1401 شهريور 3، 21:53
تاگون جان
سلام کردی، میگیم علیک دیگه این اخم کردن چی چیه؟
دورهمی رو که قرار شد صبح برگزار کنیم
از پاکی چه خبر؟
تاگون؟ یه سؤال دارم؟ چرا فقط وقتی لغزش میکنی اعلام میکنی؟
مگه نمیدونی که اینجا فعالیت ها به صورت گروهیه و ما پاکیمون رو هم باید اعلام کنیم؟ مگه نمیدونی که اگه اعلام نکنی طبق قانون گروه در صفحه اول غیر فعال میشی؟
و مهمتر از اینها؛ ما میدونیم که خبر لغزش بده؛ ولی به خبر پاکی جبرانش میکنیم؛ پس چرا اعلام وضعیت روزای پاکت رو انجام نمیدی؟
منتظر اعلام وضعیت پاکیت هستم.
تاگون دلایلی که نوشتی درسته اما نمیتونیم به همین ها اکتفا کنیم. باید یه راهکاری تعریف کنیم درسته؟ و مهمتر از اون اینه که به این راهکارها پایبند باشیم.
حرفت درست. اما چیزی که هزاران بار بهمون ثابت شده اینه که این اهرم سیاه، یه اهرم دروغینه. ما میتونیم تمام عمر این اهرم رو باور کنیم و مثل گذشته همیشه بازنده باشیم؛ یا اینکه بیخیالش باشیم و راه درست رو طی کنیم.
خودمون هم باید یک اهرمی داشته باشیم برای مقابله با این اهرم کاذب و مدام باید اونو به روز کنیم، درسته؟
تاگون جان ما هیچوقت نمیتونیم زندگی بدون کمبود داشته باشیم و این یه حقیقته.
اما تفاوت در اینه که ما باید اقدام به مرتفع کردن این کمبودها کنیم.
اگه نداشتن روابط دوستانه با بقیه عاملی برای افسردگی و به تبعش لغزش باشه؛ خب بریم با چند نفر دوست بشیم. اگه نداشتن ارتباط خوب با خانواده حالمون رو بد میکنه خب پاشیم یه قدم برای درست شدن اوضاع برداریم و...
مسئله اینه که علی رغم اینکه کمبودهایی دارم، توانایی تغییر شرایط رو هم داریم
به قول یا باب الحوائج پس ما اینجا چیکاره ایم؟
کانون هم نشد، بیرون کانون هم باید رفیقی داشته باشی تا با هم گپ بزنید و از تجربیات هم استفاده کنید
دیدی توی فیلما نشون میدن که توی جنگ طرف برای اینکه به دست دشمن کشته نشه، خودش خودکشی میکنه؟
این درحالیه که از کجا معلوم شاید اون زنده موند و دشمن کشته شد
این بخشی که نوشتی هم یه همچین مسئله ای رو تعریف میکنه.
اون قسمت سبزرنگ، تعریف درستیه و ما باید از عواقب کار اشتباه نگران باشیم؛ اما در قسمت قرمز تو داری پاسخ اشتباهی رو برای نگرانی از عواقب این کار تعریف میکنی.
بله خ.ا عواقب داره؛ عوارض داره؛ بنابراین اولین قدم برای جلوگیری از این عواقب توقف این روند تخریبی و ترکش هست نه ادامه دادن فرسایشی اون.
مثل این میمونه که آدم به مواد مخدر معتاد شده؛ بعد از ترس عوارض و عواقبش مواد بیشتری مصرف میکنه
همونطور که یا باب الحوائج جان گفت، همه بچههایی که پاکی طولانی داشتن میدونن که وسوسه بعد از چند روز اول خیلی کمتر میشه و بعدش دیگه قواعد بازی عوض میشه و به جای رسیدن به پاکی، برای حفظ پاکی تلاش میکنن.
