کانون

سلام به همگی دوستان.
لطفاً فعالیت رو بیشتر کنیم...
خواهشمندم..
و حتما حتما در مسابقات شرکت کنید..
در پناه حق باشید
 یا علی مدد

تاگون 

این استرسی که برا کنکور و رابطش با خ.ا داری فقط ذهنت رو درگیر میکنه و بهت استرس میده و همین باعث میشه بیشتر سمت خ.ا بری .. قبلا هم گفتم بهت تقریبا همه رقیب هات این اعتباد رو دارن و صرف اعتیاد داشتن به خود ارضایی تو رو از کسی عقب نمیندازه ولی اینکه انقدر باهاش درگیری و بهش بها میدی باعث میشه افراطی درگیرش بشی و تورو از  پیشرفتت دور میکنه شرایط کنکور به اندازه کافی سخت هست و فشار میاره و خودت هم اگه هی فشار اضافی به ذهنت وارد کنی خب ذهن کشش نداره و خسته میشه و خ.ا میشه راه فرار 


محمدرضا

چه خوب گفتی 
ما در برابر نفسمون خیلی ضعیف هستیم و به مراقبت دائم و همیشگی نیاز داریم 
خیلی وقت ها هم زور خودمون تنها نمیرسه و دست به دامن ائمه میشیم 

و در مورد نماز واقعا درست میگی خود آدم متعجب میشه از این همه تاثیری که نماز تو زندگی آدم داره 

---

بچه ها مسابقه فراموش نشه


بدو بدو 

و باز هم شرمنده
لغزش

(1401 آبان 13، 20:17)گلبرگ نوشته است: [ -> ]نوشته: آقای آرمین 


میگن ما آدم‌ها اول از همه تو ذهن‌مون شکست می‌خوریم و بعد در عمل و واقعیت و محیط اطراف‌مون.
و باز هم اول از همه تو ذهن‌مون پیروز میشیم و بعد در عمل و واقعیت و محیط اطراف‌مون.

من باورم اینه که آدم شکست‌خورده‌ای هستم یا باورم اینه که من پیروزم؟
هر کدوم که باشه، واقعیت هم همون میشه.  

خودمون رو باور نداریم؟ خودمون رو دست کم گرفتیم؟
یه نگاه به موفقیت‌های گذشته‌مون کنیم. در هر مقطعی و به هر شکلی.
یه نگاه به استعدادهامون بندازیم. شکوفا‌شده‌هاش. شکوفانشده‌هاش.
یه نگاه به لطف و کرم و رحمت خدا که برای او هیچ چیزی نشد نداره و هیچ چیزی غیرممکن نیست. 

محدودیت توی ذهن ماست.
از این حصار محدود که خارج شیم، قله‌ها رو یکی یکی پشت سر هم فتح می‌کنیم.


مثبت باشیم.

مثبت فکر کنیم تا مثبت هم اتفاق بیفتد.  





در حوزه‌ی پاکی:

با شک و تردید و ترس و لرز نمیشه پیش رفت.

باور کنیم که قوی هستیم. توانا هستیم. اراده داریم. حتی اگه سال‌های سال درگیر یه عادت سرسخت بودیم، بازم می‌تونیم اونو کنار بذاریم.



اگه بقیه تونستن این عادت بدقلق رو ترک کنن، چرا من نتونم؟  

مگه من چی از اونا کمتر دارم؟ خدا چی به اونا داده که به من نداده؟ 



باور به تنهایی ما رو به پاکی نمی‌رسونه.

اما تقویت باورها برای ترک یک پایه و اساس محکم برای رسیدن به پاکی هست.
سنگ‌بنایی که باقی چیزها روی اون سوار میشن. 

