کانون

نیما جان
خواستم توی یه پست جداگانه برات بنویسم چون مواردی که ذکر کردی اهمیت زیادی دارن؛ اما اینو بگم که خوشحالم که دغدغه هات رو با ما در میون گذاشتی  

نقل قول: 1) باورهام نسبت به این کار که سینوسی بالا پایین میشن!...

2) کمال گرا هستم و صفر و یکی نگاه میکنم به قضیه.

3) مشکل خواب! به سختی خوابم می بره و اکثر اوقات کسر خواب دارم.

خلاصه وار نقل قول کردم فقط برای مشخص بودن پاسخ ها  

داداش عزیز ما ممکنه توی این راه مشکلات زیادی رو تجربه کنیم اما برای استارت کار باید این مشکلات رو شناخت و دید که از کدوم جهت داریم ضربه میخوریم  
خدا رو شکر که تحلیل کردی و به این نتیجه رسیدی که مشکلات رو تشخیص بدی. اما بهتره به تفصیل هر کدوم رو بررسی کنیم و علل و راهکارها رو با هم به اشتراک بذاریم  

تقویت باور: همه ما برای انجام هر کاری باید دلیل و برهان قوی داشته باشیم. در واقع ما تا چرایی قوی نداشته باشیم نمیتونیم اون کار رو با موفقیت به شکل کامل انجام بدیم. پاکی هم از این قاعده مستثنی نیست. ما تا وقتی که خواسته مون برای ترک اونقدر قوی نباشه که باعث بشه از لذت های خ.ا بگذریم؛ نمیشه کامل ترک کرد و همین میشه که مدام مردد میمونیم. طبعاً توی مسیر ترک سختی هایی هست، حالا فکر کن این سختی ها با تردیدت ترکیب بشن  

توی اینجور مواقع باید نشست و فکر کرد. به اینکه خ.ا چرا بده؟ خ.ا چه فوایدی برای من داشت؟ چه آسیب هایی به من زد؟ چیا رو بهم داد؟ چیا رو ازم سلب کرد؟ شروعش از کجا بود؟ پایانش به کجا ختم میشه؟ و...
همه این سؤالات رو باید از خودت بپرسی و جواب دقیقی بهشون بدی. هیچی رو هم از قلم ننداز؛ از جنبه روانی گرفته تا جسمی و شخصیتی و مذهبی و علمی و همه جوانب. همه رو بررسی کن و اول ببین جداً میخوایی ترک کنی؟!!!
اگه جوابت مثبت بود بدون که همه تردید ها باطله و باید تیشه بگیری و دونه دونه ریشه کن کنی.
کما اینکه از این نکته غافل نشو که ما اینجا از روش جایگزینی استفاده میکنیم 
یعنی اون لذتی که از خ.ا میگرفتیم رو تقسیم میکنیم بین کارای مفید دیگه مثل ورزش، مطالعه درسی و متفرقه، معنویات، هنر و...
فکرشو بکن اگه هفته ای 7 ساعت درگیر خ.ا بودی، الآن بخوایی این زمان رو برای کارای مفید صرف کنی؛ چندتا کار رو میشه انجام داد؟
بماند که فکرت آزاده و خودت کنترلش میکنی 
وقتی که فکراتو کردی و به نتیجه ای رسیدی که باید ترک کرد؛ ازت میخوام که به تاپیک هدف های من از ترک خودارضایی مراجعه کنی و همه اهدافت رو بنویسی 
میتونی اهداف اعضا رو بخونی و ازشون ایده هم بگیری 


مشکل کمالگرایی: نیما جان خودتو وسط یه جاده فرض کن.
این جاده از یک سمت به سوی خدا میره! و از سمت دیگه از خدا دور میشه.
با خ.ا تو در جهت مخالف حرکت میکنی و از خدا دور میشی. حالا یه لحظه ایست کردی. توقف کردی و تصمیم گرفتی ترک کنی. اینجاست که دیگه جهتت تغییر کرد! تو در جهتی که به سمت خدا میره قرار گرفتی. آیا این کافیه؟ نه!
باید حرکت کنی. وقتی ترک میکنی به حرکت در میایی. حالا اگه لغزش کردی چی میشه؟ آیا برمیگردی به نقطه صفر؟! بازم نه!
تو توی مسیر درست قرار گرفتی. مسافتی رو طی کردی و الآن فقط پات کمی لغزید. اما سریع میتونی به مسیرت برگردی و این راه رو طی کنی 
برای همینه که نمیگیم شکست بلکه میگیم لغزش.
شاهد امر اینه که اگه خدایی نکرده لغزش کردی، فقط همون لغزش محسوب میشه و پاداش روزای پاکی که گذروندی همچنان باقیه برات 
پس یادت باشه که ممکنه بارها زمین بخوریم و حتی خسته بشیم؛ اما مهم اینه که در جهت درست هستیم. فقط کافیه تلاش کنیم تا نزدیک و نزدیک تر بشیم 


