کانون

سلام به همه رفقای گل بعد از مدتی کوتاه غیبتم اومدم که بترکونم
و به همه و به خودم ثابت کنم که میتونم 
هدفم پاکی به مدت ۷۰ ساله و میدونم که موفق میشم چون کلی تغیر کردم نسبت به قبل

(1401 بهمن 24، 16:03)مرد مقاومت نوشته است: [ -> ]

(1401 بهمن 24، 7:02)razmjoo نوشته است: [ -> ]سلام عزیزان
رزمجو هستم با نزدیک به ۷/۵ سال پاکی ( البته بیشتر)

البته بهتره بگم ۷/۵ سال جنگ

چون ترک کردن یک هدف نیست که بگی بهش رسیدم و تمام شد و من پاک شدن

ترک کردن یک مسیره
 نباید شمشیر از دستت بیافته.


چه یک ساعت چه یکروز چه یک سال ترک کرده باشی تو یک تارک هستی، مهم اینه که تو مسیر ترک باشی

سلام 
به به 
درود بر شما ...
میشه بگید چه کار میکنید یا چکار میکردید 

سلام
ترک کردن و مبارزه دغدغه همیشگی باید باشه

سلام امیر هستم از قم خدا کمکم کنه منم ترک

سلام داداش امیر گل
خیلی خیلی به استوا خوش اومدی
داداش جان اگر دوست داری کمی از خودت بگو
کلاس چندمی؟ تا حالا چقدر برای پاکی تلاش کردی؟

راستی چند سال پیش قرار بود جشن سالگرد استوا را بگیریم
هیچ جمع بندی نشد؟  من دوشنبه نمیتونم بیام

سلام اومدم باید برم جنگیه

علیرضا32/ 23 بهمن 1401 / 4 روز خوب

سلام علیکم دوستان وقت و عاقبتتون بخیر باشه ان شاء الله
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام 

راستش دیروز لغزش داشتم ، یه مقاله توی همین کانون خوندم که می‌گفت افرادی که به این قضایا اعتیاد پیدا میکنن کم کم به دنبال مطالب فجیع تر میرن تا بلکه بتونن ارضای رضایت بخشی داشته باشن ، من هم تازگیا اینطوری شدم هر دفعه که لغزش میکنم اون لغزش بزرگتر و بیشتره (وارد جزئیات نمیشم) . 
فکر میکنم بخاطر اینه که فاصله بین لغزش هام بیشتر شده مثلا یک هفته تا سه هفته ، این فاصله باعث میشه تمامی افکار و تحریک ها یکجا جمع بشه بعد یهو تخلیه بشه . 
هر دفعه هم جوری افکارم بهم میریزه که فکر میکنم خ.ا کار درستیه و میشه باهاش زندگی کرد . 
این همه آدم مذهبی و غیر مذهبی داریم تو جامعه ، چطور میشه که خیلیا راحت زندگی میکنن و این مشکل رو ندارن ؟ چطور کنار اومدن باهاش ؟ چطوری کنترلش میکنن ؟ مذهبیا رو که می‌دونم چطور کنار میان با این مسائل ، غیر مذهبی ها چکار میکنن ؟ اصلا افراد مسیحی و اروپایی چطور برخورد میکنن ؟

(1401 بهمن 27، 19:37)Amir.m1382 نوشته است: [ -> ]سلام علیکم دوستان وقت و عاقبتتون بخیر باشه ان شاء الله
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام داداش امیر عزیز
چه خبرا؟ پاکی خوب پیش میره داداش گل؟

چه خلوت
صدا مییچه میپیچه میپیچه

سلام بر رفقای گل استوایی 

حال و احوال ؟ 




آقا اومدم روز شمارو چک کنم 
الان بغضم میترکه 
خداااااییاااااااا شکرررررت 
واقعا فکرشو نمیکردم بشه ...  شد ... خدا جونم شکرت 
دوباره صد روز پاکی همین نزدیکیه ... 




◇◇◇ محسنین/ 23آبان1401 / 95 روز خوب ◇◇◇



پنج روز مونده تا صد  روز پاکی .
بی نهایت خوشحالم دوباره دارم میرسم بهش .

