کانون

سلام سلام 

چطورید 

روز های پاکی دارن میگذرن عالی   

نزدیک ده روز هستم 

(1400 شهريور 28، 20:49)ArA نوشته است: [ -> ]

نقل قول: به نظرت چطور می‌تونی خودت رو بیشتر دوست داشته باشی؟ یا این‌طور بپرسم. چه چیزی باعث میشه خودت رو دوست نداشته باشی؟

آرمین جان
به نظرم وقتی که بتونم کار هام رو اون جور ک مد نظرمه انجام بدم حالم خوبه
راستش ب نظرم اونایی ک حالشون بده تنبلن
حالا نمیگم خودم تنبل نیستما این جوری برداشت نشه
آخه اونایی ک تنبلن یا اهمال کاری میکنن همیشه ی خدا در حال حسرت خوردن هستن
ک ای واش کاش فلان کار میکردم
ای وای چرا چنین نکردم چنان نکردم
از طرفی یه سر درگمی دارن و حالشون رو هم خوب نمیکنن یعنی اصلا سراغش هم نمیرن و یه جورایی قربانی حال بد میشن
خودم تجربه کردم ک میگم
حس رضایت وقتی توی هر انسانی ایجاد میشه که بدون تعارف کم کاری نکنه
من هم تازه فهمیدم این چیزا رو ولی خب سعی میکنم که خوب بهش توجه کنم
ولی اگه به طور کلی ایمان داشته باشه که آره این 100 درصد منه و دارم تموم زورم رو میزنم حتی اگه تنیجه دلخواهت نباشه دیگه خودخوری نمیکنی... حالت بد نیست ک کم کاری کردی خودت رو سرزنش نمیکنی

هر کس دلیلی برای دوست نداشتن خودش داره.
این خیلی خوبه که می‌دونی از چه ناحیه‌ای خودت رو دوست نداری.
دلیل تو «اهمال‌کاری» و «تنبلی برای انجام فعالیت‌هایی که لازمه انجام بدی» هست.

آدمی که خودش رو دوست نداشته باشه هم طبیعیه که احساس‌های بد رو تجربه کنه.
از غم گرفته تا استرس، خشم، نارضایتی، ترس و ...

الان می‌دونی مشکل کار کجاست.
قدم بعدی اینه که برای مشکلت راه حلی پیدا کنی.

اما قبل از راه حل بگو که
چه چیزهایی باعث میشه اهمال‌کار باشی؟ چه چیزهایی باعث میشه فعالیت‌هات رو طبق برنامه‌ات انجام ندی؟
لیست‌شون رو همین‌جا بنویس.

نقل قول: داداش نظر تو چیه؟چ جوری حالت رو خوب نگه میداری؟ 

داداش منم خیلی اوقات حال بد رو تجربه می‌کنم.
اما این‌ها قطعا کمک‌کننده هستن:

1) انجام کارهایی که مورد علاقه‌ام هستن و ازشون لذت می‌برم. مثل کمک کردن به‌ آدم‌ها. مثل دویدن. مثل کتاب‌ خوندن. 

2) انجام کارهایی که در اون‌ها تسلط دارم و کار مفیدی انجام میدم. مثل حل کردن یه معظل جدی تو شرکت که سال‌هاست براش راه‌حلی پیدا نشده و از بیخ و بن برطرفش می‌کنم.

3) پیگیری اهدافم. چیزهایی که برام مهمن و احساس می‌کنم بخشی از رسالت زندگی من هستن.

4) رسیدگی به مشکلاتی که دارم. پیدا کردن راه حل برای چیزهایی که اذیتم می‌کنن. تا زمانی که یه مشکل تکرارشونده وجود داره، اون مشکل مدام اذیت می‌کنه. پیدا کردن راه حلی برای مدیریت اون مشکل، روند رنج کشیدن و درد کشیدن رو تغییر میده.

(1400 شهريور 28، 22:23)Tagon نوشته است: [ -> ]سلام سلام

من آمده ام

این چند روز حالم بد بود     (تا چند روز بعد از لغزش سر درد نیمه شدید و بی حوصلگی شدید دارم  ) الان یکم بهترم

از فردا دوباره فعالیتم رو در تاپیک های درسیجات و ز نیرو بود ادامه میدم 

این پستت رو یه جا نگه دار. تو دفترچه‌ات.
هر موقع فکر یه لغزش دیگه اومد به سرت برو سر وقتش تا یادت بیفته چه بلایی سر خودت میاری.
با خوندن این پست احتمالا نظرت تغییر می‌کنه و به جای لغزش، پاکی رو انتخاب می‌کنی.