مشکل خواب: نیما جان برای شروع کنترل زمان خواب، باید زمان بیداری رو کنترل کرد. البته این گام اوله تا در طول روز خسته بشی و شب راحت تر و سریع تر بخوابی. مرحله دوم اینه که شرایط خوابت رو بهتر کنی. من از جزئیات شرایطت خبر ندارم، اما اگه میخوایی روتین بسازی؛ میتونی به تاپیک روتین چیست مراجعه کنی و اونجا مراحل ساخت روتین روزانه رو ببینی. مطمئنم چیزایی بیشتر از روتین خواب میتونی ببینی [url=https://www.ktark.com/Thread-%D8%B1%D9%88%D8%AA%DB%8C%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F][/url]

نقل قول: از خرده عادت ها استفاده کردم که به مرور (شاید در عرض 2 سال) برسه به ورزش سنگین و حرفه ای تر.
فعلا در حد گرم کردن کامل بدن + 200 تا طناب

داداش 200 تا طناب، ورزش سنگین نیست؟ 

خب نیما جان این مواردی که ذکر کردی نشون دهنده مسائل ریشه ای هست که باید ریشه ای حالشون کرد 
خیلیا میگن اثر خ.ا هست. بعضاً هم میگن این حال بد حاصل خ.ا هست. هر دو نظر درست هستن. در واقع حال و خوب و ترک لازم و ملزوم هم هستن. وقتی حالت خوبه احتمال بد بودن حالت کمتر میشه چون نباید از حس رضایت درونی غافل شد. وقتی هم حالت خوبه احتمال پاک بودن بالاتره 
پس سعی کن همزمان با ترک، روابطت رو تقویت کنی با اطرافیان خصوصاً خانواده. این مسئله کمک بزرگی بهت میکنه تا هم حس خیلی خوبی داشته باشی هم آرامش بیشتر. همچنین وضعیت دوستاتو آنالیز کن. برخی دوستان ممکنه ارتباط باهاشون برای پاکی مناسب نباشه 
راجع به داشتن همراه‌. اول باید این فکر که نمیشه ازدواج کرد رو کلاً بیخیال بشی. اول و آخرش ازدواج میکنی دیگه 
روابط خارج از چارچوب خانواده رو هیچ جوره سمتشون نرو.
ازدواج موقت هم احتمالاً چاره این مشکلت نیست!
از اسمش معلومه که موقته و قرار نیست سال ها با کسی زندگی کنی.
قطعاً این خلأ حس میشه. به هر حال ما انسانیم و نیاز به همسر داریم. اما میشه با تقویت روابط با خانواده و دوستان به شکل تقریبی این حس تنهایی رو جبرانش کرد.
میمونه اون حرفشون که میگفتن خ.ا نیاز هست بدون که سخن رایگان میگن!
اساساً خ.ا نیاز نیست.
ما نیاز جنسی داریم نه نیاز خ.ا. راهش اینه که ازدواج کنیم. حالا راه هایی که به نوعی انحراف محسوب میشن رو بخوان عادی سازی کنن که ما مکلف به قبولشون نیستیم 

نکته جالبی رو گفتی. من اینو قبلاً گفتم که ما ممکنه 10 درصد به خاطر نیاز جنسی خ.ا کنیم اما 90 درصد به خاطر بحث روانی مسئله ست 
اما برای همون 10 درصد هم تلاش کنیم. باید شرایط ازدواج رو مهیا کرد. حالا چه در بعد مالی، شخصیتی، فکری و ابعاد دیگه باید آماده بشیم. معمولاً مشکل اقتصادی هست اما باید نشست و تشریح کرد که آیا واقعاً هیچ جوره نمیشه ازدواج کرد؟ حتی با امکانات ساده و اولیه؟ با احتساب وام ازدواج و کمک خانواده و... 

