کانون

(1401 بهمن 23، 20:05)Amirali.d نوشته است: [ -> ]سلام و درود داداش های عزیز استوایی
اینجا امروز برف بارید  احتمال دارد فردا هم مدرسه تعطیل شود
بهتره یه شرح حالی از امروز بگم سکوت گروه بشکنه
صبح نتونستم با زنگ هشدار بیدار بشم و خسته بودم و یکم نسبت به روزای قبل دیرتر بیدار شدم
تو راه که داشتم میرفتم مدرسه ذکر گفتم و بعد که رسیدیم مدرسه طبق همون روال مدرسه رو پیش بردیم که البته اتفاقات متفاوتی هم افتاد که بهتره نگم
......
بگذارید اینجا یه مشکلمو بگم که اگه کسی پیشنهادی داشت بهم بده. یه همکلاسی دارم ببخشید خیلی سیریش هست
و از فرهنگ و درس و عقل زیاد چیزی نداره(اگه غیبت نباشه)
هر کاری می کنم تو مدرسه ولم نمیکنه
به نظرتون چکار کنم؟
......
بعد از مدرسه هم تا بعد از ظهر خسته و کوفته بودم و کار خاصی رو از پیش نبردم و غروب رفتم سر کار و اومدم خونه و برنج دم کردم الان در خدمت شما هستم
بدرود

داداش جان ببخش، این پستت از قلم افتاد.
ممنون که مشکلت رو در میون گذاشتی.

راستش فعلاً راه حلی به ذهنم نمی رسه غیر از اینکه بگم سعی کنی راهت رو از اون همکلاسیت جدا کنی و اگه مشکل جدی تر شد می تونی با مدیر و مسئولان مدرسه در میون بذاری تا راهنماییت کنند.
اگر دوستان استوایی راه حل بهتری دارند، لطفاً اون رو مطرح کنند
خیلی ممنونم

(1401 بهمن 24، 17:45)"Lover نوشته است: [ -> ]سلام به همه رفقای گل بعد از مدتی کوتاه غیبتم اومدم که بترکونم
و به همه و به خودم ثابت کنم که میتونم 
هدفم پاکی به مدت ۷۰ ساله و میدونم که موفق میشم چون کلی تغیر کردم نسبت به قبل

لاور جان خوشحالم که برگشتی. ان شاء الله بمونی برامون و پاکی هات رو هم برات جشن بگیریم
چه عالی که برای خودت هدف بزرگی تعیین کردی. این نشون از اراده محکمت هست
خیلی خوشحالم که تغییر کردی و می تونی امیدوار باشی

فقط اینکه می تونی این پاکی 70 ساله رو به بخش های مختلف و هدف های کوتاه مدت و میان مدت تقسیم کنی و برای هر کدوم از اهدافت برنامه ریزی داشته باشی
موفق و پاک باشی.

(1401 بهمن 26، 10:44)Amir1 نوشته است: [ -> ]سلام امیر هستم از قم خدا کمکم کنه منم ترک

(1401 بهمن 27، 19:37)Amir.m1382 نوشته است: [ -> ]سلام علیکم دوستان وقت و عاقبتتون بخیر باشه ان شاء الله
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

به شما امیرهای عزیز خوش آمد میگم
ان شاء الله که بمونید و با حضور و فعالیت های مفید و مستمر بتونید به موفقیت و پاکی برسید
منتظر فعالیت های شما دوستان در گروه استوا هستم.

موفق و پاک باشید.

(1401 بهمن 27، 18:57)علیرضا32 نوشته است: [ -> ]سلام اومدم باید برم جنگیه

علیرضا32/ 23 بهمن 1401 / 4 روز خوب

علیرضا جان ماشاءالله به این 4 روز ارزشمند که با پاکی همراه بوده
خدا رو شکر که در این میدان جهاد روحیه جنگی داری.
ان شاء الله تا آخرش ادامه بدی

داداش جان لطفاً هر روز بیا گروه از پاکی هات بگو تا بقیه داداش های استوایی هم ازت الگو بگیرند و خودشون تنها نبینند

موفق و پاک باشی.
یا علی

(1401 بهمن 29، 11:54)محسنین نوشته است: [ -> ]سلام بر رفقای گل استوایی 

حال و احوال ؟ 




آقا اومدم روز شمارو چک کنم 
الان بغضم میترکه 
خداااااییاااااااا شکرررررت 
واقعا فکرشو نمیکردم بشه ...  شد ... خدا جونم شکرت 
دوباره صد روز پاکی همین نزدیکیه ... 




