سلام بچه ها
متاسفانه دیروز لغزش داشتم، بعد از لغزش واقعا حالم خوب نبود حس بدی داشتم و حسابی گریه کردم اما بعدش رفتم و کار های بعد از لغزش انجام دادم و الان بهترم
عوامل لغزشم همون قبلیا بود با اینکه نتونستم به تمام اون ضد محرک هایی که نوشته بودم عمل کنم اما حداقل خوشحالم که شناساییشون کردم و ممنون میشم که شما هم نظرتون رو درباره اون صد محرک هایی که نوشتم بودم رو بدید
الان دیگه اصلا روزای پاکی برام مهم نیست فقط می خوام تعداد کار های مفیدی که تو روز انجام میدم رو بالا ببرم و میدونم که اینکارم رو همه چیز تاثیر میزاره
راستی بچه ها بنظرتون چه کارهایی تو زندگی ما لذتش با لذت خودارضایی برابری می کنه، من قبلا جایی خونده بودم که بازی های کامپیوتری می تونه موثر باشه اما نمیدونم منبعش موثق بود یا نه ؟
پ.ن : اینم ضد محرک ها و محرک های
راهکار های عملی پیشنهادی خودم اینا هستن:
(محرک)
ضد محرک
(کنترل نکردن افکار منفی)
استفاده نکردن از گوشی در رختخواب
شرکت در تاپیک کنترل نگاه و ذهن
مدیتیشن روزانه
تنفس های عمیق قبل از خواب
(بی برنامگی)
داشتن برنامه قوی در طول روز چه درسی و چه غیردرسی
و هدر ندادن زمان در روز با کارهای بیهوده
(چرخیدن بی هدف در گوشی)
مدیریت و کنترل استفاده هدفمند از گوشی
(1402 ارديبهشت 25، 9:25)محسنین نوشته است: [ -> ]سلام داداش تاج ، ممنونم ازت
بنظر من درمورد گفتوگو های درونی قبل از لغزش صحبت کنیم .
چی میشه (چی میگیم که متقاعد و راضی میشیم به انجام خ.ا و تسلیم شدن ؟ )
سلام
خیلی موضوع خوبیه
گفت و گو صرفا تبادل کلمه نیست میتونه فرآیند مغزی باشه چون حتی فرآیند درک خود کلمات هم از تبدیل موج به
الکتریسیته نورونی هست .
پس گفت و گو میتونه
خودآگاه( با آگاهی فکر ، صحبت و تصمیم بگیریم) یا
ناخودآگاه( فرآیند های ذهنی) باشه .
اثر ناخودآگاه بیشتر از خوداگاه هست.
مثلا کسایی که همیشه قول میدن ولی بازم لغزش میکنن به دلیل عادتی که توی مغز ریشه کرده.
لازمه پیروز شدن گفت و گو های خودآگاه شناخت ناخودآگاه ، که چرا اثر بیشتری داره؟؟!
نقل قول: قبل از تکرار یک عادت ، چندین اتفاق در ذهن میافتد:
1. یادآوری: ذهن به یاد تجربههای گذشته میافتد که از انجام این عادت لذت برده است. ذهن به دنبال دلایلی میگردد که چرا این عادت را تکرار کند.
2. تحریک: ذهن شروع به تولید تصورات و تصاویر مربوط به این عادت میکند که باعث تحریک کنجکاوی، خواسته و انگیزه میشود.
3. انتظار: ذهن شروع به ساختن انتظارات میکند که از انجام این عادت چه لذت و نتیجهای به دست خواهد آمد.
4. تصمیمگیری: ذهن بر اساس این تجربهها، تصورات و انتظارات تصمیم میگیرد که آیا این عادت را تکرار کند یا خیر.
5. عمل: اگر تصمیم به تکرار عادت گرفته شود، ذهن شروع به برنامهریزی و انجام اقدامات مربوط به این عادت میکند.
این فرآیند میتواند به صورت خودکار و ناخودآگاه انجام شود و باعث تقویت و تثبیت این عادت لذت بخش در زندگی فرد میشود. برای شکستن این چرخه و تغییر عادتهای ناخوشایند، باید به طور هدفمند به این فرآیند ذهنی توجه کرد و راههایی برای جایگزینی عادتهای جدید و سالم پیدا کرد.
یک مثال جالب برای درک این فرآیند ها:
مثلا چند هزار سال پیش توی جنگل ، انسان های اولیه بعد از اینکه حیوانات وحشی شناختن ، هر موقع مثلا پلنگ می دیدن مغز سریع می گفت خطر و فرار از اون محیط یه محیط امن مثل غار.
