کانون

رفقا سلام

امیدوارم حالتون خوبِ خوب باشه

(1400 مرداد 31، 1:45)Amirali.d نوشته است: [ -> ]سلام
متاسفانه من همین الان لغزش کردم
کانون هم نیومدم کمک بگیرم چون گفتم شاید خواب باشین
ومتاسفانه این اولین باره بود که در خواب لغزش میکنم
آخ کلافه شدم.عین یه موش کثیف یکسره لغزش میکنم و خودم رو نابود میکنم
لعنت به خودارضایی که یک لحظه لذت ولی کلللل مدت رنج در صورتی که من یک لحظه رنج را به کللللل مدت لذت ترجیح ندادم و دیگه نمیتونم نماز صبحمم بخونم
وای بر من

امیرعلی جان سلام

ناراحت شدم از اینکه لغزش داشتی

همین امروز هم قضای نماز صبح ات رو بخون

همونطور که توی میدون جنگ کم نمیاریم و تا آخر میجنگیم، در مبارزه با شیطون هم باید این کار رو انجام بدیم

(1400 مرداد 31، 1:53)Amirali.d نوشته است: [ -> ]هرچقدر میخوام از اون اول محکم وایسم و ذره ای به وسوسه ها اهمیت ندم آخرش نمیشه
ذره ذره جمع میشن و کوهی از احساسات بد رو به ارمغان میارن
نمیدونم باید چکار کنم.از شما که کاری بر نمیاد چون من هستم که باید وسوسه ها رو نابود کنم،از خدا هم که تا حالا اصلا نتونستم این اراده رو کنم که موقع وسوسه ها از خدا کمک بگیرم
فقط خودم باید یه کاری کنم . این خود من هستم که دارم کم کاری میکنم و هر دفعه شیطون رو پر رو تر میکنم
باید فکری کنم

باید خودمون بخوایم

(1400 مرداد 31، 2:04)Amirali.d نوشته است: [ -> ]وقتی وسوسه ها شدید میشن دیگه من همه چیز رو فراموش میکنم
توبه ای که با خدا کردم،عهدی که با خودم کردم،دعا کردن و ذکر و صلوات،ترک محل،مشغول کردن ذهن
کلا هر چیزی که مفید هست رو بلدم ولی در عمل به اون ها به طور ناگهانی صفر میشم
باید خیلی دقت کنم و اینکه اشتیاقم رو برای ترک بیشتر کنم
آخ فکر کنم دارم هذیون میگم . کل تاپیک رو با پست هام پر کردم

اصلا هم پست هات اضافی نیست

(1400 مرداد 31، 9:18)alone heart نوشته است: [ -> ]
پشتکار بسیار مهم است. شما نباید تسلیم شوید مگر اینکه مجبور شوید تسلیم شوید.

ایلان ماسک
 

---

همه چیزهایی که واقعاً عالی هستند در ابتدا غیرممکن به نظر می رسند.
فردریش نیچه 



سرمایه گزاری درعلم همیشه بیشترین سود را در بر دارد.
گرنت کاردن 



شکست به سادگی فرصتی برای شروع دوباره است ، این بار با هوشمندی بیشتر.
هنری فورد

آخری زیباتر بود

(1400 مرداد 31، 10:40)*مهدی* نوشته است: [ -> ]

(1400 مرداد 31، 2:04)Amirali.d نوشته است: [ -> ]وقتی وسوسه ها شدید میشن دیگه من همه چیز رو فراموش میکنم
توبه ای که با خدا کردم،عهدی که با خودم کردم،دعا کردن و ذکر و صلوات،ترک محل،مشغول کردن ذهن
کلا هر چیزی که مفید هست رو بلدم ولی در عمل به اون ها به طور ناگهانی صفر میشم
باید خیلی دقت کنم و اینکه اشتیاقم رو برای ترک بیشتر کنم
آخ فکر کنم دارم هذیون میگم . کل تاپیک رو با پست هام پر کردم