◇◇◇ محسنین/ 23آبان1401 / 95 روز خوب ◇◇◇



پنج روز مونده تا صد  روز پاکی .
بی نهایت خوشحالم دوباره دارم میرسم بهش .

روزی که اومدم کانون ، شاید فکرشم نمیکردم روزی برسه که بتونم به اینجا برسم .
هم از نظر امور زندگی تحولات عظیمی داشتم ... 
هم پاکی جسم و روح 

داداشا ، قبلا گفتم بهتون ، من روزی که وارد کانون شدم ، ۴ یا ۵ بار همون روز لغزش داشتم  ... 
آخرِ فاجعه است نه ؟ 
از نظر درسی شوت و افتضاح شده  بودم...

این پُست قدیمی من رو بخونید (:

راستش چشمام پره اشکه .
دوست دارم بشینم و ساعتی با موسیقی بیکلام اشک بریزم... هنوزم خاطرات و احساسات اون روزا تو وجودم مونده ... هنوزم متأسفم که با دستای خودم خودم رو تو منجلاب غرق کرده بودم ... 

چقدر سختی کشیدم بخاطر خ.ا و عذاب وجدانش .


ولی ...
چقدر خیالم راحته الان .
چقدر آزادم .
من الان دارم تو هوای پاکی  ها نفس میکشم .
همه اون لجن زار دیگه بسمه دیگه ... هرچی گند زدم بسه ... الان باید روی رشد و پیشرفت خودم کار کنم .
الان دیگه وقتشه با زندگی واقعی دست بدم و مبارزه رو شروع کنم . فایتینگ ^_^ 



اون آدم بدبخت ، بیچاره و ترسو که ۹ دی ۹۹ اومد کانون .

۲۹ بهمن ۱۴۰۱ داره سه ماه پاک بودنش رو اعلام میکنه (: 
اون روزا برای یه هفته پاک بودن ، دلم میخواست دنیا رو خبردار کنم ، همه جا جار بزنم ؛ من هفت روز پشت سر هم پاک بودم  (: 
دوست داشتم کل شهر برام جشن افتخار بگیرن (:"
دوست داشتم مثل قهرمانا منو بذارن رو شونه هاشون و بهم افتخار کنن (:"
مگه افتخار نداره ؟ 
مگه جهاد اکبر نیست ؟ 
قهرمانی واقعی همینه ، بقیه اداشو هم نمیتونن در بیارن 


اون روزا دلم میخواست به همه بگم . به همه بگم شد ! بگم تونستم !
میدونید  چه حس خوبی  داره ، وقتی فراتر از انتظارات ذهنی خودت میری ؟ 

آه خدایا چقدر عجیبه زندگی.

بعد از صد روز پاک، و اینکه  جشن مشتی گرفتم  برا خودم ، دیگه قول میدم تو تاپیک تجربیات یه توضیح کامل و دقیق بنویسم . تمام تجربیاتم ، تمام  باور ها و دلایلم برای پاکی رو میگم .

ماشاءالله به داداش محسنین عزیز
بهت افتخار می کنیم که با تلاش های پیوسته و تسلیم نشدنت در مقابل سختی های راه، به این موفقیت ها رسیدی
منم برای موفقیت هات خیلی خوشحالم داداش جان

وقتی یه نوجوون پر تلاش و پر اراده ای مثل شما می بینم که با اومدنش به کانون و تلاش ها و همراهی هاش تونسته برای خودش موفقیت کسب کنه و برای سایر هم سن و سال هاش تبدیل به الگو بشه، برای چی خوشحال نباشم؟

داداش جان خیلی ممنونم ازت که از حس و حال های خوبت برامون گفتی و چشممون رو به نور پاکی هات روشن کردی.
لطفاً مراقب این لحظات ارزشمند باش.
خدا حفظت کنه داداش گلم و در ادامه این مسیر پر امید، یار و یاور شما باشه

حتماً منتظر تجربیات خوبت هستیم

موفق و پاک باشی.
یا علی

(1401 بهمن 24، 7:02)razmjoo نوشته است: [ -> ]سلام عزیزان
رزمجو هستم با نزدیک به ۷/۵ سال پاکی ( البته بیشتر)

البته بهتره بگم ۷/۵ سال جنگ

چون ترک کردن یک هدف نیست که بگی بهش رسیدم و تمام شد و من پاک شدن

ترک کردن یک مسیره
 نباید شمشیر از دستت بیافته.


