سلام رفقا
خواستم چند کلمه ای صحبت کنم باهاتون.
مدتیه کلا از راه پاکی خارج شدم ، درست زمانی که همه چی داشت درست میشد . اوضاع سختیه ، و اینکه میخوام درباره لغزش ها بگم .
اولین لغزش ( که ده روز پاکی داشتم ) بیشتر بخاطر ترس بود چون بدن درد گرفته بودم حالات عجیبی داشتم .
بعد از لغزش هم هنوز اون حالات عجیب مونده بود که منجر به لغزش دیروز شدن .
یکی از اون حالات عجیب ، یه چیزی مثل سنگین بودن جسمه ، این طوری که یه جا بند نمیشم و در کنارش یه حالت تحت فشار بودن دارم .
فکر میکنم بخاطر ورزش نکردن و تغییر میزان دوپامین و ناقل های عصبی بدنم بهم ریخته .
خلاصه کنم ، اوضاع سخت و عجیبیه ، امیدوارم دوباره بتونم به فعالیت هام برگردم . شاید تا چند روز دیگه شرح حال ننویسم .
برام دعا کنین
روز و روزگار خوش
سلام
امیر عباس صفر.
برای دومین بار به فاصله 4 روز
(1400 بهمن 27، 0:40)Pirooz2019 نوشته است: [ -> ]سلام بر دوستان قدیمی و جدید .
فکر کنم مسن ترین عضو کانون من باشم
میخوام یه دوره ده ساله پاکی را از امسال شروع کنم
فقط چطور باید این نوار پاکی را صفر کنم که ماله سال های قبل ثابت مونده
و اینکه اینجا اعلام وضعیت میشه مثل سالای قبل با کلا کنکله
سلام خدمت پیروز آینده گروه در پاکی
البته دوستان همه شما روزی در مسیر پاکی پیروز میشید
به خودتون باور داشته باشید
داداش اینجا باید اعلام وضعیت کنی
سلااااااااااااام به بچههای عزیز استوا
حالتون چطوره بچهها؟
میلاد حضرت علی و روز مرد رو به همتون تبریک میگم
ببینم برنامه گردهمایی چیدین؟
بذارید یه کم برنامه ریزی کنیم تا ان شاالله اگه به نتیجه رسید اجراش کنیم
امیرعباس جان
داداش امیرعباس ناراحت شدم؛ چی شد که کار به لغزش کشید؟
تاگون جان
داداش تاگون عزیز؛ این حالات میتونه دلیلش هر چیزی باشه؛ آیا باید به خاطرشون لغزش کرد؟
بله درک میکنم چقدر حال بد میتونه اذیت کننده باشه اما چیزی که مسلمه اینه که با خ.ا درست نمیشه، چه بسا بدتر هم بشه
برای حال بدت همونطور که گفتی ممکنه به خاطر کمبود تفریح و ورزش باشه؛ پس با رسیدگی به این موارد میتونی سطح انرژی و شادابیت رو بالا ببری
منتظر پست های شرح حالت هستیم
امیرمحمد جان
چه متن جالبی بود
دقیقاً همینه. سوای از سیراب سلطون بازیای بعضی به اصطلاح دانشمند! ما اینو کاملاً تجربه کردیم و میدونیم که چقدر مخرب هست
داداش برای خواب، ما الآن فصل زمستونیم. طبعاً اوم بیشتر خوابش میاد ولی خو نمیشه گفت به خ.ا بی ربطه. در واقع بعد از خ.ا عمدتاً بدن خسته ست و نیاز به استراحت داره
نقل قول: استوا خیلی ضعیف شده و سرپرست و حامی نداره
جان؟
پس مهدوی اینجا چیکاره ست؟
گفته باشم، دوباره تکرار بشه گروه رو میبندم و میرم پشت سرمم نگاه نمیکنم
تشویق برای یک نفر، تنبیه برای همه
آقا آرمین استراحتن و باید دعا کنیم حالشون خیلی زود بهتر شه. سرباز گمنام هم یه کم به استراحت نیاز داشت ان شاءالله برمیگرده. مهدوی هم که اینجاست دیگه چی میخوایی؟
داداش عزیز باید اولویت سنجی کنه. اولویتت پاکی و درس هست یا خود تلگرام؟!