در ضمن داداش این عبارت که گفتی خ.ا با جسم دیگری معنی نداره!
اگه از راه خلاف شرعه که حرامه و قولی در این باره نیست. اما اگه شرعی باشه مفهومی نداره. پس ازدواج هم همونه 
این در حالیه که تعریف خ.ا کلاً یه چیز دیگه ست. اما حواست باشه خیلی به حرف و حدیث بقیه توجه نکنی. راه خودتو برو چون درسته 

به توصیه های محب صادق هم گوش بده راهکارهایی که گفت خیلی عالین 

سلام عرض ادب خدمت رفقای گرامی
رعد و برق /20 ابان/5 روز پاک

کارما / 9 روز خوب 


من پیام ها رو نخوندم اگه کسی منو مخاطب قرار داده بود شرمنده فردا میام پیام ها رو میخونم و جواب میدم 

(1400 آبان 25، 21:24)عطر رهایی نوشته است: [ -> ]

سلام،
آقای Shayan 2000 ، عضو جدید گروه هستند.

با آرزوی موفقیت
مدیریت گروه های ترک

(1400 آبان 25، 21:39)عطر رهایی نوشته است: [ -> ]

سلام،

آقای ویران ، عضو فعال شده گروه هستند.

با آرزوی موفقیت
مدیریت گروه های ترک

سلااااااااااااااااااااام به برادران عزیز آقا شایان و آقای ویران(بیکران)

خیلی خیلی خوش اومدید


داداش ویران عزیز به گروه خوش برگشتی
داداش شایان گل به گروه سرو خیلی خوش اومدی


آقا میدونم خسته راهید و هوا یه کم سرد شده، بفرمایید گلوتونو تازه کنید با دمنوش زنجبیل و لیمو

(1400 آبان 25، 22:56)thunder نوشته است: [ -> ]سلام عرض ادب خدمت رفقای گرامی
رعد و برق /20 ابان/5 روز پاک

(1400 آبان 25، 23:17)karma نوشته است: [ -> ]کارما / 9 روز خوب 


من پیام ها رو نخوندم اگه کسی منو مخاطب قرار داده بود شرمنده فردا میام پیام ها رو میخونم و جواب میدم 

ماشاالله به بچه‌های قهرمان سرووووووو

پاکی رفقا چه حس خوبی داره

کارما بیا برامون از حالت بنویس؛ شنیدم دانشکده هوش از سرت پرونده بس که معماری زیبایی داره

سامان جان ای ول بهت، این پاکی کلی حس خوب داره، پس رهاش نکن

صد در صد واقعا حس خوبی داره وقتی که به خودت اعتماد داری و احساس خوبی به خودت داری
همچنین در کنار رفقا انجمن بودن هم حس عالی ای داره 
انشالله داداش تمام تلاشمون رو میزاریم 

نقل قول: و چه میکنه آبییییی؟  
8 روز پاک مبارککککککککک  
آبی بیا برامون از خودت بنویس؛ منتها شرط داره!
باید توی دوتا دسته از بدی های این روزها بنویسی و در دسته دوم خوبیای این روزا رو  
حتماً یادت باشه که اول بدها و بعد خوب ها رو بنویسی  
منتظر خوندن شرح حالتم 

  ممنونم مهدوی جان؛


خوبی های این روزها... خب...

از صمیم دل خداروشکر میکنم که سالم هستم...

حس میکنم بیشتر از قبل به خودم نزدیک شدم... این 9 ماه همه‌ش کار کار کار... اصلا نفهمیدم چجوری گذشت...
خودم رو بابتش سرزنش میکنم. اما مهم نیست... برام یک درس شد...
چه چیزی بهتر از این که آدم خودش رو داشته باشه؟
با خودش دوست باشه؟ امیدوارم این حس پایدار بمونه و از بین نره...

بعضی روزها مثل امروز هستن که دوست دارم بدونم آخرش چی میشه...
چی در انتظارمه... میتونم از پسشون بر بیام؟ و این خودش ناامیدی نسبت به آینده رو کاهش میده...
البته. اگه همیشه پایدار بمونه و محدود به روزهای خاص نباشه

  شرح حال کوتاه آبی...

---

نقل قول: چند وقت پیش یه سخنرانی از دکتر هلاکویی گوش دادم که میگفت: «دنیا، تار و پودش رنج هست.»

خوش به حال اونا که اینو درک کردن و پذیرفتن.