چه یک ساعت چه یکروز چه یک سال ترک کرده باشی تو یک تارک هستی، مهم اینه که تو مسیر ترک باشی

(1401 بهمن 24، 11:05)Amirali.d نوشته است: [ -> ]سلام داداش رزمجوی عزیز
خیلی خوش بازگشتید  واقعا نیاز به تلاش و همت بزرگی هست تا بشه ۷/۵ سال پاک موند
داداش جان واقعا درست گفتید  پاکی یک مبارزه و مسیره نه هدف
بفرمایید شیرینی بازگشتتون و پاکی:

ان شاءالله برامون بمونید و از تجربه هاتون بگید

منم خیلی خوشحالم که دوباره داداش رزمجو این مبارز خستگی ناپذیر راه پاکی رو در کنار خودمون می بینم
امیرعلی جان خیلی ممنونم ازت بابت شیرینی
شیرینی افتخارات داداش رزمجو واقعاً خوردن داره

داداش رزمجو خیلی ممنونم ازت که با اومدنت به گروه استوا، همراه خودت امید و انگیزه رو برای نوجوون های عزیزمون آوردی
خدا حفظت کنه ان شاء الله.

(1401 بهمن 24، 16:03)مرد مقاومت نوشته است: [ -> ]سلام 
به به 
درود بر شما ...
میشه بگید چه کار میکنید یا چکار میکردید 

مرد مقاومت جان این داداش رزمجوی ما تونست موفق باشه چون تصمیم جدی برای ترک گرفت و برای پاکی جنگید و تسلیم نشد.
چند روز قبل در گروه سرو پست های قدیمی ایشون رو نقل قول کردم. لطفاً این پست رو ببینید.

امروز هم یکی دیگه از پست های ارزشمندش رو براتون نقل قول می کنم:

(1397 مهر 5، 0:40)razmjoo نوشته است: [ -> ]سلام.  
داداشای نور چشم که منت میزارین و از این کمترین تقاضای راهنمایی میخواهید.
یک خبر فوق العاده و خیلی خیلی خوب دارم براتون ... لطفا به گوش خواهرای کانونی برسونید ...


و اون خبر اینه که 

 همین که اینجا هستید و همین که به این مطلب رسیدین که این خ ا یک نکبت خانمان سوز هست و باید مثل لجن گندیده متئفن ازش فرار ک رد 90 درصد کار رو انجام دادین.

  حالا کبریت بکشین و این موشک که باکش پرشده رو آتش بزنید و پرواز کنید .... بخواهید بجنگید بجنگید...


  بخدا  عمل شاقی انجام ندادم... تاریخچه پستهام رو مرور کنید از ابتدای گرفتاری تا الان آنچه که باید بگیرید میگیرید


    گفتم که الف گفت دگر هیچ مگو.... در خانه اگر کس است یک حرف بس است



  جان عزیزتون اگر پست رو خوندین 1 صلوات برا تعجیل در امر فرج امام زمان بفرستین



  رزمجو هستم با 1165 روز متوالی پاکی


  یاعلی

داداش مرد مقاومت عزیز که نام کاربریت هم نشون از عدم تسلیم شدن داره، به نظرت برای چه کارهایی میشه انجام داد؟
چه طوره که یه تصمیم جدی تری برای پاکی بگیری؟

داداش گلم من همچنان منتظرت هستم تا ببینم برای پاکیت تا چه اندازه تلاش می کنی
شما هم می تونی یه رزمجوی جدید باشی. ببینم چی کار می کنی
منتظر موفقیت ها و پاکی هات هستم

موفق و پاک باشی.
یا علی

(1401 بهمن 26، 20:22)Amirali.d نوشته است: [ -> ]راستی چند سال پیش قرار بود جشن سالگرد استوا را بگیریم
هیچ جمع بندی نشد؟  من دوشنبه نمیتونم بیام

ممنون که اطلاع دادی

داداش های استوایی؛
چه طوره این بار به جای جشن، مسابقه و سرگرمی داشته باشیم؟
مثلاً می تونه بازی فکری باشه یا بازی مناسبی که بشه در گروه اجراش کرد.
یا حتی مسابقه هایی مثل نقاشی یا عکاسی.

