سلام به داداش گل استوایی
این عید عزیز بر شما مبارک.
نماز روزههاتون قبول باشه.
(1400 ارديبهشت 21، 23:48)سرباز ولایت 313 نوشته است: [ -> ] (1400 ارديبهشت 21، 23:18)آرمین نوشته است: [ -> ]سرباز جان
خانوادهات این طور بودن که همیشه اصرار کنن نماز بخون؟
در خودت چقدر این نیاز رو میبینی که با خدا صحبت کنی؟
چقدر در طول روز احساس نیاز به وجود و همراهی خدا میبینی؟
اینها پیشزمینه یک نماز خوب هست.
سلام داداش آرمین گل
آره خانواده من همین الانم اصرار میکنم ولی وقتی من غرق خ.ا نمیذاره نمازمو بخونم ...
واقعا موندم چکار کنم.
سرباز جان وقتهایی که کاری رو به اصرار شخص دیگهای انجام میدیم، ممکنه که به مرور اون میل درونی از بین بره؛ هر چند این میل درونی زمانی و روزگاری در بالاترین سطح وجود داشته.
جواب دو تا سوال بعدی رو ندادی.
داداش جان ماشاءالله که به زور هم شده نمازت رو امروز خوندی. میدونم چی میگی. آدم وقتی غرق در گناهان باشه چطور میتونه یه ارتباط معنوی خوب برقرار کنه؟ معلومه که خیلی سخته.
اما در عین سختی، خودت رو پایبند به نماز کن. برای دونه دونه نمازهات آلارم بذار و خودت رو متعهد به نماز اول وقت کن. تو
قرار عاشقی اعلام وضعیت کن.
قبل از نماز اندکی بشین و تامل کن سر سجادهات. با خدا صحبت کن.
بعد از شروع نماز هم عجلهای برای پایان دادنش نداشته باش.
مطمئن باش چند روزی که بگذره ارتباطهای معنویت عمیقتر میشه.
یه نکته خیلی مهم
اگه در طول روز افکار ما زیاد درگیر وسوسههای شیطانی بشه، این ارتباط برقرار نمیشه.
الان برای خودت مشخصه که در چه زمانهایی وسوسهها به سراغت میان؟ تو چه شرایطی؟ در حال انجام چه کاری؟
این موارد رو اینجا هم بنویس تا بهت بیشتر کمک کنیم.
(1400 ارديبهشت 22، 3:45)سرباز گمنام نوشته است: [ -> ]سلام آقا آرمین
بله؛ اتفاقا ۹۰ درصد اینکه اومدم اینجا گفتم این بود که دوباره اون اعلام وضعیت رو داشتم باشم
تا ۴۰ روز دوم
یعنی تا ۸۰ روزگی
میترسم!
میترسم از لغزش
از حسی که بعدش بهم دست میده
راستش این افکار معمولا شبا که تنها هستم تو اتاق به ذهنم میاد و معمولا میتونم کنترل کنم
اما امشب خیلی فشار بود روم، و به شکل فجیع سراغ فیلم و عکس رفتم که پشیمون شدم و برگشتم
گاهی اوقات که تحریک میشم
یه آیا از قرآن رو گوش میدم خوب میشم
ولی دیشب اصلا یادم نبود
بازم ممنونم از لطف شمادک که وقت گذاشتید
گمنام جان نظرت چیه ساعت خوابت رو یکم به جلوتر بکشی؟ برای شبها هم از ساعت 9 شب به بعد یه برنامه مشخص داشته باشی؟
وقتی آدم برنامه معین داشته باشه و خصوصا اون برنامه آدم رو به معنای واقعی کلمه مشغول (engage
) کنه، جایی برای فکرهای الکی باقی نمیمونه.
ماشاءالله به مقاومتهات.
و
تولدت هم خیلی خیلی مبارک.
انشاءالله همیشه لبخند روی لبت باشه و سلامت باشی.
(1400 ارديبهشت 22، 5:19)هومان نوشته است: [ -> ]هومان/21 فروردین/31 روز پاک ( راسیاتش 32 روز ولی خوب چون من صبح زود اعلام وضعیت میکنم اون روز که توش هستیمو حساب نمیکنم)
میخوام یذره از تجربم بگم:::
ماه رمضون واقعا ماه عالی ای بود یعنی من حاضرم 1 ماه دیگه هم روزه بگیرم
واقعا این که فکر ادم درگیر نیست خیلی چیز خوبیه ، حتی نیاز نیست به پاکی فکر کنم یا نگرانش باشم (چشم شیطون کور)
حالا از الان به بعدشو باید یه فکری بکنم
اصلا دوست ندارم بیام و بنویسم که :::<<هومان/؟؟؟؟؟؟/شروع پاکی>> پس باید از قبل یه فکری براش بکنم
میترسم ولی خوب بهترین چاره برای ترسامون اینه که :: کاری کنیم
پس حالا باید کاری کنم ،، شاید 1 ماه دیگه هم روزه بگیرم چون 1 ماه روزه قضا از قبل دارم
فعلا یذره ارامش بگیرم بهترین کاره
از همه کسایی که این جا هستن هم تشکر میکنم چون واقعا جدای از این داستان دارن مرامی به هم کمک میکنن
دمتون گرم مشتیا!!!
عجب تجربه مشتی برامون نوشتی هومان جان.
دست گلت درد نکنه.
حتی اگه هر روز هم روزه نگیری، اما میتونی هفتهای یکی دو روز روزه رو تو برنامه هفتههای آیندهات داشته باشی. یه راهکار قوی برای حفظ و افزایش اراده.
هومان
قبلا تو چه شرایطی لغزش داشتی؟
اون شرایط ممکنه دوباره به وجود بیاد؟
چه طور میشه ازش پیشگیری کرد؟
اگه به وجود اومد چطور میشه به خوبی مدیریتش کرد؟
اینها چیزهایی هست که الان باید بهشون فکر کنی.