سلام
(1399 خرداد 7، 23:18)Saman79 نوشته است: [ -> ]امروز غمگین نبودم و افسردگیم داره به مرور بهتر میشه. بدون شک از اثرات ترکه و دوستانی که مثل من حس میکنن یه غم درونی توی سینشونه مطمئن باشن که ترک خیلی کمکشون میکنه. سه روز اول همش حس میکردم یه نیاز بزرگ دارم اما مقاومت میکردم اما امروز حس میکردم خودمو دارم از منجلاب میکشم بیرون. یه حال خوب.. یه انگیزه خوب برای ادامه و یه شادی درونی سوغاتی فقط و فقط 3 روز ترک بود که به من داده شد و انقد ارزش داره که با تمام پول های دنیا هم نمیشه خریدشون.
علی جان
این بخش این بخش از صحبتهات چقدر خوب بود.
خدا رو شکر که داری اثرات پاکی رو میبینی و قدم به یه زندگی تازه میذاری.
بیاندازه خدا رو شکر کن.
نقل قول: هدف گذاری درسیمو روی 6 ساعت تنظیم کردم و به 5 و نیم ساعتش رسیدم. خب این شاید عالی نباشه ولی یه پیشرفت خوبه و فکر میکنم فردا این پیشرفت بیشتر بشه و همیشه چشم انداز زمانی قشنگه که به نوک قله برسی.
آفرین به پیشرفت.
انشالله که همین جور درسها رو ادامه بدی.
خب داداش باقی روز رو چه کار میکنی؟
اگه دوست داری از باقی برنامههات هم بهمون بگو.
برنامه تفریحی هم در طول روز داری که حال و هوات رو عوض کنه؟
نقل قول: بچه ها اینبار میخوام آخرین بار باشه. باید آخرین بار باشه. بلاخره بعد از 7 ، 8 سال گرفتاری و تجربیات بد اینبار میخوام با تمام وجودم این ترکو نگه دارم.
ماشاءالله به روحیه.
همینه.
نقل قول: بچه های خوب آسمونی، هر شب میام و یه متن مینوسم.
منتظرت هستیم.
(1399 خرداد 7، 23:34)آبـی نوشته است: [ -> ] من شکستم باز....
بچه ها واقعا نمیدونم چرا دارم اینطوری میکنم با خودم
.
.
.
آبی / ۷ خرداد / صفر ....
آبی جان داداش عزیزم خیلی ناراحت شدم برات. درد تو انگار که درد منه.
اما از طرفی خوشحالم. چون مطمئنم این پایان ماجرا نیست. وقتی اینها رو اومدی اینجا نوشتی یعنی امیدواری و دنبال راهکار.
پس جای غمی نیست. ما کنارتیم و هر کمکی از دستمون بربیاد انجام میدیم.
ولی لطفا تو هم به خودت کمک کن.
ازت میخوام ۳ تا کار انجام بدی و نتیجهاش رو برامون بذاری:
۱-
هدفهای پاکیت رو بنویس. اگه نوشتی قبلا بازنگری کن و اصلاحشون کن.
امکان نداره ما هدفمند باشیم و این اهداف رو مدام مرور کنیم. بعد به راحتی دچار فراموشی بشیم.
۲- بنویس برامون که چه چیزهایی میتونن زمینهساز این کار برات بشن.
دور چه چیزهایی رو باید خط بکشی؟
مشکل کنترل چشم هست یا فکر یا چی؟
۳- بنویس که چه کارهای خوبی رو میتونی در طول روز انجام بدی که بهت کمک کنن؟
چه عادتهای خوبی رو لازمه به زندگیت اضافه کنی؟
اهمیت دادن به خودمون این جوری تعریف میشه:
۱- شناخت اهداف و اولویتهامون
۲- انجام کارهایی که ما رو به اهداف و اولویتهامون میرسونه
۳- دوری از هر چیزی که ما رو از اهداف و اولویتهامون دور میکنه
(1399 خرداد 5، 16:14)آرمین نوشته است: [ -> ] (1399 خرداد 5، 14:10)آبـی نوشته است: [ -> ]دور خیلی از چیزها رو باید خط بزنم
خیلی از عادت های خوبم رو باید از سر بگیرم
هر موقع به یه جمعبندی از این موارد رسیدی، خوشحال میشم برای ما هم بنویسی.