چقدر زیبا گفتن دیوار جان...
واقعا خوشا به احوالشان... کاش من هم روزی به این نقطه برسم که توانایی پذیرفتن کاملش رو داشته باشم...

مهدوی، میای رنگ و بوی کانون عوض میشه. مرسی.

پیشنهادت برای زمان اورژانسی عالی بود. باید روش کار کنم. ولی بدیش اینه که اون موقع کنترلم رو خودم خیلی کمه. اجرا کردن برنامه تو اون وضع اصلا راحت نیست.
به خودم میگم ایشالا هیچ وقت پیش نیاد ولی آماده نشدن برای اون شرایط عین ساده لوحیه.

تو صحبتات درباره خواب و بیداری هم صحبت کرده بودی. این خیلی مهمه. من از وقتی یکم نظم دادم به خواب و بیداریم، کلا همه زندگیم یه نظمی پیدا کرده. پارسال به من میگفتن یه روزی میاد که تو هر روز ورزش می‌کنی و کتاب می‌خونی و مدیتیشن می‌کنی و دیگه نمازات قضا نمیشن، عمرا باور نمی‌کردم. این تنظیم خواب با این که شروعش سخته، ولی غیر ممکن‌ها رو ممکن کرده.

من می‌گم از همین امروز با ۳۰ ثانیه ورزش گردن شروع کن. یکم تکونش بده و بیا اعلام وضعیت کن. همونم قبوله. ارزون میدم مشتری شی.

---

خوش‌آمد میگم به دوستان جدید، آقا شایان و آقا ویران.
امیدوارم کنار هم بتونیم موفق بشیم و آباد! 

---

در آخر این که تا این جا هفته‌ی خوبی بوده. ایشالا پایدار باشه این حال خوب.
عرفان/۲۱آبان/۴روز

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه.
تلاش همیشه با دشواری همراهه
و الا تلاش معنایی نداشت.
خ.ا باعث میشه ما در مواقعی که باید سختی هارو به جون بخریم 
راحت طلب و لذت طلب بشیم.
و به جایی میرسه که مارو به سمت و سوهای بدتری میکشونه.
به برادران نوجوان خودم توصیه میکنم هرجور شده گردن این گناه رو بزنید.
چه بسا زندگی های فوق العاده ای که به خاطر یک نافرمانی از خدا از هم پاشیده میشه.
و آب ریخته شده رو نمیشه به حالت اول برگردوند.
قبل اینکه زندگیت افتضاح بشه و از هر سمت به سرت بلا بباره تغییر کن.
من خودم اینجوری تغییر نکردم اما اصلا دلم نمیخواد سختی های منو تو تجربه کنی
الان همه سختیارو به جون بخری و سمت گناه نری و خ.ا نکنی
یه دنیا بهتر از موقعی هست که به بن بست برسی و بعد بخوای تغییر کنی

تازه فیلت یاد هندستون میوفته...
نزار به اونجا برسه
من گوش نکردم ولی تو گوش کن
تو اجازه نده
ان شاءالله لطف و بخشش خدا شامل حال ما هم بشه و از این شرایط دشوار که مثل میدان سراسر مین هست نجات پیدا کنیم.
سفیر بهشت در تلاطم موج های زندگی
و کفی بالله حلیما.

سلام به همه رفیقا، 
حالتون خوبه؟

(1400 آبان 25، 21:05)محب صادق نوشته است: [ -> ]نیمرا جوون
حرفهات درسته. من هیچکدوم رو رد نمیکنم. اما خیلی بوی ناامیدی میده. خیلی نیمه خالی لیوان رو دیدن، میشه ازش حس کرد.

باید یواش یواش خودت رو از این حالت خارج کنی. یه ریز اقدام‌هایی تو این مسیر انجام بده. ورزش خیلی خوبه که شروع کردی، اما حتما سعی کن ورزش بیرون خونه باشه و مثلا بری پارک. یه مقدار از اون 4 متری خارج بشی و بادی بهت بخوره حالت جا بیاد.

سلام، بله حق با شماست، یه ذره نا امید شدم، 
توصیه هاتون قشنگ بود، سعی میکنم اجرا کنم. 
مرسی که وقت گذاشتی و برام نوشتی ..

