کانون

سلام داداشای استوایی عزیزم 


حالتون چطوره ؟؟؟

اعلام وضعیت هارو ندیدم! 

بفرمایید یک شعر ناب   




نا امید از خودمم چشم امیدم به خداست
نفس من عین جفا و کرمت عین وفاست
      
هرچه خواهی بدهی بر من بیچاره بده
هرچه از سوی تو ای دوست رسد خوب و بجاست
      
سر به زیر آمده ام باز سر افرازم کن
ای کسی که همه جا پرچم لطفت بالاست
      
اشتراک من و تو باعث شرمم شده است
گنه من به خفا و کرم تو به خفاست
      
پشت کردند همه عالم و آدم بر من
گرچه سخت است غمی نیست که رویم به خداست
      
بد زمین خورده دلم گر که چنین می گریم
که نشان به زمین خوردن آیینه صداست
      
حاجتی را که روا نیست فزون شکر کنم
گاه بینایی من کوری چشم گره هاست
      
گرچه زشت است گناه از من مخلوق ولی
بخشش از سوی تو ای خالق زیبا زیباست
      
گر پی مستحقی تا که بر او لطف کنی
نیست بیچاره تر از من که نیازم به سخاست
      
هم بلایم بده هم کرب و بلا حرفی نیست
درد با عشق حسین بن علی عین دواست

(1400 مهر 26، 10:40)سرباز ولایت 313 نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 26، 9:42)تاج نوشته است: [ -> ]من خودمم فراموش کردم
چرا گروه خیلی خلوت شده 

خب داداشی اشکال نداره 
ما اینقدر به درد نخور نیستیم مارو دور ننداز 

داداش من کی گفتم  شما بدی
شماها پاک تر و مفید تر از خیلی ها هستید  مثلا از من 


سلام مهدوی جان داااداش  از دانشگاه چه خبر ؟
امان از کنکور   دیگه هیچی نمیگم خودت بفهم

من خیلی  چیز شدم 
یه چیزی شدم که از گفتن اون چیز ها هم بیزارم  .....
البته وضع پاکیم خوبه 
۱۴۰۰/۰۷/۲۸      ۲۲:۵۱

سلام و درود به دوستان عزیز    

بریم برای یک رکورد شکنی مشتی  
*مهدی* / ۲۴ / ۷ / ۱۴۰۰ /  ۴ روز پاک 

خدایا  شکرت      


 حفظ چشم : ۴ روز
حفظ ذهن : ۴ روز

هدف : ۵ روز
جایزه: یک بستنی
تعداد نه گفتن به شیطان: ۱
امروز یه وسوسه کوچولو هنگام حل مسائل ریاضی اومد که خداروشکر ازش گذشتم و توجه هم رو روی درس گذاشتم و سعی کردم بهش فکر نکنم.
(و این نکته رو یاد گرفتم که هروقت خسته شدم یه استراحتی بکنم و دوباره برگردم سراغ درس اینطوری وسوسه هم نمیشم)

شرح حال امروز:
امروز  روز خوب و پرکاری بود 
صبح امتحان و کلاس مدرسه
عصر هم نوشتن تکالیف و کلاس زبان


ایشالله خدا کمکم کنه(که میکنه) همین پاکی رو ابدی کنم

سلام

چه خبر  ؟ 

فک کردین رفتم غیبت   ؟

نه ، هستم ولی در اعماق سایه ها

در فکر یک واردات جدیددددد  

میگممم مهدوی جان .... خامه کیک وارد کنم اموال و جنس هام بلوکه نمیشه    ؟

نقل قول: سلام 

چه خبر  ؟ 

فک کردین رفتم غیبت   ؟

سلام
زاکر جان
خوبی داداش؟ 
سلامتی خبری نیست ، خبراا همه دست شماست!
نه اصلا فک نکردیم رفتی غیبت

سلام 
دوباره لغزش داشتم
نمودارش:
انجام به برخی وسوسه های کوچک -->وسوسه های بزرگ تر-->دست ورزی-->**