(1400 شهريور 29، 0:38)Amirali.d نوشته است: [ -> ]درود
در پاسخ به داداش آرمین و داداش محسنین
به نظرم بهتره دلایل رو بنویسم
دلایل: به نظر خودم بی اراده شده بودم و هر وسوسه ای رو که میدیدم انجامش میدادم. گوش دادن به وسوسه ها. 
جالب اینجاست که برای بار دوم از خوابیدن هنگام شب ضربه خوردم و راهکار ها را عملی نکردم
هنوز قبح این گناه رو درست درک نکردم و چون اینطوری هست یه وقتایی عمدا کاری براش انجام میدم.
کنترل نکردن نگاه در آخر هفته که عکس بد نتونستم ببینم ولی مطالب بد خوندم و اون ها همش آزارم میداد.
برای دو سه روز اصلا امتیاز خوبی از برنامه ریزیم کسب نکردم و این یعنی وقت اضافه داشتم
با تشکر، بدرود

چند پست عقب‌ترها در مورد قبح گناه مهدی هم گفته بود. منم نوشتم. خوندیش؟
خیلی بده آدم گناه براش کوچیک شده باشه و راحت انجامش بده. خدای نکرده این موضوع باعث میشه به سراغ گناهان بزرگ‌تر دیگه بریم. پس باید روند رو تغییر بدیم. هرچند که خودارضایی خودش از گناهان بزرگه و به نظر اکثر قریب به اتفاق مراجع تقلید گناه کبیره است.

ان‌شاءالله این دفعه با جدیت بیشتری عمل کنی و راهکارهایی که نوشتی تو دفترچه‌ات رو عملی کنی.
صرف دونستن و داشتن‌شون فایده‌ای نداره. بلکه عمل کردن به اون‌ها هست که سود و منفعت حاصل میشه.

ببینم امیرعلی جان از این‌جا به‌بعد رو چی کار می‌کنی. 

(1400 شهريور 29، 8:38)خداحافظ هوا نفس نوشته است: [ -> ]سلام آقا آرمین خوبید؟
تقریبا مشکل آخر هفته حل شده البته هنوز وقتایی هست که بیکارم در آخر هفته
یه موضوع دیگه اینه که بعضی موقع ها بی دلیل گرمیگیرم  ؛دلیلشم نمیدونم چیه :(

داداش جان ممنونم.
منظورت اینه که بدنت داغ میشه و گرما تو وجودت احساس می‌کنی؟ مثلا دوست داری یه دوش آب خنک بگیری؟
یا گر گرفتنی که گفتی منظورت اینه که بی‌هیچ دلیل خاصی شهوت زیادی تو وجود احساس می‌کنی؟

(1400 شهريور 29، 14:33)معراج نوشته است: [ -> ]سلام به همه 
معراج / 16 مرداد / 44 روز 
امروز تا الان متاسفانه خوب نبود
خیلی سعی کردم نشد
لغزش نداشتم اما وسوسه رو داشتم
یه حس بدی دارم تقریبا کل روزای خوبم رو همیشه روحیه عالی داشتم اما امروز نه 


راهی میتونید بهم بگید
الان نه روحیه خوبی دارم و نه حال جسمی مناسب ......

معراج جان
گاهی به علت ترشحات هورمون‌های مردانه ممکنه تحت فشار قرار بگیریم. نباید بابتش خودمون رو سرزنش کنیم. در عین حال نباید کارهایی که برامون بده رو انجام بدیم. باید هوشیار باشیم و خودمون رو از هر چیز بد (نگاه بد، فکر بد، ارتباط بد و ...) دور نگه داریم.
و
در عین حال بررسی کن ببین چیزی باعث شده فکرت درگیر بشه؟ دیدن یا شنیدن چیزی. خوندن چیزی. یا ارتباط داشتن با کسی.

سعی کن این روزا به خودت فشار نیاری تو درس‌ها یا هر چیز دیگه که کم‌حوصله و بی‌طاقتت می‌کنه. هر چیزی که ناراحت و عصبیت می‌کنه.
کمی استراحت کن و به علایقت بیشتر برس. زودی خوب میشی. 
44 روز عالیه. ماشاءالله به تو پسر.  

(1400 شهريور 29، 14:53)*مهدی* نوشته است: [ -> ]سلام با تاخیر خدمت آقا آرمین 
کارهای خوب که زیاد هستن
ولی میخوام نمازام رو همه به جماعت و اول وقت بخونم.
و میخوام روزه مستحبی بگیرم البته بعد از قضای واجب هام.
 کمک به پدر و مادر 
و هر روز دعای مخصوص خودش رو خوندن.
ایشالله که همه رو به خوبی انجام بدم 

داداش مهدی گل ماشاءالله به تو با این کارهای خوب.
برامون هفته به هفته تو نقاط قوت و ضعف آخر هفته بنویس که به کدوم‌ها عمل کردی و به کدوم‌ها نه.