رفقا باور کنیم که میشه و ما میتوانیم

سلام  
خوب هستین ؟


هنوز پاکیم رو حفظ کردم با تمام سختی ها ، نمیدونم چرا راه پاکی تازگیا آنقدر برام سخت شده . قبلا بهترین روز هام روزای پاکی بین ۵-۶ بود ، روزایی که اصلا حس نمی‌کردم اعتیاد دارم یا داشتم و احساس میکردم ترک کردم و شاد بودم .
اما الان تا میبینم دارم به ترک واقعی نزدیک میشم ، میترسم یا بخشی از وجودم نمی‌خواد تغییر کنه و میخواد دوباره مثل قبل زندگی کنه .
هر روز بالای صدبار اهرم رنج و لذت رو توی ذهنم مرور میکنم تا اون بخش مخالف وجودم رو به پاکی قانع کنم . 

راستش اینو حس میکنم که نمی‌خوام ترک کنم . این نخواستن خیلی عجیبه ، چیزی که باعث شده تا حالا از ده روز بیشتر پاک نباشم و درس و زندگیم اینطوری نابود بشه .

سوال خودمم اینه ، چرا نمی‌خوام پاک باشم حتی با وجود اینکه برام عوارض جسمی و روحی و روانی و اجتماعی و درسی داشته . شاید چون همه اینها رو انکار میکنم ....

سلام رفقا حالتون چطوره
چقدر کم فعالیت میکنید؟
اقا اوضاع احوالتون چطوره؟
رفقا به والله قسم انقدر که من به شما اعتماد دارم که پاک میشید به خودم ندارم
رفقا ترک عادت بد به یه چرخه نیاز دارع
چرخه اول اینه که واقعا هدفمون قوی باشه
خیلی قوی خیلی ها
هدف دوم اینه ببینیم چی ما را به هدفمون میرسونه و چی از هدف دورمون میکنه
خ.ا ما رااز هر هدفی که داریم دور میکنه
اگر همراه با تماشای صحنه های مستهجن باشه باید هر چهزود تر قطع بشه و به نظرم از ترک فیلم های مستهجن باید شروع کرد
چرا فیلم را ترک کنم؟
چرا خ.ا را ترک کنم؟
ببینید دوستان برای ترک هر کدوم میشه هزارتا علت گفت
تو بشین با خودت ببین چی را ازت بیشتر گرفته؟
اونا برش گردون
اگر سلامتیت را تحت تاثیر قرار داده تو سعی کن برای سلامتیت چنتا کار مفید انجام بدی
وقتی خودمون به فکر سلامتی خودمون باشیم
سعی میکنیم از خ.ا فاصله بگیریم
ببین بشین یه بار از اول برسی کن ببین چی میشه میری سمتش؟
تاگون جان
داداش گلم وقتی اهرم های روانی لذت و رنج را برسی میکنی پس نشون میده هدف داری برای ترک
حالا وقتشه ببینی چجوری میتونی ترک کنی

نقل قول: شک کردم دیگه به ترک
نه می تونم ترک کنم نه می تونم ترک نکنم
جای من بودی؟ به جایی برسی که شک کنی ،
 شک کردن به اینکه میشه ، می تونم ؟
به توان خودت در برابر خ .ا شک کردی ؟
با خودت گفتی که اینکار از توانایی من خارجه نمیشه که بشه ؟
منو چه به ترک کردن ؟
تو بگو برام ، می خوام بشنوم تجربه  هاتو ، حرفاتو ...
یا علی

پاسخ ها

نقل قول: مطمئنا این ادم خسته درونش نوری هست و صدایی که  شاید انچنان که باید بهشون توجه نکرده

این ادم خسته بهتر از هر کسی می تونه بفهمه که دلیل زمین خوردنش چی بوده

خوبه شروع کنه به سوال کردن که چرا زمین خوردم و چطور شد که باز هم زمین خوردم

و در نهایت این سوال را بپرسه که چه کنم که دیگه زمین نخورم. شاید تا به حال همچین سوالایی از خودش نپرسیده باشه و دنبال جوابشم نرفته باشه

همیشه در بدترین شرایط چیزهایی هست که میشه بهشون امیدوار بود ، چیزهایی که شکرگزارش بود و احساس خوشایندی برای ادمی داره. همین ها خستگی را میبره و ادم را اماده می کنه برای ادامه راه