حس می کنم هنوز خودارضایی را واقعا لمس نکردیم
هنوز به تخریب گر بودنش پی نبردیم
بچه ها یه مقدار به خود این عمل فکر کنید
از بالا  یکبار خودتون قضاوت کنید  و افکاری که توذهنتون هست ببینید 
این یک نوع تفکر از بالا هست که چندین تا کتاب راجع بهش نوشته شده 
تمامی مراحل خودارضایی تصور کنید (نه اینکه با لذت انجام بدید ها ، فرض کنید دارید  خودتون می‌بیند که اینکار میکنه) ولی از بالا ناظر بدنتان باشید
ما که نمیتونیم باطن اعمال ببینیم، لااقل ظاهر عمل ببینید
حقیقت کثیف بودن اینکار  بپذیرید تا ترک شروع بشه
چون خیلی ها اصلا قبول ندارن اینکار اعتیاد گونه مضره

نقل قول: این داستان جالبی بود:
فرض کنید شخصی خزانه ای پیدا کرد و آنرا نزد متخصص جواهرات برد،
متخصص به او گفت: آقا، این یک قطعه الماس است که بسیار با ارزش است؛ اما
سه تا شرط وجود دارد:
) تا زمانیکه خوب براق و درخشنده نشود و گوشه های آن صاف نشوند،
هیچ ارزشی ندارد.
۲) خیلی نازک است، اگر بیفتد از بین می رود.
۳) اگر افتاد دیگر درست نمی شود.
حالا هر کس این الماس را یافته است لازم است تمام شرطها را رعایت کند تا
اینکه بسیار با ارزش شود و قیمت بیاورد.

همیشه فکر میکردم که باید از ذغال به الماس تبدیل بشم
ولی حالا میگم همه الماس تراش نخورده هستن

یاعلی

(1400 مهر 29، 7:18)Amirali .d نوشته است: [ -> ]سلام 
دوباره لغزش داشتم
نمودارش:
انجام به برخی وسوسه های کوچک -->وسوسه های بزرگ تر-->دست ورزی-->**

سلام داداش امیرعلی 
آفرین که اومدی و اعلام کردی و نمودار رو هم کشیدی
حالا که نمودار رو کشیدی ، راهکارها و کارهایی که باید انجام بدی تا این نمودار کامل نشه  یا اصلا شروع نشه رو هم بنویس برامون.
داداش هر وقت دیدی شرایط داره اورژانسی میشه یا اصلا اولی هست که وسوسه شدی بیا اورژانس اصلا مهم نیست چند ساعت یا چند روز پاکی و مهم نیست چه ساعتی از روز هست. مهم این هست که تو پاک بمونی و گناهی انجام نشه که ناراحت و آزرده ات کنه.
داداش این متن رو دوستانه بهت میگم یه وقت به دل نگیری   :
من هم بعد از اینکه به ۹ روز رسیدم و شکست خوردم( که نسبت به دفعات قبل برای خودم زیاد بود )
خیلی حالم گرفته شد 
به خودم گفتم حالا که من شکستم بزار چند بار این کار رو انجام بدم تا یکم حالم خوب بشه و یکم کیف کنم
نتیجه اش چی شد ؟ 
نتیجه اش جزء حال بدتر و افسرده تر شدن نبود و خیلی وقتم رو گرفت و نمازهام رو قضا کرد اصلا بدترین روزهای عمرم اون ۳ روز بود 
تو این ۳ روز ۲ بار غسل و توبه کردم و تصمیم گرفتم که دیگه انجامش ندم ولی بخاطر اینکه انگیزه ای نداشتم و از لحاظ درسی و روحی ضربه خورده بودم و حال بدی داشتم. 
دوباره و سه باره انجامش دادم و باز هم هردفعه حالم بدتر میشد و تشنه تر میشدم از لحاط روحی.
دیگه از خودم متنفر شده بودم.
خداروشکر و با کمک خدا این چرخه رو شکستم و دیگه نگذاشتم حالم از این که بود بدتر بشه.
این رو نوشتم گفتم شاید اگر تو هم یک درصد  لغزش سریالی برات اتفاق افتاد هرچه سریع تر این چرخه رو متوقف کنی که کمتر ضربه ببینی.
به غیر از این ها باید برای خودت و پاکیت وقت بذاری و قشنگ فکر کنی و ببینی بزرگترین مانع پاکیت چیه و سعی کنی اون رو کنار بذاری.
من به شخصه بزرگترین مانع ام کنترل نکردن ذهن و فکر های الکی و همیشه فکر کردن به لعزش بود.
که با کمک خدا تصمیم گرفتم دیگه به لغزش فکر نکنم 
 و هر وقت کوچکترین فکری اومد فراموشش کنم و خودم رو بزنم به بیخیالی و اگر داشتم کاری میکردم تمام توجهم رو بزارم رو اون کار و اگر کاری انجام نمیدادم یه سخنرانی گوش کنم و خودم رو مشغول یه کاری بکنم
البته شناسایی کردن وسوسه و فکر کردن به این که چرا این وسوسه اومد هم خیلی مهمه
مثلا یه وسوسه بخاطر خستگی و سختیه کاری که انجام میدی میاد یا وسوسه ای به خاطر اینکه ناراحتی یا تکالیفت رو ننوشتی یا یه کاری رو خوب انجام ندادی و از خودت راضی نیستی میاد و باید برای هر کدوم از این موضوع ها چاره ای بیندیشی.
امیدوارم که این مطالب برات مفید باشه 
یاعلی 
خدانگهدار 

