(1399 خرداد 14، 18:39)بنیامین نوشته است: [ -> ]خب کمی از خودم
خب من بنیامینم و تا حالا سعی نکردم این بیماریو از خودم دور کنم اصلا فکر نمیکردم چه بدی ای داره
خب چند وقته دارم سعی میکنم و الان شروع کردم
ورودم به کانون با کلی مشقت بوده خدا بقیه راهو بخیر کنه
همین قدر خوبه ؟
بعد یه چیز دیگه من از اسم این گروه خوشم اومد بنظرم آدمای خاص باید اینجا فعال باشن
برادرم خاص شما هستی که گروه با وجودت خاص شده و اینجا رو هم خاص میبینی.
حالا که شاید از قبل کمتر به اهدافت برای ترک خودارضایی فکر کردی، پیشنهاد میکنم که وارد تاپیک
هدفهای من از ترک خودارضایی بشی.
هم پستهای بقیه بچهها رو بخونی.
هم اینکه بعدش اهداف خودت رو اون جا بنویسی.
اگر اینجا اومدی و داری برای رسیدن به پاکی تلاش میکنی، باید با خودت شفاف و روراست باشی که چرا اینجایی.
نقل قول: بعد یه چیز دیگه من از اسم این گروه خوشم اومد بنظرم آدمای خاص باید اینجا فعال باشن
سلام آقا آرمین ممنون از راهنمایی
تحویل بگیر
دیدید گفتم اینجا ویژه است
سلام
دیروز در به داغون بودم هنوزم اثراتشو دارم میکشونم
ظهرش که هیچی دل و دماغ نماز نداشتم
امروز عالی بود همه ی نماز هامو خوندم
ازتون کمک میخوام این روز اول پاکیم بود که وسوسه زیاد نداشت ولی روز های اتی شاید وسوسه ها بیشتر بشه اونوقت
کمک شما میتونه برام تلنگر بسازه
این بیماری با همه ی بیماری ها فرق داره هیچ نشونه ای نداره که بفهمی و راه درمانش هم زیاد واضح نیست وسخته
توی این اوضاع این یه مرگ خاموش بیشتر نیست امیدوارم با کمک شما ها بتونم یه انقلابی ازجنس طوفان ایجاد کنم با کمک شما
ببینید چقدر گفتم به کمک شما
حساب کنید چقدر رو کمکتون حساب کردم
چون تنهایی که هر چی زور زدم به هیچی نرسیدم چز یه چند روز ناقابل
هدفم همه ی اون چیزایی هستش که دوستان ذکر کردن توی اون تاپیک و + یه چیز مخصوص که نمیخوام اسمشو بگم میخوام براش تلاش کنم تا
بدست بیارم
با ترک خیلی چیزا بدست میارم :
آرامش جسمی
آرامش روحی
ذهن آزاد و فعال
اخلاق خوب
پیشرفت در تحصیل و امید به آینده
خلاقیت روزمره
شکل گرفتن آرزو ها این این بیماری آآرزو هامو سوزوند امید وارم که آرزو هام یا همون چیز هایی که دوست دارم آینده داشته باشم با غفلت در پاکی 0 نکنم
باز میگین هدف . اینهمه هدف خوبه ؟ یا باز بگم ؟؟؟؟
این شروع اولمه که توی کانون آغاز میکنم امید دارم رکورد خوبی بزنم
سلام این برنامه من برای وضع اضطراری
۱_ذکر گفتن
۲_گوش کردن به سخنرانی استاد رائفی پور و انگیزشی
۳_استفاده از قانون ۵ثانیه
۴_تکرار موارد بالا
چطوره؟
(1399 خرداد 14، 20:24)بنیامین نوشته است: [ -> ]این شروع اولمه که توی کانون آغاز میکنم امید دارم رکورد خوبی بزنم
بنیامین اگه این شروع هست، باقیش قراره چی بشه؟
ماشاءالله به این اکتیو بودن. چقدر خوب همه چی رو نوشتی.
و چه ذوق و سلیقهای.
چقدر حیفه که آدم این همه هدف خوب داشته باشه اما براش تلاش درست نکنه.
