(1400 آبان 17، 15:43)new Aseman نوشته است: [ -> ]سلام به رفقای عزیز
آسمان / 17 مهر / 30 روز و خدا روشکر
سفیر بهشت عزیز به نظرم اگه فکر میکنی تمام راه ها دارن ازدواج رو به عنوان راه حل نشون میدن ، قاعدتا خدا میخاد کمکت کنه . توام برو به سمت فراهم کردن مقدمات ، مثلا کار و درآمد ، پس انداز در حد معمول ، بدست آوردن تخصص
خدا در قرآن می فرماید شما وظیفه امروزتون رو انجام بدین رسیدن به هدفتون با منه خدا .
به نظرم باید به حرفش اعتماد کنیم .
سلام داداش آسمان عزیز.
این شد یه حرف درست و حسابی.
بله همه راه ها به ازدواج ختم میشن برای موفقیت و رسیدن به هدف.
خیلی خوشحالم کردی
ان شاءالله موفق باشی و به هدفت برسی شما و همه و بعد ما به حق همه خوبان
به نام خدا
سلام بر سروهای بهشتی
امیدوارم حال همگی خوب و خوش باشه
همچنین برای خانم یاقوت عزیز آرزوی سلامتی و شادابی دارم.انشالله هرچه زودتر از بستر بیماری برخیزند.
اینجانب رضا۴۰۳۰درمورخ1400/08/17موفق شدم به پاکی 180روزه دست پیدا کنم خیلی خوشحالم.
6ماه پاکی خیلی به آدم امید میده امیدوارم همه عزیزان داخل کانون پاکیاشونو روزافزون کنند و موفق و شاداب باشند.
یاعلی مدد.
سلام بر داداش سفیر بهشت عزیز امیدوارم خوب باشی.
داداش همه انسان ها یک روز باید ازدواج کنند و وارد طیف عمیقی از زندگی بشن .ازدواج یک امر بسیار مهم است و باید با جدیت به آن توجه نمود
اگر واقعا خودت باور داری که میتونی وارد این امر مهم بشی و همه درها هم بسته شدن و تورو به سوی ازدواج هدایت میکنند
پس وقتو تلف نکن و پی حست برو و درضمن در انتخاب شخصی که به عنوان همسر برای خودت میخوای بسیار دقت کن و تحقیق کن که خدایی نکرده به مشکل نخوری
بهترینها رو برات آرزو میکنم امیدوارم خوشبخت باشی .
سلام به داداش رضا جان
بله حرفات کاملا درسته
همین کار رو میکنم
منم همین خواسته رو برات دارم.
(1400 آبان 17، 16:55)سفیر بهشت نوشته است: [ -> ]سلام به داداش رضا جان
بله حرفات کاملا درسته
همین کار رو میکنم
منم همین خواسته رو برات دارم.
ایشالله خوشبخت باشی
مارو عروسیت دعوت نمیکنی.
بیام یه سرچوپی لُری برات برقصم
حامدحامد ................................................ قدم در راه
سلام داداشهای عزیز
شبتون بخیر و مهتابی.
(1400 آبان 14، 22:26)دیوار نوشته است: [ -> ]آره، این حس رو داشتم. اما بگم الان کم هست. نمیدونم درسته یا نه، اما الان خیلی زود از کنار لغزش میگذرم. مثلا 20 روزی پاک بودم، بعدش لغزش، خب چی؟ قبلا ناراحت و عصبانی و ... میشدم. اما الان ازش میگذرم سریع. یعنی بهتر بگم ادای اینو در میارم که حالم خوبه و مسیر زندگی رو نباید تغییر بدم. قبلا شکست میخوردم تا چند روز حالم خیلی بد بود، علی الخصوص زمان سریالی شدن، و معمولا چند روزی به تنبلی و میگذشت و کارها انجام نمیشد ، و چیزهایی که تعیین میکردم واسه روزهام ، به سر انجام نمیرسید و ... . اما الان سریع ادای اینو در میارم که حالم خوبه ، یا بهتر بگم، باید خوب باشه تا کارهایی که تعیین شده ، انجام بشه.
