کانون

سلام داداش‌های عزیز استوایی

(1402 مرداد 6، 21:28)Amirali.d نوشته است: [ -> ]یا اباعبدالله شفاعت. آه چقدر لذّت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربّش! ولی چه کنم که تهی دستم. خدایا! تو قبولم کن!خطر وسوسه‌های درونی و دنیا فریبی را شناخته و بر حذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل، تنها چاره ساز ماست. ‌ای عاشقان اباعبدالله!

دیدید می‌خوایم یه جای مهم بریم و یه دیدار مهم داشته باشیم چه لباس‌هایی می‌پوشیم؟ مثلا برای عروسی هر لباسی که نمی‌پوشیم. خودمون رو به بهترین شکل آماده می‌کنیم.

حالا برای دیدار خدا واقعا میشه همین جوری آماده شد؟ یا باید به‌صورت ویژه خودمون رو آماده کنیم؟ 

برای دیدار خدا نمیشه مهیا و آماده شد؛‌ مگر اینکه لباس تقوا بپوشیم. خودمون رو از وسوسه‌های درونی و دنیا رها کنیم و دل به خدا بدیم.
برای خدا راه بریم. برای خدا ببینیم. برای خدا حرف بزنیم.
برای خدا بایستیم. برای خدا چشم‌ها رو ببندیم. برای خدا سکوت کنیم.

پا و چشم و دهان رو خدا به همه ما آدم‌ها داده.
اما آیا برای خدا به کار می‌گیریم‌شون؟ 

آدم باتقوا مدلش با مدل بقیه آدم‌ها فرق داره. لباسش با بقیه فرق داره.
این متفاوت بودن و این فرق داشتن با بقیه هم سختی‌های خودش رو می‌طلبه.
ولی حتما ارزشش رو داره. 

ممنون امیرعلی جان از وصیت‌‌نامه‌های زیبایی که برامون میذاری. 

سلام رفقا شبتون بخیر
شمرنمازش رامی‌خواند...
روزه‌اش راهم می‌گرفت...
آشکارا هم فسق وفجور نمی‌کرد...
وشاید اهل رشوه وربا هم نبود...
معاویه وابن زیاد وعمرسعد هم همین طور...
یادمان باشد...
زیارت عاشوراکه می‌خوانیم...
وقتی که رسیدیم به"لعن‌الله..."هایش...
لحظه‌ای به خودمان گوشزد کنیم؛
نکند این"لعن‌الله..."شامل حال ماهم بشود؟؟؟
ـــــــ مایی که گاه خودمان را ـــــــ
"ارزانتر"از شمر وعمر وابن زیاد می‌فروشیم...
_______
ما وقتی وارد مغازه کفش فروشی میشیم چقدر وقت میزاریم برای انتخاب یه کفش خوب؟؟؟
این کفشی که میخریم اگه اندازه نباشه پامونا میزنه و اگه قشنگ نباشه به دلمون نمیشینه حالا چرا انقدر وقت میزاریم؟؟؟
چون نوع کفش برای سلامتیمون مهمه و این که قراره در قبال اون کفش پول بدیم
حالا ما وقتی گناه میکنیم چی میدیم و چی به دست میاریم؟؟؟

(1402 مرداد 7، 11:50)ahmad862 نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها
به نظرتون فردی که یک ویدئو مستهجن میبینه و خ.ا نمیکنه باعث نمیشه که از خ.ا رها بشه؟
من یه ویدئو دیدم که گفت اگر فیلم مستهجن ببینین و خ.ا نکنین بعد یه هفته خ.ا از سرتون میره و اونو سرکوب کردین(چون باعث میشه کم کم احساس کنین با اون فیلم خیلیا خودشون رو خالی کردن و شما ارزشتون این نیست که با کسی یا چیزی که همه با اون خودشون رو خالی کردن باشین)
من فکر کنم حرفش درسته حالا اومدم از شما بپرسم ببینم که افرادی که اینو تجربه کردن بگن که درسته یا نه؟

احمد جان این رو یادت باشه. ما هیچ‌موقع از طریق روش‌هایی که گناه‌‌آلود هستن، نمی‌تونیم خودمون رو به پاکی برسونیم.
ما نمی‌تونیم یه گناهی رو مرتکب بشیم که به جاش یه گناه دیگه رو ترک کنیم.

