کانون

(1400 بهمن 8، 8:58)یا باب الحوائج نوشته است: [ -> ]سلام سلام
چرا کم فعالیت هستید
چرا خلق منا تنگ میکنید
بیایید بیایید
ماشاءالله به داداش حامد گل اقا دمتون گرم با قدرت ان شاءالله ادامه بده اینا میگن یه تزریق انرژی اول صبحی
بقیه کوجا هستید
شب میخوان نذری بدن ها از ما گفتن بود

سلام سلام  
نذری کجا میدن؟ یه قابلمه واسه من بذارید کنار 

نقل قول: سلام سلام  

نذری کجا میدن؟ یه قابلمه واسه من بذارید کنار 

به روی ماهت به چشمون سیاهت
تو پروفایل مهدوی شب نذری میدن به نیت قبولی مهدوی جان در دانشگاه اکسفور

(1400 بهمن 8، 9:23)یا باب الحوائج نوشته است: [ -> ]

نقل قول: سلام سلام  

نذری کجا میدن؟ یه قابلمه واسه من بذارید کنار 

به روی ماهت به چشمون سیاهت
تو پروفایل مهدوی شب نذری میدن به نیت قبولی مهدوی جان در دانشگاه اکسفور

واسه آکسفورد که نذری نمیدن  باید  تور دور ایران برگزار کنه

دیگه بضاعتشون همین قدره
تازه اگر قبول نشه پول نذری ها را پس میگیره

دریل / 4 بهمن/ 3 روز خوب
دلیل شکستن فشار جنسی، ناامیدی از اینده، یکنواختی زندگی، سنم هم داره میگذره از ازدواج و خانواده هم هر روز میگن زن بگیر منم نه از کسی خوشم میاد نه به کسی اعتماد دارم نه حتی حوصله اشنایی با کسی. 
با اینکه باشگاه میرم ولی فشار جنسی همچنان هست...

سلام بچه ها ، خوبین؟ 

(1400 بهمن 5، 22:56)مهدوی نوشته است: [ -> ]سلااااااااااااااااااااام به نیمای عزیز 
داداش کجا بودی این مدت؟ نگرانت شدیم، دلمون برات تنگ شده بود 
حالت چطوره؟ خوبی؟ خوشی؟ اوضاع رو به راهه؟

ممنونم ازت با مرام، 
من خوبم ، تو خوبی؟
مرسی که متوجه نبودم شدی، مرسی که نگرانم شدی 
فدایی داری از قطب شمال تا جنوب 

نقل قول: [b]Mr Degaresh[/b]
[quote pid='591198' dateline='1643268644']
حس بازنده بودم دارم...من شرایط تحصیلیم خوب بود....ای کاش مهاجرت میکردم و اسیر وابستگی ها نمیشدم....با تلاش جایی استخدام شدم و استخدام دولتی....الان نصف خط فقر هم حقوقم نیست...حتی نمیتونم به ازدواج فکر کنم....خیلی حسته ام....بریدم..آدم هم تحملی داره...چرا باید طبیعی ترین نیاز هر موجود زنده برای ما کابوس بشه....تا کی باید خود زنی داشته باشیم...گماه ما چیه که تو این مملکت به دنیا اومدیم و هر قدر تلاش کنیم بازم اول خطیم...فقط باید اهل دزدی و دلالی بود تا بشه زندگی کرد...درست بخوای زندگی کنی میشه اوضاع ما

خیلی خسته ام.....از زندگی سیر شدم دیگه

[/quote]


چقدر این جملات برام آشنا بود، انگار که از زبون خودم در اومده بودن ... 
من دقیقا همون مرحله‌ی مهاجرت و سبک سنگین کردن ام، 

نه اون ور برام خیلی درخشان و امیدوار کننده است، 
اینجاهم که همینایی که شما نوشتی ! 

دارم از وسط به دو نیم تقسیم میشم   و نمیدونم چیکار کنم! 
فقط گفتم کلاس زبان رو برو علی الحساب، در حین اش تصمیم بگیر .. 

چند سالته شما آقای دگرش؟

---

اینقدر دلم میخواد براتون درد دل کنم، 
دلم میخواد سه صفحه تایپ کنم فقط ..