ببین راه های درس خوندن تا دلت بخواد زیادن. قبلاً یه راه حلی بهت گفتم اما قبولش نکردی. گفتم که تلگرام رو روی گوشی پدر و یا مادر نصب کن و عضو اون کانال های درسی شو؛ هر چند روز چک کن اگه فایل جدیدی اومده منتقلش کن روی گوشی یا کامپیوتر خودت و در عوض تلگرام رو کلاً از نیست و نابودش کن.
این روشیه که به ذهنم رسیده اگه روش بهتری هست انجامش بده اگه نه اینو سفت و سخت بچسب
برای مراحل لغزشی که نوشتی؛ حواستو بده به مورد اول. اون معمولاً نقطه شروع لغزش ها هستش پس باید جلوشو گرفت
معراج جان
داداش عزیز حالت چطوره؟ چرا کار به لغزش کشید؟ دلیلش چی میتونه باشه؟
آرین جان
داداش آرین؛ باید برای زمان دوش گرفتن برنامه و آمادگی داشت. اینکه فرد برای مدت طولانی و بدون توجه به چارچوب های پاکی بخواد توی حموم بمونه طبیعیه که این وضع خطر آفرین خواهد بود
از یه طرف دیگه باید تفریحات رو هم در نظر گرفت. مثلاً هم که نوشتی با دوستات بیرون بودی خودش یه تفریح خیلی خوبی میتونه باشه
سپهر جان
داداش سپهر عزیز حالت چطوره؟ شنیدم کرونا گرفتی خیلی ناراحت شدم
ان شاءالله که داداش عزیزمون خیلی زود حالش خوب بشه و همه چی براش اوکی باشه
اوضاع پاکی چطوره داداش؟ اوضاع درسی و روحی چطور؟
اون پستت که از حال و روزت نوشتی رو که خوندم دلم درد گرفت خدایی
خیلی ناراحت شدم؛ اما همزمان خیلی ازت ممنونم که با به اشتراک گذاشتن دردهای بازم سعی داشتی کمک کنی به دوستات. ان شاءالله که قدر این فرصت ها رو بدونیم
و اینکه
همه اینهایی که نوشتی رو کاملاً درک میکنم
به جز تب و گلودرد؛ بقیه اش روتین زندگی شده
پس چه خوبه که قدر بدونیم
مهدی جان
داداش مهدی نمره ات برای دیروز خوبه اما باید خیلی به 20 نزدیک تر بشه
دلایلی که برای لغزش نوشتی، یه سریاشون درستن اما بقیه صرفاً دلایل روتین هستن. همونطور که سایلنت ویس گفت، باید ببینی قبلش به چه فکر و یا فعالیتی مشغول بودی؟
از اسمش معلومه. ریشه یابی. باید ریشه این لغزش رو پیدا کنی
امیرعلی جان
سلام و صد سلام به امیرعلی گل و گلاب
داداش دمت گرم چه حرفای زیبایی زدی. ممنون بابت پیشنهادت؛ حتماً بهش فکر میکنم و سعی میکنم براش برنامه بچینم
داداش عزیز چه تحلیل و آمالیز دقیق و قشنگی
پس با این حساب بریم به پاکیا برسیم که این بار قراره پاکی های طولانی داشته باشیم
امیرعلی جان یادت باشه که همیشه حداقل یه کار برای انجام دادن داشته باشی
منظورم اینه که هر وقت تایم خالی داشتی، یه فعاليت برایخودت داشته باش که با انجام دادنش هم وقتت رو پر کنی هم بتونی استفاده ببری
مرد مقاومت جان
سلام به داداش گلمون
دلمون برات تنگ شده بود داداش
ای بابا؛ داداش کمک خواستی بگو مینی بوس میگیریم گروهی میاییم کمک
ان شاءالله که پدر گرامی به سلامتی برگردن و از دست تنهایی درمیایی
برای مواردی که به عنوان علل خ.ا نوشتی، چه راهکارهایی در نظر داری؟
سایلنت ویس جان
سلااااااااااااااااااااام به داداش سایلنت ویس عزیز
چقدر دلتنگت بودیم داداش؛ حالت چطوره؟
اوضاع جسمی، روحی و روانی و پاکی چطوره؟
داداش ایده خوبیه؛ مثل نوشتن روی کاغذ میمونه. البته میشه این ایده رو بهترش کرد. اینکه گزارش روزانه داشته باشیم
گزارش روزانه هم شامل وضع احساسی میشه هم اتفاقات دیگه؛ پس ما اینجوری میتونیم با یه گزارش یه نقشه کامل از وضع اون روزمون ارائه بدیم
سورنا جان
داداش عزیز واقعاً ناراحت شدم که اینجوری شد
دلیلش چی بود؟ منظورم دلیل اساسی و پایه ایش.