دیگه وقت تغییر شده و همون‌طور که خودت گفتی وقت رکوردشکنیه. نه تکرار گذشته.  

(1400 شهريور 29، 20:20)Tagon نوشته است: [ -> ]سلام 

عرضم به حضورتون که امروز انقد سرم شلوغ بود و سریع گذشت اصلا نتونستم بیام فعالیت کنم ،حتی نرسیدم یه کتابی ورق بزنم  

از فردا 

ان‌شاءالله همیشه مشغول کارهای مفید و خوب باشی و نفهمی چطور شب شد و وقت خواب شده.  
فقط یه 20 دقیقه وقت کانونیت رو جدا بذار تا اعلام وضعیت‌هات رو سریع انجام بدی. 

(1400 شهريور 29، 20:28)Silent Voice نوشته است: [ -> ]سلام سلام 

چطورید 

روز های پاکی دارن میگذرن عالی   

نزدیک ده روز هستم  

ای ولا.

چه خبر خوب و خوشحال‌کننده‌ای. 
خدا رو شکر که افکار دیروز رو به‌خوبی مدیریت کردی.  

(1400 شهريور 29، 0:38)Amirali.d نوشته است: [ -> ]جالب اینجاست که برای بار دوم از خوابیدن هنگام شب ضربه خوردم و راهکار ها را عملی نکردم

خب باتوجه به این پست بریم سراغ بحث دوم گروهی‌مون.

دوستان گل 


من که خوابم اصلا معلوم نیست قبلا خیلی خوب بود 

ولی خیلی خراب شد خوابم 

طوری که اصن مشخص نیست چه زمانی بخوابم 

حتی وقتایی که ساعت ۷ صبح پا میشم یا ۶ حداقل تا ساعت دو شب خوابم نمی‌بره 

اصلا دلیلش هم نمیدونم

در مورد راهکار هم یه سری موسیقی هست 

که خودم استفاده کردم باعث شد  کیفیت خوابم خیلی عالی بشه 

اگر اجازه بدید لینک دانلودش و خواهم گذاشت

نقل قول: چه چیزهایی باعث میشه اهمال‌کار باشی؟ چه چیزهایی باعث میشه فعالیت‌هات رو طبق برنامه‌ات انجام ندی؟

لیست‌شون رو همین‌جا بنویس.