*مهدی*

سلام داداش امیرعلی 
آفرین که اومدی و اعلام کردی و نمودار رو هم کشیدی
حالا که نمودار رو کشیدی ، راهکارها و کارهایی که باید انجام بدی تا این نمودار کامل نشه  یا اصلا شروع نشه رو هم بنویس برامون.

نقل قول: سلام داداش گلم  ، ممنون داداشی  ، چشم داداش بفرما این هم راهکار ها:
برای جلوگریری از وسوسه ها کوچک باید مشغله فکری خودم رو بیشتر کنم و بیشتر در جمع بمونم و بیام اورژانس ، برای وسوسه های بزرگ تر توسل کنم به خدا و ائمه ، برای دست ورزی هم که نمیدونم راکارش چی هست

داداش هر وقت دیدی شرایط داره اورژانسی میشه یا اصلا اولی هست که وسوسه شدی بیا اورژانس اصلا مهم نیست چند ساعت یا چند روز پاکی و مهم نیست چه ساعتی از روز هست. مهم این هست که تو پاک بمونی و گناهی انجام نشه که ناراحت و آزرده ات کنه.

نقل قول: چشم داداش سعی خودم میکنم

داداش این متن رو دوستانه بهت میگم یه وقت به دل نگیری   :
من هم بعد از اینکه به ۹ روز رسیدم و شکست خوردم( که نسبت به دفعات قبل برای خودم زیاد بود )
خیلی حالم گرفته شد 
به خودم گفتم حالا که من شکستم بزار چند بار این کار رو انجام بدم تا یکم حالم خوب بشه و یکم کیف کنم
نتیجه اش چی شد ؟ 
نتیجه اش جزء حال بدتر و افسرده تر شدن نبود و خیلی وقتم رو گرفت و نمازهام رو قضا کرد اصلا بدترین روزهای عمرم اون ۳ روز بود 
تو این ۳ روز ۲ بار غسل و توبه کردم و تصمیم گرفتم که دیگه انجامش ندم ولی بخاطر اینکه انگیزه ای نداشتم و از لحاظ درسی و روحی ضربه خورده بودم و حال بدی داشتم. 
دوباره و سه باره انجامش دادم و باز هم هردفعه حالم بدتر میشد و تشنه تر میشدم از لحاط روحی.
دیگه از خودم متنفر شده بودم.
خداروشکر و با کمک خدا این چرخه رو شکستم و دیگه نگذاشتم حالم از این که بود بدتر بشه.
این رو نوشتم گفتم شاید اگر تو هم یک درصد  لغزش سریالی برات اتفاق افتاد هرچه سریع تر این چرخه رو متوقف کنی که کمتر ضربه ببینی.