کدوم یکی از دوستان استوایی برای اجرای این برنامه می تونه طرح و ایده ای داشته باشه؟
لطفاً همه دوستان استوایی نظراتشون رو بگن
ممنونم

(1401 بهمن 28، 20:31)Amirali.d نوشته است: [ -> ]چه خلوت
صدا مییچه میپیچه میپیچه

امیدوارم صدای من هم مثل صدای شما در گروه نپیچه
دوستان لطفاً به گروه خودتون بیشتر اهمیت بدید

ان شاء الله همگی شما دوستان موفق و پاک و پیروز باشید.
یا علی

برادر صادقین بزرگوار 

خیلی خیلی ممنونم از این همه لطف و محبت که به من دارید 
ان شاءالله همیشه سلامت باشین  و تو زندگی موفق و پیروز  .

از زحمات همیشگی شما ممنونم 

اگر دوستانی مثل شما ، آقا آرمین و برادر مهدوی و سایر افرادی که باعث سر پا موندن کانون شدن ، نبودن فکر نمی‌کنم هیچ وقت میتونستم به این روزها حتی لحظه ای فکر کنم 
خدا رو شاکرم که شما ها رو سر راه من قرار داد . 
امیدوارم بتونم جبران کنم .

خدا قوت 
پایدار باشید همیشه 

سلام به داداش های خوبم
امیدوارم حالتون خوب باشه

(1401 بهمن 30، 13:11)محسنین نوشته است: [ -> ]برادر صادقین بزرگوار 

خیلی خیلی ممنونم از این همه لطف و محبت که به من دارید 
ان شاءالله همیشه سلامت باشین  و تو زندگی موفق و پیروز  .

از زحمات همیشگی شما ممنونم 

اگر دوستانی مثل شما ، آقا آرمین و برادر مهدوی و سایر افرادی که باعث سر پا موندن کانون شدن ، نبودن فکر نمی‌کنم هیچ وقت میتونستم به این روزها حتی لحظه ای فکر کنم 
خدا رو شاکرم که شما ها رو سر راه من قرار داد . 
امیدوارم بتونم جبران کنم .

خدا قوت 
پایدار باشید همیشه 

زنده باشی داداش جان، محبت داری
خیلی ممنونم ازت که با اومدنت به کانون باعث پیشرفت و تعالی زندگیت شدی و با فعالیت های خوب و مفیدت، امید و انگیزه رو به هم سن و سال های خودت هم سرازیر کردی
سلامت باشی ان شاء الله.
-----
بقیه داداش های استوایی؛
لطفاً نظرتون رو در مورد این پست بگید:

(1401 بهمن 30، 0:49)صادقین نوشته است: [ -> ]

(1401 بهمن 26، 20:22)Amirali.d نوشته است: [ -> ]راستی چند سال پیش قرار بود جشن سالگرد استوا را بگیریم
هیچ جمع بندی نشد؟  من دوشنبه نمیتونم بیام

ممنون که اطلاع دادی

داداش های استوایی؛
چه طوره این بار به جای جشن، مسابقه و سرگرمی داشته باشیم؟
مثلاً می تونه بازی فکری باشه یا بازی مناسبی که بشه در گروه اجراش کرد.
یا حتی مسابقه هایی مثل نقاشی یا عکاسی.