درسته؛ زحمت های چندین روزه و حتی چند ماهه و چند ساله آدم میتونه در یک لحظه از بین بره
اشکال نداره، دوباره قراره پاکی های طولانی به دست بیاریم
پس عزمت رو جزم کن و دوباره برای پاکی تلاش کن
مواقعی که حس کردی وسوسه شدی حتماً به اورژانس کانون سر بزن
سلام
دیشب به خودم گفتم: شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی آید، از بهاری میآید که فرا میرسد.
گیاه به روزهایى که رفته، نمی اندیشد، به روزهایى می اندیشد که می آید، اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد، چرا ما انسان ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر آنچه میخواهیم، دست یابیم؟
نامه_های_عاشقانه_یک_پیامبر
جبران_خلیل_جبران
____________________________________________
هرچی توی دلته بنویس. فکرایی که توی سرته و به زبونت نمیاد. این فکرا روی دلت بار میشه، میماسه، نمیذاره راحت حرکت کنی، جای فکرای تازه رو میگیره و خلاصه دلتو میپوسونه. تو میشی زبالهدونی فکرای کهنه، که اگه حرف نزنی، گَندش میکُشدت!
اسکار_و_بانوی_صورتی_پوش
اریک_امانوئل_اشمیت
___________________________
آدمها آنقدر زود عوض میشوند که تو فرصت نمیکنی به ساعتت نگاه بیندازی و ببینی چند دقیقه بین دوستیها و دشمنیها فاصله افتاده است.
چراغها_را_من_خاموش_میکنم
زویا_پیرزاد
_________________________________
داوری نکنید تا بر شما داوری نشود
و حکم نکنید تا بر شما حکم نشود.
چه بسیار انسان هایی که با سرزنش دیگران
بیماری را به سوی خود کشانیده اند.
آن چه را که انسان در دیگران سرزنش می کند،
در واقع به سوی خودش جذب میکند ...
?چهار_اثر_از_فلورانس
اسکاول_شین
______________________________
این اشتباهِ خودِ ما بود که درباره ی این لحظه با دیگران صحبت کردیم و قصد داشتیم آن را به عنوان لحظه ای به یاد ماندنی به ثبت برسانیم؛ می توانستیم خودمان از این واقعیتی که اتفاق افتاده بود، لذت ببریم!
عقاید_یک_دلقک
هاینریش_بل
__________________
من به بودنِ محض و حضور با تمام وجود در لحظه معتقدم، یعنی باید با تمام وجود با کسی باشی که کنارت است.
میچ، الان که با تو صحبت میکنم، میکوشم، همه حواسم جمعِ آن چیزی باشد که دارد بینمان اتفاق میافتد. و دیگر به مباحث هفتههای گذشته فکر نمیکنم. به اتفاق جمعه آینده فکر نمیکنم. به داروهایی که باید بخورم، فکر نمیکنم. من دارم با تو صحبت میکنم. دارم به تو فکر میکنم.
سه_شنبه_ها_با_موری
میچ_آلبوم
________________________
اگر فقط به مطالعه کتابهای رایج که همه آدمها میخوانند اکتفا کنی، تو هم مانند آنها فکر خواهی کرد.
جنگل_نروژی
هاروکی_موراکامی
____________
من آموخته ام که مردم فراموش خواهند کرد شما چه گفتید،
فراموش خواهند کرد چه کردید ...
اما هرگز فراموش نمیکنند که
چه حسی به آنها منتقل کردید ...
مایا_آنجلو
____________________
گاهی زندگی مانند رمانی پر از دلهره است، اما در نهایت باید صفحهای که در آن هستیم را رها کرده و ورق بزنیم، زیرا نمیدانیم چه اتفاق خوبی قرار است بیفتد ...
___________________
خبر بد :
هيچ چيز هميشگى نيست ...
خبر خوب :
هيچ چيز هميشگى نيست ...
_________________________
اعتمادبه نفس جذاب ترین صفتی است که یک نفر میتواند داشته باشد.
چطور کسی میتواند ببیند شما چقدر فوق العاده اید وقتی خودتان نتوانید ببینید؟!
دارن_هاردی
_____________________
شما شبیه کسانی خواهید شد که بیشترین رابطه را با آنها دارید پس با افرادی معاشرت کنید که ذهنی ثروتمند دارند ...!