مثال امروزی هم کسایی که تجربه کرده باشن میفهن وقتی پوست به چیز خیلی داغ یا خیلی سرد برخورد بکنه مغز یا نخاع سریع واکنش نشون میده و بعد فرد متوجه میشه که چه اتفاقی افتاد.
- حالا شما باید روی بعضی این مراحل تاثیر گذار باشید تا وقتی خودآگاه تصمیم می گیرید راحت تر ترک کنید .
- مثلا مورد اول تنفر به خ.ا جایگزین لذت بکنیم با تکرار خودآگاه تنفر به خ.ا کم کم مغز هم میپذیره.
- کنترل نگاه و ذهن که تصویر محرک یا هر عامل محرکی تصور نکنه.
- ذهن با بودن توی محیطی که بیشترین تکرار عادت بوده بیشتر تحریک پذیر میشه موقع تحریک به انجام عادت محیطی برید که انجام اون عادت غیرممکن باشه.
سلام
امیرعلی داداش
حالا که این روش نشد ، هر روز اعلام وضعیت پاکی بکن تا هر روز و هر شب متعهد تر بشی.
خوابت تنظیم کن که هر ساعتی از شب بخوابی مثلا 7 یا 6 بیدار باشی بعد چند روز عادت میکنی.
من 12 یا 1 که میخوابم 7 دیگه بیدارم . اولش سخته ولی بعد بدن عادت میکنه.
سلام به همه دلاوران پاکی گروه استوا
امیرعلی جان
الان باید یه کاری کنی که حال و هوای لغزش از سرت بپره و خودت رو بندازی تو آغوش خدا.
نمازت رو میتونی شروع کنی؟
قرآن خوندنت رو ادامه میدی؟
میتونی محل درس خوندنت رو یه جایی انتقال بدی که کمتر افکار بد به سراغت بیاد؟
گاهی که میبینی حوصله هیچی نداری، یکم پیادهروی یا ورزش بیرون از خونه خیلی تو تغییر حال و هوا کمک میکنه. لااقل برا من اینطوره.
زود تند سریع خودت رو جمعوجور کن که دیگه وقت پاکیه.
سورنا جان
راهکارهایی که نوشتی خوبن ولی بهشرطی که برای شخص تو جواب بدن. اون چیزی که برای شخص تو جواب میده، بهترین راهکاره.
مثلا برای من قبل از خواب، خوندن کتابی که دوست دارم یا خوندن قرآن خیلی جذابه. هم برام لذتبخشه هم بهم آرامش میده و هم کمکم چشمم گرم میشه که بخوابم.
باید چیزهای مختلف رو امتحان کنی و ببینی چی برای شخص خودت از همه مفیدتره؟
و
من بازیهای کامپیوتری رو توصیه نمیکنم؛ چون واقعا بعضی بازیها اعتیادآورن و بعد خودشون تبدیل به یه معظل میشن. انجام ورزشی که دوست داری، خوندن کتابی که دوست داری، انجام کار هنری که دوست داری، معاشرت با رفیقی که همراه و هممسیرته تا حد خیلی خوبی لذتهای مورد نیازت رو تامین میکنن. حالا اگه حد نهایی لذت هم از این راهها تامین نشه، بازم اشکالی نداره. موضوع اینه که انسان به خودش از طریق برخی لذتهای گناهآلود آسیب نزنه.
(1402 ارديبهشت 25، 9:13)تاج نوشته است: [ -> ]از کنترل کردنش راضی ترم تا تعداد روز های پاکی
من فقط روی درس تمرکز کردم و پاکی اومد
اصلا آدم کلی لذت میبره وقتی میتونه به امیال و هواهای نفسانی خودش غلبه کنه.
آدمی که برای کارهای بزرگ خلق شده چرا باید با کوچکترین کارها خودش رو حقیر کنه؟
امیدوارم که همینطور عالی جلو بری.
و
خدا رو شکر که این تمرکز روی درسها برات نتیجهبخش بوده.
بچهها آدم باید توجهش رو از چیزهای پوچ ببره به سمت اهداف و برنامههایی که داره.
و همونطور که نمونه موفقش مثل تاج رو میبینیم پاکی خودش میاد.
اصلا نمیفهمه چهطور روزها و شبها سپری شد و روزهای پاکی خودش زیاد شد.
(1402 ارديبهشت 25، 21:21)محسنین نوشته است: [ -> ]ساعت بیداریم مشخصه و با اذان بیدار میشم و بیشتر روزا یه چُرت نیم تا یک ساعته میزنم بعد اذان ، ولی متاسفانه ساعت خوابم تنظیم نیست .دیشب ۱۲ به بعد خوابیدم ، امشب تا ساعت ۹:۴۰ قطعا خوابم .