روزی که اومدم کانون ، شاید فکرشم نمیکردم روزی برسه که بتونم به اینجا برسم .
هم از نظر امور زندگی تحولات عظیمی داشتم ... 
هم پاکی جسم و روح 

داداشا ، قبلا گفتم بهتون ، من روزی که وارد کانون شدم ، ۴ یا ۵ بار همون روز لغزش داشتم  ... 
آخرِ فاجعه است نه ؟ 
از نظر درسی شوت و افتضاح شده  بودم...

این پُست قدیمی من رو بخونید (:

راستش چشمام پره اشکه .
دوست دارم بشینم و ساعتی با موسیقی بیکلام اشک بریزم... هنوزم خاطرات و احساسات اون روزا تو وجودم مونده ... هنوزم متأسفم که با دستای خودم خودم رو تو منجلاب غرق کرده بودم ... 

چقدر سختی کشیدم بخاطر خ.ا و عذاب وجدانش .


ولی ...
چقدر خیالم راحته الان .
چقدر آزادم .
من الان دارم تو هوای پاکی  ها نفس میکشم .
همه اون لجن زار دیگه بسمه دیگه ... هرچی گند زدم بسه ... الان باید روی رشد و پیشرفت خودم کار کنم .
الان دیگه وقتشه با زندگی واقعی دست بدم و مبارزه رو شروع کنم . فایتینگ ^_^ 



اون آدم بدبخت ، بیچاره و ترسو که ۹ دی ۹۹ اومد کانون .

۲۹ بهمن ۱۴۰۱ داره سه ماه پاک بودنش رو اعلام میکنه (: 
اون روزا برای یه هفته پاک بودن ، دلم میخواست دنیا رو خبردار کنم ، همه جا جار بزنم ؛ من هفت روز پشت سر هم پاک بودم  (: 
دوست داشتم کل شهر برام جشن افتخار بگیرن (:"
دوست داشتم مثل قهرمانا منو بذارن رو شونه هاشون و بهم افتخار کنن (:"
مگه افتخار نداره ؟ 
مگه جهاد اکبر نیست ؟ 
قهرمانی واقعی همینه ، بقیه اداشو هم نمیتونن در بیارن 


اون روزا دلم میخواست به همه بگم . به همه بگم شد ! بگم تونستم !
میدونید  چه حس خوبی  داره ، وقتی فراتر از انتظارات ذهنی خودت میری ؟ 

آه خدایا چقدر عجیبه زندگی.

بعد از صد روز پاک، و اینکه  جشن مشتی گرفتم  برا خودم ، دیگه قول میدم تو تاپیک تجربیات یه توضیح کامل و دقیق بنویسم . تمام تجربیاتم ، تمام  باور ها و دلایلم برای پاکی رو میگم .

سلام به داداش های گل استوایی
عید سعید مبعث رو تبریک میگم
ان شاء الله همواره در پی برانگیختن انگیزه ها و اهداف الهی باشید

(1401 بهمن 27، 20:50)Tagon نوشته است: [ -> ]سلام 

راستش دیروز لغزش داشتم ، یه مقاله توی همین کانون خوندم که می‌گفت افرادی که به این قضایا اعتیاد پیدا میکنن کم کم به دنبال مطالب فجیع تر میرن تا بلکه بتونن ارضای رضایت بخشی داشته باشن ، من هم تازگیا اینطوری شدم هر دفعه که لغزش میکنم اون لغزش بزرگتر و بیشتره (وارد جزئیات نمیشم) . 
فکر میکنم بخاطر اینه که فاصله بین لغزش هام بیشتر شده مثلا یک هفته تا سه هفته ، این فاصله باعث میشه تمامی افکار و تحریک ها یکجا جمع بشه بعد یهو تخلیه بشه .

تاگون جان بابت لغزشت متاسفم.
درک می کنم که وضعیتی که بعد از لغزش به سراغ آدم میاد، خیلی وقت ها همراه با سردرگمی و ناامیدی و شک و تردید نسبت به درستی مسیر پاکی هست.