نقل قول: داداش عزیز چقدر خوب شد که گفتی من هم داشت از این فکر ها به ذهنم نیومد که با پست قشنگ شما رفع شد

به غیر از این ها باید برای خودت و پاکیت وقت بذاری و قشنگ فکر کنی و ببینی بزرگترین مانع پاکیت چیه و سعی کنی اون رو کنار بذاری.
من به شخصه بزرگترین مانع ام کنترل نکردن ذهن و فکر های الکی و همیشه فکر کردن به لعزش بود.
که با کمک خدا تصمیم گرفتم دیگه به لغزش فکر نکنم 
 و هر وقت کوچکترین فکری اومد فراموشش کنم و خودم رو بزنم به بیخیالی و اگر داشتم کاری میکردم تمام توجهم رو بزارم رو اون کار و اگر کاری انجام نمیدادم یه سخنرانی گوش کنم و خودم رو مشغول یه کاری بکنم
البته شناسایی کردن وسوسه و فکر کردن به این که چرا این وسوسه اومد هم خیلی مهمه

نقل قول: بله دقیقا

مثلا یه وسوسه بخاطر خستگی و سختیه کاری که انجام میدی میاد یا وسوسه ای به خاطر اینکه ناراحتی یا تکالیفت رو ننوشتی یا یه کاری رو خوب انجام ندادی و از خودت راضی نیستی میاد و باید برای هر کدوم از این موضوع ها چاره ای بیندیشی.
امیدوارم که این مطالب برات مفید باشه 
یاعلی 
خدانگهدار 

نقل قول: ممنون داداش خیلی مفید بود ، متشکر 
یا علی

داداش های گل استوایی، درود
ببخشید راه حلی برای درمان کمر درد ناشی از خ.ا ندارید؟
بعد از هر لغزش کلی کمر درد میاد سراغم و از فعالیت های فیزیکی عقب میمونم

(1400 مهر 29، 20:43)Amirali.d نوشته است: [ -> ]داداش های گل استوایی، درود
ببخشید راه حلی برای درمان کمر درد ناشی از خ.ا ندارید؟
بعد از هر لغزش کلی کمر درد میاد سراغم و از فعالیت های فیزیکی عقب میمونم

شب ها زیر گودی کمر یک بالشت کوچک بذار 
 تمرینات ورزشی ویلیامز هم انجام بده
روی صندلی مطالعه هم صاف بشیم

خودم یه پا متخصص کمر شدم

(1400 مهر 29، 20:58)تاج نوشته است: [ -> ]

(1400 مهر 29، 20:43)Amirali.d نوشته است: [ -> ]داداش های گل استوایی، درود
ببخشید راه حلی برای درمان کمر درد ناشی از خ.ا ندارید؟
بعد از هر لغزش کلی کمر درد میاد سراغم و از فعالیت های فیزیکی عقب میمونم

شب ها زیر گودی کمر یک بالشت کوچک بذار 
 تمرینات ورزشی ویلیامز هم انجام بده
روی صندلی مطالعه هم صاف بشیم

خودم یه پا متخصص کمر شدم

دستت درد نکنه متخصص 

سلااااااااااااااااااااام
حال بچه‌های سواحل جنوبی چطورههههههه؟



محسنین جان
پسر خوب با این شعر با ما چه کردی؟!