سلام داداش گل

این حالت ناراحتی و نا امیدی بعد از لغزش عادیه و بعد از ١ یا ٢ روز پاکی حالت خوبِ خوب میشه.
داداش نگاه کن به نظر من همه ی راهکار هایی رو که به ذهنت میرسه و باید موقع شرایط اورژانسی انجام بدی رو‌‌ توی دفترچه یادداشت گوشیت بنویس و بعد قفلشون کن که کسی نبینه
و هر وقت دیدی شرایط خوب نیست برو سراغشون 
یا اصلا در روز های عادی و بدون وسوسه این ها رو چند بار بخون که همیشه توی ذهنت بمونن و یادت نره.  
یا میتونی یه کش بندازی دور مچت و هر وقت وسوسه شدی این رو بکشی و یادت بیوفته که باید بری توی یادداشت هات.
و همینطور قشنگ فکر کن و ببین دلایل دیگه ای نداشتی مثل:  ناراحتی از یک موضوع یا ......

و اگر پنج روز اولی یه مقاومت مردونه ای داشته باشی و بتونی وسوسه ها رو کنترل کنی بعد از اون دیگه وسوسه ها خیلی کمتر میشن ولی باز باید مراقب باشی.(نقل قول از داداش قلب تنها)

در رابطه با موضوع پیشگیری و مدیریت افکار آلوده ؛
راستش من نرسیدم که پست ها رو بخونم و‌ عقب موندم از گروه ولی یه تجربیاتی که طی این چند روزی  پاک بودم پیداکردم رو براتون میگم شاید مفید باشه.

پیشگیری افکار: 

در دعاهایم از خدا میخوام که در  راه پاکی به من کمک کنه و در شرایط وسوسه یاریگرم باشه که به لطف خدای متعال 
تا الان بهم کمک کرده و این راه رو برام آسون کرده خدارو شکر
و یه چیز دیگه هم که جواب داده برای پیشگیری این بوده
که همیشه در طول روز جملات مثبت و افکار خوب رو بخودم تلقین میکردم مثل: من امروز پاک میمونم یا میتونم این گناه رو ترک کنم و از شیطان نمیترسم چون خدای بخشنده پشت و پناهم هسته و این برای من کافیه  

و  راهکار آخری برای پیشگیری هم این بود که اگر توی روز های اول می دیدم که یه چند ساعتی تنها میشم و ممکنه اوضاع خطرناک بشه. اگر حتی خیلی کار یا درس یا امتحان دارم برم بیرون و‌ تو خونه تنها نباشم که پاکی خیلی مهمه و باید حفظ بشه‌.

و اما مدیریت افکار:
قبلا من با افکار آلوده میجنگیدم و یا هی شیرینیه گناه رو تو ذهنم میاوردم و پرو بالش میدادم که این کار بسیار اشتباه هست و باعث لغزش میشه.
و راهکار مدیریت افکار آلوده اینه: 
هر وقت کوچکترین فکری اومد سمتت اصلا خودتو بزن به بی خیالی; بگو اصلا این کار تو دنیا و جود نداره یا تغییر وضعیت بده یا اگه نتونستی پرش افکار داشته باشی برو بیرون از خونه
یا یه کار بکن که علاقه داری و ازش لذت میبری
و ذکر و دعا و قرآن و نماز میتحبی خوندن و اومدن به کانون و اورژانس هم خیلی تاثیر داره
و یکی دیگه هم اینبود که من خودم رو بخاطر لغزش های مکرر سرزنش میکردم که این اصلا خوب نیست و اصلا نبابد خودمون رو سرزنش کنیم و به عزت نفسمون ضربه بزنیم که آخرش لغزش هسته.

اینم لینک کتاب مقاوم شو برای دوستان گل 
این کتاب رو جدیداً از توی یک سایت پیدا کردم ‌و موضوعش هم در مورد ترک خ.ا هسته که امیدوارم بدردتون بخوره
(البته نمیدونم این کتاب همون کتابیه که داداش سرباز گمنام میگفت خریدم هسته یا نه ؟)

ماشاالله مهدی جان چقدر قشنگ نکات رو گفتی

کتاب فرمول رهایی هم خوبه قبلا خوندم

(1400 مرداد 31، 11:00)Tagon نوشته است: [ -> ]سلام سلام  

چطورید  ؟ 

آقا یه سوال فنی  

من دو هفته میشه که دارم تلاش میکنم صبح زووود بیدار شم هفته اول خوب پیش رفت ولی الان دیگه هر روز خواب می مانم ، شما چ راهکاری دارید  ؟ 
هرکس راهکار خفن تری ارائه بده جایزه نفیسی میگیره

(1400 مرداد 31، 10:25)یا باب الحوائج نوشته است: [ -> ]یوسین بولت جامائیکایی؛
در 3 المپیک گذشته مجموعا کمتر از 2 دقیقه دوید و 9 مدال طلا کسب کرد و 119 میلیون دلار بدست آورد!
یعنی برای هر ثانیه دویدن، بیش از یک میلیون دلار...!!