این اهداف رو برای خودت جایی یادداشت کن یا تو گوشیت بزن و هر روز اونها رو مرور کن.
ما اینجا همراهت هستیم و از هیچ کمکی دریغ نمیکنیم.
اما کمک خودت به خودت از همه واجبتره.
کانون بخشهای مختلفی داره که با توجه به علاقهات میتونی تو اونها فعالیت کنی.
پست آخر راهنما رو بخون. تعدادی از تاپیکها معرفی شده.
باید همراه با تلاش برای پاک موندن، یک سری فعالیت دیگه هم در طول روز داشته باشی که ذهنت از این کار مدام سمت کارهای دیگه بره.
آفرین که سعی میکنی نمازت رو کامل بهجا بیاری.
(1399 خرداد 14، 21:07)عرفان. نوشته است: [ -> ]سلام این برنامه من برای وضع اضطراری
۱_ذکر گفتن
۲_گوش کردن به سخنرانی استاد رائفی پور و انگیزشی
۳_استفاده از قانون ۵ثانیه
۴_تکرار موارد بالا
چطوره؟
عرفان.
چی از این بهتر؟ عالیه.
قانون ۵ ثانیه یعنی هنوز یک دو سه رو داری میگی و به پنج نرسیدی، فکرش رو از سرت بیرون کنی.
این یعنی همون قاطعیت لحظهی اول. درگیر نشدن با فکر و همراهی نکردن با اون.
دیگه ذکر بگی و سخنرانی دینی و انگیزشی هم گوش کنی چه شود.
سلام دوستان
سامان 79 / 13 خرداد / 1 روز عالیییی
از همه نظر عالی بود امیدوارم ادامه داشته باشه
(1399 خرداد 14، 22:08)Saman79 نوشته است: [ -> ]سلام دوستان
سامان 79 / 13 خرداد / 1 روز عالیییی
از همه نظر عالی بود امیدوارم ادامه داشته باشه
سلام
ماشاءالله به برادر
علی گل و گلاب ما.
این روزهای عالی تا زمانی که
تو بخوای حتما ادامه داره
و هیچ چیزی هم نمیتونه مانعش بشه.
(1399 خرداد 14، 21:45)آرمین نوشته است: [ -> ]عرفان.
چی از این بهتر؟ عالیه.
قانون ۵ ثانیه یعنی هنوز یک دو سه رو داری میگی و به پنج نرسیدی، فکرش رو از سرت بیرون کنی.
این یعنی همون قاطعیت لحظهی اول. درگیر نشدن با فکر و همراهی نکردن با اون.
سلام آقا آرمین ممنون
قانون پنج ثانیه یک کتاب از خانم مل رابینز و کتاب خیلی قشنگی بود
این لینک خلاصه کتابه که دو دقیقه است
(1399 خرداد 14، 22:08)Saman79 نوشته است: [ -> ]سلام دوستان
سامان 79 / 13 خرداد / 1 روز عالیییی
از همه نظر عالی بود امیدوارم ادامه داشته باشه
سلام علی
من کلا قانون ها را سعی میکنم یاد بگیرم و توی زندگی استفاده کنم
اینم یک 5دقیقه برای تو که استفاده کن و همیشه عالی باش
فقط باید اونموقع یه این موضوع فکر کنی. تکرار کن تا ملکه ذهنت بشه
(1399 خرداد 15، 0:23)آبـی نوشته است: [ -> ]سلام و شب بخیر...
یک روز نسبتا عادی...
منتهی امروز دیگه خیلی خیلی عادی بود...
۸ ساعت توی تخت بودم و هیچ واکنشی به زندگی نشون نمیدادم...
فقط کل اتفاقات این مدت رو مرور کردم...
چیزی به ذهنم نرسید که وضعیت رو بهتر کنه
یعنی اکثر موارد کمالگرایانه بودن که وضعیت رو همیشه بدتر کردن تا اینکه بهبود بدن...
باز دیشب احساساتی شدم و یه بله دادم...
امشب که درست و حسابی فکر میکنم با خودم میگم ای خدا...
چرا دوباره یه اشتباه رو تکرار کردم...
