کانون

نقل قول: سلام مجید جان 

الآن عصبیم.. خیلی عصبی  

همین خودش نشونه اینکه هنوز خدا دوست داره 
میدونی چرا عصبانی هستی؟ چون هنوز درونت یه چیزی داره میگه کارما اینکار درست نیست درست میگم؟ یعنی هنوز این کار برات عادی نشده اقعا هیچ چیزی بدتر از این نیست که اینکار برات عادی بشه یعنی به جرات میتونم بگم اینکه خ.ا برات روتین بشه به مراتب خیلی بدتر از اینکه خ.ا انجام بدی 
الان به نظرم اصلا به اینکه چطوری شروع کنی دوباره اصلا فکر نکن  
برو یه کاری انجام بده که دوست داری و یکم اعصابت را اروم کنه

سلام
سفیر بهشت / در حال تلاش
تا حالا اینقدر به موفقیت نزدیک نبودم
ولی هرچی میره جلو سخت تر میشه
ولی نمیخوام عقب بکشم
میخوام این بار تا آخرشو برم
با وجود همه چی.
اصلا فرض محال که به هدفم نرسم
اونجایی که خدا ازم پرسید چیکار کردی؟ میگم همه تلاشمو.
قراره مشاوره رو با یه مشاور خوب شروع کنیم، نوبت گرفتم و فردا میرم.
اینقدر تلاش کردم که  عدد ۱ از من رو فرم تره
اوضاع پاکی فوق العادست.
به رفقا یه هشدار دارم.
اون راهی که باید برن رو حتما برن ، هرچقدر سخت ؛ تواناییش رو داریم.
وقتی مریضی و نیاز به آمپول داری ، هرچقدر از آمپول در بری ،آخر سر تا نزنی خوب نمیشی ، منتها دردش یه لحظست ؛ حتی اگه کل دردهای دنیا توی اون آمپول باشه ، بعد از زدنش تموم میشه

نقل قول: همین خودش نشونه اینکه هنوز خدا دوست داره 

میدونی چرا عصبانی هستی؟ چون هنوز درونت یه چیزی داره میگه کارما اینکار درست نیست درست میگم؟

نمیدونم 
از دست همه عصبانیم 
از دست خودم 
از دست خدا 
از دست خونوادم 
از دست دوستام 
از همه..

نقل قول:  هیچ چیزی بدتر از این نیست که اینکار برات عادی بشه یعنی به جرات میتونم بگم اینکه خ.ا برات روتین بشه به مراتب خیلی بدتر از اینکه خ.ا انجام بدی 

خطرشنزدیکه

نقل قول: برو یه کاری انجام بده که دوست داری و یکم اعصابت را اروم کنه

اگه بگم ندارم باور میکنی؟

(1400 آذر 8، 22:03)karma نوشته است: [ -> ]

نقل قول: همین خودش نشونه اینکه هنوز خدا دوست داره 

میدونی چرا عصبانی هستی؟ چون هنوز درونت یه چیزی داره میگه کارما اینکار درست نیست درست میگم؟

نمیدونم 
از دست همه عصبانیم 
از دست خودم 
از دست خدا 
از دست خونوادم 
از دست دوستام 
از همه..

سلام
داداش جان نبینم حالت بد باشه. خدا بزرگه و حتما کمکت می‌کنه.
یه پیشنهاد این‌که این یکی دو روز رو هر طور هست بگذرون. بذار با گذشت زمان کمی اعصابت آروم‌تر بشه بعد در مورد پاکی صحبت کنیم.

منم بعد از لغزش خیلی عصبانی میشدم. آخه مشکل من اینجا بود که لغزش‌هام هم ریشه در عصبانیت داشت. واقعا فاجعه به تمام معنا بود. اما یاد گرفتم که حالم رو با یه لغزش دوباره و سریالی شدن بدتر نکنم. با هر زور و سختی هست یکم زمان بدم تا فکرم آسوده‌تر شه. بعد فکرهای اساسی کنم.