تاج جان
سلام داداش عزیز؟
حالت چطوره برادر؟
دانشگاه هم خوبه ولی من باید خودمو بهش برسونم
آره کنکور یه غوله، ولی یه غول که باید شاخش رو شکست
و تو تواناییش رو داری
تاج جان شما الآن 9 ماه وقت داری تا کنکور. پس یه روز استراحت توفیری نمیکنه. به نظر من حداقل یک روز به خودت استراحت بده، بدون فکر کردن به هیچی به خصوص کنکور
اینو حواست باشه که هر تلاشی میکنی نتیجه اش رو میبینی، پس هیچ وقت نذار این فکر به ذهنت خطور کنه که حالا یه چیزی الآن بخونم کو تا 9 ماه دیگه
هر چی بخونی و مرور کنی کاشته میشه توی مغزت
چه داستان زیبایی. حالا که شد بذار تأکید کنم که همین الآن ترک کنید راحت تره.
ببین بچه‌ کوچیک رو در نظر بگیر.
وقتی بهش میگی نزدیک آتیش نرو، کنجکاوی میکنه اما وقتی انگشتش سوخت تا عمر داره نزدیک آتیش نمیره.
من میگم نذارید به اون مرحله سوختن انگشت برسید.
خ.ا تفاوتش با آتیش اینه که لذت داره. اما تفاوت دیگه اش اینه که بدتر از آتیش زندگی آدم رو میسوزونه.
هر چی سن کمتر باشه ترک راحت تره. پس قدر رده سنی پایینتون رو خوب بدونید



مهدی جان
آفرین به تو گلپسر
چه روز پرکار و مفیدی
4 روز پاک مبارککککک
باید آماده جشن بستنی خوری باشیم پس
راهکارت حرف نداره، استراحت و ادامه. این کمکت میکنه زده نشی
ممنون بابت کمک به امیرعلی جان



تاگون جان
چطوری؟
آقا از سایه ها بیا بیرون آفتاب بهت بخوره ویتامین D بدنت کم شد
باشه وارد کن ولی چک میشن بعد مجوز فعالیت داده میشه
حاجی گل به این قشنگی، به خودت افتخار کن
وگرنه از اسم های دیگه استفاده میکنم
کلی اسم گل و گیاه بلدم، پس بهتره در تیررس من نباشی 



امیرعلی جان
داداش گل خیلی خوبه که عوامل رو تشخیص دادی
مهدی جان توضیحات خیلی خوبی رو داد. خوبه که برنامه میسازی اما باید بهش پایبند باشی
ببین برای حل مشکل دستورزی ببین چرا این اتفاق میفته؟
بعضیا واقعاً عادت دارن باید دستاشون رو حرکت بدن، چون یه عادته. خب پس چرا این عادت رو نبریم به سمت درست؟ مثلاً حرکات کششی توی کنترل این وضعیت کمک میکنن.
بعضیا هستن از سر وسوسه میرن سراغ دستورزی، پس کاری که باید کرد کنترل یا جلوگیری از ایجاد این وسوسه ست.

توی نمودار نوشتی که وسوسه های کوچیک اومد و بعد وسوسه های بزرگتر.
من میگم یه قدم عقب تر برو و جلوی به وجود اومدن وسوسه های کوچیک رو بگیر
برای سرکوب وسوسه هم باید برنامه داشته باشی.
مثلاً این برنامه:

نقل قول: وقتی وسوسه شدم، این کارها رو انجام میدم:

ذکر گفتن، وضو و نماز، قرائت قرآن، قدم زدن، رفتن به جمع خانواده، انجام حرکات کششی، نرمش، موزیک گوش دادن، انجام بازی های فکری، مرتب کردن اتاق، کمک به یکی از اعضای خانواده، زنگ زدن به دوست، انجام کارهای هنری مثل طراحی و نقاشی و....

داداش گل، قرار نیست همشون رو انجام بدی، اما تا اون حدی اجراشون کنی که وسوسه از بین بره

سلام سلام  
چخبراااااا؟

---

 الحمدالله 

سلام چطورین
امیرعباس/19مهر/10روزخوب