سلام به همه دوستان و سروران گرامی
Reza4030
مورخ۱۴۰۰/۱۱/۰۸
260روز پاکی.........
خداروشکر................
درپناه حق.

سلام خدمت برادران سروی
حالتون چطوره؟



تاج جان
سلام داداش عزیز
حالت چطوره برادر؟ شادی ها برپاست؟
اعتراف میکنم که دلمون خیلی برات تنگ شده
میگم حالا این پاکی با عدد و رقم میشه بهمون بگی چنده؟ چون اعداد خیلی دقیق و واضح توضیح میدن




اراده جان
داداش پنج روز پاکیت مبارک
شکرگزاری ما رو یاد داشته هامون میندازه
همه عمر چشممون به نداشته ها بود؛ چی میشه اگه یه لحظه هم داشته هامونو ببینیم؟
پستت منو یاد همین مسئله انداخت؛ ممنون بابت حضور الهام بخشت



یا امیرالمؤمنین جان
داداش دلتنگت بودیم و جات حسابی خالی بود
من همیشه از قدرت و اراده و پافشاری یا امیرالمؤمنین برای رسیدن به اهداف عالیش مطمئنم
با حداکثر نیرو؛ به سوی خودِ عالی



دگرش جان
میخوام بهت بگم نه! ولی زبونم نمیچرخه!!!
بله اوضاع بده. سختی زیاده. اما حداقلش اینه که آدم میتونه از خودش راضی باشه که هر چی در توان داره تلاش کرده.
دگرش جان من قبلاً هم بهت گفتم؛ اینکه در معرض برخی استرس های قابل حذف قرار بگیری خود به خود مشکل رو بزرگتر میکنه. مغز آدمیزاد همینه. اینقدر مسئله رو بولد میکنه که آدم دلش میخواد خودشو از روی پل بندازه و خلاص
درسته شرایط سخته اما دامن زدن به این افکار تازه اوضاع رو بدتر میکنه. نمونه اش همین رفتن به سایت های پ... به خیال تسکین شدن این درد!
این در حالیه که اوضاع رو تازه خودمون هم برای خودمون بدتر میکنیم
برای مهاجرت هم؛ نمیدونم. شاید اگه تجربه ای داشتم میگفتم.
اما از دگرش میخوام به این فکر کنه که:
1. دگرش چه کاری انجام بده تا استرس ها و حال بد ازش دور شه؟
2. دگرش چه کاری میتونه انجام بده تا حالش بهتر بشه؟
3. دگرش چه کاری باید انجام بده تا اوضاع رو بهتر کنه؟
ترتیب این سه سوال مهمه. اول سعی کن حال بد و استرس رو از خودت دور کنی و بعد به فکر چاره باش. مطمئنم دگرش توانایی های زیادی داره

یا باب الحوائج جان
سلااااااااااااااااااااام 
ببین ببین کی اومده 
داداش خوش برگشتی خوش برگشتی 
حالت چطوره؟ خوبی؟ خوشی؟ توی این مدت چه میکردی؟ 
دلمون حسابی برات تنگ شده بود 
بدون ما خوش میگذشت؟ 
بگو آره تا رنده با مقیاس انسانی که جدیداً تهیه کردم جوابتو بده 
آغاز دور جدید پاکی رو بهت تبریک میگم 
داداش قراره این بار چطور پیش بره؟ 
تصمیم داری وسوسه ها رو به برق 220 ولت وصل کنی؛ مگه نه؟ 
میگم؟! دانشگاه آکسفورد چی میگه این وسط؟ 
قابلمه چیه؟ تور چیه؟ نذری چیه؟ 




علی جان
داداش علی یک هفته پاکیت مبارککککککککک 
حقیقتاً خیلی قهرمانی؛ دمت گررررررررم 
داداش جون، سختی این روزا، ازت یه علی قوی تر برای فردا میسازه؛ پس پا پس نکش 
چیزی تا رسیدن به هدف بعدی نمونده 
داداش حرف قشنگی زدی؛ همه سختی میکشن ولی سختی هر کسی رنگ و بوی دیگری داره 
من که فکر میکنم داداش علی حسابی از پس شرایط بر میاد و یه زندگی عالی رو برای خودش خواهد ساخت 