چه بسا دیدن همین فیلم‌های زشت و بد، ما رو به گناه‌های بیشتری وادار کنه.
چه بسا همین فیلم‌ها، افکار گناه‌آلود ما رو تشدید کنه و چه بسا تا سال‌های سال، چیزهایی که دیدیم از یادمون نره.

اونی که معتاد فیلم‌های مستهجن شده، فکر می‌کنی چی شده که معتاد شده؟
چی شده که حتی به خاطر همین فیلم‌ها، حاضره از همسرش جدا بشه اما نمی‌تونه دست از اعتیادش برداره؟

کسی اگه می‌خواد به ارزش وجودی خودش پی ببره، روش‌های خیلی بهتری وجود داره. 

(1402 مرداد 7، 17:39)ahmad862 نوشته است: [ -> ]به نظر تو اگر ما موسیقی گوش کنیم یا با رل یا کراشمون حرف بزنیم(حرف معمولی نه مثبت ۱۸) در اونصورت بازم دچار لغزش میشیم
چون من خودم اینها رو تجربه کردم و تا مدتی سمتش نرفتم
آخه داداش من خودم می‌دونم که مشکل اصلیم وقت اضافی آوردنه ولی با این کار ها میتونم وقتمو پر کنم

داداش جان الان یه بخشی از روزت رو می‌تونی با برنامه‌نویسی و تقویت مهارت‌های کامپیوتری پر کنی.
یه بخشی از روزت رو با درس خوندن.
یه بخشی با ورزش کردن.
یه بخشی با مطالعه متفرقه در هر زمینه که دوست داری.
یه بخشی با نماز و قرآن و دعا و ...
یه بخشی با کانون اومدن.
یه بخشی با تلویزیون دیدن.
یه بخشی با مسئولیت قبول کردن در برابر خانواده و کمک به اعضای خانواده.

ما اطراف خونه‌مون چند تا مسجد هست و هر کدوم هم کلی برنامه‌های تابستانه برای اعضاشون دارن.
خیلی خوبه آدم بخشی از وقتش رو در چنین محیط‌هایی بگذرونه و رفت و آمد به چنین جاهایی داشته باشه.
اطراف منزل شما چنین جاهایی نیست؟

یه بخشی رو حتی می‌تونی با یادگیری هنر پر کنی.
خوشنویسی، نقاشی یا هر چیز دیگه که علاقه داری. 

مگه روز چند ساعته؟ با همین‌ها + 7 8 ساعت خواب، 24 ساعت تکمیل میشه. 

گوش دادن به موسیقی که گوش‌خراش نیست، محتواش آدم رو ناامید نمی‌کنه، محتواش ذهن آدم رو به سمت چیزهای نامناسب گرایش نمیده، خواننده‌اش حرف بد نمی‌زنه اشکالی نداره. اما در عین حال، باز هم نباید افراط بشه و براش باید حد نگه داشت.

اما ارتباط با نامحرم حتی برای صحبت‌های معمولی چیزی نیست که توصیه بشه. این رو توجه داشته باش که همه در چنین سنی، هیجانات بالایی برای چنین ارتباط‌هایی دارن. اما این ارتباط‌ها در این سن به ازدواج ختم نمیشه. ضمن اینکه خطر وابستگی و بعد از قطع ارتباط، دل‌شکستگی رو به دنبال داره. تازه اگه از این موضوع بگذریم که شیطان مرحله به مرحله و گام به گام انسان رو فریب میده و در نهایت کار به جاهایی کشیده میشه که اصلا فکرش رو هم نمی‌کردیم. 