کدوم یکی از دوستان استوایی برای اجرای این برنامه می تونه طرح و ایده ای داشته باشه؟
لطفاً همه دوستان استوایی نظراتشون رو بگن
ممنونم

(1401 بهمن 28، 20:31)Amirali.d نوشته است: [ -> ]چه خلوت
صدا مییچه میپیچه میپیچه

امیدوارم صدای من هم مثل صدای شما در گروه نپیچه
دوستان لطفاً به گروه خودتون بیشتر اهمیت بدید

ان شاء الله همگی شما دوستان موفق و پاک و پیروز باشید.
یا علی

منتظرتون هستم

در پناه خدا باشید.
یا علی

داداش صادقین ماشاءالله انقدر پیام زیاده که جرأت نمیکنم بیام استوا  شوخی کردم. چند دقیقه دیگه پاسخ میدم

(1401 بهمن 29، 23:19)صادقین نوشته است: [ -> ]امیرعلی جان زنده باشی، بزرگواری داداش خوبم
خیلی ممنونم ازت بابت لطف و محبت هایی که نسبت به اعضای استوا داری
خدا خیرت بده ان شاء الله.

نقل قول: Amirali.dداداش جان اسیر شهوت هستم
هر دفعه که لغزش می کنم توبه ی بزرگی می کنم و خیلی پشیمون میشم اما بعدش اهمیتم و یاداوریم کم میشه  کاشکی بهار بیاد و دوباره برم بیابون
اینطوری هر روز سخنرانی گوش میدم و بهم یاداوری میشه
خیلی از خودم ناراحتم

داداش جان خدا نکنه که اسیر شهوت باشی. شهوت باید اسیر شما باشه
هیچ وقت اراده خودت رو دست کم نگیر

خب داداش جان به نظر خودت مشکل از چیه که اهدافت رو فراموش می کنی؟
انگیزه هایی که داری در طول روز از بین میره، یا مثلاً رخوت و سستی به سراغت میاد؟

به هر حال برای اینکه بتونی انگیزه هات رو حفظ کنی باید همواره خودت رو در میدان پاکی ببینی.
همه برنامه ها و کارهای روزانه ات باید مطابق با هدفت باشه.
چه موقع درس خودن، چه موقع مدرسه و تحصیل، چه موقع تفریح و استراحت همیشه باید برنامه ها رو با مسیر پاکی بسنجی.
اگه دیدی مثلاً فلان حرکت یا رفتارت خلاف مسیر پاکی هست باید اون رو ترک کنی.

سعی کن اراده ات رو قوی تر کنی. اول از همه با انجام واجبات این اراده قوی میشه.
بعد هم با مقاومت و تسلیم نشدن در مقابل وسوسه ها می تونی این اراده قوی رو در وجودت نهادینه کنی.
و کارهایی مثل کمک به پدر و مادر و خانواده و خوشحال کردنشون و کارهایی که حس رضایت درونی رو برات در پی داره رو انجام بدی
چه خوب که می تونی به بیابون بری. محیط خیلی عالی و آرامش بخشی هست

ان شاء الله بهار هم میاد.
به امید اومدن بهار واقعی که ظهور امام زمان علیه السلام هست.

منتظر پاکی هات هستم
موفق و پاک باشی.
یا علی

سلام داداش صادقین عزیز
ممنون داداش، شما لطف دارید
داداش جان هر دو موردی که ذکر کردید در فراموش کردن اهدافم موثر هست. متاسفانه نمیدونم چرا بعد از مدتی سستی میاد سراغم و پاکی رو فراموش می کنم
بله درسته
با انجام واجبات اراده قوی میشه و اراده ی ضعیف من رو میشه از وضعیت نماز هام در قرار عاشقی فهمید
در حال تلاش هستم که عملکرد بهتری در زمینه انجام واجبات داسته باشم
بله دفع وسوسه و کمک به پدر و مادر هم راهکار خوبی هست
بله. بیابون محل رشد من هست و زمانی که به اونجا میرم پیشرفت بیشتری دارم
ان شاءالله 

(1401 بهمن 29، 23:47)صادقین نوشته است: [ -> ]

(1401 بهمن 23، 20:05)Amirali.d نوشته است: [ -> ]......
بگذارید اینجا یه مشکلمو بگم که اگه کسی پیشنهادی داشت بهم بده. یه همکلاسی دارم ببخشید خیلی سیریش هست
و از فرهنگ و درس و عقل زیاد چیزی نداره(اگه غیبت نباشه)
هر کاری می کنم تو مدرسه ولم نمیکنه
به نظرتون چکار کنم؟
......