اینطوری تا حدی از ناراحتی شکست ، عبور میکنم اما انگیزه قبل واسه بهبودی رو خیلی کمرنگ تر میبینم. نمیدونم درسته یا نه... . و اینطوری میشه که کمتر اون احساسی که الان گفتی رو تجربه میکنم. و از طرفی هم متاسفانه شکست برام عادی تر جلوه داده میشه. با اینکه پس ماجرا میدونم هر شکست و یا بهتر بگم هر مصرف شهوتی ، چه بلایی سر روحم میاره.
دیوار جان چه نگاه قشنگی داری. یه جورایی میشه بخشیدن خود. به جای اینکه خودخوری کنی به خودت کمک میکنی به مسیر پاکی برگردی در اسرع وقت. همون ادا درآوردن چیزی نمیگذره که واقعیت خودت میشه.
در مورد انگیزه بهنظرم دوباره از اول با خودت مرور کن که چرا میخوای پاک بشی. چقدر برات حیاتیه. کجاها زندگیت رو تغییر میده.
درجهی خواستنت رو بالا ببر.
انشاءالله که موفق باشی داداش عزیز.
(1400 آبان 14، 23:56)آقای اراده نوشته است: [ -> ]سلام
آقای اراده /۱۳ آبان /۱
اراده جان بینظیر بیا و خودت رو بهمون برسون.
دلمون برات تنگ شده.
(1400 آبان 15، 11:55)Man Mitavanam نوشته است: [ -> ]داداش آرمین اگه اون مشکلی که گفتین رو درست متوجه شده باشم فکر کنم این فیلم به درد شما بخوره
مخصوص Navigation اندروید های جدیده
https://uupload.ir/view/screen-20211106-114058_j73.mp4/
خود خودشه.
داداش دستت درد نکنه اساسی.
اصلا فکر نمیکردم یه همچین بازی باشه.
ممنونم از لطفت.
(1400 آبان 15، 23:18)New fighter نوشته است: [ -> ]سلام دوستان امروز هم روز ۷ پاکی بود و خیلی عادی گذشت معمولا اینطور بود که وقتی به این عدد می رسیدم فشار وسوسه زیاد میشد و خب شکست داشتم
امروز اصلا خبری از وسوسه نبود بر خلاف گذشته چون امروز هم درگیر کار و زندگی بودم و خب اصلا بهش فکر نکردم فعلا تنها راهکار اینه که خودمو مشغول نگه دارم فردا باید یک کاری انجام بدم استرس دارم یه مقدار امیدوارم این دفعه درست انجامش بدم برام دعا کنید و اینکه این سد ذهنی که وقتی به یه عددی می رسید ذهن شروع میکنه به یاد آوری وسوسه را تجربه کردید ؟ یا به عبارتی افکار وسوسه انگیز توی nتعداد روز پاکی باهاش چطوری رفتار می کنید که شکست نخورید ؟
من به این روزها که میرسیدم:
1- هر روز پاکیم رو حسابی جشن میگرفتم و خوشحالی میکردم.
2- با خودم مدام تکرار میکردم که تا وقتی اشتباه دفعات پیشم رو تکرار نکنم، هرگز این روزهای خوبم از بین نخواهد رفت.
داشتن امید و باور مثبت نسبت به خودمون و مسیری که میریم خیلی مهمه.
فایتر جدید جان خوشحالم برات.
(1400 آبان 16، 11:31)حامدحامد نوشته است: [ -> ]سلام. آقا من به نتیجه رسیدم که بیرون کانون خبری نیست. یه مدت که از کانون فاصله گرفتم، پاکی هام حتی به اندازه ای نرسید که بتونم یه ستاره، دشت کنم. بنابراین از این به بعد همین جا در جمع گرم شما، اعلام وضعیت می کنم.
به به. داداش حامدمون هم که اینجاست.
حامد جون حضور خودته که محفل ما رو گرم میکنه.
خیلی ارادت.
سوغاتی برامون چی آوردی؟
(1400 آبان 16، 15:17)یا امیرالمؤمنین نوشته است: [ -> ]سلام
یا امیرالمؤمنین / 16 آبان / شروع روز های خوب
اینجا اعلام میکنم تا دوباره شروع کنم و تسلیم نشم
خدایا به امید خودت
داداش جان اصلا جایی برای تسلیم نیست. خدا با تویه. ما هم که کنارتیم اگه به برادری قبولمون کنی.