(1402 مرداد 7، 22:26)آرمین نوشته است: [ -> ]

(1402 مرداد 7، 11:50)ahmad862 نوشته است: [ -> ]سلام بچه ها
به نظرتون فردی که یک ویدئو مستهجن میبینه و خ.ا نمیکنه باعث نمیشه که از خ.ا رها بشه؟
من یه ویدئو دیدم که گفت اگر فیلم مستهجن ببینین و خ.ا نکنین بعد یه هفته خ.ا از سرتون میره و اونو سرکوب کردین(چون باعث میشه کم کم احساس کنین با اون فیلم خیلیا خودشون رو خالی کردن و شما ارزشتون این نیست که با کسی یا چیزی که همه با اون خودشون رو خالی کردن باشین)
من فکر کنم حرفش درسته حالا اومدم از شما بپرسم ببینم که افرادی که اینو تجربه کردن بگن که درسته یا نه؟

احمد جان این رو یادت باشه. ما هیچ‌موقع از طریق روش‌هایی که گناه‌‌آلود هستن، نمی‌تونیم خودمون رو به پاکی برسونیم.
ما نمی‌تونیم یه گناهی رو مرتکب بشیم که به جاش یه گناه دیگه رو ترک کنیم.

چه بسا دیدن همین فیلم‌های زشت و بد، ما رو به گناه‌های بیشتری وادار کنه.
چه بسا همین فیلم‌ها، افکار گناه‌آلود ما رو تشدید کنه و چه بسا تا سال‌های سال، چیزهایی که دیدیم از یادمون نره.

اونی که معتاد فیلم‌های مستهجن شده، فکر می‌کنی چی شده که معتاد شده؟
چی شده که حتی به خاطر همین فیلم‌ها، حاضره از همسرش جدا بشه اما نمی‌تونه دست از اعتیادش برداره؟

کسی اگه می‌خواد به ارزش وجودی خودش پی ببره، روش‌های خیلی بهتری وجود داره. 

(1402 مرداد 7، 17:39)ahmad862 نوشته است: [ -> ]به نظر تو اگر ما موسیقی گوش کنیم یا با رل یا کراشمون حرف بزنیم(حرف معمولی نه مثبت ۱۸) در اونصورت بازم دچار لغزش میشیم
چون من خودم اینها رو تجربه کردم و تا مدتی سمتش نرفتم
آخه داداش من خودم می‌دونم که مشکل اصلیم وقت اضافی آوردنه ولی با این کار ها میتونم وقتمو پر کنم

داداش جان الان یه بخشی از روزت رو می‌تونی با برنامه‌نویسی و تقویت مهارت‌های کامپیوتری پر کنی.
یه بخشی از روزت رو با درس خوندن.
یه بخشی با ورزش کردن.
یه بخشی با مطالعه متفرقه در هر زمینه که دوست داری.
یه بخشی با نماز و قرآن و دعا و ...
یه بخشی با کانون اومدن.
یه بخشی با تلویزیون دیدن.
یه بخشی با مسئولیت قبول کردن در برابر خانواده و کمک به اعضای خانواده.

ما اطراف خونه‌مون چند تا مسجد هست و هر کدوم هم کلی برنامه‌های تابستانه برای اعضاشون دارن.
خیلی خوبه آدم بخشی از وقتش رو در چنین محیط‌هایی بگذرونه و رفت و آمد به چنین جاهایی داشته باشه.
اطراف منزل شما چنین جاهایی نیست؟

یه بخشی رو حتی می‌تونی با یادگیری هنر پر کنی.
خوشنویسی، نقاشی یا هر چیز دیگه که علاقه داری. 

مگه روز چند ساعته؟ با همین‌ها + 7 8 ساعت خواب، 24 ساعت تکمیل میشه. 

گوش دادن به موسیقی که گوش‌خراش نیست، محتواش آدم رو ناامید نمی‌کنه، محتواش ذهن آدم رو به سمت چیزهای نامناسب گرایش نمیده، خواننده‌اش حرف بد نمی‌زنه اشکالی نداره. اما در عین حال، باز هم نباید افراط بشه و براش باید حد نگه داشت.

اما ارتباط با نامحرم حتی برای صحبت‌های معمولی چیزی نیست که توصیه بشه. این رو توجه داشته باش که همه در چنین سنی، هیجانات بالایی برای چنین ارتباط‌هایی دارن. اما این ارتباط‌ها در این سن به ازدواج ختم نمیشه. ضمن اینکه خطر وابستگی و بعد از قطع ارتباط، دل‌شکستگی رو به دنبال داره. تازه اگه از این موضوع بگذریم که شیطان مرحله به مرحله و گام به گام انسان رو فریب میده و در نهایت کار به جاهایی کشیده میشه که اصلا فکرش رو هم نمی‌کردیم. 