داداش جان ببخش، این پستت از قلم افتاد.
ممنون که مشکلت رو در میون گذاشتی.

راستش فعلاً راه حلی به ذهنم نمی رسه غیر از اینکه بگم سعی کنی راهت رو از اون همکلاسیت جدا کنی و اگه مشکل جدی تر شد می تونی با مدیر و مسئولان مدرسه در میون بذاری تا راهنماییت کنند.
اگر دوستان استوایی راه حل بهتری دارند، لطفاً اون رو مطرح کنند
خیلی ممنونم

فدا سرت داداش
یکم رابطم رو باهاش سرد کردم و فردا دیگه میخوام بهش تذکر بدم که رفتار ناشایست انجام نده
ممنون داداش عزیز بابت کمکت

(1401 بهمن 30، 0:49)صادقین نوشته است: [ -> ]

(1401 بهمن 26، 20:22)Amirali.d نوشته است: [ -> ]راستی چند سال پیش قرار بود جشن سالگرد استوا را بگیریم
هیچ جمع بندی نشد؟  من دوشنبه نمیتونم بیام

ممنون که اطلاع دادی

داداش های استوایی؛
چه طوره این بار به جای جشن، مسابقه و سرگرمی داشته باشیم؟
مثلاً می تونه بازی فکری باشه یا بازی مناسبی که بشه در گروه اجراش کرد.
یا حتی مسابقه هایی مثل نقاشی یا عکاسی.

کدوم یکی از دوستان استوایی برای اجرای این برنامه می تونه طرح و ایده ای داشته باشه؟
لطفاً همه دوستان استوایی نظراتشون رو بگن
ممنونم

(1401 بهمن 28، 20:31)Amirali.d نوشته است: [ -> ]چه خلوت
صدا مییچه میپیچه میپیچه

امیدوارم صدای من هم مثل صدای شما در گروه نپیچه
دوستان لطفاً به گروه خودتون بیشتر اهمیت بدید

ان شاء الله همگی شما دوستان موفق و پاک و پیروز باشید.
یا علی

هر چیز مفیدی اجرا کنیم خوبه  این مهمه که اجرا بشه و اعضا مشارکت کنن
من برای هر نوع برنامه ای آماده هستم. تا جایی که بتونم ایده میدم و کمک می کنم
داداش جان صدای شما که تو گروه غوغا کرد
برادران استوایی لطفا درباره انجام فعالیت و دورهمی ها نظر بدین

(1401 اسفند 2، 9:40)محسنین نوشته است: [ -> ]

سلام سلام 

وقتتون بخیر و خوشی داداشی گل 

میگم ، چرا بجز یه من و امیر علی بقیه مسابقه نوروز شرکت نکردن ؟؟ 

.

.

.

منتظرتون هستیم داداشا 

داداش محسنین فکر نکنم که به غیر از من و تو دیگه در استوا کسی باشه فعلا  چه برسه به ثبت نام
شاید نزدیک سال نو هست و دوستان مشغول امور عید هستن

(1401 اسفند 2، 20:39)Amirali.d نوشته است: [ -> ]داداش محسنین فکر نکنم که به غیر از من و تو دیگه در استوا کسی باشه فعلا  چه برسه به ثبت نام
شاید نزدیک سال نو هست و دوستان مشغول امور عید هستن

آخ که قلبم گرفت   
راس میگی داداش    

خب از خودت چه خبر داداش ؟ 
خوب پیش میره اوضاع ؟

از درس و مشقا چه خبر ؟ 
مدرسه خوش میگذره ؟


داداش درمورد اون دوستت که حرفشو  زدی ؛ 
طبق تجربه خودم ، بیشتر این آدما دنبال درگیری و حاشیه هستن   پس بهتره مستقیم خودت باهاش درگیر نشی .