(1400 آبان 26، 8:34)earfun نوشته است: [ -> ]من از وقتی یکم نظم دادم به خواب و بیداریم، کلا همه زندگیم یه نظمی پیدا کرده. پارسال به من میگفتن یه روزی میاد که تو هر روز ورزش می‌کنی و کتاب می‌خونی و مدیتیشن می‌کنی و دیگه نمازات قضا نمیشن، عمرا باور نمی‌کردم. این تنظیم خواب با این که شروعش سخته، ولی غیر ممکن‌ها رو ممکن کرده.

واقعا در این حد تاثیر داره؟  
بعد کار خاصی کردید برای خواب؟ مثلا وعده غذایی رو تنظیم کردید، ورزش و ... 
یا نه ، هر روز صبح به هر زوری بود ساعپت 7 پاشدید و بقیه با خواب تنظیم شدن؟

آقای مهدوی، 
خیلی محبت کردید ، دست شما درد نکنه .. 

نقل قول: تقویت باور: همه ما برای انجام هر کاری باید دلیل و برهان قوی داشته باشیم. در واقع ما تا چرایی قوی نداشته باشیم نمیتونیم اون کار رو با موفقیت به شکل کامل انجام بدیم. 

دقیقا همین موضوع توی کتاب "عادت های اتمی" اومده، 
که عاپدت ها 3 لایه دارن: هسته ی باورها ، فرآیند انجام عادت ، نتیجه و ظاهر ماجرا
و بیشتر مردم سعی می کنن با کنترل کردن ظاهر و نتیجه (مثلا سیگار نکشیدن) اون عادت رو ترک کنن و به همین خاطر هم اکثرا شکست میخورن. 
مسیر تغییر یه عادت باید از درون به بیرون باشه نه برعکس

نقل قول: وی اینجور مواقع باید نشست و فکر کرد. به اینکه خ.ا چرا بده؟ خ.ا چه فوایدی برای من داشت؟ چه آسیب هایی به من زد؟ چیا رو بهم داد؟ چیا رو ازم سلب کرد؟ شروعش از کجا بود؟ پایانش به کجا ختم میشه؟ و...

همه این سؤالات رو باید از خودت بپرسی و جواب دقیقی بهشون بدی. هیچی رو هم از قلم ننداز؛ از جنبه روانی گرفته تا جسمی و شخصیتی و مذهبی و علمی و همه جوانب. همه رو بررسی کن و اول ببین جداً میخوایی ترک کنی؟!!!

دقیقا باید بنویسم همه ی این ها رو، 
و با صداقت شدید هم بنویسم و نشون شما بدم، که باهم چکش کاری اش کنیم.

نقل قول: پس یادت باشه که ممکنه بارها زمین بخوریم و حتی خسته بشیم؛ اما مهم اینه که در جهت درست هستیم. فقط کافیه تلاش کنیم تا نزدیک و نزدیک تر بشیم 

دقیقا 

نقل قول: داداش 200 تا طناب، ورزش سنگین نیست؟ 

پشت سر هم که نمیزنم 
100 تا میزنم، یه چند دقیقه استراحت، بعد 100 تا دیگه

نقل قول: پس سعی کن همزمان با ترک، روابطت رو تقویت کنی با اطرافیان خصوصاً خانواده. این مسئله کمک بزرگی بهت میکنه تا هم حس خیلی خوبی داشته باشی هم آرامش بیشتر. همچنین وضعیت دوستاتو آنالیز کن. برخی دوستان ممکنه ارتباط باهاشون برای پاکی مناسب نباشه 

عالی بود، 
نه دوستای خوبی ندارم در این زمینه، و نمیدونم چیکار میتونم بکنم. 
الان و توی این سن ، یه ذره دوست جدید پیدا کردن سخت میشه، دوستای الانم بیشتر مال زمان دانشگاه و مدرسه و ... هستن.  حالا یه کاریش میکنم.

(1400 آبان 24، 14:15)عاشق زندگی نوشته است: [ -> ]اگه هدف بزرگ نداشته باشید تمام تلاش‌ها منجر به شکست میشه

یک جمله‌ای هست عمیقا بهش باور دارم:
When a man lacks of purpose, he distract himself with pleasures
به زبان عامیانه وقتی یک مرد هدف نداشته باشه،خودش رو با لذت‌ها مشغول میکنه


ارادتمند  

سلام ببخشید که دیر جواب دادم، 
پستتون رو خوندم و بهش فکر کردم این دو روزه، 
خییلی کمک کرد
ممنون از شما 