نقل قول: سلام

تو این شرایط بارها و بار ها قرار گرفتم ولی خب خط قرمزی که داشتم این بوده که هیچ وقت ناامید از ترک کردن نشدم

همیشه این باور رو داشتم هرجا موفق نبودم و هرجا تو این شرایطی که گلبرگ خانوم میگن بودم کوتاهی و کم کاری از خودم بوده

کم کار شدم گاهی خسته شدم ولی ناامید نشدم

و هنوزم نیستم

میدونم به قول داوود جان خودم بهتر از همه میدونم مشکلم چیه باید یک وقتی برای خودم بذارم تا ریشه یابی کنم

خودم میدونم چیا منو وسوسه میکنم و تحریکم میکنن 

خودم میدونم بهترین درمانم چیه  

ولی فقط دونستن کافی نیست باید دانسته هارو به کار بست و هر وقت زمین خوردیم ناامید نشیم و ادامه بدیم و بدونیم خدا دستمون رو میگیره

جمله معروف اینه که مهم توی مسیر بودنه 

چیزی که خیلی توی این مسیر میتونه کمک کننده باشه انگیزه اس که باید احیا بشه اگه این باشه تمامی موارد بالا راحتتر انجام میشه

نقل قول: سلام

می دونید چی فهمیدم ؟

فرض کن حداکثر توانایی من واسه ترک هر ده روزه
اصلا بهتر از این ن می تو نم باشم

اوکی؟

حالا اگر بپذیرم نمی تونم ترک کنم

اون وقت همین ده روز یه بارم نمی تونم نگه دارم
می شه هر روز

نه
منم فرزند بشرم
هیچ وقت راضی نمی شم

بذار آخر توانم 10 روز باشه
بذار آخرش بیست روز باشه
بذار آخرش یه ماه باشه

من تلاش می کنم

آدمی زاد به امید زنده است
نباشه از دست می ره

نقل قول: سلام به همه دوستان عزیز
خوبید ؟
ان شاء الله که خوبه خوب باشید

واقعیت اینه که خانوم گلبرگ زحمت کشیدن یه سری سوال برای من فرستادن که جواب بدم
من وقتی سوالاتو نگاه کردم با خودم فکر کردم که بهتره یه راهنمایی کلی به بچه ها بکنم
البته به سوالات مختصرا جواب هم دادم

اما راهنمایی که من میتونم به شما بکنم در راستای موضوعاتی که در بالا مطرح کردید ( که به لطف می توانم خانوم دیدمش )


بچه ها شما نگاهتون به کانون چیه ؟
یعنی کانون رو چی میبینید؟
خب خیلیا که تازه اومدن مثه خوده من که تازه اومده بودم کلی خوشحال بودیم که اومدیم عضو کانون شدیم
انگار یکی تو دلمون میگفت الان کانون واسمون یه نسخه مینویسه و ما هم میریم کامل انجامش میدیم و دیگه تمام ... ترک کردیم و رفت پی کارش
شاید 90 درصد آدمایی که میان اینجا در بدو ورود همچین حسی دارن
اوایل همه چیز خوبه... ما تحت تاثیر فضای کانون شروع به ترک میکنیم، بعضیا تا آخر میرن اما بعضیا هم میشکنن
اونایی که میشکنن دوباره تلاش میکنن و هی ادامه میدن. وقتی میبینن جواب نمیده هی تو کانون دنبال نسخه میگردن

بچه ها اشتباه نکنید
کانون درمانگر شما نیست!
اینکه میگم کانون یعنی سایت کانون و اعضاش
کانون فقط یه وسیله برای رسیدن به هدفه
یعنی کانون یه چراغه که مسیرها رو روشن میکنه. حالا این خوده ما هستیم که باید راهو انتخاب کنیم
کانون میگه آهای تویی که تا الان از این مسیر میرفتی، این مسیر تهش اینه ها، بیا از این مسیر برو که بهش میگن صراط مستقیم
حالا دیگه قدم گذاشتن تو صراط مستقیم رو خودت باید انتخاب کنی. این که دیگه نسخه نداره