سلام داداش جان
خیلی بابت نصیحتت ازت ممنونم

سلام و درود
امروز میخوام براتون از شهید علی خلیلی بگم که زندگینامه ایشون به اندازه یک وصیت‌نامه یا شاید بیشتر برای ما میتونه مایه ی توجه و معرفت باشه:


علی خلیلی در سال ۱۳۷۱ در استان تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد.علی خلیلی از سنین نوجوانی با موسسه فرهنگی دینی بهشت آشنا شده و وارد این مجموعه ی فرهنگی شد. او که انگیزه و استعداد خوبی در انجام فعالیت های فرهنگی داشت خیلی زود به یکی از مربیان موفق این مجموعه تبدیل شد و پس از اخذ مدرک دیپلم وارد حوزه علمیه امام محمد باقر(ع) شد.

شام نیمه شعبان تصمیم می گیرد بعد از هیئت رفقای نوجوانش را از نارمک تا محله خاک سفید تهران بدرقه کند. شاید نگران بود. اضطراب اینکه نکند نیمه های شب برای هم هیئتی های کم سن و سالش خطرساز باشد. غیرتش اجازه نداد تنها راهیشان کند.
اما در میان راه متوقف شد. غیرتش به جوش آمد. عده ای خناس در حال آزار و اذیت دختر جوان بودند. دخترک وحشت زده استمداد می طلبید. تاب نیآورد. امر به معروف کرد. محل نگذاشتند. طاقت نیآورد. جلو رفت. جامه به دندان گرفتند و گریختند. دخترک دامنش آلوده نشد. اما لحظاتی بعد...قمه جاهلی و اب دیده دیوان و ددان، خون علی را بر زمین ریخت. ماهها گذشت؛ تا در خلسه بهاری نوروز زهرائی سلام الله علیها، نام علی در قطعه آسمانی و بهشتی شهدای غیرت نقش ببندد.

سلام بر استوایی های گل اقا چرا کم پیدایید؟؟؟
از خودتون حتی در حد چند کلمه بنویسید
امیرعلی جان دمت گرم دمت گرم
رفیق‌میدونستی لذتِ حرام علاوه بر اینکه سهم حلالتو کم میکنه، رسیدنت به لذت حلال روهم به تاخیر میندازه؟
یعنی باعث میشه کارات پیج بخوره و ازدواجت عقب بیوفته
اخه کی اب فاضلاب که از روش هزارتا موش و لجن رد شده رو با اب تمیز عوض میکنه؟
 گناه یعنی عین نجسی و کثیفی
میدونی وقتی معدتو با کثیفی پر کنی جا برای خوردن اب سالم کم میشه
نگاه حرام....روابط حرام....خودارضایی...
دقیقا مصداق همون ابه فاضلابه که وقتی طرفش میریم از خیلی از چیزای خوب دور میشیم
و باعث ذخیره شدن کلی اتفاق بد تو زندگیمون میشیم
اینو یادت نره:
تو خیلی با ارزشی و شأنت خیلی بالاست،،یه روزی همه ی فرشته ها بهت سجده کردن....
تو عزیز دوردونه ی خدایی
نزار شیطون با این چیزای بی ارزش سرگرمت کنه و پایین بیارتت...

بجنگ با هوای نفست...وایسا جلوی خواسته هاش تا اوج بگیری

افرین مبارز
#نه‌به‌لذت‌کثیف‌حرام
‌کیا مبارزن؟؟؟

نقل قول: سلام داداش خوبی برای ما از خودت بگو عزیز دل

چه پروفایل زیبایی رفیق 

سلام داداش یاباب الحوائج


اینقدر چیزی نگفتم که نمیدونم از چی بگم 

قابلت نداره از گوگل دانلود کردم

نقل قول: به نظر تو اگر ما موسیقی گوش کنیم یا با رل یا کراشمون حرف بزنیم(حرف معمولی نه مثبت ۱۸) در اونصورت بازم دچار لغزش میشیم

چون من خودم اینها رو تجربه کردم و تا مدتی سمتش نرفتم

تا وقتی ما توی کانون هستیم چرا جنس مخالف؟

بیا اینجا هر تاپییک خواستی صحبت کن

سلام
چطورین   ؟

بعد یه مدت تقریبا طولانی تونستم از پاکی های یک روزه و دو روزه و سه روزه امروز به روز چهارم برسم .