اینکه هرچه قدر آدم بیشتر درگیر خودارضایی و تحریک جنسی بشه و نتونه جلوی این وضعیت رو بگیره، اوضاع بدتر میشه.
چون خودارضایی و تحریک جنسی سیری ناپذیره.

مثلاً کسی که 1 سال درگیر خودارضایی بوده ترک خودارضایی براش نسبتاً راحت تر از کسی هست که مثلاً 10 سال درگیر بوده.
چون فرد دوم ذهنش پر شده از محرک های جنسی و هر روز به دنبال محرک های بیشتر میره.
لذا هر چه قدر آدم در سنین پایین تر به دنبال ترک باشه و بتونه از تحریک جنسی فاصله بگیره، می تونه آینده روشن تری در پیش داشته باشه.

در مورد اینکه گفتی همه تحریک ها یک جا جمع میشه، خب البته این موضوع هم می تونه درست باشه.
وقتی کسی چندین هفته ذهنش مدام درگیر محرک های جنسی باشه و نتونه ذهنش رو از اون افکار تخلیه کنه، بله فشارها هر روز و هر لحظه شدیدتر میشه.

منتها بایستی توجه داشته باشی که خودارضایی باید همراه با لوازمش ترک بشه. برای همینه ما در کانون مسابقه کنترل نگاه و ذهن رو داریم.
چون محرک های جنسی تاثیر مستقیم روی خودارضایی داره و اگر محرک های جنسی ترک نشه، ترک خودارضایی هم عملاً غیرممکن هست.

اینکه در روایات داریم نگاه به نامحرم، مثل تیر زهرآگین هست برای همینه. چون اثرش مستمر و طولانی مدته.
زهر به مرور در سراسر بدن نفوذ می کنه و بدن یه انسان رو آلوده می کنه.
محرک های جنسی هم همین بلا رو سر انسان میره.
وقتی آدم یه صحنه تحریک کننده می بینه، تا مدت ها توی ذهنش رژه میره تا جایی که اون فرد تسلیم بشه.

لذا اهمیت کنترل نگاه و ذهن اگر درک نشه، نمی تونیم توقع پاکی های پایدار رو داشته باشیم

(1401 بهمن 27، 20:50)Tagon نوشته است: [ -> ]هر دفعه هم جوری افکارم بهم میریزه که فکر میکنم خ.ا کار درستیه و میشه باهاش زندگی کرد . 
این همه آدم مذهبی و غیر مذهبی داریم تو جامعه ، چطور میشه که خیلیا راحت زندگی میکنن و این مشکل رو ندارن ؟ چطور کنار اومدن باهاش ؟ چطوری کنترلش میکنن ؟ مذهبیا رو که می‌دونم چطور کنار میان با این مسائل ، غیر مذهبی ها چکار میکنن ؟ اصلا افراد مسیحی و اروپایی چطور برخورد میکنن ؟

خیلی ها این مشکل رو دارند. بعضی ها به خاطر حرام بودنش به دنبال پاکی هستند یا لااقل آرزوی پاکی دارند.
بعضی ها هم به خاطر آسیب هایی که به جسم و روح و شخصیت و اراده انسان وارد می کنه، به دنبال پاکی هستند.

افراد غیرمسلمان و اروپایی و آمریکایی هم همین طور.
شاید بعضی از اون ها به دنبال ارتباط بهتر با خدا باشند و به همین خاطر از خودارضایی و تحریک جنسی فاصله بگیرند.

با وجود اینکه در اون جوامع خودارضایی و سایر گناهان کاملاً عادی هست ولی این طور نیست که همه جوون هاشون درگیر این مسائل باشند.
من در سایت های خارجی هم دیدم که خیلی از جوون های اون جوامع هستند که به دنبال ترک خودارضایی و تصاویر تحریک کننده هستند.
حتی برای خودشون انجمن ها و سایت های زیادی دارند.
البته شاید انگیزه ها و اهداف پاکیشون مثل ما مسلمان ها نباشه ولی به هر حال به این درک رسیدند که خودارضایی و صنعت مستهجن چه آسیب هایی رو بهشون وارد می کنه.
منتها ما مسلمان ها انگیزه های قوی تری داریم. اگر به خودمون و مسیرمون باور داشته باشیم.