الان از همه بچه هایی که ترک طولانی کردن راجع به نحوه ترک سوال بکنی، بنده خدا اولش میمونه چی بگه
باید کلی فکر کنه تا یه سری چیزها رو کنار هم بزاره
شاید کسی روش نشه بگه اما من میگم ترک کردن فرمول نداره
چرا برای خودمون سختش کنیم
آقا جان دوری از گناه و وسوسه یه چیز ساده هست
همونجوری که شما یه شبه قهرمان جهان نمیشی ، یه شبه هم نمیتونی از همه گناه ها و وسوسه هایی که درگیرش بودی خلاص شی
باید تمرین کنی، تمرین کنیف تمرین کنی
نماز خوندن و انجام واجبات که دیگه فرمول نداره
من که تا الان نماز نمیخوندم نباید انتظار داشته باشم از فردا همه نمازام اول وقت باشه
باید تمرین کنم تا بهش برسم
خب تو هر تمرینی هزارتا سختی وجود داره

پس دوتا مسئله کلی وجود داره دوری از گناه و چسبیدن به واجبات
اینا هم فقط و فقط با تمرین بدست میاد همین
باید به خدا توکل کنی و تو مسیر قدم بزاری ... مطمئن باش که یه روزی قهرمان جهان خودت میشی
خیلی از کسایی که الان ترک های طولانی داشتن یه روزی آرزشون بود فقط یه روز پاکی داشته باشن چه برسه به یه هفته و یه ماه و ....
پس نگو نمیشه، خودتو گول نزن، بگو نمیخوام (ببخشید رک میگم)
اگه بخوای باید همون دوتا کار ساده رو انجام بدی: دوری از گناه و چسبیدن به واجبات

اونایی که میگن ما مشکلات تو زندگی زیاد داریم واسه همین نمیتونیم و از این حرفا ...
خب قبول دارم که هرکسی یه سری مشکلات داره و نمیشه قضاوت کرد و گفت بابا این مشکلات که چیزی نیست، از تو بدتر هم خیلی هستن
نه، اصلا اینطور نیست. تو یه مشکلاتی داری که ممکنه با همه فرق کنه
همه حرفات قبول اما فلسفه اومدنت به اینجا چی بوده
خب میخواستی که با وجود این مشکلات به خودارضایی غلبه کنی دیگه ، مگه غیر از اینه ؟
پس بدون قضاوت راجع به مشکلت من میگم حالا که خواستی ترک کنی پس قدم بزار تو مسیر ، تمرین کن ، تمرین کن ، تمرین کن
اونایی که ترک طولانی داشتن هزاران بار زمین خوردن، گاهی بعد از چندین ماه یا حتی یکی دوسال شکستن اما بازم بلند شدن و ادامه دادن
خب این چیزا که نسخه نداره
چرا خودمون عادت دادیم به نسخه پیچیدن
ببخشیدا این از تنبلیه ماست
بجای تلاش کردن، دنبال نسخه ایم
نگو تو درک نمیکنی که میدونی که من خوبم درک میکنم و همه این چیزارو لمس کردم

و نکته ی اساسی دیگه اینه که وسوسه هیچ وقت از بین نمیره
حتی اگه ازدواج کنی هم از بین نمیره، شاید مدلش عوض بشه اما از بین نمیره
شما همیشه باید از وسوسه ها دوری کنید
میپرسید چطوری دوری کنم ، خودت بهتر از من میدونی چطوری

و اونایی که نگران این هستن که خودارضایی حتی بعد از ترک هم روشون تاثیر بد و درازمدت داشته باشه، مطمئن باشن که اینطور نیست و هیچ مشکلی براشون پیش نمیاد ، پس دنبال ترک باشید

همه کارهای خوب رو انجام بدید و همه کارهای بد رو بزارید کنار .... بازم میگم یه شبه نمیشه هااااااااا
اونایی هم که ترک کردن مثه شما بودن حتی گاهی بدتر غرق بودن تو این گناه اما به لطف خدا تونستن، پس شما هم میتونید

