نقل قول: 1- چگونه خودمو دوست داشته باشم و حس ارزشمندی کنم و عزت نفس داشته باشم؟
2-وقتی حس کمبود اعتماد به نفس اومد سراغم چکار کنم که خود ارضایی نکنم؟
در مورد حس ارزشمندی به نظر من باید کاری انجام بدیم که همراستا باشه 1- با هدف اصلی ما در زندگی 2- هدف ابدی انسان
هر کاری که منطبق بر اینا باشه به ما حس ارزشمندی میده اگر نباشه فقط مسکن هست
وقتی حس کمبود اعتماد به نفس سراغمون اومد باید بریم روی بحث انگیزشی مثل کتاب انگیزشی ، سخنرانی انگیزشی و ...
در هر شرایطی اینو بدونید که خ ا هیچ دردی رو از شما درمان نمیکنه بلکه فقط شما رو متوقف میکنه و اجازه حرکت نمیده
سلام
داداش زندگی آزاد
خودارضایی و شهوترانی باعث این میشه خیلی حس بد به خودمون داشته باشیم.
به نظرت اولین قدم در کشف ارزشمندی چیه؟
سلام همساده جان
اولین قدم در هر مسئله ای در پلتفورم این دنیایی اینه که انسان خودشو بشناسه یعنی بدونه مسیرش چی هست قبلا کجا بوده ؟ الان در چه جایگاهی هست ؟ بعدا به کجا خواهد رفت ؟
اگر اینا رو متوجه بشیم میتونیم بهترین مسیر رو در جهت رشد و تعالی در هر موضوعی رو کسب کنیم که میشه همون هدفمون
وقتی هدف مشخص شد مثل یه نقاشی میمونیم که شمای کلی نقاشی رو به دست آورده و یه کلیتی رو داره
حالا کارش اینه که بیاد به کارش شاخ و برگ بده و در آخر رنگش کنه
انسان هم همینه اگر هدف داشته باشه میدونه باید چی کار کنه و چطور به هدف برسه
یه استادی داشتم میگفت هدف اصلی انسان روی کره زمین اینه که
شبیه خدا بشه
یعنی بتونه صفات خدایی رو داشته باشه
بقیه اهداف مثل زندگی خوب، همسر خوب، فرزند خوب، کار خوب و غیره میشه زیر اهداف ما
کار اصلی ما اینه عادت های بد ترک عادت های خوب کسب تلاش برای شبیه شدن به صفات خدایی
چقدر قشنگ گفتی
ولی خب یه جاهایی آدم اینقدر خراب میکنه و گند میزنه که خجالت میکشه بگه میخام خدایی بشم
سلام رهگذر جان خوش اومدی
سوالی که از زندگی آزاد پرسیدم از شما هم دارم توبه که هی میشکنی و باز پشیمون ولی یه هفته نشده باز خودارضایی کنه طرف
فایده ش چی؟
رهگذر جان سلام خیلی خوش اومدی و با حرفات کاملا موافقم اولویت اول پاک شدن هست و بعد موضوعات دیگر زندگی
همساده جان اون موقع که کار خراب میکنی و فکر میکنیم که خجالت میکشیم اینو باید بدونیم که اگر فرصت کردیم یک بار دیگه وضو بگیریم و نماز بخونیم یعنی خدا هنوز از ما ناامید نشده و به اصلاح ما امیدواره وگرنه فرصت بهمون نمیداد.
(1399 آذر 14، 20:58)زندگی آزاد نوشته است: [ -> ]رهگذر جان سلام خیلی خوش اومدی و با حرفات کاملا موافقم اولویت اول پاک شدن هست و بعد موضوعات دیگر زندگی
همساده جان اون موقع که کار خراب میکنی و فکر میکنیم که خجالت میکشیم اینو باید بدونیم که اگر فرصت کردیم یک بار دیگه وضو بگیریم و نماز بخونیم یعنی خدا هنوز از ما ناامید نشده و به اصلاح ما امیدواره وگرنه فرصت بهمون نمیداد.
موافقم
دقیقا خیلی مواقع ما از خودمون ناامید میشیم میچسبونیمش به خدا
ما هممون از شر این مساله راحت میشیم مطمئنم
رهگذر و زندگی آزاد عزیر ممنونم از حضورتون
ممنونم از اینکه تجربیاتشون رو به ما گفتید.
دقیقا باهات موافقم رهگذر جان
حرفهای داداشای مثه تو آرامش بخشه همیشه برام
پایان گردهمایی امشب
خدایا همه ما رو پاک کن و پاک نگهدار
همساده جان خیلی ممنون بابت میزبانی گردهمایی این هفته
انشالله خدا خیرت بده
سلام
مثل این که دیر رسیدم
اشکال نداره
و اما بعد
چرا کانون این روزا اینقد خلوت شده؟
اتفاقی افتاده؟فصل امتحاناته؟
و اما بعد
دیگه چه خبر؟
چیزی هم به ذهنمون نمیرسه راجبش حرف بزنیم.
