(1402 مهر 26، 20:00)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام داداش عزیز
ممنونم. دچار مقداری سرماخوردگی.
خودت خوبی؟
سوالی که تو پرسیدی در طولانی مدت هست:
در این حالت، بدن خودش رو تطبیق میده با وضعیت جدید. به آرامش میرسه. در زمان خودش بهصورت طبیعی تا حد قابل قبولی نیازش رو برطرف میکنه. هیچ تاثیر منفی هم نداره.
راستی تاگون جان
وقتهایی که غیبت داری و کانون سر نمیزنی، من دلم تنگ میشه. تو هم چنین دلتنگیهایی تجربه میکنی؟
سلام
من به تازگی از مرحله سرما خوردگی رد شدم .
پس جای نگرانی نیست ؟ دچار بیماری نمیشیم ؟ اگه یه نفر سالها اصلا سمت برطرف کردن نیازش نره هیچ آسیبی نمیبینه ؟ پس چطور یک نیاز شمرده میشه ؟
وقت هایی که نیستم حوصله هیچ چیز رو ندارم ، دلتنگ بشم فقط میام بعضی از پست ها رو نگاه میکنم میرم ، حرفی برای گفتن ندارم معمولا ، انگیزه ای هم برای موندن توی اینجا ندارم راستش شاید یه روزی کلا برم ، تقریبا الکی اینجا جا گرفتم .( ببخشید خیلی رک گفتم )
الان پاکی های تقریبا ۷ روز دارم ، هی شکست میخورم و کمتر میشه هی یه اتفاقی میوفته مثلا یه عارضه ای از خ.ا میبینم پاکیم بیشتر میشه و همینطوری .....
انگیزه خاصی برای ترک کامل ندارم ، چون دچار شک و شبهه هستم ، یکی میگه اصلا عوارض نداره ، خودم میگم عوارض داره یکی میگه عوارضش بیشتر بخاطر توجه به گناه بودنشه و بار روانیش و هیچی همش سردرگمم .
احساس میکنم تلاش هام بی نتیجه ان و نمیدونم واقعا چی درسته چی غلط .
(1402 مهر 27، 22:46)Tagon نوشته است: [ -> ]پس جای نگرانی نیست ؟ دچار بیماری نمیشیم ؟ اگه یه نفر سالها اصلا سمت برطرف کردن نیازش نره هیچ آسیبی نمیبینه ؟
نه اصلا. تا حالا حتی یک مورد هم به من گزارش نشده که کسی با انجام ندادن خ.ا دچار بیماری شده باشه. خیالت راحت. هیچ آسیبی نداره.
نقل قول: پس چطور یک نیاز شمرده میشه ؟
شخصی که خ.ا انجام نمیده، در مواقع لازم بدن خودش رو در خواب تخلیه میکنه و تا حد زیادی اون نیاز در زمان لازم برطرف میشه.
ضمن اینکه این نیاز مثل نیاز به آب و غذا نیست که شخص در صورت عدم ارضای اون نیاز فوت کنه. بدن بعد از مدتی به خوبی خودش رو تطبیق میده و با شرایط جدید خودش رو سازگار میکنه. حتی میبینی از یه نفر که پاکه وقتی میپرسی میگه من تو 100 روز گذشته نیاز خاصی احساس نکردم و اصلا یادم رفته بود. این قدر مشغول زندگی بودم که وقت فکر کردن بهش رو نداشتم.
مثلاً عشق و محبت هم یک نیازه. انسان نیاز داره که کسی رو داشته باشه که دوستش بداره. اما این نیاز، نیازی نیست که اگه ارضا نشد، شخص رو بیمار کنه.
یه پسر 15 ساله به صلاح نیست تو این سن، با یه دختر روابط عاشقانه داشته باشه. اما نیاز به محبت رو میتونه از طریق پدر و مادر، فامیل یا دوست صمیمی همجنس دریافت کنه و تا حد زیادی نیازش برطرف میشه.
نقل قول: انگیزه خاصی برای ترک کامل ندارم ، چون دچار شک و شبهه هستم ، یکی میگه اصلا عوارض نداره ، خودم میگم عوارض داره یکی میگه عوارضش بیشتر بخاطر توجه به گناه بودنشه و بار روانیش و هیچی همش سردرگمم .
احساس میکنم تلاش هام بی نتیجه ان و نمیدونم واقعا چی درسته چی غلط .
تاگون جان الان حداقل دو ساله با این موضوع درگیر هستی. این پست دو سال پیشت رو ببین:
(1400 خرداد 3، 17:57)Tagon نوشته است: [ -> ]خب این مشکل ، اراده و تردید در هدف بود که خب الان فکر کردم و به نتایج بدی هم نرسیدم
و علت بعدی مطالبیه که تو این سایت و اون سایت مینویسن که نمیدونم خ.ا برا بدن نیازه و مشکلی ایجاد نمیکنه و ...
که به این نتیجه رسیدم که من خودم تو موقعیت بودم و هستم . هم مشکلاتشو دیدم و هم عوارضش رو .
ممکنه در بعضی موارد برای بدن یکم مفید به نظر برسه اما نمی ارزه اون همه مشکلات و عوارضو بپذیرید برای اینکه یکم مفید باشه .
بارها و بارها تو گروه در مورد این موضوعات سوال کردی و هر کدوم از اعضای گروه هم در حد توانشون پاسخ دادن. به نظرت این موضوع تبدیل به یه وسواس فکری نشده؟
بالاخره یه جایی باید این موضوع ابهام رو برای خودت ببندی و تمومش کنی تا بری به چیزهای دیگه رسیدگی کنی. وگرنه واقعا ضرر میکنی. آدم اگه دو سال روی یه موضوعی تردید داشته باشه و هر روز نظرش رو عوض کنه و آخرش هم نفهمه چی درست و چی غلط دیوانه میشه.
آدم وقتی در مورد یه موضوع تحقیق میکنه و به نتایج مختلف میرسه، حرف کسی رو قبول میکنه که به نظرش صاحبنظرتر هست.
یکی به نظرش خدا از همه صاحبنظرتره. یکی به نظرش فلان روانشناس از همه صاحبنظرتره. یکی به نظرش فلان شخص تو کانون از همه صاحبنظرتره. یکی هم به نظرش شخص خودش طبق تجربیاتی که داشته، از همه صاحبنظرتره.
به نظر تو، چه کسی از همه صاحبنظرتره و حرفش اولویت داره؟
سلام
با توجه به ادغام دو گروه «استوا» و «سرو»، گروه «استوا» غیر فعال گردیده و بسته شد.
در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر، این اطلاعیه رو ملاحظه بفرمایید
یا علی