آلبرت_انیشتین
_______________
من میدانم که در وجودم بدیها و زشتیهای بسیاری بود، و شایستهی هیچ ستایش و ترحمی نیستم. آنکه مرا سرزنش کند باید بداند که من خود، پیوسته مشغول ملامت خویش بودهام ...
نیکالای_لسکوف
_______________
اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد ﻗﻄﻌﺎً میمیرد؛
ﭼﻪ در درﯾﺎ، ﭼﻪ در رؤﯾﺎ، چه در دروغ، ﭼﻪ در ﮔﻨﺎﻩ، چه در خوشی، چه در قدرت، چه در جهل، چه در انکار، چه در حسد، چه در بخل، چه در کینه، چه در انتقام.
مواظب باشیم غرق ﻧﺸﻮﻳﻢ!
✍️ گاندی
______________
از آدم دروغگو نپرس
که چرا دروغ گفتی ...
چون حتما
با یک دروغ دیگر قانعت میکند !
مارک_تواین
________________
نقل قول: سایلنت ویس جان
سلااااااااااااااااااااام به داداش سایلنت ویس عزیز
چقدر دلتنگت بودیم داداش؛ حالت چطوره؟
اوضاع جسمی، روحی و روانی و پاکی چطوره؟
داداش ایده خوبیه؛ مثل نوشتن روی کاغذ میمونه. البته میشه این ایده رو بهترش کرد. اینکه گزارش روزانه داشته باشیم
گزارش روزانه هم شامل وضع احساسی میشه هم اتفاقات دیگه؛ پس ما اینجوری میتونیم با یه گزارش یه نقشه کامل از وضع اون روزمون ارائه بدیم
سلااااااااااااااااااام به مهدوی کانون
قربانت داداش
اوضاع در حال تلاش و پیشرفت
یاد مشاورا افتادم
هر روز باید گزارش کار پر کنی
اگه نمیخوای گزارش کار پر کنی قید رتبه برتر شدن هم بزن
پ.ن:از زبان مشاور بود
گزارش روزتون رو بنویسیید
گزارش روز من امروز روز خوبی بود منتهی یکم تو زمینه درس کم کاری داشتم یه کم که نه خیلی کم کاری کردم
استمرار تو درس خوندن ندارم این هفته دو روزش و نخوندم
نقل قول: امیرعلی جان
سلام و صد سلام به امیرعلی گل و گلاب
داداش دمت گرم چه حرفای زیبایی زدی. ممنون بابت پیشنهادت؛ حتماً بهش فکر میکنم و سعی میکنم براش برنامه بچینم
داداش عزیز چه تحلیل و آمالیز دقیق و قشنگی
پس با این حساب بریم به پاکیا برسیم که این بار قراره پاکی های طولانی داشته باشیم
امیرعلی جان یادت باشه که همیشه حداقل یه کار برای انجام دادن داشته باشی
منظورم اینه که هر وقت تایم خالی داشتی، یه فعاليت برایخودت داشته باش که با انجام دادنش هم وقتت رو پر کنی هم بتونی استفاده ببری
سلام و ده صد بلکه هزاران صد درود به داداش مهدوی پر تلاش و حامی گل گروه
ممنون داداش
ان شاءالله این دفعه دیگه قبل از اینکه شیطون رو ما فن بزنه ما ضربه فنیش می کنیم و تااامااام
نگران نباش داداش جان کمبود کار که نیومده
من خودم مواقعی که وسوسه میشم کارام رو بی خیال میشم و این خیلی بده
یه شرح حال ریز هم بنویسم:
امروز از صبح که بیدار شدم کلی کار داشتم
. اول کلاس های آنلاین رو انجام دادم و کلی با این معلم های شوخم خندیدیم
بعدش هم رفتم سراغ درس و آزمایش و این جور چیزا که تا غروب وقت برد. غروب هم رفتم کار کردم و بعدش شام خوردم و فیلم دیدم
آخرش هم که کتاب خوندم و قرآن خوندم
. در کل روز خوبی بود، خدایا شکرت
واقعا هر دفعه که قرآن می خونم می فهمم که چقدر گناه دارم، چقدر با بهشت فاصله دارم، چقدر گناه کارم، چقدر چیز درباره خدا نمی دونستم، چقدر هنوز جا داره که خوب بشم و......
امروز با قرآن خوندن فهمیدم این راه خیلی طولانی هست و هنوز من حتی اول راهمنیستم...
ممنون از داداش سایلنت ویس بابت مطالب مفیدش
واقعا هر کدوم جای کلی تامل و تفکر داره