کسی نظری نداره راجب یه چیزی صحبت کنیم؟
پشتکار/۱۱ آذر/۴ روز خوب
(1399 آذر 13، 18:24)زندگی آزاد نوشته است: [ -> ] (1399 آذر 13، 1:57)هومان نوشته است: [ -> ]هومان/۷ اذر/۵ روز پاک
ماشالله هومان جان
5 روز توپ رو داری
(1399 آذر 13، 16:21)Mr Degaresh نوشته است: [ -> ]سلام به همگی
Mr Degaresh ا/ 29 آبان 99 /14 روز خوب
بچه ها سلام
این هفته چند روز اولش خیلی خوب بود...ولی الان دو روزه غرق افکار منفی ام. کارم جوریه که با شرایط قرنطینه کلا دورکارم و تایم ازادم هم بیشتر شده و این خودش مشکل زاست. یه دوست دارم که همش بهم میگه برای ازدواج اقدام کن و دیر شده و.....با خنده شوخی رد میکنم و تو ضمیر ناخوداگاهم پتکی شروع میکنه به فعالیت....اولش اینجوری که تو شایسته یه زندگی خوب هستی و اقدام کن و دیر میشه...بعد سنت داره میره بالا و ازدواج سخت تر میشه و فاصله سنی با بچه ات زیاد میشه و تهش اینکه تو آدم مریضی هستی که برای ازدواج اقدام نکردی و....شدت این پتک به حدی میرسه که به بی عملی میرسم و دوست دارم یا بخوابم یا فیلم ببینم یا با سازم تمرین کنم تا این صدای لعنتی رو نشنوم
و کم کم این مبارزه میرسه سمت اون لعنتی و افزایش حس شهوت و ترغیب به این کار
ولی با خودم عهد کردم اگه اخلاقم وحشتناک هم بشه از شدت نیاز به این کار ، زمین رو از خشم گاز هم بزنم!!! این کار نمیکنم.....سراغ سایت های مستهجن نمیریم....نمیرم نمیرم نمیرم.......نمیخوام بذارم از من سوء استفاده بشه و بشم گوشه ای از افزایش دهنده بازدید این سایتها و افزایش گردش مالی صاحبان این سایتها.....
بچه ها برام دعا کنین
دگرش جان اول خیلی تبریک میگم برای 2 هفته پاکی که داری
مسئله بعدی ببین داداش منم سنم بالا رفته و به زودی 29 رو تموم میکنم ظاهرا شما 33 باید باشید ولی مشکلی نیست من به این نتیجه رسیدم که حرف دیگران رو اصلا نباید اهمیت بدیم به چند دلیل اول اینکه شرایط زندگی اون طرف از اول با ما فرق داشته دوم خانواده و فرهنگ اونا کلا با ما فرق داره سوم آدم از دل کسی خبر نداره شاید زندگی اونم خرابه جلو ما فیلم بازی میکنه و خیلی شرایط دیگر
به نظرم شما تمام تمرکز رو بزار رو پاکی اولویت اول این باشه اول یک مشکل رو حل کن بعد برو سراغ بعدی ، پاکی که یکی دو سالی به دست اومد بهت قول میدم خودت اقدام میکنی و انشالله بهترین ها برات اتفاق می افته البته اینا نظر شخصی من هست بازم ببین دوستانی که تجربه بیشتری دارن چی میگن بعد تصمیم بگیر
موضوع دوم پـــ ورن هست که بهت پیشنهاد میکنم این پست من رو حتما بخون
در آخر اینو بدون که ما همه برات دعا میکنیم که حال دلت خوب باشه
سلام به مردان جنگجو و هم سنگری های عزیزم
راجب سن من یه نظری دارم نمیدونم چقدر درسته یا غلط به نظرم ما هممون سنمون یک روزه همین روزی که بیدار شدیم و تا شبش فعالیت داریم
سن شناسنامه ای طول زمانی از تولده تا تا الان و با خودش تجربیات تلخ و شیرین زیاد داشته و آینده چشم اندازیه برای امیدوار بودن و برنامه ریزی
اما به نطرم اصل زندگی تو زمان حاله و الان یک فرد 15 ساله - یک فرد 35 ساله و یک فرد 65 ساله میزان کمی برداشت زمانشون از عمر امروزشون 24 ساعته پس ما هممون یک روزمونه
پ ن :البته برداشت کیفی شون از زمان میتونه متفاوت باشه
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام به جنگ جویان راه حقیقت
رضا رهجو هستم / 2 آذر /13 روز خوب
راجب خودم باید بگم که این روزا بیش تر دارم خودمو می بخشم با خودم مهربون ترم کمتر خودمو دعوا میکنم کمتر واسه خوذم عصبی میشم توقعم رو کمتر کردم ملاک پیشرفتم رو خودم گذاشتم برنامه ریزی و مدیریت بیشتری میکنم رو زمانم که کمتر احساس بیهودگی و مفید نبودن بیاد سراغم
با خدا یکمی رابطم داره بهتر میشه داریم آشتی میکنیم و بیشتر حرف همو میفهمیم و قول داده هوامو داشته باشه البته شرط و شروطم گذاشته که منم چونمو میزنم همچنان و گاهی هم لایی میرم اما خیلی لوطی و بزرگی میکنه به روم نمیاره و رو قولش مونده .
ترجیحا نمیذارم پیش بیاد وسوسه و پیشگیری روبهتر از درمان میدونم
اگرم یک درصد پیش بیاد نمیترسم ازش بلکه به جای تسلیم شدن باهاش مواجه میشم فکر نکنه خیلی قویه و من ضعیفم
تا همین ثانیه هم به خودم افتخار میکنم کنار شما پاکی رو تجربه میکنم