دفعه قبل گفتم هر موقع به جمعبندی رسیدی.
این سری میگم حتی اگه به جمعبندی هم نرسیدی، نتیجه رو اینجا بذار.
کمکم پیش میریم.
(1399 خرداد 8، 1:30)soshians نوشته است: [ -> ]غمگینم و مفصل درباره اش تو اینجا نوشتم..کار ..کار..کار..درسته دغدغه ی اصلیمه ولی شاید به اندازه ای که باید دنبالش نگشتم..دوران بیکاری خیلی دوران بدیه واقعا..
سعید جان
نبینم که غمگین باشی و آزردهخاطر.
بیکاری سخته. انگار که زندگی آدم رو هواست. میفهممت.
اما این دوران هم حتما به لطف خدا میگذره و به سرانجام خوش میرسه.
امیدوارم خسته نشده باشی و باقدرت ادامه بدی.
برادر یه پیشنهاد دارم.
من هر وقت یه کار سخت میخوام انجام بدم و نمیتونم انجام بدم،
به خودم میگم میرم اون کار سخت رو میکنم و در عوض بعدش میرم کانون یا پیش فلان شخص نتیجهی تلاشهام رو میگم.
چون میخوام نتیجه تلاشهام رو جای دیگه اعلام کنم، پس بهترین تلاش ممکن رو انجام میدم.
گفتی که سختمه بخوام تماس بگیرم و رزومههام رو پیگیری کنم.
من میگم هر روز این سختی رو به خودت بقبولون. با این دید که شب میای و نتیجه تلاشهات رو برای ما تعریف میکنی.
نقل قول: سه روز خوب دارم ولی هنوز نشستم فکر کنم به دلایل شکست های سریالی قبلیم..تا اونا رو آنالیز نکنم نمی تونم امیدوار باشم که از این شکست های سریالی بیرون بیام..
واقعا هم همین جوره.
امیدواری ما اون جایی رقم میخوره که مشکلمون رو پیدا میکنیم و براش راهکاری پیدا میکنیم.
خوشحال میشیم آنالیزت رو که انجام دادی، نتیجهاش رو هم با ما به اشتراک بگذاری.
سعید / 8 خرداد/ باز هم شکست...
این دیگه من نیستم..تبدیل به آدم دیگه ای شدم..بی توجه به نتایج بد همین جور شکست پشت شکست..فکر کنم تو یک ماه اخیر 5، 6 بار شکستم..بدون هیچ هدفی می شکنم و بدون هیچ هدفی عادت کردم به اینکه ناراحتی هامو با پ.و.ر.ن تسکین بدم..کدوم تسکین؟! هیچ حس خوبی ندارم و اصلا حالم بهتر نمیشه بعد از این کار پس چه تسکینی...بیشتر بی هدفم و این باعث میشه موقعی که نزدیک میشم به پ.و.ر.ن دلیلی برای فرار ازش نبینم..نه خیلی ازش لذت میبرم نه این روزا خیلی ازش بدم میاد..یه حس مسخره ی بی هدفی..انگار که گم شده ام..انگار که همه ایده آل هام و دلایلم برای مقاومت رو فراموش کردم. همه ی اون حرفایی که به بقیه میزنم رو یک درصدش رو هم رعایت نمی کنم..پس چطور میتونم جواب بگیرم..وقتی آدم حالش بده هیج چیز رو جدی نمیگیره..دلش میخواد فقط روزا بگذره حالا هر جور هم که بود..زندگی بالا و پایین داره و این روزها قطعا یکی از بدترین روزهای سال 99 اه برام...حتی راز و نیازهام با خدا خالیه و بی حس و حاله..هر وقتی رابطه ام تو زندگی با خدا تضعیف میشه سریالی میشم..نمی دونم مثل این میمونه که خدا باهام دیگه حرف نمی زنه..یا من حال و حوصله ی حرف زدن باهاش رو ندارم..فقط اونه که میتونه نجاتم بده از این گرداب.