ناله و گریه زاری و من نمیتونم و هزارتا فکر منفی دیگه رو بزارید کنار و شروع کنید
مطمئن باشید اگه بخواین همتون میتونید ترک بکنید
تازه بعد از این ترک، ترک بقیه محرمات شروع میشه
این تازه اول راهه بندگیه

ببخشید اگه رک گفتم اما میخواستم فقط به خودتون بیاین
وگرنه من هم بارها بارها حال الان شما رو با تمام وجود درک کردم و میدونم چقدر سخت و دشواره
روزهایی وجود داره که میخوای بشوتی زیر همه چیز
روزهایی وجود داره که ناخواسته تحریک میشی یا تحریکت میکنن
اما موفق اونیه که بازم به مسیرش ادامه بده تا موفق بشه


خیلی حرف زدم ، ببخشید اگه ناراحتتون کردم

بشدت ارادتمندم

التماس دعا

یا حق

سلام به داداش های گل استوایی
حالتون چه طوره؟

خیلی ممنونم از داداش یا باب الحوائج و داداش کارما بابت زحماتشون
و خیلی ممنونم از داداش تاگون و داداش مرد مقاومت و داداش محمدرضا و داداش حمید ساهکلی بابت حضورشون

همچنین بابت نقل تجربه های تاپیک فکر برتر از داداش یا باب الحوائج خیلی ممنونم
این تجربه ها حتماً می تونه مفید باشه

(1401 آبان 13، 13:31)مرد مقاومت نوشته است: [ -> ]و باز هم شرمنده
لغزش

چرا داداش جان؟
میشه دلایل اینکه لغزش های پیاپی داری رو بررسی کنی؟
بالاخره موانعی هست که نمی ذاره به پاکی برسی. اون موانع چیه؟

(1401 آبان 13، 20:40)Tagon نوشته است: [ -> ]هنوز پاکیم رو حفظ کردم با تمام سختی ها ، نمیدونم چرا راه پاکی تازگیا آنقدر برام سخت شده . قبلا بهترین روز هام روزای پاکی بین ۵-۶ بود ، روزایی که اصلا حس نمی‌کردم اعتیاد دارم یا داشتم و احساس میکردم ترک کردم و شاد بودم .
اما الان تا میبینم دارم به ترک واقعی نزدیک میشم ، میترسم یا بخشی از وجودم نمی‌خواد تغییر کنه و میخواد دوباره مثل قبل زندگی کنه .
هر روز بالای صدبار اهرم رنج و لذت رو توی ذهنم مرور میکنم تا اون بخش مخالف وجودم رو به پاکی قانع کنم . 

راستش اینو حس میکنم که نمی‌خوام ترک کنم . این نخواستن خیلی عجیبه ، چیزی که باعث شده تا حالا از ده روز بیشتر پاک نباشم و درس و زندگیم اینطوری نابود بشه .

سوال خودمم اینه ، چرا نمی‌خوام پاک باشم حتی با وجود اینکه برام عوارض جسمی و روحی و روانی و اجتماعی و درسی داشته . شاید چون همه اینها رو انکار میکنم ....

داداش تاگون این عالیه که همچنان با وجود سختی ها داری تلاش می کنی

داداش جان اینکه احساس می کنی نمی خوای پاک باشی، احساسی هست که درک می کنم و خودم هم در سن شما که بودم تجربه اش رو داشتم متاسفانه
این احساس یه جور بی نیازی از پاکی هست و آدم پیش خودش میگه من که هنوز درگیر عوارض خ ا نشدم چرا باید ترک کنم؟

طبیعی هست. چون هنوز تاثیرات منفی خ ا رو حس نکردیم و شاید حتی باورمون نشه.
از طرفی اهرم های لذت و رنج رو مرور می کنیم ولی انگار از ته دل باورمون نشده که چرا باید خ ا رو ترک کنیم؟
و این باعث درگیری درونی در ما میشه که بالاخره چه کار باید کرد؟ تسلیم بشیم یا به پاکی ادامه بدیم؟