پس سعی کن 10 روز پاک رو رد کنی و به روزای بالاتر برسی تا کم کم خودت هم تجربه اش کنی
تاگون حواستو جمع کن؛ این یکی بده. بعضی از بچههایی که این تجربه رو داشتن بعدش تصمیم گرفتن بیخیال پاکی بشن اما بعد از مدتی چنان حالشون بد میشد که نمیدونستن به کجا پناه ببرن
در مورد تجربه ای که اون رفیقمون داشت هم باید بگم که این اشتباه توجیهی هست. اینکه شخص وسط سال تحصیلی یا هر وقت که باشه لغزش کنه نباید معنیش این باشه که اصلاً دیگه سر ما نمیایسته
چرا خودمون رو خسته کنیم؟ راهش اینه که ترک کنیم؛ چطوری؟ به هزار و یک روشی که بقیه هم طی کردن. اما مسئله پایبندیه. تاگون بعد از لغزش چقدر حال آدم بد میشه؟
بابت اون حال بد نمیخواد کاری انجام بده؟ یا به خودش زحمت بده و خلاف میل خودش عمل کنه؟
اگه اینطوره که خب خودش انتخاب کرده که توی این حال بد بمونه؛ اگه هم نه که به هر دری میزنه ولی آخرش خودشو نجات میده.
و اینکه
انتظار ندارم جواب نیم خطی بهم بدی؛ بیا تحلیل کن، نظرت رو بگو، راهکار تعریف کن، برای خودت جریمه بذار، برای خودت پاداش بذار، به هر روش درستی هست باید ترک کنی
سلام کردی، میگیم علیک دیگه این اخم کردن چی چیه؟
دورهمی رو که قرار شد صبح برگزار کنیم
از پاکی چه خبر؟
تاگون؟ یه سؤال دارم؟ چرا فقط وقتی لغزش میکنی اعلام میکنی؟
مگه نمیدونی که اینجا فعالیت ها به صورت گروهیه و ما پاکیمون رو هم باید اعلام کنیم؟ مگه نمیدونی که اگه اعلام نکنی طبق قانون گروه در صفحه اول غیر فعال میشی؟
و مهمتر از اینها؛ ما میدونیم که خبر لغزش بده؛ ولی به خبر پاکی جبرانش میکنیم؛ پس چرا اعلام وضعیت روزای پاکت رو انجام نمیدی؟
منتظر اعلام وضعیت پاکیت هستم.
تاگون دلایلی که نوشتی درسته اما نمیتونیم به همین ها اکتفا کنیم. باید یه راهکاری تعریف کنیم درسته؟ و مهمتر از اون اینه که به این راهکارها پایبند باشیم.
نقل قول: ذهن ما در برابر ما اهرم رنج و لذت خودش رو میسازه ، اگه حواسمون نباشه نمیتونیم بهش غلبه کنیم
حرفت درست. اما چیزی که هزاران بار بهمون ثابت شده اینه که این اهرم سیاه، یه اهرم دروغینه. ما میتونیم تمام عمر این اهرم رو باور کنیم و مثل گذشته همیشه بازنده باشیم؛ یا اینکه بیخیالش باشیم و راه درست رو طی کنیم.
خودمون هم باید یک اهرمی داشته باشیم برای مقابله با این اهرم کاذب و مدام باید اونو به روز کنیم، درسته؟
نقل قول: یه کمبودایی تو زندگیمون داریم که نمیتونیم درست و حسابی بهشون پاسخ بدیم بخاطر همین فرار میکنیم ، تا شاید یکم آرامش پیدا کنیم
تاگون جان ما هیچوقت نمیتونیم زندگی بدون کمبود داشته باشیم و این یه حقیقته.
اما تفاوت در اینه که ما باید اقدام به مرتفع کردن این کمبودها کنیم.
اگه نداشتن روابط دوستانه با بقیه عاملی برای افسردگی و به تبعش لغزش باشه؛ خب بریم با چند نفر دوست بشیم. اگه نداشتن ارتباط خوب با خانواده حالمون رو بد میکنه خب پاشیم یه قدم برای درست شدن اوضاع برداریم و...