اما برای رسیدن به آن 2 دقیقه بیش از 20 سال تلاش و تمرین کرد

(1400 مرداد 31، 12:18)Amirali.d نوشته است: [ -> ] سلام بسیار ممنون از نکاتی که داداش مهدی و سرباز ولایت جان گفت.
با توجه به راهنمایی هاتون باید راهکار ها را لنویسم و هر روز اون هارو تکرار کنم
داداش سرباز ولایت جان ببخشید ناراحتت کردم.من شرمنده همه شمام

مهدی جان این چه حرفیه

خوشحالی شما موجب خوشحالی ما میشه و ناراحتی شما هم موجب ناراحتی ما میشه 

یادت نره که با روزای پاکیت ما رو خوشحال میکنی

من سرباز گمنام ام 

نقل قول: به غیر از مادرم که از جریان خودارضایی من خبر داره هرکی با من حرف میزنه حالم بد میشه و احساس میکنم میخوان با من دشمنی کنن

راستی اگه امکانش هست شما هم میتونید با یکی از اعضای خانواده که با اون راحت تر هستید مشکلتون رو درمیون بزارید اینطوری اون شاید بتواند کمکتون کند مثلا سعی کند شما را تنها نزارد

(1400 مرداد 31، 13:45)سرباز گمنام نوشته است: [ -> ]

(1400 مرداد 31، 12:18)Amirali.d نوشته است: [ -> ] سلام بسیار ممنون از نکاتی که داداش مهدی و سرباز ولایت جان گفت.
با توجه به راهنمایی هاتون باید راهکار ها را لنویسم و هر روز اون هارو تکرار کنم
داداش سرباز ولایت جان ببخشید ناراحتت کردم.من شرمنده همه شمام

مهدی جان این چه حرفیه
خوشحالی شما موجب خوشحالی ما میشه و ناراحتی شما هم موجب ناراحتی ما میشه 
یادت نره که با روزای پاکیت ما رو خوشحال میکنی
در ضمن 
من سرباز گمنام ام 

(1400 مرداد 31، 13:49)سرباز گمنام نوشته است: [ -> ]

نقل قول: به غیر از مادرم که از جریان خودارضایی من خبر داره هرکی با من حرف میزنه حالم بد میشه و احساس میکنم میخوان با من دشمنی کنن

راستی اگه امکانش هست شما هم میتونید با یکی از اعضای خانواده که با اون راحت تر هستید مشکلتون رو درمیون بزارید اینطوری اون شاید بتواند کمکتون کند مثلا سعی کند شما را تنها نزارد

امیرعلی جان چجوری گفتی به مادرت؟
مادرت فهمید یا خودت گفتی؟
من دوست دارم به مادرم بگم...
ولی خب اگر این راز با خودم باشه بهتره

(1400 مرداد 31، 17:09)Amirali.d نوشته است: [ -> ]سلام الان دوباره شکستم
بنظرم آقای تاج خیلی درست گفتن
واقعا من تا حالا تنفر از خودارضایی را درک نکردم و این خیلی بد هستش.
امید وارم موفق باشین

(1400 مرداد 31، 17:09)Amirali.d نوشته است: [ -> ]سلام الان دوباره شکستم
بنظرم آقای تاج خیلی درست گفتن
واقعا من تا حالا تنفر از خودارضایی را درک نکردم و این خیلی بد هستش.
امید وارم موفق باشین

(1400 مرداد 31، 17:40)ArA نوشته است: [ -> ]خیلی ابن طرز فکر خطرناکه
باور کن اینکه میگید گناه براتون تنفری نداری
فقط وفقط حرفای شیطونه
داره اینجوری ب شما تلقین میکنه
تقصیر تو نیست
دیگه اونقدر غرق میشی که ننیتونی بیاد بیرون
واقعا بدتر از خوده گناه اینه ک گناه برای تو قبح نداشته باشه