وسوسهها رو میزنیم ناکار میکنیم با کمک هم.
(1400 آبان 17، 0:15)آبـی نوشته است: [ -> ]سلام
شب به خیر
آبی / 16 آبان / 1 روز خوب
متاسفانه قبل خواب شکست داشتم... امروز فکر شکستن دوباره زیاد توی سرم میگذشت ولی خودم رو سرگرم کردم...
امیدوارم سریالی نشم...
مراقب خودتون باشید
آبی جان مگه نگفته بودی اول صبح بیشترین ضریب لغزش رو داره؟
چطور شد این بار قبل خواب؟
برای هر دو تاشون پس باید یه سری پروتکل در نظر بگیری. درسته؟
داداش جان مراقب باش سریالی نشی.
اگه سریالی نشی، دفعه بعد به راحتی تا 20 یا 30 روز پاکی رو میری جلو.
این سری هم تلاشت عالی بود.
(1400 آبان 17، 9:17)افرا نوشته است: [ -> ]امیدم از صفر اومد رو ده درصد
اگه روزی 10 درصد امیدت بره بالا تا 10 روز دیگه جشن عروسیت برپا میشه افرا.
(1400 آبان 17، 15:43)new Aseman نوشته است: [ -> ]سلام به رفقای عزیز
آسمان / 17 مهر / 30 روز و خدا روشکر
آسمان بینظیر مبارکه.
(1400 آبان 17، 16:39)Reza4030 نوشته است: [ -> ]اینجانب رضا۴۰۳۰درمورخ1400/08/17موفق شدم به پاکی 180روزه دست پیدا کنم خیلی خوشحالم.
6ماه پاکی خیلی به آدم امید میده امیدوارم همه عزیزان داخل کانون پاکیاشونو روزافزون کنند و موفق و شاداب باشند.
6 ماه پاکی رو ببینید. جانمی جان.
و
سفیر بهشت جان انشاءالله هر چه زودتر بهترین مورد ازدواج برات فراهم بشه.
همونطور که دوستان گفتن خودت هم زمینه و امکاناتش رو مهیا کن.
از تو حرکت از خدا برکت.
بالاخره 1 روز پاک
کامل کامل پاک
اگه بخوام دلیل شکست هامو بگم باید بگم که در مورد آینده ای که نیومده فکر میکنم... بعد هم قضاوتش میکنم.. بعد حتی براش برنامه میریزم... بعد توی تصوراتم توی اجرای برنامم شکست میخورم.. یا توی ذهنم از رسیدن بهش منصرف میشم... یا حتی بهش فکر میکنم و هیجان زده میشم
همه این ها منو میترسونن و بعد عصبی میشم.. و بعد حس میکنم که به کمک نیاز دارم... و بعد کسی نیست که کمکم کنه یعنی یه جورایی هستا ولی اونایی که میتونن کمک کنن نمیخوان و اون هایی که میخوان نمیتونن کمکی بکنن... بعدش عصبی تر میشم و بعد احساس تنهایی میکنم.. خیلی زیاد... و بعدش هم که...
اون دو قسمتی که جدا کردم گاهی با هم هستن گاهی هم جدا جدا اتفاق میفتن
همین الآن دلم می خواست برم جای دیگه.. ولی خب جلوشو گرفتم دیگه
یه آهنگ پلی کردم و اومدم اینجا پست بزارم
(1400 آبان 17، 12:40)سفیر بهشت نوشته است: [ -> ]فعلا خوبی از من گذشته.
وقتی خلا تنهایی ، عاطفی ، و ... داری
و از لحاظ بلوغ جنسی و عقلی و اجتماعی حاضری ، باید ازدواج کنی.
اره کار منطقی اییه مخصوصا وقتی که امکانش مثل درامد و سربازی و شخص مناسبش وجود داره....
البته کنترل کردن توی این دوران سخت هست ولی غیر ممکن نیست...
