کانون

سلام
ماشاءالله به احمد و امیرعلی دو دلاور استوایی 

برای رسیدن به اهداف بزرگ‌مون حاضر باشیم از حاشیه‌های بی‌خاصیت عبور کنیم و تمرکزمون رو از هدف اصلی برنداریم.
متمرکز بودن روی پاکی یعنی گذر کردن از هر چیزی که ما رو از پاکی دور می‌کنه. و انجام دادن هر فعالیتی که ما رو به پاکی نزدیک می‌کنه.

آدمی که متمرکز هست، راهی که اومده رو فراموش نمی‌کنه و قدر جایی که الان هست و فرصتی که الان در اختیارش هست رو می‌دونه.
به امید فرداهای واهی، امروزش رو تباه نمی‌کنه. 

آدمی که متمرکزه سعی می‌کنه هر روزش از روز قبل بهتر باشه تا دستاوردهای بالاتری داشته باشه. 

امیرعلی امسال نهم تموم شد. درسته؟
برای سال آینده کدوم شاخه تحصیلی قراره بری؟ ثبت نام کردی؟

احمد جان شما هم فکر کنم دهم ریاضی تموم شد.
برای آینده چه رشته دانشگاهی رو مدنظر داری؟ در موردش فکر کردی؟

سلام خدا قوت به داداش های گل استوایی الهی حال دلتون خوب باشه
ماشاءالله به داداش احمد و داداش امیر علی دمتون گرم
منم ان شاءالله تو عهد نامه هاتون شرکت میکنم
آرمین جان خدا قوت رفیق خدا خیرت بده
دستت درد نکنه هوای استوا و سرو را داری عزیز دلم
امیر علی جان داداش خیلی ممنون به خاطر وصیت نامه ها
داداش جان حق داری کانون خلوته به نظر خودت داداش این گذاشتن وصیت نامه ها چقدر میتونه روند مثبتی داشته باشه تو شلوغی استوا؟؟
دادلش به نظرم باید برای پویایی کانون بیشتر تلاش کنیم مثلا همین عهد نامه ها که قرار میدید عالیه

بقیه استوایی ها کجان؟؟
احمد جان
خیلی ممنون به خاطر توصیه های خوبت داداش
میدونی لین توصیه ها برای مواقع وسوسه عالیه 
داداش به نظرت چکار کنیم که کمتر وسوسه بشیم؟؟
وقت های خالیمونا چجوری پر کنیم؟؟

(1402 مرداد 3، 20:48)آرمین نوشته است: [ -> ]امیرعلی امسال نهم تموم شد. درسته؟
برای سال آینده کدوم شاخه تحصیلی قراره بری؟ ثبت نام کردی؟

احمد جان شما هم فکر کنم دهم ریاضی تموم شد.
برای آینده چه رشته دانشگاهی رو مدنظر داری؟ در موردش فکر کردی؟

سلام داداش جان
با مشورت روانشناس و استعداد‌یابی به این نتیجه رسیدم که باید رشته تجربی رو انتخاب کنم. بله داداش ثبت نام کردم و فقط یه سری کار های دیگه مونده که باید یه روز برم از مدیرمون نحوه انجامشون را بپرسم

(1402 مرداد 3، 21:12)یا باب الحوائج نوشته است: [ -> ]سلام خدا قوت به داداش های گل استوایی الهی حال دلتون خوب باشه
ماشاءالله به داداش احمد و داداش امیر علی دمتون گرم
منم ان شاءالله تو عهد نامه هاتون شرکت میکنم
امیر علی جان داداش خیلی ممنون به خاطر وصیت نامه ها
داداش جان حق داری کانون خلوته به نظر خودت داداش این گذاشتن وصیت نامه ها چقدر میتونه روند مثبتی داشته باشه تو شلوغی استوا؟؟
دادلش به نظرم باید برای پویایی کانون بیشتر تلاش کنیم مثلا همین عهد نامه ها که قرار میدید عالیه

بقیه استوایی ها کجان؟؟

سلام داداش یا باب الحوائج عزیز
به به خوشحال میشیم شما هم در عهدنامه ها شرکت کنید
خواهش می‌کنم داداش جان کاری نمی‌کنم
به نظرم در صورتی گذاشتن این وصیت‌نامه ها مؤثر خواهد بود که بقیه اعضا هم فعالیت کنند و برای شلوغ شدن استوا تلاش کنند. ولی با این حال تأثیر خودش را دارد
بله درسته
شاید مجلس روضه هستن