(1400 آبان 25، 21:24)مهدوی نوشته است: [ -> ]یا ماه بنی هاشم جان
سلااااااااااااااااااااام به داداش عزیز خودمون  
دلمون برات تنگ شده بود، چقدر خوشحالیم از اومدنت داداش گل 
به به، هدیه رو ببین؛ پاکی 11 روزه  
مبارکه مبارکه  
داداش بیا برامون تعریف کن، برامون بنویس؛ حالت چطوره؟ اوضاع ردیفه؟ چه حس و حالی داری؟  
کلی مشتاقیم تا خبراتو بشنویم 

سلام مهدوی جان 
منم دلم تنگ شده بود 
مرسی 
منم تبریک میگم 6 ماهه شدنتون رو  
اوضاع هم خوبه خدارو شکر   
---------------

یا ماه بنی هاشم/13 آبان/13 روز خوب

سلام عرض ادب 
رعد و برق / 20 ابان / 6 روز پاک
روزی که وقته جنگ با وسوسه ها بود سپری شد 

امروز متوجه یه مکانیسم در مورد خ.ا توی بدن خودم شدم و وقتی فهمیدم در عین اینکه خیلی جالب بود برام باعث شد بیشتر خودم را درک بکنم که چرا موقع وسوسه اینطوری میشم 
طبق متن کتاب پیوند دوباره با جوهره وجود خویشتن  بیشتر از 80 درصد از مردم دنیا قادر به درک احساساتشون نیستن  و این کتاب به این باوره که اگه انسان ها احساساتشون را به درستی درک کنن و درست باهاش مواجه بشن نسبت به مشکلاتشون بینش درستی پیدا میکنن و دست کم میتونن خودشون را بهتر درک کنن و حتی میتونن با این روش درمان هم بشن من وقتی وسوسه میشم کف پاهام به شدت یخ میزنه و حالت خواب رفتگی پیدا میکنه  و واقعا اذیت میشم در موردش با یک دکتر هم مشورت کردم گفتن کمبود ویتامین هست و ویتامین گروه ب و زینک و فولیک گفتن مصرف کنم ولی خوب بر اثر تجربه متوجه شدم  که مواقع وسوسه این حالت برام رخ میده 
حالا بیایم از دید روانشناسی به این موضوع نگاه کنیم 
طبق گفته این کتابی که معرفی کردم خدمتتون مکانیسمی توی بدن ما وجود داره که احساسات ما را قبل از اینکه  درک  بشن میدزده بهش میگن مکانیسم اضطراب ناهشیار 
ناهشیار به این دلیل گفته میشه کخ قبل از اینکه احساسات درک بشن در عرض 12میلی ثانیه تبدیل به اضطراب میشن بر خلاف تصور اغلب ما هاکه احساس میکنیم اضطراب حالتی هست که  بدنمون بلرزه و دست و پامون را گم بکنیم اضطراب به معنی این هست که  دهن ناهشیار ما احساسات مارا پنهان میکنه جوری که ما نسبت به خیلی از احساستمون شاید بی اطلاع باشیم قسمتی به نام ایگو  در ذهن ما که عوامل ناخوشایند را بد توصیف میکنه به دنبال راه حلی میگرده تا این اضطراب یا همون عامل ناخوشایند را حذف کنه که ابزار مورد استفاده اون میشه مکانیسم های دفاعی مثل انکار کردن ،جسمانی کردن و........جالبه که این مکانیسم ها طوری کاربرده میشن که ما اصلا به این مکانیسم ها اگاهی هم نداریم و بدن خودش تشخیص میده چه موقع چه مکانیسمی استفاده کنه و همین عدم بینش صحیح باعث بروز مشکلات عدیده در زندگی بسیاری از ما ها میشه به طوری که بسیاری از بیماری ها مثل قند،فشار خون و..........درواقع حاصل همین مکانیسم هست 
و اما در مورد من  اینطوری بود میل جنسی وقتی بالا میره باعث میشه احساساتی به وجود بیاد این احساسات توسط مکانیسم اضطراب ناهشیار دزدیده میشن تبدیل اضطراب میشن و بعد از اون مکانیسم دفاعی جسمانی کردن اضطراب را به شکل جسمانی کردن نشون میده این چرخه چرخه بسیار سریع و مداومی هست و من تا حالا راه حلی براش پیدا نکردم ولی احساس  میکنم باید راه حلی وجود داشته باشه نسبت به این موضوع پیگیرش هستم
خداراشکر امروز هم پاک بودم