البته طبیعی هم هست چون دیشب کلن ۴ ساعت و نیم خوابیدم و یه چرت یک ساعته بعدش ، میشه ۵/۵ ساعت ، اونم با ۸ ساعت مطالعه ترکیب کنیم بایدم ساعت ۹ در شرف خواب باشم
ماشاءالله داداش پاک، پرتلاش، درسخون و ورزشکار استوا.
داداش جان ببین چه چیزهایی باعث میشه شبها دیر بخوابی، اونها رو هرس کن.
آیا چیزی هست که باعث اتلاف وقتت میشه؟
اگه هر شب قبل از 10 بخوابی واقعا فوقالعاده است. نشد دیگه قبل از 11.
نقل قول: امیرعلی جان
الان باید یه کاری کنی که حال و هوای لغزش از سرت بپره و خودت رو بندازی تو آغوش خدا.
نمازت رو میتونی شروع کنی؟
قرآن خوندنت رو ادامه میدی؟
میتونی محل درس خوندنت رو یه جایی انتقال بدی که کمتر افکار بد به سراغت بیاد؟
گاهی که میبینی حوصله هیچی نداری، یکم پیادهروی یا ورزش بیرون از خونه خیلی تو تغییر حال و هوا کمک میکنه. لااقل برا من اینطوره.
زود تند سریع خودت رو جمعوجور کن که دیگه وقت پاکیه.
درود داداش آرمین عزیز
بله داداش همین کارو کردم. غسل کردم و توبه ی خوبی کردم و نماز و قرآن خوندم و خلاصه از اون وضعیت در اومدم
داداش در محل درس خوندن وسوسه نمیشم. فقط وقتی داشتم بیرون کار میکردم یه دفعه بی حوصله شدم و دیگه درس نخوندم و بیکار شدم و وسوسه ها شروع شدن
چشم داداش. با نمازم که شروع کردم دیگه میتونم قول بدم که لغزش نکنم
(1402 ارديبهشت 26، 21:56)Amirali.d نوشته است: [ -> ]درود داداش آرمین عزیز
بله داداش همین کارو کردم. غسل کردم و توبه ی خوبی کردم و نماز و قرآن خوندم و خلاصه از اون وضعیت در اومدم
داداش در محل درس خوندن وسوسه نمیشم. فقط وقتی داشتم بیرون کار میکردم یه دفعه بی حوصله شدم و دیگه درس نخوندم و بیکار شدم و وسوسه ها شروع شدن
چشم داداش. با نمازم که شروع کردم دیگه میتونم قول بدم که لغزش نکنم
داداش جان با نماز میتونی جای پات رو برای پاکی محکم کنی. نماز ما اگه نماز باشه، از هر بدی و زشتی ما رو دور نگه میداره.
سعی کن موقع نماز آرامش داشته باشی و اصلا عجله نکنی. ذکرها رو با حوصله بگی. مطمئن باش خدا هم هوات رو داره.
برای بیحوصلگیها و بیکاریهات هم باید یه فکری کنی دیگه نه؟
اگه برنامهای برای چنین زمانهایی نداشته باشی، اصلا معلوم نیست سر از کجا در بیاری.
مرده و قولش.
سلام به همه شروعی دوباره ...
امروز انشاالله میخوام یک دوره ی ۴۰ روزه پاکی رو پیش ببرم .
(1402 ارديبهشت 26، 22:28)آرمین نوشته است: [ -> ]داداش جان با نماز میتونی جای پات رو برای پاکی محکم کنی. نماز ما اگه نماز باشه، از هر بدی و زشتی ما رو دور نگه میداره.
سعی کن موقع نماز آرامش داشته باشی و اصلا عجله نکنی. ذکرها رو با حوصله بگی. مطمئن باش خدا هم هوات رو داره.
برای بیحوصلگیها و بیکاریهات هم باید یه فکری کنی دیگه نه؟
اگه برنامهای برای چنین زمانهایی نداشته باشی، اصلا معلوم نیست سر از کجا در بیاری.
مرده و قولش.
بله داداش درسته
چشم داداش جان. سخنرانی چگونه یک نماز خوب بخوانیم را از استاد پناهیان گوش کردم و نکات مفیدی درباره نماز گفتن که فقط مونده عمل به اونها. البته بعضی مواقع مثل ظهر امروز وقت کافی نیست و متاسفانه باید با عجله خوند
بله داداش جان باید برای این مواقع برنامه داشته باشم اما این احوال ریشه در روح و روان داره و نمیدونم راه حلش چیه
ولی یه راه حلش اینه که از خوردن چیزایی که بی قراری میارن مثل قهوه اجتناب کنم که بعد از خوردن چنین چیز هایی معمولا این حس ها بهم دست میده