راستش به سه مورد مهم برخوردم ، ۱. باید طرز فکر و ذهنیت عوض بشه تا بشه مدت بیشتری پاک بود ۲. هدف داشت ۳. خیلی فکر نکنیم و تو خودمون غرق نشیم .

یکم با انرژی تر شدم ولی اضطراب و درگیری ذهنیم بالا رفته ، چند باری فکرش اومد که دوباره بیخیال بشم اما دقیقا نمیدونم چرا پاکی رو ادامه دادم ، شاید چون می‌خوام یه زندگی دیگه رو هم تجربه کنم اما میترسم .
اره ، هدفم از پاکی داشتن یه زندگی بهتره ، با دست آورد هایی که در حال حاضر ازم دور از انتظاره.
و راستش مدتی قبل از این و اون شنیده بودم که اگه به خ.ا به چشم بدی نگاه نکنیم ( هی با خودمون نگیم گناهه و اشتباهه و بگیم یه نیازه ) هیچ مشکلی ایجاد نمیکنه . ولی اولا نتونستم گناه بودنشو کاملا نادیده بگیرم . دوماً نتونستم کنترلش کنم و اعتیاد آور بود . 
اما می‌خوام به دور از اعتقادات به این موضوع نگاه کنم چون همین اعتقادات با مشکل خودم و جامعه ترکیب میشه و نتیجه اش میشه کلی فکر و خیال و درجا زدن .
می‌خوام بر اساس آسیب های که زده و می‌تونه در آینده بزنه بهش نگاه کنم و روش کار کنم که موثر تره.
Tagon /ا ۵ مرداد / ۴ روز پاک

راستی یه چالش براتون دارم ، هم برای اعضای گروه هم سرپرست ها ، بیایید و بگید چرا پاک شدید و پاک موندین ؟ فقط بخاطر عقاید و اعتقادات بوده یا آسیب دیدن و آسیب پذیر شدن ؟

---

دوستان استوایی از این به بعد اگر اجازه هست از این دست احادیث هم در گروه قرار میدم

(1402 مرداد 9، 10:16)تاج نوشته است: [ -> ]اینقدر چیزی نگفتم که نمیدونم از چی بگم 

سلام تاج جان
یک روز صبح تا شبت رو برامون تعریف کن ببینیم چی کار می‌کنی. 

بعدم هر موقع حوصله و وقت داشتی، کمی از پاکی برامون بگو و درس‌هایی که از پاک بودن گرفتی. 

(1402 مرداد 9، 10:51)Tagon نوشته است: [ -> ]سلام
چطورین   ؟

بعد یه مدت تقریبا طولانی تونستم از پاکی های یک روزه و دو روزه و سه روزه امروز به روز چهارم برسم .
.
.
.
راستی یه چالش براتون دارم ، هم برای اعضای گروه هم سرپرست ها ، بیایید و بگید چرا پاک شدید و پاک موندین ؟ فقط بخاطر عقاید و اعتقادات بوده یا آسیب دیدن و آسیب پذیر شدن ؟

سلام پسر پرجنب‌وجوش، خوش‌انرژی و ورزشکار استوایی 
خوش برگشتی تاگون جان
امیدوارم با ذهنیتی جدید، روزهای پاکی فوق‌العاده‌ای پیش رو داشته باشی.  

هم به خاطر اعتقادات مذهبی هم به خاطر اثرات روحی و روانی بدی که روی من داشت.
آدم با پاکی به عزت نفس و اعتماد به نفس خیلی خوبه می‌رسه که در تمام ابعاد زندگی بهشون نیاز داره و باعث میشه زندگی متفاوتی رو تجربه کنه.   

(1402 مرداد 9، 11:25)Amirali.d نوشته است: [ -> ]

امام باقر (علیه‌السلام): سخن گفتن با زن نامحرم، از دام‌های شیطان است.