داداش جان، ممکنه خ ا الان آثار منفیش رو به شما نشون نده یا خیلی کم نشون بده ولی مطئمناً ادامه خ ا عاقبتی جز تباهی و پشیمونی و اتلاف وقت و مهم تر از همه عوارض جسمی و حتی روحی، آسیب به روح بلند انسانی خودمون و فطرت پاکمون برامون به همراه نداره

و معمولاً انسان تا موقعی که خودش با تمام وجودش به این درک نرسه نمی تونه خودش رو متقاعد کنه باید ترک کنه.

از طرفی هم گفتی که همین الان هم خ ا عوارض جسمی و روحی و روانی و اجتماعی و درسی برات داشته ولی همچنان احساس می کنی دلیلی برای پاک بودن نداری.
و این رو گفتی که شاید چون همه این ها رو انکار می کنی.
دقیقاً نکته همین جاست.
شاید این احساس رو داری که فکر می کنی عوارض که الان داری حتی اگه پاک نشی هم قابل جبرانه. شاید هم به یک نوع روزمرگی و عادی شدن روزها رسیدی.
به هر حال داداش جان دلیل این موضوع رو باید پیدا کنی و نذاری دچار روزمرگی بشی و خدای نکرده احساس کنی نیاز به پاکی نداری.
این رو بدون با ادامه خ ا عوارضی که الان داری نه تنها جبران نمیشه بلکه چندین و چند برابر میشه.

داداش جان خدا رو شکر که در بهترین دوران زندگی هستی و با ترک خ ا می تونی فرصت های عالی برای ساختن یک زندگی سعادتمند به دست بیاری
پس حتماً به تلاشت در این مسیر ادامه بده و قدر تمام لحظاتی که داری رو بدون
ان شاء الله حتماً می تونی در مسیر پاکی و زندگی بدون گناه، به قله های موفقیت برسی

در پناه خدا باشی.
یا علی

سلام 
دوباره لغزش داشتم ، بازم ایندفعه تقریبا با اراده خودم اتفاق افتاد ، شایدم انقدر تحت تاثیر بودم که فکر کردم با اراده خودمه .
همونطور که میدونین من روزای پاکیم رو نمیشمارم ، فکر میکردم ایندفعه به ۲۰ روز پاکی رسیدم ولی ۱۵ روز بیشتر نبود .

خب ، توی این ۱۵ روز بار ها به لغزش نزدیک شدم ، حتی بعضی وقتا یه سری چیزا باعث ناامیدیم میشد ولی ادامه میدادم .

واقعا دیگه خستم ، دوباره از اول کلی کار باید انجام بدم که شاید نتیجه نده و دوباره به پاکی های ده یا بالاتر نرسم .

نمیدونم چرا ولی تازگیا بعد لغزش غیر ارادی گریه میکنم حتی خودمم باورم نمیشه . احساس میکنم چند نفرم .

(1401 آبان 21، 18:44)Tagon نوشته است: [ -> ]سلام 
دوباره لغزش داشتم ، بازم ایندفعه تقریبا با اراده خودم اتفاق افتاد ، شایدم انقدر تحت تاثیر بودم که فکر کردم با اراده خودمه .
همونطور که میدونین من روزای پاکیم رو نمیشمارم ، فکر میکردم ایندفعه به ۲۰ روز پاکی رسیدم ولی ۱۵ روز بیشتر نبود .

خب ، توی این ۱۵ روز بار ها به لغزش نزدیک شدم ، حتی بعضی وقتا یه سری چیزا باعث ناامیدیم میشد ولی ادامه میدادم .

واقعا دیگه خستم ، دوباره از اول کلی کار باید انجام بدم که شاید نتیجه نده و دوباره به پاکی های ده یا بالاتر نرسم .

نمیدونم چرا ولی تازگیا بعد لغزش غیر ارادی گریه میکنم حتی خودمم باورم نمیشه . احساس میکنم چند نفرم .