من که تا 28 سالگی مشکل بزرگی حس نمیکنم و بزرگای کانون هم مث مدیر کلی آرامش میدن...
---------------
نقل قول: اگه روزی 10 درصد امیدت بره بالا تا 10 روز دیگه جشن عروسیت برپا میشه افرا.
حالا عجله ایی نیست... اول شما
------------
عه همزمان با کارما فرستادم!
نقل قول: همین الآن دلم می خواست برم جای دیگه.. ولی خب جلوشو گرفتم دیگه یه آهنگ پلی کردم و اومدم اینجا پست بزارم
کجا بری بابا...
هرجا بری اول و اخرش باید پاک باشی.... پس دیگه بحثی نیست...
(1400 آبان 17، 16:58)Reza4030 نوشته است: [ -> ]ایشالله خوشبخت باشی
مارو عروسیت دعوت نمیکنی.
بیام یه سرچوپی لُری برات برقصم
ایشالله
دعوتی
به به بسیار هم عالی
(1400 آبان 17، 19:51)karma نوشته است: [ -> ]بالاخره 1 روز پاک
کامل کامل پاک
اگه بخوام دلیل شکست هامو بگم باید بگم که در مورد آینده ای که نیومده فکر میکنم... بعد هم قضاوتش میکنم.. بعد حتی براش برنامه میریزم... بعد توی تصوراتم توی اجرای برنامم شکست میخورم.. یا توی ذهنم از رسیدن بهش منصرف میشم... یا حتی بهش فکر میکنم و هیجان زده میشم
همه این ها منو میترسونن و بعد عصبی میشم.. و بعد حس میکنم که به کمک نیاز دارم... و بعد کسی نیست که کمکم کنه یعنی یه جورایی هستا ولی اونایی که میتونن کمک کنن نمیخوان و اون هایی که میخوان نمیتونن کمکی بکنن... بعدش عصبی تر میشم و بعد احساس تنهایی میکنم.. خیلی زیاد... و بعدش هم که...
اون دو قسمتی که جدا کردم گاهی با هم هستن گاهی هم جدا جدا اتفاق میفتن
همین الآن دلم می خواست برم جای دیگه.. ولی خب جلوشو گرفتم دیگه یه آهنگ پلی کردم و اومدم اینجا پست بزارم
سلام داداش کارما
این چیزایی رو که میگی احساس میکنم همرو منم تجربه کردم و کاملا درک میکنم.
(1400 آبان 17، 19:56)افرا نوشته است: [ -> ]اره کار منطقی اییه مخصوصا وقتی که امکانش مثل درامد و سربازی و شخص مناسبش وجود داره....
البته کنترل کردن توی این دوران سخت هست ولی غیر ممکن نیست...
من که تا 28 سالگی مشکل بزرگی حس نمیکنم و بزرگای کانون هم مث مدیر کلی آرامش میدن...
بله منطقیه.
درسته منکرش نیستم.
ولی من توی ۱۹ سالگی مشکل بزرگی حس میکنم.
(1400 آبان 17، 18:47)آرمین نوشته است: [ -> ]سفیر بهشت جان انشاءالله هر چه زودتر بهترین مورد ازدواج برات فراهم بشه.
همونطور که دوستان گفتن خودت هم زمینه و امکاناتش رو مهیا کن.
از تو حرکت از خدا برکت.
ان شاءالله.
تلاشم رو میکنم.
البته دعات گرفت و یه دختر خانوم بهم پیام داده
امروز روز پاکی بود خداروشکر
نماز و اینارو به طور کامل خوندم
تلاش کردم
مسجد رفتم و به اتفاق حاج آقا نماز جماعت برگذار کردیم.
و بعد حدود دو سه ساعت گپ زدیم.
و الان احساس خیلی بهتری دارم واقعا.
ان شاءالله که خیره همه چی.
سلام
شب همگی به خیر
نقل قول: آبی جان مگه نگفته بودی اول صبح بیشترین ضریب لغزش رو داره؟
چطور شد این بار قبل خواب؟
برای هر دو تاشون پس باید یه سری پروتکل در نظر بگیری. درسته؟
داداش جان مراقب باش سریالی نشی.