حامد جان
داداش 43 روز خوبت مبارک 
داداش چرا اینقدر کم رنگ؟ باید اینجوری باشه این روزهای پر افتخار 

نقل قول: حامدحامد/ از 25 آذر/ 43 روز خوب

دریل جان
داداش دریل این ناامیدیه خدایی خیلی داره تکراری ضربه میزنه! اما هیچوقت هم کار درست نشد تازه بدتر هم شد 
خب داداش ممکنه کسی رو دلت نخواد؛ ولی اگه رفتی خواستگاری و یه انسان مناسب دیدی و حس اینکه غیر از اون هیچ کس و هیچ چیز دیگه نمیخوایی بهت دست داد چطور؟ 
دارم درباره چیزی حرف میزنم که دست خودت نیست 
ما عادت کردیم همه چی رو تحت سلطه خودمون بخواییم باشه حتی خواسته های قلبیمون. این در حالیه که شدنی نیست.
اگه کلاً مخالف این رویه هستی و الا بلا میخوایی حتماً ازدواج از رو آشنایی سابق باشه و اینکه اون شخص رو بشناسی که تصمیم خودته و باید منتظر بمونی تا پیدا بشه 
اما نظر منو میخوایی؟ دلو بزن به دریا و بگرد دنبال شخص مناسب. این مشکل اعتماد هم نمیدونم دلیلش چیه هرچند یه حدسایی زدم 
ولی خب همه آدما یه شکل که نیستن. چیزی که ازش اطلاع دارم اینه که خدا نه لزوماً بهترین آدم دنیا رو برای انسان ها گذاشته کنار!
بلکه بهترین آدم برای خود همین یه دونه انسان رو گذاشته کنار 
جداً نمیدونم چطوری گفتمش اما به نظر من مثلاً پدر و مادرای ما بهترین انسان ها نیستن؛ اما بهترین پدر و مادری که می‌شد داشته باشیم همین ها هستن. راجع به همسر هم همینطوره. انتخاب اشتباه هم داریم اما اگه همه چی درست پیش بره؛ دو نفر مشاوره برن، خوب فکر کنن، تصمیمات احساسی نگیرن؛ طبعاً احتمال موفقیت ازدواجشون خیلی بالاتره.
اما در حال حاضر به نظرم دنبال آدم مناسب بگرد؛ مطمئناً پیداش میکنی. چون یکی هست که اونو سر راهت قرار میده. پس خیالتو راحت کن و بهش توکل کن و برو پی نیمه گمشده 




نیما جان
داداش خوشحالم که برگشتی و حالت خوبه 
خب اینکه دلتنگ و نگرانت بشیم طبیعیه؛ مگه میشه آدم به فکر دوستاش نباشه؟ 
داداش از قطب شمال تا جنوب خدایی خیلی زیاده، نگرانم جنگ جهانی سوم به خاطر من جرقه بخوره  
داداش مهاجرت یه تصمیم سخت و حیاتیه 
خودت داری این وصع رو تجربه میکنی دیگه؛ به نظرم خوب فکر کن. وقتی تصمیمت نهایی شد اقدام کن؛ اما خوب فکر کن 



رضا چلسی
سلااااااااااااااااااااام 
داداش رضا کجا بودی این همه مدت؟ 
چقدر دلمون برات تنگ شده بود 
ولی جداً خیلی خوشحالم بابت پاکیت 
مبارکه مبارکککککککککک 

---

(1400 بهمن 7، 21:22)یا باب الحوائج نوشته است: [ -> ]

نقل قول: علی/۳۰ دی/۷روز پاک
خب با بدبختی رسیدم به ۷ روز خوب
هدف بعدی ۱۰ روز انشاالله

ماشاءالله داداش علی عزیز دل یک هفته عالی ان شاءالله همین جوری با قدرت بری جلو داداشم
داداش برای ما ازخوبی این هفت روز بگو گلم
داداش چه خوب موقعی شروع کردی پاکی را ان شاءالله بهمن یک ماه کاملا پاک باشه و پشت سرشم اسفند وای چه شود ان شاءالله سال را با دوماه پاکی اغاز کنی جانمی جان
راستی
یا باب الحوائج/6بهمن/1روز خوب
بریم که بسازیم این دفعه ان شاءالله
یکی برای همه همه برای یکی

