کیاست جان
2 روز خوب مبارک رفیق
چه عالی که هفته درسی خوبی داشتی؛ اما وقتشه که در ابعاد دیگر زندگی هم پیشرفت کرد
سرباز ولایت جان
یک هفته پاکی مبارککککککککک
توی این مدت این بالاترین رقمیه که بهش رسیدی
چیزی تا 10 روز خوب نمونده
دندون رو جیگر بذار تا ببینی کم کم وسوسه کم و کمتر میشن
چه حس و حال قشنگیه توی مغازه؛ خدا رو شکر که مشتری هست و داداشمون سرش گرم کارای مفیده و اینجوری داره خودشو میسازه
داداش جان همونطور که سرباز گمنام عزیز گفت، عدم کنترل ذهن یه بخشش به خاطر عدم کنترل نگاهه
برای گوگل برنامه مسدود کننده
فرشته نجات رو که قبلاً سرباز گمنام گل معرفیش کرد رو نصب کن و باید بگم که اصلاً نباید به لغزش و خ.ا و اینجور موارد فکر کنی
چون اینها ذهنت رو مشغول میکنه و وقتی داری سعی میکنی نیروی اراده رو از در جلویی وارد کنی، شهوت از در پشتی وارد میشه و...
پس بهترین کار قبل از مواجهه با وسوسه ها اینه که کلاً مانع به وجود اومدن وسوسه بشیم
اگه نیاز به نیروی کمکی داری باید بگم باید درون خودت پیداش کنی
به این فکر کن که این پاکی یک هفته ای چه احساسات خوبی رو بهت داده؟
آیا تغییرات مثبتی در روحیه و انرژی خودت میبینی؟ این پاکی چقدر بهت حس نزدیکی به خدا رو میده؟
فکر کردن به این موارد خیلی کمکت میکنه
راستی، شنیدم بی اجازه من تبرمو برمیداری و توی باغچه ام جسد دفن میکنی، صحت داره؟
مگه نمیدونی باغچه من پر شده دیگه جایی نمونده که کسی رو دفن کنی؟! مگه نمیدونی سای خیلی یه دنده ست و ممکنه تو رو به دو قسمت نامساوی تقسیم کنه؟
مگه نمیدونستی که سای بعد از کشتن افراد، جسدشونو نوش جان میکنه و خون ریخته شده رو زمین رو مثل بستنی میل میکنه؟
دیگه خود دانی
alone heart جان
چه عالی هوای رفقا رو داشتی
داداش عزیز شروع پاکیت رو تبریک میگم؛ اما باید حواست باشه
برنده کسیه که از سوراخی که دفعه پیش گزیده شده، دوباره گزیده نشه
مهدی جان
4 روز عالی مبارک
چه سخنان زیبایی
واقعاً که زنجیروار همه به هم ربط دارن
اما میدونی چیه؟! زیباتر از این سخنان، عمل کردن به اونهاست
ممنون که اهرم ها رو تکمیل کردی؛ خیلی عالی شده
حالا که مرحله اول و دوم(نوشتن اهداف و اهرم ها) رو کامل کردی، باید بریم سراغ مرحله بعدی یعنی نوشتن برنامه اورژانسی
از نظر شخصی من بهتره اوقات اورژانس رو به سه بخش سبز، زرد و قرمز تقسیم کنیم
قسمت سبز وقتیه که در حالت عادی داریم زندگی میکنیم و باید براش برنامه ای بچینیم که کاملاً دورمون کنه و از موقعیت هایی که تحریک کننده ست
مثلاً نوشتن خاطرات به صورت روزانه، داستان نویسی، ورزش، مطالعه، کمک در کارهای منزل، باز نگه داشتن در اتاق در هر شرایطی، دانلود فیلمای صرفاً سانسور شده، گشت و گذار و....
قسمت زرد هم برای موقعیه که احساس میکنی داری در معرض وسوسه قرار میگیری؛ مثلاً وقتی که حس میکنی داری به مورد نامناسبی فکر میکنی یا کنترل چشمت رو توی خیابون یا جلوی تلویزیون از دست میدی.
توی این موقعیت باید پروتکلی مانند ذکر گفتن، مشغول شدن به کارای کوچیک اما حواس پرت کن مثل مرتب کردن اتاق و زدن گوشی به شارژ، عوض کردن کانال تلویزیون، رسیدگی به گل و گیاهان و....
قسمت قرمز هم برای موقعیت های خطرناک وسوسه هستش.
مثلاً وسوسه افتاده به جونت و ممکنه لغزش کنی؛ برای اونم باید برنامه داشته باشی.
مثلاً خواندن دو رکعت نماز با توجه، سر زدن به اورژانس کانون، تغییر موقعیت مکانی و رفتن به جای شلوغ تر، دور شدن حتی المقدور از گوشی و کامپیوتر، انجام حرکات کششی و نرمش کوچیک، قرائت قرآن با توجه و....
ببین وقتی که پروتکل سبز و زرد رو با دقت اجرا کنی عملاق به پروتکل قرمز نمیرسی، اما اگه غافل شدی پروتکل قرمز رو داری که حتماً باید بهش عمل کنی وگرنه نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.
پس اونا رو بنویس تا بگم بعدش چیکار کنیم
ای ول بهت