1. موبایل و عموما فضای مجازی و اینترنت:
خب این وقتم رو خیلی میگیره گاهی یه ساعت یا بیشتر درگیرش میشم از این صفحه به اون صفحه....عموما بهتره از این عوامل ک مانع رسیدن ب هدفمون میشه به عنوان دزد های وقت یاد کنیم..
2. تلویزیون فیلم و مخصوصا سریال ها:
مورد بعدی ک واقعا برای من بشخصه اعتیاد آور هم هست.... کلا فیلم و سریال وحشتناک ذهنم رو در گیر میکنه
3.هر نوع درگیری ذهنی:
حالا میخواد هر چی باشه، فیلم باشع یا مثلا جر و بحث با کسی یا حتی مثلا افکار گذشته و افکار آینده.... یکی از مسخره ترین چیز ها درباره ی من اینکه مثلا بعضی وقتا آنچنان خیال پردازی میکنم ک با جرثقیل هم کسی نمی تونه بیرون بیاره... چ میدونم مثلا فلان شغل رو داشته باشم...بعدا فلان کار رو کنم... از این جور چیزا...شاید بعضیا بگن اینکه خوبه دادا.... ولی این داداشا نمیدونن که برای من از حد میگذره یه موقع میبینم دارم 2 ساعت خیال پردازی میکنم!!!!
4.کمال گرایی:
وای ک امان از کمال گرایی...یعنی من بعد از یه دوره ای ک عموما با ترک خ ا شروع میشه تصمیم میگرفتم ک اقا دوباره شروع کنم ...میرفتم سراغ کارای عقب افتادم ...ولی مگه به همین راحتیه؟؟!!.... همون اول میله رو  دوبرابر قدم بالا میذاشتم...بعد میگفتم خب حالا بپر.... وقتی هم ک میبینی نمیتونی بپری از روش به جای اینکه بگی عزیز!! این خیلی بلنده میگی ن تو نمیتونی!!!  آخه مغز لامصب این چ استدلال مزخرفیه؟!!  به زبان ساده آنچنان فشاری بر خویشتن وارد مینمودم که تو باید همه عقب موندگی هات رو همین روز اول جبران کنی...بعدش چی میشد؟----} الاهمال کاری    و باز مغز میاد مگه خاک بر سرت آرا, ای بی ارزه...آرا هم که باورش میشه و هم عذاب وجدان از اینکه نمیتونه کاراش رو انجام بده هم اینکه داره اهمال کاری و تنبلی میکنه....خیلی هم گاهی اوضاع بیریخت میشه ک کار میکشه به خ ا   وبله دیگه او دِ شِیم....و این چرخه همین طور تکرار میشه....
پ.ن:جالب تر اینکه طرف همه ی نقطه ضعفاش رو میدونه ولی نمیتونه رفعشون کنه و باز هم----}  
5. عدم تمرکز:
as you know
بنده دانش اموزم و خب تمرکز موقع درس واقعا و انصافا لازمه...به واسطه ی خرابی ها و آثار مخرب خ ا بر افکار من ...دیگه خب تمرکزی هم نمونده....شما فک کن کسی ک موقع  درس این افکار جنسی میومده سراغش الان میفهمه تمرکز چیه؟!!...مثلا موقع درس ک به این تمرکز لامصب نیاز دارم میبینم این حواسم هزار جا میره...ولی مثلا نیم ساعته دارم یه صفحه رو میخونم....یا دینی رو ک نگم یه درس شاید 3 ساعت مجبور شم روش بمونم...واین فاجـــــــعه اس..
6. حس عقب ماندگی:
این یکم کمتره ولی وقتی موفقیت های بقیه رو میبینم ک فلانی الان اینقدر درسش خوب شده خوب واسه منی ک یه روووووزی حرفی واسه گفتن داشتم و الان فقط نگاهشون میکنم زجر آوره و گاهی اصلا اونقدر رو مخم راه میره ک میگم گور بابای هر چی درسه...و در ادامه خواهیمداشت----} الاهمال کاری
7.عبادت:
اینو از ته دل میگم واقعا دوست دارم از لحاظ عبادی میزون بشم...نمازم رو اول وقت بخونم چ میدونم گناه نکنم حرف بد نرنم...ادب رو رعایت کنم....ولی خب اگه نکنم....so....مغز میگه تو بدی.....بعدش ....حال بد....بعدش الاهمال کاری    ....بعدش عذاب وجدان ک چرا باز دست از کار کشیدی ... حال بدتر و...
پ.ن: اینا رو یادم اومد حالا وات تو دو اند وات نات تو دو؟....ارمین بپیشنهاد برادر

سلام خداحافظ هوا نفس
۱۴۰۰/۶/۲۷
روز ۳

سلام آقا آرمین دقیقا درست گفتید یه شهوت بی دلیل احساس میکنم یعنی بدون هیچ فکر و خیال و دیدن عکس و... شهوتم می‌ره بالا  و وقتی که شهوتم می‌ره بالا فشار روم وارد میشه و برای رهایی از فشار زیاد منجر میشه که من برم سراغ فکر و خیال یا دیدن عکس.
یعنی اول فشاره بعد محرکات در صورتی که قبلاً تا به سوی محرکات نمی‌رفتم فشاری بهم وارد نمیشد

سلام بر بزرگواران گروه استوا 
بنده در حال حاضر در فشار بسیار زیادی هستم  
ولی این دفعه میخوام کاری نکنم ببینم این فشار ازبین می‌ره یا نه

سلام 

خداحافظ جان 

بنظرم برو اورژانس الان

سلام به دوستان استوایی عزیز
در مورد خواب و درس دیروز یه دفعه تمرکزم رفت روی برنامه طبیب که آخراش داشت در این مورد صحبت میکرد. یه چیزی معرفی کرد برا خواب که گفت بلند شدن و خوابیدنت دست خودت میاد. اگه تونستم امروز فردا لینک اون قسمت را براتون میزارم

سلام

متاسفانه امروز لغزش داشتم

(1400 شهريور 30، 11:00)خداحافظ هوا نفس نوشته است: [ -> ]سلام بر بزرگواران گروه استوا 
بنده در حال حاضر در فشار بسیار زیادی هستم  
ولی این دفعه میخوام کاری نکنم ببینم این فشار ازبین می‌ره یا نه

اینو گوش کن
ولی از روی حوصله کلمه کلمه اش رو تجسم کن

سلام 

دوباره امروز شکست خوردم 

علت حال بد 

از دیشب اصلا حالم خوب نبود

چقدر خراب کردم واقعا 

الان یادم افتاد این همه مدت قانون رهایی هم رعایت نمی کردم