ممنون باب عزیز
آره اول ماه شروعم شد
هفت روزم که امروز شد هشت روز فوق العاده بود
البته سخت بوووود و هرروز باخودم جنگ دارم
منتها
خیلی دلم میخواد پاک باشم چون ۴۰۰ روز پاک بودم و واقعا چسبید
خعلی خوب بود 
پاکیت مبارک رفیق عزیز 
بیا باهم ترک کنیم

(1400 بهمن 8، 8:53)حامدحامد نوشته است: [ -> ]

حامدحامد/ از 25 آذر/ 43 روز خوب

این چرا کمرنگه؟
پر رنگ بنویس دادا
ماشاالله به ارادتون

(1400 بهمن 8، 8:58)یا باب الحوائج نوشته است: [ -> ]سلام سلام
چرا کم فعالیت هستید
چرا خلق منا تنگ میکنید
بیایید بیایید
ماشاءالله به داداش حامد گل اقا دمتون گرم با قدرت ان شاءالله ادامه بده اینا میگن یه تزریق انرژی اول صبحی
بقیه کوجا هستید
شب میخوان نذری بدن ها از ما گفتن بود

من نذرررررررری میخوام 

(1400 بهمن 8، 23:46)مهدوی نوشته است: [ -> ]علی جان
داداش علی یک هفته پاکیت مبارککککککککک 
حقیقتاً خیلی قهرمانی؛ دمت گررررررررم 
داداش جون، سختی این روزا، ازت یه علی قوی تر برای فردا میسازه؛ پس پا پس نکش 
چیزی تا رسیدن به هدف بعدی نمونده 
داداش حرف قشنگی زدی؛ همه سختی میکشن ولی سختی هر کسی رنگ و بوی دیگری داره 
من که فکر میکنم داداش علی حسابی از پس شرایط بر میاد و یه زندگی عالی رو برای خودش خواهد ساخت 

بعله که چی حتما میسازم
با کمک رفیقای گلی مثل شما انشاالله

روزهای پاکت مبارک 
چه خوبه مگه نه
انشاالله یکسال پاکی بعدش هم پاکی ابدیییی

سلام و درود

آسمان

17 مهر / 110 روز 

سپاس خداوند عز و جل

نقل قول: نیما جان
داداش خوشحالم که برگشتی و حالت خوبه 
خب اینکه دلتنگ و نگرانت بشیم طبیعیه؛ مگه میشه آدم به فکر دوستاش نباشه؟ 
داداش از قطب شمال تا جنوب خدایی خیلی زیاده، نگرانم جنگ جهانی سوم به خاطر من جرقه بخوره  
داداش مهاجرت یه تصمیم سخت و حیاتیه 
خودت داری این وصع رو تجربه میکنی دیگه؛ به نظرم خوب فکر کن. وقتی تصمیمت نهایی شد اقدام کن؛ اما خوب فکر کن 

 
سلام مهدوی جان، ممنون از لفت 
آره می دونم، 
خیلی وقته دارم بهش فکر میکنم، شاید یک سال ، شایدم بیشتر 
ساعت ها نشستم پای یوتیوب تا ببینم اونچا چه خبره، چی قراره به دست بیارم، چی قراره از دست بدم .. 
ولی خوب .. 
بقیه شو میام میگم

سلام 
مهدوی جان داداش  حال روحی که چند ماهه خراب و یکنواخته ولی فرض بر عالی 
پاکی هم  امروز ۱ روز دارم .  دیروز اشتباهی شکستم با چند روز پاکی
تو چطوری؟ با دانشگاه چیکارا میکنی؟
 
دریل جان برادر  درکت میکنم     شما یک قدم سمت ازدواج برو انشاالله خدا ۱۰ قدم کمکت میکنه
آشنایی و اعتماد و علاقه همه این چیزا تو ۶ ماه اول بدست میاد


یا باب الحوائج جان داداش خوش اومدی 
دلتنگت بودیم   موافق دوره پاکی هستی؟
مثل قبل که با هم داشتیم

امام صادق عليه ‏السلام:

تحف العقول، ص ۳۲۳