سلام
سعید جان
این معلومه که تو نیستی.
ما همون سعید جدی و هدفمند و باانگیزه رو میخوایم. این اصلا خود تو نیست.
این روزا بهخاطر بیکاری حتما حس و حالت بده. میدونم.
ولی این حس و حال رو از این بدتر نباید بکنی.
ما اگه تو مسیر بد بیفتیم معلوم نیست تا کجا پیش بریم.
نقل قول: .بیشتر بی هدفم و این باعث میشه موقعی که نزدیک میشم به پ.و.ر.ن دلیلی برای فرار ازش نبینم..نه خیلی ازش لذت میبرم نه این روزا خیلی ازش بدم میاد..یه حس مسخره ی بی هدفی..انگار که گم شده ام..انگار که همه ایده آل هام و دلایلم برای مقاومت رو فراموش کردم.
میتونم خواهش کنم ازت یک بار دیگه
هدفهای پاکیت رو بنویسی؟
حتی مرور کردن و یادآوریشون هم به آدم انگیزه میده.
لطفا هر روز بیا گروه و باهامون صحبت کن.
تو خودت نریز.
حسهای بدت رو اینجا رها کن و بعد برو حسهای خوبت رو جای دیگه پیدا کن.
بچههای گروه قرار بود گردهمایی داشته باشیم.
کسی هست؟
اعلام حضور بزنید.
(1399 خرداد 8، 19:09)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام آبی جان
خسته نباشی و خداقوت.
کلاس چطور بود؟
حالت بهتره داداشم؟
سلام بر داداش آرمین عزیز
ممنونم. سلامت باشی داداش جان
بد نبود... مثل همیشه... جز یکی از درس ها، آخرین روز کلاس های مجازی بود...
شما خوب هستی داداش جان؟
من هم مثل دیشب و تقریبا مثل همیشه...
سلام
بشدت سرم شلوغه
درس/شیمی/زیست/سوادرسانه/عربی اینها را باید تکالبف بنویسم کل کتاب دوره کنم مطالب جدید بفهمم و از شنبه آزمون بدم
من خوبم آبی جان. ممنون.
تو این کلاسهای مجازی با این فشردگی که گفتی کسی هم چیزی یاد گرفت؟
فکر کنم نیاز به یه مقدار آسودگی ذهنی داری.
چیزی که حواست رو پرت کنه و حسابی به خودش مشغول. همراه با حال خوب.
وقتی حالت خوب بشه بعد میتونی بفهمی کجایی و داری چه کار می کنی.
----------
عرفان چه خبره این همه درس میخونی؟
مگه میخوای رتبه یک کنکور بشی؟
(1399 خرداد 8، 19:23)آرمین نوشته است: [ -> ]عرفان چه خبره این همه درس میخونی؟
مگه میخوای رتبه یک کنکور بشی؟
آقا ارمین وقتی هدفت انتخاب بکنی حاضر به انجام هرکاری میشی
دست من نیست که چون اجباری باید تکالیف ارسال کنم
من برم نماز
(1399 خرداد 8، 19:26)عرفان. نوشته است: [ -> ]آقا ارمین وقتی هدفت انتخاب بکنی حاضر به انجام هرکاری میشی
دست من نیست که چون اجباری باید تکالیف ارسال کنم
من برم نماز
داداشم ثابتقدم باشی تو مسیرت. عالیه.
انشاءالله همیشه این قدر هدفمند باشی و پرتلاش.
التماس دعا دارم.
آقا آرمین
به نظر شما کار خوبی میکنم تجربه 40روز پاکی ام را که دارم میرسم pdf میکنم؟