---

دوستان استوایی از این به بعد اگر اجازه هست از این دست احادیث هم در گروه قرار میدم

داداش جان خیلی هم عالیه و دستت درد نکنه اگه بتونی چنین کاری رو برای گروه‌مون انجام بدی. 
امیرعلی جان شما هم برامون تعریف کن یک روز صبح تا شب چی کار‌ها انجام میدی و اوقاتت به چه نحوی سپری میشه. 
چند روزه صحبتی از خودت نشنیدیم و دل‌‌مون برات تنگ شد. 

نقل قول: داداش جان خیلی هم عالیه و دستت درد نکنه اگه بتونی چنین کاری رو برای گروه‌مون انجام بدی.  
امیرعلی جان شما هم برامون تعریف کن یک روز صبح تا شب چی کار‌ها انجام میدی و اوقاتت به چه نحوی سپری میشه.  
چند روزه صحبتی از خودت نشنیدیم و دل‌‌مون برات تنگ شد.  

سلام داداش آرمین عزیز
آها پس من این کار را انجام میدم
بگذارید شرح حالی از امروز براتون بنویسم و بعدش هم کار های معمول در طول روزهام را میگم 
صبح بعد از اذان بیدار شدم و نماز را خواندم و دوباره خوابیدم تا ساعت۵:۳۰ . بعد صبحانه خوردم و رفتم بیابون تا ساعت ۸یا ۹ و بعدش آماده شدم رفتم شهر با پدر برای پیش ثبت نام سال دهم مدرسه دولتی. ظهر رسیدم خونه و بعد از خوردن ناهار از خستگی خوابم برد. بعد از بیدار شدن دوباره لباس پوشیدم و اومدم بیابون و الان هم در بیابون هستم 
یه مشکل بزرگ پیدا کردم و اون هم نماز ظهر هست. از طرفی اگر گوسفندا رو ول کنم میرن توی زمین دیگران و از طرفی هم شلوارم به سگ ها خورده و نجس هست. شلوار تمیز توی کیف دارم و در صورتی که حتی گوسفندا هم تکون نخورن نمیتونم در روشنایی روز شلوارمو عوض کنم برای نماز
به نظرتون چطوری این معما رو حل کنم؟

---

خب حالا بریم سراغ روال معمول زندگی. معمولا صبا بیدار میشم میرم گله تا ساعت ۹ و بعد هم میام خونه و با ورزش و بهداشت و استراحت و اومدن به کانون وقتم را پر میکنم. نماز ظهر را میخونم و ناهار را میخورم و بعد دوباره استراحت میکنم و میام کانون تا بعد از ظهر. بعد از ظهر میرم بیابون تا حدود ۹ شب و بعد هم میام خونه و شام میخورم و میرم حموم و میخوابم

---

راستی داداش آرمین دوره های آموزشی اسخرم شروع شده و دیشب اولین جلسه بود. نکاتی که گفت باید رعایت کنیم یکیش دم و بازدم بود که اول نفس میگیریم بعد یکم مونده به سطح آب شروع به بیرون دادن هوا میکنیم و سر رو زیر آب میبریم تا نفسمون تموم بشه بیایم بالا. نکته بعدی چسبوندن چانه به سینه هست.چندین حرکت یاد داد که خیلی سریع گفت و وقت تمرین نداد خوب یاد نگرفتم. یکیش معلق موندن روی آب بود که با رعایت نکات فوق سر را زیر آب میکنیم و بعد از اینکه سر کامل زیر آب رفت پاهارا در شکم جمع میکنیم و با دست نگه میداریم.
بعدیش هم اینطوری بود که یک پا را به دیواره استخر میگذاریم و پای دیگر روی کف و با فشار پا حرکت را شروع میکنیم و باید دست ها صاف باشند و شانه ها و بازوها پشت گردن قرار بگیرند و کف یکی از دست ها روی دست دیگر. با رعایت نکات فوق حرکت رو آغاز میکنیم و روی آب سر میخوریم. من خودم تو این حرکت مشکل داشتم و یه وری میشدم
چندتا حرکت دیگه هم یاد داد که اصلا یادم نموند
چقدر حرف زدم سرتون درد اوردم شرمنده

نقل قول: راستی یه چالش براتون دارم ، هم برای اعضای گروه هم سرپرست ها ، بیایید و بگید چرا پاک شدید و پاک موندین ؟ فقط بخاطر عقاید و اعتقادات بوده یا آسیب دیدن و آسیب پذیر شدن ؟

من هنوز پاک نشدم اما بخاطر جفتش این مسیرو انتخاب کردم.
و هم آسیب دیدم و هم آسیب پذیر شدم  چون یطوری مرتبط به همدیگه هستن.