دوستان ممکنه که بعضی از ما ها شناخت خوبی از شخصیت های کربلا نداسته باشیم. برای همین من نحوه شهادت حضرت علی اکبر را براتون مینویسم:
منابع شیعه روایت کرده‌اند از آنجایی که یزید با علی‌اکبر نسبت خویشاوندی داشت، به او امان داد ولی علی‌اکبر قبول نکرد و در پاسخ گفت: «قرابت با رسول خدا با ارزش‌تر است». به گفته این منابع، علی‌اکبر در مقابل چشمان پدرش نزدیک به ده مرتبه به میدان نبرد رفت و هر بار نزدیک به دو یا سه نفر را کشت. او در حالی که خسته و تشنه شده بود نزد پدرش بازگشت و در خواست آب کرد، می‌گویند پدرش به او گفت: «پسرم! ببین دهان من از دهان تو خشک‌تر است، اندکی پیکار کن که به‌زودی از دست جدت رسول خدا سیراب خواهی شد» سپس او به میدان جنگ بازگشت. زمانی که به میدان برگشت مردی به نام مر بن سعد (به عربی: مُرَّ بن سَعد)یا مره بن منقذ عبدی (به عربی: مُرَّة بن مُنْقِذ عَبدى)از پشت به او ضربه‌ای وارد کرد که باعث شد او از اسب به زمین بیفتد؛ حسین که تا آن‌هنگام با گریه دیده نمی‌شد با دیدن سقوط پسرش شروع به گریه کرد. بعد از سقوط او دشمن او را احاطه و بدنش را قطعه قطعه کردند. مرتضی مطهری در اینجا می‌گوید:

نقل قول: شخصی با نیزه محکمی آن‌چنان به علی اکبر زد که دیگر توان از او گرفته شد به طوری که دستهایش را به گردن اسب انداخت، چون خودش نمی‌توانست تعادل خود را حفظ کند. در اینجا فریاد کشید: پدر جان! الآن دارم جد خودم را به چشم دل می‌بینم و شربت آب می‌نوشم. اسب، حضرت علی‌اکبر (ع) را در میان لشکر دشمن برد و آن‌ها با شمشیر بدنش را تکه‌تکه کردند.
— مرتضی مطهری،

علی‌اکبر در حالی که ۲۵ سال سن (طبق نقل صحیح) داشت، اولین کشته روز عاشورا از قبیله بنی هاشم بود.

سلام مجدد
امیرعلی جان همین که ما برای رشد معنوی خودمون و بقیه  فعالیت کنیم باعث خوشحالی اقا امام زمان ارواحنا فداه میشه و شیطان ناراحت میشع اینخودش خیلی خیلی خیلی مهمه
خیلی ممنون به خاطر مطالبی که قرار میدهی
_________________

سلام 
فرصت نکردم همه پست های شما بخونم اما این عهد نامه قبل از هر چیزی ارسال میکنم.
_________________

(1402 مرداد 3، 20:48)آرمین نوشته است: [ -> ]امیرعلی امسال نهم تموم شد. درسته؟
برای سال آینده کدوم شاخه تحصیلی قراره بری؟ ثبت نام کردی؟

احمد جان شما هم فکر کنم دهم ریاضی تموم شد.
برای آینده چه رشته دانشگاهی رو مدنظر داری؟ در موردش فکر کردی؟

سلام داداش جان
خوبی؟
من می‌خوام توی دانشگاه رشته کامپیوتر بخونم

---

(1402 مرداد 3، 21:12)یا باب الحوائج نوشته است: [ -> ]سلام خدا قوت به داداش های گل استوایی الهی حال دلتون خوب باشه
ماشاءالله به داداش احمد و داداش امیر علی دمتون گرم
منم ان شاءالله تو عهد نامه هاتون شرکت میکنم
آرمین جان خدا قوت رفیق خدا خیرت بده
دستت درد نکنه هوای استوا و سرو را داری عزیز دلم
امیر علی جان داداش خیلی ممنون به خاطر وصیت نامه ها
داداش جان حق داری کانون خلوته به نظر خودت داداش این گذاشتن وصیت نامه ها چقدر میتونه روند مثبتی داشته باشه تو شلوغی استوا؟؟
دادلش به نظرم باید برای پویایی کانون بیشتر تلاش کنیم مثلا همین عهد نامه ها که قرار میدید عالیه

