ببینم چی میشه گفت دو هفته دیگه معلوم میشه که کاملا خوب شدی یا نه 
خدا خیرش بده 
خیلی عالی بود همین دکتر سه تا از آشناهای مارو درمان کرد 
عین معجزه 
بخدا بزارین حقیقتو بگم 
دکتر ها همشون فقط میخان از ادم پول بگیرن فقط پول 
دیگه پیش اون نمیرم 
از طب بوعلی سینا که الان تو آمریکا به تازگی شروع شده استفاده کرد 
حالا نتیجشو هم بهتون میگم که چی شد
خیلی ممنونم مهدوی جان
خداروشکر 
ممنونم ازت ممنوووون

خدا رو شکر
خیلی خوبه اینطور
روغن الاغ هم تعجب نکن خیلی مفیده
شیر الاغ هم همینطور
چیزای دیگه هم هست که ذکرش در شأن گروه نیست
البته من به مورد آخر اعتقاد ندارم ولی شیر و روغن الاغ خیلی مفیده

حالا باز باید صبر کنی تا نتیجه نهایی رو ببینی
ولی همینکه الآن راحتی خیلیه
مبارکه داداش عزیز

(1399 آذر 12، 23:38)mehdi0 نوشته است: [ -> ]دیگه داشتم اماده میشدم واس کار خراب کنی   اما یهو   بلند شدم رفتم دسشتویی و اب خنک استفاده کردم     فشارم اومد سر جاش واقعا وحشت ناک بوود

سلام مهدی جان

الآن فکر کنم اگه بگم به مسری واقعی پاکی خوش اومدی به جا گفتم

همین که جواب ندادی به این وسوسه خودش کلیه
ای ول به تو
خیلی وقتا فشار مثانه با وسوسه اشتباه گرفته میشه
حتی اگه وسوسه هم باشه بازم با تخلیه مثانه کمتر میشه


آفرین به این استقامت