اگه سریالی نشی، دفعه بعد به راحتی تا 20 یا 30 روز پاکی رو میری جلو.
این سری هم تلاشت عالی بود.
آرمین کاش میتونستم بگم... ولی نمیتونم توصیفش کنم...
نمیدونم این چیه که انقدر من رو سمتش میکشونه...
خلأ عاطفی؟ اعتیاد؟ اینکه یک نیازه و باید بهش پاسخ داده بشه؟ ایده ای ندارم. یادش بخیر قدیم. کاش میتونستم مثل قدیم دقیق ریشه یابی کنم...
متاسفانه سریالی شدم و امروز هم یک شکست دیگه داشتم
محدودیت های گوشی رو برگردوندم و فکر میکنم کاملا کافی باشه. تو مدتی که کانون نبودم تونستم با استفاده ازش چند ماهی از محتوای بد بد دور بمونم...
خودم حس میکنم بیشتر اعتیاده و یک ترکیبی از فقدان عاطفه. رو راست باشم؛ دومی رو واقعا نمیشه کاریش کرد توی شرایط فعلی... اصلا دوست ندارم حتی یک ذره هم بهش فکر کنم چون جز بد کردن حالم هیچی به همراه نداره.
باید براش مسکن پیدا کنم. نزدیک 10 روز پیش با یک روانشناس صحبت کردم و توصیه کرد این مسکن رو ورزش قرار بدم... اگر ورزش کافی نبود دوباره مصرف دارو رو از سر بگیرم...
تو این چند روزی که ورزش رو از سر گرفتم زیاد تفاوتی ایجاد نشده. طبیعی هم هست. مسکن های طبیعی یک شبه عمل نمیکنن... باید توی مصرف اونها ثابت قدم بود...
ولی آیا تو دراز مدت تفاوتی ایجاد میکنه؟ باید دید... و تلاش کرد و تلاش کرد و طلاش کرد...
نقل قول: سلام
خوبی؟سرگرمی خالی کافی نیست.
سرگرمی باید همراه باشه با هوشیاری,بصیرت و عبرت.
در عین این که نفرت از گناه رو تو دلت پرورش دادی.خودت رو سرگرم کنی.
این دفعه روی این تمرکز کن.اینجاد نفرت از گناه.فیلم.هر چی....
سلام پشتکار جان
درسته... باید گناه رو آتیش کرد... یک آدم عاقل هیچوقت خودش رو آتیش نمیزنه...
ممنونم
آبی / 17 آبان / 12 ساعت پاک
امروز از اون روز هایی هست که اگه پاک بمونم تا همون تعداد روز هایی که قرار شد ۱۰ روزش کنم پاک میمونم و به ۲۰ روز میرسم از طرفی ۳ روز پاکی هم قبلا نذر کرده بودم برای شکر گذاری از خدا بابت این چند روز که حسابی بارون اومد اینجا پس باید حتما پاک بمونم الان هم باید بلند بشم برم دنبال زندگیم و سخت خودمو درگیر یادگیری مهارت تازه ای بکنم تا امروز هم تموم بشه
newfighter 8aban 3roz khob
هدف بعدی ۳ روز شکر گذاری
هدف بعدی هم ۲۰ روز پاکی و رسوندن تعداد روز های ثابت پاکی به ۲۰
(1400 آبان 18، 7:10)New fighter نوشته است: [ -> ]امروز از اون روز هایی هست که اگه پاک بمونم تا همون تعداد روز هایی که قرار شد ۱۰ روزش کنم پاک میمونم و به ۲۰ روز میرسم از طرفی ۳ روز پاکی هم قبلا نذر کرده بودم برای شکر گذاری از خدا بابت این چند روز که حسابی بارون اومد اینجا پس باید حتما پاک بمونم الان هم باید بلند بشم برم دنبال زندگیم و سخت خودمو درگیر یادگیری مهارت تازه ای بکنم تا امروز هم تموم بشه
newfighter 8aban 3roz khob
هدف بعدی ۳ روز شکر گذاری
هدف بعدی هم ۲۰ روز پاکی و رسوندن تعداد روز های ثابت پاکی به ۲۰
صبح به خیر داداش
بهترین کارو میکنی
خیلی باعث خوشحالیه
از بس حرفات خوب بود رنگ آمیزیشون کردم
موفق باشی.