بقیه استوایی ها کجان؟؟
احمد جان
خیلی ممنون به خاطر توصیه های خوبت داداش
میدونی لین توصیه ها برای مواقع وسوسه عالیه 
داداش به نظرت چکار کنیم که کمتر وسوسه بشیم؟؟
وقت های خالیمونا چجوری پر کنیم؟؟

داداش جان سلام
چطوری؟
ببین من برای ماه محرم روضه میرم
بعد یه باوری که دارم اینکه نباید توی ماه محرم این گناه رو انجام بدم و امیدوارم که موفق بشم
برای وقت خالی هم میتونی یه آموزش ببینی یا حتی فیلم و بازی کنی
امیدوارم کمکت کرده باشم

سلام 

سلام به داداش های استوایی
ان شاء الله حالتون خوب باشه.
از داداش آرمین بزرگوار و داداش یا باب الحوائج و داداش امیرعلی و داداش احمد و داداش تاج بابت حضور و فعالیت های ارزشمندشون خیلی ممنونم

(1402 مرداد 3، 22:26)Amirali.d نوشته است: [ -> ]با مشورت روانشناس و استعداد‌یابی به این نتیجه رسیدم که باید رشته تجربی رو انتخاب کنم. بله داداش ثبت نام کردم و فقط یه سری کار های دیگه مونده که باید یه روز برم از مدیرمون نحوه انجامشون را بپرسم

چه عالی،
علاقه ات هم به این رشته هست و قصد داری پزشک بشی؟
ان شاء الله به موفقیت برسی و یه پزشک خوب و متعهد بشی
بابت قرار دادن مطالب در مورد حضرت علی اکبر (علیه السلام) و وصیت شهدا هم ازت خیلی ممنونم

(1402 مرداد 4، 10:20)ahmad862 نوشته است: [ -> ]من می‌خوام توی دانشگاه رشته کامپیوتر بخونم

چه عالی، رشته کامپیوتر رشته بروز و رو به جلویی هست.
اگه مهارت ها و دانش خودت رو در این زمینه بالا ببری می تونی در این رشته پیشرفت کنی
ان شاء الله که موفق بشی و انسان مفیدی و متعدی بشی.

(1402 مرداد 4، 10:20)ahmad862 نوشته است: [ -> ]ببین من برای ماه محرم روضه میرم
بعد یه باوری که دارم اینکه نباید توی ماه محرم این گناه رو انجام بدم و امیدوارم که موفق بشم
برای وقت خالی هم میتونی یه آموزش ببینی یا حتی فیلم و بازی کنی
امیدوارم کمکت کرده باشم

چه قدر خوبه که روضه میری.
امیدوارم این روضه رفتن ها و عزاداری ها باعث بشه، درک بیشتری از دین و دینداری و اهداف امام حسین (علیه السلام) کسب کنیم.
تا زمینه ای برای درک ظهور امام زمان (علیه السلام) برامون فراهم بشه.

اینکه چنین باوری داری که در ماه محرم نباید مرتکب گناه بشیم، خیلی ارزشمنده.
البته در تمام اوقات و شرایط، ما نباید گناه انجام بدیم و باید تلاش کنیم تا از شرایط و لوازم گناه دور بشیم

منتها حرمت گناه در ماه های حرام و به خصوص در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) شدیدتر هست.
وگرنه در تمام روزهای سال، باید تلاش کنیم از گناه دور بشیم.
ان شاء الله خدا به همه مون توفیق ترک گناه و توبه واقعی عطا کنه.

همگی در پناه خدا موفق و پیروز باشید.
یا علی

سلام

ماشاءالله به همه داداش‌هایی که برای خودشون و دین و ایمان‌شون ارزش قائلن و خودشون رو با گناهان به هلاکت و بدبختی نمی‌رسونن. 
حقیقت گناه رو اگه متوجه بشیم که با ما چی کار می‌کنه دیگه به راحتی به سمتش نمی‌ریم. 

خداقوت به یا باب‌الحوائج جان و صادقین جان که گروه رو همراهی می‌کنن.

تاج کم‌پیدا خوش اومدی. 

جای محسنین و چند تن دیگه از دوستان نیز خالی هست. 