وقتی آسیب ببینی، آسیب پذیر هم میشی مثل وقتی که زخم روی بدن هست شرایط انتقال بیماری راحت تر میشه.

نقل قول: سلام تاج جان
یک روز صبح تا شبت رو برامون تعریف کن ببینیم چی کار می‌کنی.  

بعدم هر موقع حوصله و وقت داشتی، کمی از پاکی برامون بگو و درس‌هایی که از پاک بودن گرفتی.  

سلام آقا آرمین 

من 7 صبح که میرم سرکار 3 برمیگردم و ناهار و استراحت و بعدشم یسری سلسله مطالعات و دوره دارم که اون باید هر روز وقت بذارم و تا شب دیگه آزادم
پاکی هم بله پاکم اماگاهی وسوسه هست و درس من از پاکی اینه که نذارید پاکی بی اهمیت بشه که دیگه کنترل ذهن و نگاه هم دیگه فایده نداره
من خودم مطلب میخونم تا اهمیتش برام حفظ بشه.
حالا سعی میکنم بعضی مطلب های مناسب گروه ارسال کنم.
نوبتی هم باشه نوبت روتین شماست

نقل قول: یکیش معلق موندن روی آب بود که با رعایت نکات فوق سر را زیر آب میکنیم و بعد از اینکه سر کامل زیر آب رفت پاهارا در شکم جمع میکنیم و با دست نگه میداریم.
بعدیش هم اینطوری بود که یک پا را به دیواره استخر میگذاریم و پای دیگر روی کف و با فشار پا حرکت را شروع میکنیم و باید دست ها صاف باشند و شانه ها و بازوها پشت گردن قرار بگیرند و کف یکی از دست ها روی دست دیگر. با رعایت نکات فوق حرکت رو آغاز میکنیم و روی آب سر میخوریم. من خودم تو این حرکت مشکل داشتم و یه وری میشدم 
چندتا حرکت دیگه هم یاد داد که اصلا یادم نموند

حرکت اول لاکپشت اسمش باشه دقیق یادم نیست  
ولی حرکت جالبیه

سلام رفقا حالتون چطوره؟؟
ان شاءالله بعدا جواب پست هاتون را میدهم
اینم جمله امروز
______

میدونید چرا نیلوفر تو مرداب گل میده ؟! 
چون به همه ثابت کنه در بدترین شرایط هم میتونه
زیبا بود، شاد بود قوی بود و امید داشت.


الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج#

سلام و درود
بخشی از وصیت‌نامه شهید امیر حاج امینی:


ای حسین!

ای مظلوم کربلا!

ای شفیع لبیک گویان! ندای هل من ناصرت را من نیز لبیک گفتم (به خواست او) شفاعتم کن و مگذار در این گرداب هلاکت هلاک گردم و ای خدا... .

بسیار بد و ضعیفم و در مقابل گناه، یارای مقاومت ندارم؛ زیرا هنوز نشناختمت و حتی در راه شناختت نیز زحمت نکشیده ام؛ زیرا ضعیف و پایبند به این دنیایم و نمی توانم از خوشی ها و آسایش های محض و پوشالی این دنیا دل بکنم و در راه شناختت سختی کشم؛ سختی ای که پر از شیرینی و لذت است؛ ولی افسوس که این سختی و حلاوت نصیبم نمی گردد.

خالقا! تو را به خودت قسم، تو را به پیامبران و امامان زجر کشیده و معصومت قسم، بسیار عاشقم کن.

اگر چنین کنی که از دریای رحمت و کرامتت چیزی کاسته نمی شود و زیانی به تو نمی رسد.

همه آرزویم این است که ببینم از تو رویی

چه زیان تو را که من هم، برسم به آرزویی

اگر چنین کنی، دیگر هیچ نخواهم؛ چون همه چیز دارم. می دانم اگر چنین کنی، از این بند، رهایی یافته و دیگر به سویت پر... .