1399 مهر 17، 0:58
(1399 مهر 16، 20:25)آرمین نوشته است: [ -> ]قربانت داداش آرمین(1399 مهر 14، 22:43)افرا نوشته است: [ -> ]وقتی چیزی حالمو میگیره خب اصلا راش ندهچه خوبه که اولش به آخرش فکر کنیم.
وقتی قراره حالمون رو بگیره چرا محلش بذاریم و بهش راه بدیم؟
(1399 مهر 15، 8:31)افرا نوشته است: [ -> ]داداش اگه دیگران به خاطر این مسائل کوچیک رفتن اجازه بده برن!این جملات رو با طلا باید نوشت.
چون افرادی که اطرافت هستن باید ارزشی نزدیک به تو داشته باشن.
ممنون افرا جان که برامون نوشتیشون.
کاش جرات داشته باشیم و بذاریم آدمهای بهدردنخور زندگیمون خودشون رو حذف کنن.
(1399 مهر 15، 9:44)تقوا نوشته است: [ -> ]دیشب با خودم می گفتم زندگی همیشه بالا و پایین داره هممون میدونیم یه تعبیری هم شنیدم مثل دستگاهی که ضربان قلب رو نشون میده بالا و پایین ها نشون میده که زنده ایم و داریم زندگی می کنیم اون خط راسته که نشون میده مردیم. واقعا این بالا پایین ها هرچند بعضی موقعا اینقدر سریع و بعضی موقعا اینقدر شدیده که آدم یادش میره داره زندگی می کنه ولی واقعا شیرینه و لازمه ی زندگیه.ممنون از جملات معنادار و زیبات تقوا جان.
باید بهشون فکر کرد و البته باورشون کرد.
ماشاءالله به پاکیت.
(1399 مهر 15، 21:46)ali123 نوشته است: [ -> ]سلام به داداشای گلمای ول به علی 1 2 3 گروهمون.
Ali123
شروع از 10 مهر
5 روز پاک
یه comback عالی داشتی.
چه تدابیری اتخاذ کردی برای حفظ این پاکی؟
کاملا منظم دارم روزام رو میگذرونم، وقتم رو تماما مدیریت میکنم، جوری که اصلا فکر گناه به سرم نمیزنه، اصلا وقت نمیکنم فکرکنم به گناه!
خدا رو شکر به هر حال
دعام کن آرمین جان