خب داداش جان کسی که می خواد ترک کنه باید دنبال جایگزینی عادت های مثبت در وجود خودش باشه. مذهبی و غیرمذهبی هم نداره.
اول از همه باید لوازم خودارضایی یعنی محرک های جنسی رو از خودش دور کنه.
بعد هم با هدف گذاری و برنامه ریزی درست به دنبال ساختن یک زندگی جدید باشه تا بتونه شرایط ازدواج رو برای خودش فراهم کنه

داداش جان با همین توصیفات چرا توی تاپیک کنترل نگاه و ذهن فعالیت نداری؟
وقتی خودت رو در این فضای پاکی ببینی می تونی امیدوارتر به مسیرت ادامه بدی

من برای شما ماموریتی در نظر می گیرم.
اینکه خودت رو ملزم به حضور و اعلام وضعیت مستمر در تاپیک کنترل نگاه و ذهن بدونی و سرسختانه تلاش کنی تا بتونی مدال های تاپیک رو یکی یکی کسب کنی
موافقی؟
ببینم چی کار می کنی داداش جان

موفق و پاک باشی.
یا علی

(1401 بهمن 22، 21:34)Amirali.d نوشته است: [ -> ]سلام داداش صادقین عزیز
خواهش می کنم داداش وظیفست
خیلی گلی داداش کوچیک شمام
ممنون داداش عزیز ، بیشترین تلاشم رو برای رونق گروه و کانون انجام میدم داداش

امیرعلی جان زنده باشی، بزرگواری داداش خوبم
خیلی ممنونم ازت بابت لطف و محبت هایی که نسبت به اعضای استوا داری
خدا خیرت بده ان شاء الله.

(1401 بهمن 22، 21:34)Amirali.d نوشته است: [ -> ]داداش جان اسیر شهوت هستم
هر دفعه که لغزش می کنم توبه ی بزرگی می کنم و خیلی پشیمون میشم اما بعدش اهمیتم و یاداوریم کم میشه
انسان میتونه از ریشه نسی یعنی فراموش کار باشه. واقعا اسم درستی هست  باید هر لحظه به خودم یاداوری کنم که در چه راهی هستم و به چی میخوام برسم  اما بازم یادم میره  کاشکی بهار بیاد و دوباره برم بیابون
اینطوری هر روز سخنرانی گوش میدم و بهم یاداوری میشه
خیلی از خودم ناراحتم

داداش جان خدا نکنه که اسیر شهوت باشی. شهوت باید اسیر شما باشه
هیچ وقت اراده خودت رو دست کم نگیر

خب داداش جان به نظر خودت مشکل از چیه که اهدافت رو فراموش می کنی؟
انگیزه هایی که داری در طول روز از بین میره، یا مثلاً رخوت و سستی به سراغت میاد؟

به هر حال برای اینکه بتونی انگیزه هات رو حفظ کنی باید همواره خودت رو در میدان پاکی ببینی.
همه برنامه ها و کارهای روزانه ات باید مطابق با هدفت باشه.
چه موقع درس خودن، چه موقع مدرسه و تحصیل، چه موقع تفریح و استراحت همیشه باید برنامه ها رو با مسیر پاکی بسنجی.
اگه دیدی مثلاً فلان حرکت یا رفتارت خلاف مسیر پاکی هست باید اون رو ترک کنی.

سعی کن اراده ات رو قوی تر کنی. اول از همه با انجام واجبات این اراده قوی میشه.
بعد هم با مقاومت و تسلیم نشدن در مقابل وسوسه ها می تونی این اراده قوی رو در وجودت نهادینه کنی.
و کارهایی مثل کمک به پدر و مادر و خانواده و خوشحال کردنشون و کارهایی که حس رضایت درونی رو برات در پی داره رو انجام بدی
چه خوب که می تونی به بیابون بری. محیط خیلی عالی و آرامش بخشی هست

ان شاء الله بهار هم میاد.
به امید اومدن بهار واقعی که ظهور امام زمان علیه السلام هست.

منتظر پاکی هات هستم
موفق و پاک باشی.
یا علی