ان‌شاءالله اوضاع خوب میشه. ما همراهتیم داداش و می‌تونی روی ما حساب کنی. 

(1400 آذر 7، 22:36)ali123 نوشته است: [ -> ]چه خوب که یادآوری کردی داداش، همین امشب یه لیست از محدودیت ها می نویسم

ماشاءالله علی جان. 

(1400 آذر 7، 22:59)Töprak نوشته است: [ -> ]سلام
سعید /۷آذر/۱
از این که دوباره اینجام خیلی خوشحالم و امیدوارم بتونم با حضورم  کمکی کرده باشم برای حال خوب و پاکی خودم و شما دوستان.
راستش نمی دونم چند روزه پاکم برای همین شروع روزای خوبو از همین امروز استارت میزنم.

توپراک جان خیلی خوش اومدی. 
بریم که روزهای پاک خودمون و دوستان‌مون رو رقم بزنیم. 

(1400 آذر 8، 10:30)thunder نوشته است: [ -> ]سلام 
رعد وبرق / ۸ آذر / شروع روز اول

رعد و برق جان نیاز به کمکی هست داداش؟
ان‌شاءالله موفق باشی در ادامه راه. 

(1400 آذر 8، 17:25)مهدوی نوشته است: [ -> ]آرمین جان
ممنون داداش عزیز 
خودت لطفی، ما که سایه ای بیش نیستیم 
داداش شنیدم میخوایی زدی تو کار ورزش 
گفته باشم منم شروع کردم به ورزش کردن، اونم یه روز در میون 
ولی حسابی بدن درد گرفتم 
باید قدری بگذره تا عادت کنم 

محبت داری داداش.
دیروز گفتم که امروز کلاس دارم ورزش نمی‌کنم. بعد دیدم حیفه. بعد از کلاس اومدم خونه و نرمش انجام دادم. 
چه خوب که ورزش رو شروع کردی. اتفاقا در پاسخ به سوالت که گفتی کدوم عادت رو وارد زندگیم کنم و یک سال روش سرمایه‌گذاری کنم، به ذهنم اومد که بگم ورزش. می‌خواستم امروز بهت بگم. یک استادی داشتیم که می‌گفت اگر ورزش نمی‌کنید یعنی زندگی نمی‌کنید.  
امیدوارم در نهایت انتخاب خوبی داشته باشی. 

خدا رو شکر من هم یک روز پاک و درجه یک گذروندم.
امروز خیلی کار فکری کردم و قشنگ 7:30 تا 15:30 تو اکسل و مانیتور بودم. برای سردرآوردن در مورد چیزهایی که سردر نمی‌آوردم. به این صورت:‌
الان هم به این صورتم: 
یا شاید هم این: 
چشم چپم درد داره. 

خستم اما هستم. با پشتکار و دلی پرامید.   

امروز با کلی انسان فوق‌العاده هم‌نشین شدم و کلی انرژی گرفتم. 

و

خداقوت میگم به حامی عزیز و سرپرستان عزیز گروه که زحمت می‌کشن. مهدوی جان و یاامیرالمومنین جان و صادقین جان. 

(1400 آذر 8، 9:28)یا امیرالمؤمنین نوشته است: [ -> ]درود بر برادران سروی 

(1400 آذر 7، 15:31)ali123 نوشته است: [ -> ]سلام دوستان

من بعد از یک سال دوباره برگشتم به کانون، اما این بار دیگه نمیرم، تا تهش می مونم، تا ته مسیر پاکی میریم، همراه هم و به کمک هم.

من رو بابت رفتنم و بی معرفتیم ببخشید، حال روحی بدم و یک سری مسائل باعث شد دیگه نتونم بیام سر بزنم.

همه تون رو دوست دارم، به خصوص آرمین گل و باب الحوائج عزیز که به یادم بودند.

مخلص همه ی رفقا...


از فردا، اولین روز پاکی رو شروع می کنم، به امید حق...