 سلام
دوتا کار کن شما
بعد اینکه غسل کردی حتماااا نمازتو بخون چ زوری ویا چه دلی
 چه نماز خون هستی و چه نیستی. بعدش برو سراغ قرآن
قبل اینکه صفحه قرآن رو باز کنی با خدا حرف بزن درد و دلا و خواسته هاتو بگو. بعد دست بذار تصادفی یجای قرآن باز کن
و معنی اون صفحه رو بخون
مطمئن باش خدا بهت جواب میده
بعد هر روز یه تسبیح بردار و هر روز ب نیت یکی از شهیدا یا یکی از اماما یه تسبیح صلوات بفرس برای نذر اینکه کمکت کنن وسوسه نشی و چیزای دیگه مثلاً امروز امام حسین بعد فردا حضرت عباس و...
موفق باشی رفیق

(1401 آبان 21، 18:44)Tagon نوشته است: [ -> ]سلام 
دوباره لغزش داشتم ، بازم ایندفعه تقریبا با اراده خودم اتفاق افتاد ، شایدم انقدر تحت تاثیر بودم که فکر کردم با اراده خودمه .
همونطور که میدونین من روزای پاکیم رو نمیشمارم ، فکر میکردم ایندفعه به ۲۰ روز پاکی رسیدم ولی ۱۵ روز بیشتر نبود .

خب ، توی این ۱۵ روز بار ها به لغزش نزدیک شدم ، حتی بعضی وقتا یه سری چیزا باعث ناامیدیم میشد ولی ادامه میدادم .

واقعا دیگه خستم ، دوباره از اول کلی کار باید انجام بدم که شاید نتیجه نده و دوباره به پاکی های ده یا بالاتر نرسم .

نمیدونم چرا ولی تازگیا بعد لغزش غیر ارادی گریه میکنم حتی خودمم باورم نمیشه . احساس میکنم چند نفرم .

سلام داداش تاگون

اینکه تونستی 15 روز پاکی داشته باشی خیلی عالیه
خدا رو شکر که طعم شیرین پاکی رو چشیدی و این رکورد رو به دست آوردی
الان دیگه توی مسیر پاکی بی تجربه نیستی و تجربه های خوبی داری. پس می تونی به روزهای آینده امیدوار باشی

داداش جان، برای وقت هایی که وسوسه به سراغت میاد، برنامه جایگزین داری؟ اون برنامه چیه؟
مثلاً داداش حمید گفت اون برنامه می تونه قرائت قرآن و ذکر گفتن باشه.
باید برای وقت های خالی فکری بکنی.

اینکه برای موانعی که در مسیر پاکی داری، فکری نیندیشی و برنامه ای نداشته باشی، چرخه خ ا هر بار تکرار میشه
ولی با هدف گذاری درست و برنامه داشتن و شناسایی نقاط ضعفت و پیدا کردن راه حل و حرکت در مسیر درست می تونی روزهای پاکی رو زیاد و زیادتر کنی

برای هدف داشتن هم نیاز نیست همون اول راه، هدف های بزرگ رو در نظر گرفت.
بلکه میشه از هدف های کوچیک و کارهای کوچیک شروع کنی و به مرور هدف های بزرگ تر رو فتح کنی
این طوری می تونی امیدواری رو در خودت تقویت کنی

در مورد گریه کردن بعد از خ ا، این فطرت پاکت هست که باعث این گریه میشه و نشون میده تا چه اندازه فطرت وجودیت خواهان پاکی هست.
پس قدر این گریه ها رو بدون چون همین گریه ها می تونه باعث موفقیتت در مسیر پاکی بشه
نذاریم گناه برای فطرت پاکمون عادی بشه

منتظر روزهای خوبت هستیم داداش جان

و
داداش حمید
بابت راهنماییت خیلی ممنونم.
چرا بیشتر از خودت برامون تعریف نمی کنی؟

و
داداش مرد مقاومت
اوضاع چه طوره؟
از وضعیتت برامون بگو

در پناه خدا باشید.
یا علی