(1402 مرداد 3، 22:26)Amirali.d نوشته است: [ -> ]با مشورت روانشناس و استعداد‌یابی به این نتیجه رسیدم که باید رشته تجربی رو انتخاب کنم. بله داداش ثبت نام کردم و فقط یه سری کار های دیگه مونده که باید یه روز برم از مدیرمون نحوه انجامشون را بپرسم

به سلامتی داداش جان. امیدوارم موفق باشی. 

(1402 مرداد 4، 10:20)ahmad862 نوشته است: [ -> ]من می‌خوام توی دانشگاه رشته کامپیوتر بخونم

چه جالب. هم‌رشته‌ای من میشی. 

تا حالا تو زمینه کامپیوتر فعالیتی داشتی؟ اگه آره، چه چیزهایی؟

سلام و درود 
Amirali.d ا/ ۱۴۰۲/۰۴/۳۰ / 4روز پاک

(1402 مرداد 4، 21:06)صادقین نوشته است: [ -> ]سلام به داداش های استوایی
ان شاء الله حالتون خوب باشه.
از داداش آرمین بزرگوار و داداش یا باب الحوائج و داداش امیرعلی و داداش احمد و داداش تاج بابت حضور و فعالیت های ارزشمندشون خیلی ممنونم


چه عالی،
علاقه ات هم به این رشته هست و قصد داری پزشک بشی؟
ان شاء الله به موفقیت برسی و یه پزشک خوب و متعهد بشی
بابت قرار دادن مطالب در مورد حضرت علی اکبر (علیه السلام) و وصیت شهدا هم ازت خیلی ممنونم

بله داداش علاقه که دارم ولی خب شاید به خاطر سن کمم یا شاید به خاطر نداشتن حساسیت برام فرقی نداره که توی کدوم رشته باشم. همه ی رشته ها سختی و درآمد خودشون رو دارن و این بستگی به ما داره که چگونه در اون حوضه فعالیت کنیم
خواهش می‌کنم داداش عزیز ان شاءالله زیر سایه عنایت آقا اباعبدالله همگی رستگار بشیم

(1402 مرداد 4، 21:26)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام

به سلامتی داداش جان. امیدوارم موفق باشی. 

خیلی ممنون داداش عزیز، همچنین

سلام خدا قوت ارادت دارم عزاداری هاتون قبول درگاه حق برادران
خدا قوت به آرمین جان و صادقین جان و تاج عزیز و امیر علی گل و احمد نازنین
و بقیه استوایی های مهربان
خدا به تلاش هاتون برکت بدهد
داداش احمد
ماشاءالله داداش که اراده قوی داری برای ترک
ان شاءالله موفق باشی داداشم
خدا قبول کنه ازتون داداش چقدر خوبه که اوقات فراغتت را پر کردی داداش سعی کن دنبال رشد بیشتر باشی جوان های گل استوایی باید هر روزشان بهتر از دیروزشان باشد
عهدنامه های استوایی چی شد؟؟
میخوهید هر چند روز یه بار عهدنامه داشته باشیم؟؟
نظرتون چیه یه نفر مسئول عهد نامه باشه؟؟

#سبک_زندگی

? بیماری خطرناک!!

✍️ یکی از بیمارى‌هاى خطرناک، مرضى بى‌صداست که هیچگونه علامتى نداشته و ندارد، اما مى‌تواند آسیب شدیدى به شما وارد نماید. 
این بیماری، مرض «عادى‌شدنِ نعمت» است!

? این بیمارى چهار نشانه دارد:

1️⃣ اینکه نعمت‌هاى فراوانى داشته باشى، اما آنها را نعمت ندانى، و هیچگونه احساس [شکرگزارى] در قبالش نداشته باشى، گویىا این حقى بوده که کسب شده!

2️⃣ این که وارد خانه شوى و همه‌ى اعضاى خانواده‌ در سلامتى بسر برند، اما «شکر خدا» را به جاى نیاورى!

3️⃣ وارد بازار شوى و خرید کنى و مایحتاج روزانه را تهیه کنی و به خانه برگردى، بدون این که قدردان و شکرگذار صاحب نعمت باشى، و این امر را عادى و حق خودت در زندگى بپندارى.

4️⃣ هر روز در کمال صحت و سلامتى از خواب برخیزى در حالى که از چیزى ناراحت نباشى، اما خدا را سپاس نگویى!