یا حق

علی جان خیلی خوش برگشتی 
آماده باش که قراره با هم به روز های پاک و شاد برسیم  

ممنون عزیزدل
إن شاءالله، آماده ی آماده ام

(1400 آذر 8، 17:25)مهدوی نوشته است: [ -> ]سلااااااااااااااااااااام به برادران سرو قامت
حال و احوال؟ :confeعلی جان
چشام داره درست میبینه؟
علی 123؟
سلااااااااااااااااااااام
خوش برگشتی خوش برگشتی
حالت چطوره داداش علی گل؟ اوضاع احوال؟ بیا برامون از خودت بگو، از حس و حالت و از انگیزه ات برای پاکی
خیلی خوشحالم که قراره کلی با هم تلاش کنیم تا به پاکی برسیم

سلام داداش
قربان تو
تو خوبی؟
ممنون بابت لطف و محبتت
الهی شکر، بد نیستیم، اومدم که باز کنار هم بجنگیم برای پاکی إن شاءالله

اولین روز پاکی هم گذشت...

الهی شکرت...

وارد دومین روز پاکی میشیم...

الهی به امید تو...

سلام بچه ها  
امیدوارم حال دلتون خوب باشه   
منم امروز وارد  30روز پاک شدم 
کارمای عزیز و کسایی امروز شکست داشتید و کسایی که امروز تازه شروع کردید ناامید نباشید سرتون رابالا بگیرید خدا بهتون فرصت جبران داده بلند بشید که این دفعه میخوایم یه بار برای همیشه پاک بمونیم

هدف بعدی میشه۳۵روز پاکی برای شادی روح پدربزرگ عزیزم امیدوارم ازم راضی باشه هدف بعدیش هم۴۰روز 
بعد ۴۰روز قراره یه مقدار اهداف پاکی را بزرگ تر بکنم 

سفیر بهشت / در حال تلاش
دنیا دوروز است روزی با تو و روزی بر علیه تو
روزی که با توست مغرور نشو و روزی که علیه توست نومید مگرد
زیرا که هردو پایان پذیرند...

---

نمیدونم قبلا اینو گفتم یا نه
که دامن زدن به افکار وسواسی مثل این میمونه که بخوای با یه خرس مسابقه طناب کشی بدی!
هی تو میکشی هی میکشی هی میکشی ، اون یه اشاره میکنه همه چی به نفع اون تموم میشه
پس باید این طنابو ولش کنی آقا
من خودم این طنابو ولش کردم
منتها هنوز خرسه داره میگه برش دار برش دار
اره عزیزم برش دارم تا تو ببری؟
گمشو بابا
طنابت تا ابد مال خودت

---

رفقا باورتون میشه من وسواس فکریمو شکست دادم؟
قدم اولو برداشتم و به معنای واقعی کلمه طنابو ول کردم
منتها الان این مونده که هی بهم میگه طنابو بردار طنابو بردار
ولی دیگه گذشت اون زمونی که با هم طناب بازی میکردیم

رعد و برق / روز دوم

همه چی ردیفهههههههههههه

سلام و عرض احترام
آخرین بار هستم 
۸ آذر ۱۳۹۹ شروع کردم 
و الان یکسال هست که پاکم
خدا رو هزار مرتبه شکر که تونستم یکسال پاک داشته باشم 
آره تونستم
رفقای گلم ممنون که حمایتم کردید
 بدون کانون الان هنوز گیر همون زندگی لجن قبلی بودم
ممنون
به یکسال پاکیم که فکر میکنم اشک شوق تو چشام میاد خیلی برام ارزش داره و خیلی دوسش دارم
کار سختی بود عادت چند ساله رو ترک کردن سخت بود 
انشاالله قسمت همه کانونی های عزیز 
انشاالله همه طعم شیرین یکسال پاکی از خ ا و پورن رو بچشید با هیچ چیزی توی دنیا قابل مقایسه نیست فوق العاده است 
انشاالله پاکی ابدی هممون

سومین روز پاکی شروع شد...

به امید حق...