یه روز فوق العاده آغاز شده و سفیر آمادست به جنگ با سختیا بره
داداش بازم ازت میخوام که صحبتاتو توی یه پست بنویسی.
من با گوشی که میام داغون میشم بین این صفحات برم عقب جلو 90 درصدش امضا و اسپمای شماست....
وقتی هم که دوستانه ازت خواهش میکنم این شکلی جواب میدی :
نقل قول: من اینجوری دوست دارم و مشکلی هم توش نمیبینم.
اگه اینطوری باشه هرکدوممون ساز خودمونو بزنیم خراب کنیم بره دیگه...
الان لپ تاپ به این بزرگی رو برداشتم اوردم به خاطر جواب دادن که ببینم دارم چکار میکنم!
بزرگای کانون به خاطر تعداد پستاشون که مدیر نشدن که....
--------------
اعصابم بهم ریخت سر صب یادم رفت چی میخواستم بگم...
نقل قول: آرمین کاش میتونستم بگم... ولی نمیتونم توصیفش کنم...
نمیدونم این چیه که انقدر من رو سمتش میکشونه...
خلأ عاطفی؟ اعتیاد؟ اینکه یک نیازه و باید بهش پاسخ داده بشه؟ ایده ای ندارم. یادش بخیر قدیم. کاش میتونستم مثل قدیم دقیق ریشه یابی کنم...
متاسفانه سریالی شدم و امروز هم یک شکست دیگه داشتم
محدودیت های گوشی رو برگردوندم و فکر میکنم کاملا کافی باشه. تو مدتی که کانون نبودم تونستم با استفاده ازش چند ماهی از محتوای بد بد دور بمونم...
خودم حس میکنم بیشتر اعتیاده و یک ترکیبی از فقدان عاطفه. رو راست باشم؛ دومی رو واقعا نمیشه کاریش کرد توی شرایط فعلی... اصلا دوست ندارم حتی یک ذره هم بهش فکر کنم چون جز بد کردن حالم هیچی به همراه نداره.
باید براش مسکن پیدا کنم. نزدیک 10 روز پیش با یک روانشناس صحبت کردم و توصیه کرد این مسکن رو ورزش قرار بدم... اگر ورزش کافی نبود دوباره مصرف دارو رو از سر بگیرم...
تو این چند روزی که ورزش رو از سر گرفتم زیاد تفاوتی ایجاد نشده. طبیعی هم هست. مسکن های طبیعی یک شبه عمل نمیکنن... باید توی مصرف اونها ثابت قدم بود...
ولی آیا تو دراز مدت تفاوتی ایجاد میکنه؟ باید دید... و تلاش کرد و تلاش کرد و طلاش کرد...
آبی جان (متوجه هستم این در جواب آرمینه ولی منم در موردش بنویسم)
ورزشی که روانشناس گفته بهت گفت چند دیقه باشه؟
چون برای خودم مهمه که بالای یک ساعت باشه و همراه با
حس رضایت...
بعضی وقتا که میریم ورزش خودم حالتی برام پیش میاد که طرز فکرم اینطوریه :
ای بابا حالا کی میاد ورزش کنه؟! حال داریا!
بعضی وقتا هم از همون ابتدا مشخص میکنم که اینکار خیلی خوبه هم ظاهر رو خوشگل میکنه هم روحیه رو خیلی شادتر میکنه پس یک ساعت
یا بیشتر هوازی کار میکنیم....
امروز رو عالی باشی انشالاه....
-----------------
تایم رست هم تموم شد بریم تا شب ببینیم چی میشه...
درس خوندنم که هفته ی قبل تقریبا صفر شده بود این روزا به روزی 2-3 ساعت رسیده...
سعی کردم توی بقیه ی موارد هم (مثل اونی که برای آبی نوشتم) اون نگرش مثبت به کارم رو داشته باشم...
درس خوندنه 8 ساعت در روز خب مشخصه که اول روز از صفر شروع میشه.
بداخلاق شدم باز میدونم
افرا/16 شهریور 99 / 429 روز