مسئله اینه که علی رغم اینکه کمبودهایی دارم، توانایی تغییر شرایط رو هم داریم
نقل قول: شاید چون کسی رو نداریم که بهش دردامون رو بگیم و تنهاییم ، دردا رو هم جمع میشن و به خودمون آسیب میزنیم و تنها تر میشیم
به قول یا باب الحوائج پس ما اینجا چیکاره ایم؟
کانون هم نشد، بیرون کانون هم باید رفیقی داشته باشی تا با هم گپ بزنید و از تجربیات هم استفاده کنید
نقل قول: از چیزی میترسیم ، ترس از اینکه وسوسه ها بیشتر بشه یا مانع کارمون بشه ، ترس از آینده ، ترس از اینکه عواقب این همه سال خ.ا میبینیم و با خودمون میگیم نه نمیتونم با شرایط کنار بیام برا همین خودمون رو راحت میکنیم و تیر خلاص میزنیم به خودمون
دیدی توی فیلما نشون میدن که توی جنگ طرف برای اینکه به دست دشمن کشته نشه، خودش خودکشی میکنه؟
این درحالیه که از کجا معلوم شاید اون زنده موند و دشمن کشته شد
این بخشی که نوشتی هم یه همچین مسئله ای رو تعریف میکنه.
اون قسمت سبزرنگ، تعریف درستیه و ما باید از عواقب کار اشتباه نگران باشیم؛ اما در قسمت قرمز تو داری پاسخ اشتباهی رو برای نگرانی از عواقب این کار تعریف میکنی.
بله خ.ا عواقب داره؛ عوارض داره؛ بنابراین اولین قدم برای جلوگیری از این عواقب توقف این روند تخریبی و ترکش هست نه ادامه دادن فرسایشی اون.
مثل این میمونه که آدم به مواد مخدر معتاد شده؛ بعد از ترس عوارض و عواقبش مواد بیشتری مصرف میکنه
همونطور که یا باب الحوائج جان گفت، همه بچههایی که پاکی طولانی داشتن میدونن که وسوسه بعد از چند روز اول خیلی کمتر میشه و بعدش دیگه قواعد بازی عوض میشه و به جای رسیدن به پاکی، برای حفظ پاکی تلاش میکنن.
پس سعی کن 10 روز پاک رو رد کنی و به روزای بالاتر برسی تا کم کم خودت هم تجربه اش کنی
نقل قول: خب ، امروز لغزش داشتم و برخلاف دفعات قبل انگار عذاب وجدانمم دیگه رهام کرده و چیزی نمیگه
تاگون حواستو جمع کن؛ این یکی بده. بعضی از بچههایی که این تجربه رو داشتن بعدش تصمیم گرفتن بیخیال پاکی بشن اما بعد از مدتی چنان حالشون بد میشد که نمیدونستن به کجا پناه ببرن
در مورد تجربه ای که اون رفیقمون داشت هم باید بگم که این اشتباه توجیهی هست. اینکه شخص وسط سال تحصیلی یا هر وقت که باشه لغزش کنه نباید معنیش این باشه که اصلاً دیگه سر ما نمیایسته
چرا خودمون رو خسته کنیم؟ راهش اینه که ترک کنیم؛ چطوری؟ به هزار و یک روشی که بقیه هم طی کردن. اما مسئله پایبندیه. تاگون بعد از لغزش چقدر حال آدم بد میشه؟
بابت اون حال بد نمیخواد کاری انجام بده؟ یا به خودش زحمت بده و خلاف میل خودش عمل کنه؟
اگه اینطوره که خب خودش انتخاب کرده که توی این حال بد بمونه؛ اگه هم نه که به هر دری میزنه ولی آخرش خودشو نجات میده.
و اینکه
انتظار ندارم جواب نیم خطی بهم بدی؛ بیا تحلیل کن، نظرت رو بگو، راهکار تعریف کن، برای خودت جریمه بذار، برای خودت پاداش بذار، به هر روش درستی هست باید ترک کنی