اصلا چرا این ذهن درست و حسابی کار نمیکنه و مسائل رو تجزیه تحلیل نمیکنه؟
سلام آبی جان
یه موضوعی هست که میگه هر چه بیشتر از ذهن کار بکشید بازدهی آن بیبشتر میشود
تو خودت تجزیه و تحلیل را بلدی که از ذهنت یک شبه انتظار داری؟
باید برا ی هرکاری مسیر نورون ها تشکیل بشه
مثلا وقتی دارای زبان یادمیگیری توی ایران مسیرش سخت ساخته میشه
اما توی خارج چون دیگه با مسیر فارسی کاری نداری یک اجبار هست که باید یادبگیری
اگر میشه کمی بیشتر بگو دقیقا تجزیه و تحلیل چه چیزی؟
(1399 خرداد 15، 0:23)آبـی نوشته است: [ -> ]پینوشت:
نمیتونم اسمش رو افسردگی بزارم. اما احساس میکنم بازم درگیر افسردگی شدم...
اشتها ندارم... یک هفتهست تنها خوراکم شیر بوده و شیر....
میلی به بیرون اومدن از تخت ندارم... هیچ واکنشی نسبت به اتفاقای خوب اطرافم نشون نمیدم
حتی منتظر اون "خبر خوب ناگهانی که مطمئن بودم عملا هیچوقت از راه نمیرسه"، هم نیستم
پرخاشگری هم نگم... داره از درون تغذیه میکنه و رشد میکنه...
کاش همه چی بهتر بشه یا کاش با این اوضاع بتونم دست به کار بشم... و برنامهی اول رو به ثمر برسونم...
آبی جان
این تیکه از حرفهات من رو نگران میکنه.
شروع کن به انجام دادن کارهایی که قبلا ازشون لذت میبردی. مثل نقاشی و کشیدن چهره.
به این فکر نکن که الان حسش نیست. اون لذته دوباره میاد.
این روزها یه مقدار به طبیعت برو. جایی که فضای سبز هست. درختان و گیاهان و گلها.
این وضعیت چیزی شبیه به «بیتفاوتی» نسبت به زندگی هست.
تو این بیتفاوتی رسیدن به لغزش کمترین اتفاق ممکن هست.
خیلی مراقبت خودت باش.
(1399 خرداد 15، 9:44)عرفان. نوشته است: [ -> ]سلام آقا آرمین ممنون
قانون پنج ثانیه یک کتاب از خانم مل رابینز و کتاب خیلی قشنگی بود
این لینک خلاصه کتابه که دو دقیقه است
سلام داداشم
من یه سمینار از این قانون دیده بودم و خیلی عالی بود.
برمبنای همین کتاب.
این قانون رو اگه آدم بهش توجه داشته باشه و تمرین کنه دیگه تو هیچ کاری اهمالکاری و تنبلی نمیکنه.
مثلا من شبها میخوام برم مسواک بزنم و نخ دندون بکشم سختم میاد.
با توجه به این قانون پا میشم و در عرض ۵ ثانیه خودم رو به موقعیت لازم میرسونم.
(1399 خرداد 15، 9:44)عرفان. نوشته است: [ -> ]من کلا قانون ها را سعی میکنم یاد بگیرم و توی زندگی استفاده کنم
اینم یک 5دقیقه برای تو که استفاده کن و همیشه عالی باش
فقط باید اونموقع یه این موضوع فکر کنی. تکرار کن تا ملکه ذهنت بشه
این خیلی جالب بود.
تا به حال نشنیده بودم.
تا بیاید من از خودم بگم.
امروز خدا رو شکر به
پـــــاکی سپری شد.
از صبح مشغول نظافت و تمیزکاری شدم. مقداریش هم باقی موند البته.
با تعدادی از دوستان در ارتباط بودم اینترنتی.
الان هم مشغول خوردن مغز سه تخمه مزمز هستم. خیلی دوست میدارم.
سلام منم رفتم روستا خیلی هوا خوب و اصلا آدم یادش میره از زندگی و مشکلات
پر درخت و باغ و به به الان وسط سبزوار نشستم
اگه شد عکس هم میزارم براتون
پوريا / 3 اسفند 98/ 103 روز خوب