سعی کن بی محلش کنی اگه واقعا اذیتت میکنه ‌.
اوایل شاید بیشتر اذیتت کنه و بیاد سمتت ، ولی بعد از ۳ یا ۴ روز بی محلی خودش دیگه سمتت نمیاد . فقط کافیه  به تمام واقعا اهمیت ندی و تمرکز کنی روی درس و مشقا ، خودش خسته  میشه و میره 


بعدش هم میتونی با بزرگتر های مدرسه صحبت کنی که اون شخص داره اذیتت میکنه و بهش تذکر بدن 

به هر حال همه جا این طور آدم ها پیدا میشن و ما کم کم باید یادبگیریم چطور باهاشون رفتار کنیم تا راحت تر بتونیم فعالیت کنیم تو جامعه و محیط خودمون .


امیدوارم موفق باشی 

(1401 اسفند 2، 20:57)محسنین نوشته است: [ -> ]آخ که قلبم گرفت   
راس میگی داداش    

خب از خودت چه خبر داداش ؟ 
خوب پیش میره اوضاع ؟

از درس و مشقا چه خبر ؟ 
مدرسه خوش میگذره ؟


داداش درمورد اون دوستت که حرفشو  زدی ؛ 
طبق تجربه خودم ، بیشتر این آدما دنبال درگیری و حاشیه هستن   پس بهتره مستقیم خودت باهاش درگیر نشی .


سعی کن بی محلش کنی اگه واقعا اذیتت میکنه ‌.
اوایل شاید بیشتر اذیتت کنه و بیاد سمتت ، ولی بعد از ۳ یا ۴ روز بی محلی خودش دیگه سمتت نمیاد . فقط کافیه  به تمام واقعا اهمیت ندی و تمرکز کنی روی درس و مشقا ، خودش خسته  میشه و میره 


بعدش هم میتونی با بزرگتر های مدرسه صحبت کنی که اون شخص داره اذیتت میکنه و بهش تذکر بدن 

به هر حال همه جا این طور آدم ها پیدا میشن و ما کم کم باید یادبگیریم چطور باهاشون رفتار کنیم تا راحت تر بتونیم فعالیت کنیم تو جامعه و محیط خودمون .


امیدوارم موفق باشی 

سلامتی داداش، میگذره
درس و مشقا هم خوبه خدا رو شکر. چند روزی هست که مریض شدم و دیروز نتونستم برم مدرسه
بله داداش درست گفتی  امروز بهش گفتم که اگر ادب رو رعایت نکنه و خارج از حریم ها رفتار کنه دیگه باهاش کاری نخواهم داشت  به احتمال زیاد تا چند روز آینده یا مجبوره با ادب باشه یا کلا رابطشو باهام قطع کنه
بله کاملا درست گفتید  خیلی ممنون بابت راهنماییتون

(1401 اسفند 2، 21:53)Amirali.d نوشته است: [ -> ]سلامتی داداش، میگذره
درس و مشقا هم خوبه خدا رو شکر. چند روزی هست که مریض شدم و دیروز نتونستم برم مدرسه
بله داداش درست گفتی  امروز بهش گفتم که اگر ادب رو رعایت نکنه و خارج از حریم ها رفتار کنه دیگه باهاش کاری نخواهم داشت  به احتمال زیاد تا چند روز آینده یا مجبوره با ادب باشه یا کلا رابطشو باهام قطع کنه
بله کاملا درست گفتید  خیلی ممنون بابت راهنماییتون

آخ ، خدا بد نده داداش جان   
بخاطر بارندگی و برف های اخیر هوا  بس ناجوانمردانه سرد شده   
و البته حساسیت های فصل بهار هم کم کم دارن نمایان میشن   

داداش ، خوب از خودت مراقبت کن ، تا جایی که ممکنه استراحت کن    

به خودت فشار نیار و سعی کن دوره بیماری رو کامل  طی کنی بعد برو مدرسه .

دمنوش و دارو های گیاهی هم فکر کنم در دسترس دارید برای استفاده  ؛ البته اگه دوست هم نداری، باید بدونی که واقعا  برات مفیده داداش و باید مصرف کنی  

دمنوش آویشن  و دمنوش  بابونه  من خیلی دوست دارم 
همیشه موقع بیماری استفاده میکنم و واقعا تأثیر داره برام .


جدای از دمنوش تا میتونی مایعات مصرف کن داداش جان   
برا بازیابی توان و سلامتت باید مایعات کافی مصرف کنی داداش جان 


مراقب باش